نظر صبا باوفای حقیقی برای کتاب فرنگیس باغ نشین

متاسفانه تنها چیزی که از متن داستان نمیشد فهمید عشق بود. از صد صفحه کتاب که رد شدم مدام منتظر بودم که نویسنده مشخص کنه که ایثار نه تنها عاشق نیست بلکه ظالمه. اسارت و بردگی رو با عشق اشتباه گرفته. خیلی عجیب بود که نویسنده ناراحتی فرنگیس رو از دعواها و رفتارهای سادیسمی ایثار بیان میکرد اما بازم همه چی رو مثلا به خوبی و خوشی تموم کرد و رفتن سر خونه زندگیشون. و تازه ایثار هم حق داشت اون رفتارها رو بکنه!!! متاسفم که هنوز طرز فکرهای اینچنینی وجود دارند. نویسنده تصمیم گرفته بود کلا نقش زن رو از دنیا محو کنه و اعلام کنه زن فقط کنار یه مرد موجودیت میتونه داشته باشه. اعتقادات و افکار پوسیده‌ای که در عصر جدید واقعا باید دور انداخته بشه در این داستان به عنوان یه ارزش!! ازش یاد شد. فرنگیس قبل از ازدواج درگیر مردسالاری‌های نفرت انگیز در خانواده خودش بود و از طرف پدر و برادرانش. و بعد از ازدواج هم رفتارهای دور از عقل ایثار رو با غیرت و مردانگی توجیه میکرد. همون دو ستاره هم که دادم بابت نثر روان داستان بود که مشخص میکنه مهارت نویسنده در شخصیت پردازی قابل توجه هست. امیدوارم خانم گلناری روی نوشته‌های بعدی خودشون تامل بیشتری داشته باشن. چون نسل جوان و نوجوان که مخاطب این داستان هستن اگر چنین باورهای مخربی رو قبول کنند بسیار خطرناک و اسیب زننده هست. یکی از مهمترین رسالت‌های نویسنده این هست که یک نسل با عزت نفس و قوی رو اموزش بده تا جامعه رو به سمت پیشرفت سوق بده نه اینکه از دختران و زنان موجودات ضعیف و گوسفند منش و از مردان نگهبانان خشن بدون قلب بسازه.