نظر مصطفی محمدزاده برای کتاب صوتی هر دو در نهایت میمیرند

هر دو در نهایت میمیرند
مصطفی محمدزاده
۱۴۰۲/۰۶/۰۶
238
هر دو درنهایت میمیرند» داستانی است الهامبخش، احساسات برانگیز، دلربا و خیرهکننده که به ما یادآوری میکند بدون مرگ، زندگی و بدون غم، عشق و دوستی معنایی ندارد و میشود حتی در یک روز هم که شده زندگی و دنیایمان را عوض کنیم. پنجم سپتامبر، قاصد مرگ به لیدیا زنگ نزد، چون او قرار نیست امروز بمیرد. اما اگر قرار بود بمیرد، مطمئناً به عزیزانش میگفت، برعکس بهترین دوستش که حقیقت را پنهان کرده و نگفته بود که قرار است بمیرد. لیدیا خودش مسئله را فهمیده بود. تکتک نشانهها را دیده و همه را کنار هم چیده بود: متیو صبح خیلی زود آمده بود، حرفهای مهربانانه و ناگهانیاش درباره اینکه لیدیا چقدر مادر خوبی است، پاکت نامهی روی کابینت آشپزخانه که چهارصد دلار پول داخلش بود و مسدود شدن شمارهاش که درواقع، خودش یاد متیو داده بود. آدام سیلورا، نویسندهی جوان اما باتجربه که این روزها در آمریکا ستارهای در حال اوج شناخته میشود، در نیویورک متولد شد. قبل از اینکه به نویسندگی روی بیاورد، کتابفروش بود و بعد به شرکت درحالتوسعهای پیوست که برای جوانها و نوجوانها به شیوهای نوین و خلاقانه کتاب نقد میکرد. پسازآن، شروع به نوشتن کرد و کتابهایش، یکی پس از دیگری، جزئی جدانشدنی از فهرست پرفروشهای نیویورکتایمز شدند و دهها جایزهی ریزودرشت را از آنِ این نویسندهی جوان کردند
هیچ پاسخی ثبت نشده است.