نظر آناهیتا ایزدی برای کتاب صوتی گاهی دروغ میگویم

گاهی دروغ میگویم
آناهیتا ایزدی
۱۴۰۲/۰۶/۱۷
10
بسیار کتاب جذاب و عالی بود به نظر من تمام داستان خیالبافیهای آمبر در رویا و ذهنش ش بود چون در آخر میگه من در کما بودم، خواهرم در تصادف مرد چون توی ماشین، آمبر و کلیر با هم بودن که آمبر در کما میره و خواهرش کلیر که راننده بود میمیره، و در آخر آمبر خودش میگه که کمی دروغ میگویم، بهرحال بر داشت من اینطوری بود، میتونه برداشتها متفاوت هم باشه، روی هم رفته خیلی جذاب بود
هیچ پاسخی ثبت نشده است.