نظر فاطمه رحیمی برای کتاب صوتی پس از تو

خواندن این داستان را توصیه میکنم وحتما پس از خواندن 《من پیش از تو》 میشه گفت عصر ما عصر بی هویتی و بی مسئولیتی است فرزندانی که حداقل یکی از والدین خود را نمی‌شناسند یا او را کنار خود ندارند یا اگر هستند حضورشان کمرنگ است و پدر مادر‌هایی که رها از هر قیدوبندی چنین نسلی را بوجود آورده‌اند و با این وصف وضعیت نسل بعدی قابل تامل است بقول خانم ترینر الان دیگه خوب وبد را قبول ندارند یا جمله‌ای که در عین درستی گاه در جای خود بکار نمی‌رود《هیچکس را قضاوت نکن》ویل ترینر جوانی که به نظر میرسد هیچ تعهدی را نمی‌خواهد مقابل دیگری قبول کند جوانی که به ظاهر مصمم و البته تا مرز خود خواهی جسور است حتی در مقابل حقیقتی مثل مرگ که منجر به انتخاب خود خواهانه وسراسر تباهی خودکشی می‌شود عشق لوئیزا به او در پرتو همین و کاملا یک طرفه است چون ویل عشق او را برای زنده ماندن کافی نمی‌داند و این حرف درستی است چون ویل قبل از معلولیتش زندگی را زندگی می‌کرد و همچنین لوئیزا دختری بود که از نظر شخصیتی اگر چه زلال اما مصمم نبود و نمی‌توانست تغییرات اساسی ولازم را در زندگیش بوجود آورد حتی با وجود ترغیب خواهرش و نکوهش دیگران من کارهایی که لوو برای دیگران می‌کرد مثل لی لی اصلا تایید نمی‌کنم او می‌خواست درون خود را آرام کند. اگرچه در این داستان باعث عاقبت بخیری لی لی شد می‌توانست برعکس باشد بخشی از عاقبت خوب ماجرای لی لی منوط به اقدامات و پذیرش مادر بزرگش خانم ترینر بود کمک وبخشندگی نسبت به دیگران بسیار عالی ومطابق آفرینش ماست ولی لزومی به از خود گذشتگی نیست اگر لوو کالج را انتخاب می‌کرد و خود را در مسیر علاقه‌ای که داشت بطور درست و قابل ارتقا قرار میداد خیلی بهتر می‌توانست در تعالی شخصیتش موثر باشد.