کتاب در برابر قانون البته باید گفت داستانک.
چند مورد مهم در بین دیالوگ که بین روستایی و در بان رد وبدل میشود وجود دارد. و در مورد صدای منتشر شده از داستان.
صدا بسیار بد نا رسای حس داستان است به قدری بد است که انسان هیچ حسی نسبت به در بان پیدا نمیکند دربانی که تمام مطالب را به صورت نیمه عامیانه میگوید!!!
به نظر کارگردان قصد شوخی یا با شنونده را دارد ویا میخواهد با این داستان با نوع صدا پیشگی شوخی کند.
کل داستان در سه خط خلاصه میشود مردی که پیر میشود.
اورا به داخل قانون راه نمیدهند و باج میدهد.
نگهبانی که بیشتر ملک عذاب است تا نگهبان.
کلا شنیدن داستان در قیاس با کتاب مسخ نویسنده انسان را زده میکند.
داستان با بار ارزشی کم و صوت آن این بار ارزشی را کمتر میکند.
چند مورد مهم در بین دیالوگ که بین روستایی و در بان رد وبدل میشود وجود دارد. و در مورد صدای منتشر شده از داستان.
صدا بسیار بد نا رسای حس داستان است به قدری بد است که انسان هیچ حسی نسبت به در بان پیدا نمیکند دربانی که تمام مطالب را به صورت نیمه عامیانه میگوید!!!
به نظر کارگردان قصد شوخی یا با شنونده را دارد ویا میخواهد با این داستان با نوع صدا پیشگی شوخی کند.
کل داستان در سه خط خلاصه میشود مردی که پیر میشود.
اورا به داخل قانون راه نمیدهند و باج میدهد.
نگهبانی که بیشتر ملک عذاب است تا نگهبان.
کلا شنیدن داستان در قیاس با کتاب مسخ نویسنده انسان را زده میکند.
داستان با بار ارزشی کم و صوت آن این بار ارزشی را کمتر میکند.