نظر مژگان درفشی برای کتاب صوتی همیشه شوهر

داستایوفسکی را میتوان واقعا یک روانکاو خواند که میتواند زوایای پنهان شخصیت رمانهایش را به ما بمایاند و کاری کند که انسان، انسانی دیگر را به خوبی درک کند و ناگفته هایش را بفهمد و تمامیتش را با خوب و بد ببخشد و قصاوت نکند. آن جا که داستان از مالیخولیای شخصیت اصلی شروع میشود آنسانکه این شخصیت اصلی در مواجه با نتیجه اشتباهات گذشته اش، بالغانه رفتار میکند. رمان بسیار گیرایی بود. نگاه داستایوفسکی به زندگی و انسان فراتر از زمان است و یک اجتماع درمانگر است. آن جا که شخصیت این رمان به سوگ دخترش مینشیند و بعد وقتی که میخواهد آن فرد را بکشد ولی فقط سلام میدهد، به نظر من اوج داستان دقیقا همانجاست.. گوینده به شیوایی حق مطلب صدا پیشگی را بیان کرده است. ممنونم. زیبا بود.