کتاب خوبی بود ممنون از شیدا خانم که این داستان رو خلق کردن...
من همیشه به نویسندهها میگم خلق کننده چون اونها چندین شخصیت و اتفاقهای مختلف رو خلق میکنن و از زبون اونها مینویسن و خودشون رو جای افراد مختلف میذارن و در رمان زندگی میکنن و این کار سختیه و کار هر کسی نیست پس واقعا به شیدا خانم خسته نباشید میگم:)))))
و اما از این رمان بگم که خوب بود و به یه نکتهای اشاره شده بود که کمتر دربارش نوشته شده ینی یه نفری که خودش رو به بیماری زده. ولی بهتر بود از اینده پدرام هم اخرش اشارهای میشد. و نکته دیگه اینکه بیماری خانم رواشناس کمی اغراق بود و به این راحتی کسی رو بستری نمیکنن که مشکل خاصی نداشته باشه و با چند هفته خوب بشه! تازه خودش هم روانشناس باشه و تو تیمارستان بستری بشه یه مقدار اغراق بود و میتونست با همون داروها حل بشه و البته درخواست طلاق که داده شد هم کمی اغراق امیز بود ولی...
همین هم ممکنه به زیبا بودن رمان کمک کنه و حتی همین اغراقها بوده که این کتابو از بقیه متمایز کرده...
من همیشه به نویسندهها میگم خلق کننده چون اونها چندین شخصیت و اتفاقهای مختلف رو خلق میکنن و از زبون اونها مینویسن و خودشون رو جای افراد مختلف میذارن و در رمان زندگی میکنن و این کار سختیه و کار هر کسی نیست پس واقعا به شیدا خانم خسته نباشید میگم:)))))
و اما از این رمان بگم که خوب بود و به یه نکتهای اشاره شده بود که کمتر دربارش نوشته شده ینی یه نفری که خودش رو به بیماری زده. ولی بهتر بود از اینده پدرام هم اخرش اشارهای میشد. و نکته دیگه اینکه بیماری خانم رواشناس کمی اغراق بود و به این راحتی کسی رو بستری نمیکنن که مشکل خاصی نداشته باشه و با چند هفته خوب بشه! تازه خودش هم روانشناس باشه و تو تیمارستان بستری بشه یه مقدار اغراق بود و میتونست با همون داروها حل بشه و البته درخواست طلاق که داده شد هم کمی اغراق امیز بود ولی...
همین هم ممکنه به زیبا بودن رمان کمک کنه و حتی همین اغراقها بوده که این کتابو از بقیه متمایز کرده...