تحلیل کوتاه
با تشکر از خانم پاک زات و همسر محترمشان آقای سلطان زاده
عجب داستانی، عجب اجرایی و عجب نکته ظریفی که در جامعه وجود دارد ولی به زبان آوردن یا بصورت داستان درآوردن این مسئله بسی هنرمندانه و هوشمندانه بود و مستلزم تفکر عمیق در روابط زناشویی است.
در ابتدای داستان زوجی خوشبخت و سعادتمند را میبینیم که مرد با زبان بازی و لوس کردن همسرش و زن نیز با لوندیهای زنانه و صداها و کرشمههای دلبرانه زندگی را میگذرانند.
ولی مشکلی در کار است و هر چه جلو میرویم این حس به دست میدهد که مرد گرچه مهربان است ولی زن را جدی نمیگیرد و دغدغههای زن را بهانههای بچه گانه و لوندی در نظر میگیرد و حتی وقتی زن در مشکلی بزرگ افتاده بازهم مرد متوجه نمیشود و مثال بارز این رفتار دقیقا لفظ عروسک است که مرد دوست ندارد مسائل جدی و اساسی را با عروسکش در میان بگذارد تا نکند بازیچهاش مکدر شود و از آن شور و حرارتش کاسته.
ولی زمانی که زن بخاطر شوهر خطایی میکند، مرد با چنان شدت و عصبانیتی زن را میراند که باعث میشود زن از این خواب زمستانی بیدار شود و حس کند که تبدیل به عروسک خانه شده و تصمیمی چنان جدی میگیرد که مرد نیز تلنگری قوی میخورد.
با تشکر از خانم پاک زات و همسر محترمشان آقای سلطان زاده
عجب داستانی، عجب اجرایی و عجب نکته ظریفی که در جامعه وجود دارد ولی به زبان آوردن یا بصورت داستان درآوردن این مسئله بسی هنرمندانه و هوشمندانه بود و مستلزم تفکر عمیق در روابط زناشویی است.
در ابتدای داستان زوجی خوشبخت و سعادتمند را میبینیم که مرد با زبان بازی و لوس کردن همسرش و زن نیز با لوندیهای زنانه و صداها و کرشمههای دلبرانه زندگی را میگذرانند.
ولی مشکلی در کار است و هر چه جلو میرویم این حس به دست میدهد که مرد گرچه مهربان است ولی زن را جدی نمیگیرد و دغدغههای زن را بهانههای بچه گانه و لوندی در نظر میگیرد و حتی وقتی زن در مشکلی بزرگ افتاده بازهم مرد متوجه نمیشود و مثال بارز این رفتار دقیقا لفظ عروسک است که مرد دوست ندارد مسائل جدی و اساسی را با عروسکش در میان بگذارد تا نکند بازیچهاش مکدر شود و از آن شور و حرارتش کاسته.
ولی زمانی که زن بخاطر شوهر خطایی میکند، مرد با چنان شدت و عصبانیتی زن را میراند که باعث میشود زن از این خواب زمستانی بیدار شود و حس کند که تبدیل به عروسک خانه شده و تصمیمی چنان جدی میگیرد که مرد نیز تلنگری قوی میخورد.