موقعی که من خواندن این کتاب رو شروع کردم خیلی گیج شدم به طوری که چند بار برگشتم از نو شروع به خوندن کردم، اما بالاخره تو بطن ماجرا فرو رفتم. در آغاز پشیمون شده بودم از خوندن و خرید این کتاب اما هرچی که کتاب جلو تر میرفت تار و پود کتاب بیشتر تنیده میشد و در آخر شاهکار کتاب شکل گرفت، پس از خوندن این کتاب با خودم گفتم آیا من از این موشها هم کمتر هستم؟! و باری دیگر بلند شدم و جنگیدم برای هدفهایی که خیلی وقت بود قید آنها را زده بودم، نمیگویم الان که دارم این متن را مینویسم به هدف هایم رسیدم نه هرگز، ولی این کتاب به من آموخت که دست از تلاش نکشم تا هر لحظه قدمی شاید به هدفم نزدیک تر شوم، و جملهای از این کتاب که مرا بسیار تکان داد
این بود که اگر ترس هایت نبود چه میکردی؟ و من پس از روزها و ماهها بالاخره تصمیم گرفتم ترس هایم را کنار بگذارم و برای آنچه که لیاقت آنها را دارم از نو بجنگم، ممنون از کتابراه بابت این کتاب ارزشمند
این بود که اگر ترس هایت نبود چه میکردی؟ و من پس از روزها و ماهها بالاخره تصمیم گرفتم ترس هایم را کنار بگذارم و برای آنچه که لیاقت آنها را دارم از نو بجنگم، ممنون از کتابراه بابت این کتاب ارزشمند