زمانی که شروع به گوش کردن کتاب کردم در انتظار یه کتاب صوتی کوتاه سرگرم کننده بودم اما با پیشروی داستان ناخودآگاه یک حس تلخ و زجرآور رو درون خودم احساس کردم.
مردی که سراغ نانوا و بقال.. در نهایت کارمند بایگانی رفت فقط برای داشتن یک برگ هویت یا بهتر بگم بدست آوردن تنها یک هویت.
زمانی که متوجه شدم شخصیت داستان بیماری مثل آلزایمر نداره و تنها بدنبال داشتن یک هویته حتی هویت جعلی، واقعاً برام دردناک بود.
و در نهایت بعد از سیزده سال که هیچ احدی نامی ازش نبرده بود هویت یک مُرده رو گرفت و درست مثل همون مرد مُرده از درون متلاشی شد..
ناخودآگاه یاد جملات معروفی مثل (خودت باش) و (فقط یکبار زندهای پس زندگی کن افتادم).
مردی که سراغ نانوا و بقال.. در نهایت کارمند بایگانی رفت فقط برای داشتن یک برگ هویت یا بهتر بگم بدست آوردن تنها یک هویت.
زمانی که متوجه شدم شخصیت داستان بیماری مثل آلزایمر نداره و تنها بدنبال داشتن یک هویته حتی هویت جعلی، واقعاً برام دردناک بود.
و در نهایت بعد از سیزده سال که هیچ احدی نامی ازش نبرده بود هویت یک مُرده رو گرفت و درست مثل همون مرد مُرده از درون متلاشی شد..
ناخودآگاه یاد جملات معروفی مثل (خودت باش) و (فقط یکبار زندهای پس زندگی کن افتادم).