نظر H E برای کتاب کوچک‌ترین چیزها را می‌دیدم

کوچک‌ترین چیزها را می‌دیدم
ریموند کارور، شادی شریفیان
۱۳۴ رای
H E
۱۴۰۱/۰۴/۳۰
مرد همسایه: نمادی از شخصی که مسائل را بزرگ میکند و روی مسئله ذره بین میگذارد و مسائل ناراحت کننده‌ی کوچک رو بزرگ جلوه میدهد (حلزون ها)
زن: بسیار دقیق و ریز بین (تا جایی که از پنجره به گیره‌های لباس هم دقت کرد) و این ریز بینی اون رو آزار میدهد چون مجبور شد برود در را ببندد اما انقدر به چیز‌های دیگه توجه دارد که نهایتا فراموش میکند و این نشان دهنده‌ی این است که مسائل غیر ضروری رو نباید بزرگ کنیم.
تفاوت دو دیدگاه در یک مکان و زمان رو هم بیان میکنه و اشاره به اختلاف دو نفر ان هم در نیمه شب یعنی این ارتباط و دوستی برای مرد همسایه مهم بوده و تموم شدنش هنوزم باعث ناراحتیش میشه.
بی خوابی زن در نیمه شب و سکوتی که همه جا را در شب فرا میگیرد باعث شده خیالات زن را رها نکند و میتوان به بی خوابی بسیاری از انسان‌ها در شب اشاره کرد که هرکدام واکنش‌های متفاوتی خواهند داشت.
هیچ پاسخی ثبت نشده است.