نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی کتابفروشی خانه به خانه - کارستن هن
4.5
19 رای
مرتبسازی: پیشفرض
Fatemeh Rezaee
۱۴۰۳/۱۱/۲۰
00
کتاب خوبی بود داستان چون در مورد کتاب و کتابخوان بود بیشتر لذت بخش کرد کتاب رو. کتاب فروشی پیر که عمری کتاب به در خونهای مشتری وفادارش رسونده. در این مسر کاریش با دختری ۹ ساله بنام شاشا اشنا میشه که خیلی دختر زرنگی هست و اسرار داره کتابروش رو در تحویل کتابهایش همراهی کنه بعد کلی اصرار کتاب فروش قبول مر وباهم کتاهارو تحویل دادن. شاشا با دقتی که داشت شخصیتهای کتاب خوان رو با دقت زیر نظر گرفت و باهون دیر اول ودوم کلی چیر مورد اونا متوجه شد که کتاب فروش هیچ وقت دقت نکرده بود. به کتاب فروش پیشنهاد داد. نوع کتا بهای مشتری عوض کنه چیزی تحویل بده که نیاز دارن نه چیزی که سفارش میدن کتاب فروش مخالف کرد و به کار خودش ادامه داد ولی شاشا با پول تو جیبی خودش تعدادی کتاب خدید و به مشتریاداد و گفت یه هدیه از طرف پیر مرد کتاب فروش هست روزهای بعد متوجه شده مشتریا از کتابهای شاشا خوششون اومده کلی روحیه اونا تغیر کرده و خوشحالن ولی اقای کتاب فروش از کارش اخراج شد چون پدر شاشا به کتاب فروشی شکایت کرد که چرا با شاشا وقت گذرونده. بعد از دادان کارش پیرمرد هرچی کتاب داشت رو فروخت وبا پولش سفرش مشتریا رو جور میکرد تا اخرین روز هیچ کتاب و پولی براش نموند در مسیر برگشت بابای شاشا رو دید که با عصبانیت با با دعوا کرد و اورا به زمین انداخت پیر مرد که به هوش اومد دیدن در بیمارستان هسا و یک دست وپای او شکسته مدتی اونجاهدبستری موند ولی هیچ کس به دیدن او نیامد بعد مرخص شدن از بیمارستان هیچ پولی نداشت وپیاده به خانه امد ناامید دل شکسته نه شغلی نه دوستی و از همه مهمتر نه کتابی مدتی در خانه به تنهای گذرانت تا این که شاشا نگران اوشد وبه دنبال ادرس کتاب فروش گشت پیدا کرد دیگه وبه همه مشتریان اوگفت همه باهم جمع شد
کتاب کتاب فروشی خانه به خانه (The door-to-door bookstore) حاوی یک رمان معاصر و آلمانی است که نشان میدهد چگونه کتابها، قلب انسانها را به هم نزدیک میکند. کارستن هن در این رمان پرفروش بینالمللی، داستان «کارل کُلهف» را روایت کرده است؛ پیرمردی ۷۲ساله و تنها که کتابها را به در خانهٔ مشتریان قدیم و وفادار کتابفروشی میرساند؛ کسانی که مانند خودِ او تنها هستند. در این میان سروکلهٔ دختری ۹ساله به نام «شاشا» پیدا میشود که رنگوبویی جدید به زندگی این افراد کتابخوان و خلوتگزین میدهد. شاشا اصرار دارد که در تحویل کتابها به کارل کمک کند و با مشتریان کتابفروشی بیشتر ارتباط بگیرد. پیرمرد در ابتدا قبول نمیکند، اما وقتی هوش و پشتکار شاشا را میبیند، بالاخره تسلیم میشود. شاشا نهتنها زندگی کارل، بلکه زندگی همهٔ مشتریان کتابفروشی را تغییر میدهد
اوایل داستان یکم خستهکننده بود. چند بار خواستم از گوش دادن به ادامهاش صرفنظر کنم! اما خوشحالم که ادامه دادم.
داستان به مرور، جذاب شد و دو فصل آخر واقعا عالی بود. در مجموع داستانی آرام، دلنشین، الهامبخش با چند لحظهی احساسی عمیق محسوب میشه.
از گوینده محترم بابت اجرای عالی و از کتابراه و سایر عوامل انتشار این اثر، سپاسگزارم.
داستان به مرور، جذاب شد و دو فصل آخر واقعا عالی بود. در مجموع داستانی آرام، دلنشین، الهامبخش با چند لحظهی احساسی عمیق محسوب میشه.
از گوینده محترم بابت اجرای عالی و از کتابراه و سایر عوامل انتشار این اثر، سپاسگزارم.
داستان جالبیه. ارتباط انسانی و تاثیر اونا بر روی همدیگه، گویا تمام شخصیتهای داستان، قطعههای پازلی هستن که وجود هر کدام از آنها به رساندن مفهوم داستان وزیبا شدنش کمک میکنن
حس خوبی از کتاب گرفتم. به نظرم خوانش وشخصیتهای همراهش صدای زیبا وبه جایی داشتن. ومن رو به یاد پیرمرد انیمیشن معروف میانداخت
حس خوبی از کتاب گرفتم. به نظرم خوانش وشخصیتهای همراهش صدای زیبا وبه جایی داشتن. ومن رو به یاد پیرمرد انیمیشن معروف میانداخت