نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی شما با سم تماس گرفتهاید - داستین تائو
4.2
538 رای
مرتبسازی: پیشفرض
سلام به دوستان کتاب خونم جولی دختر نوجوان آمریکایی هست که عشقش رو از دست داده. اون نمی تونه نبود سم رو قبول کنه. سر خاکش نمیره، با خانواده اش قطع ارتباط می کنه، به درسهاش بی توجهی می کنه و کلا منزوی میشه. اون به طور اتفاقی متوجه میشه که فقط از طریق تماس تلفنی می تونه با سم ارتباط برقرار کنه هرچند هیچ دلیل و توجیه منطقی پشت این اتفاقات و تماسها وجود نداره. در تحلیل کتاب و داستان می تونم بگم، کتاب محدود به رده سنی نوجوان نیست و همه می تونن با داستانش ارتباط برقرار کنن. قطعا همه ما عزیزانی رو در زندگی از دست دادیم و درد فقدان اونها رو حس کردیم، هرکدوم از ماها روشی رو برای درک و تحمل این جدایی ها کشف کردیم. روشی که متفاوت از بقیه ست. جولی هم روش خودشو داره هرچند به نظر همکلاسی هاش درست و منطقی نیست. فکر کنم پیام داستان اینه که اجازه بدیم هرکس به روش خودش با درد از دست دادنش عزیزش کنار بیاد، گاهی وقتا لازم نیست کاری بکنیم همین که کنار اون شخص باشیم و به دردش احترام بذاریم کافیه. ممکنه کسی خودش رو زودتر جمع و جور کنه و کسی سالها طول بکشه، تنها وظیفه ما اینه که بذاریم آدمها راحت باشن و به مرور زخمهاشون رو درک کنن و التیام ببخشن. ترجمه کتاب عالیه، نثرش روان و داستان سرعت آرومی داره، گوینده عزیز هم صداشون دلنشینه، درکل کتاب عالی هست ولی خیییلی غمگینه. اگه بتونین فضای غم آلود کتاب رو تحمل کنین توصیه می کنم از دستش ندینممنون از کتابراه عزیز
یک موضوع ملموس و پر تکرار اما این بار با یک دیدگاه نو و پردازش جدید. از همون اول فکر کردم دستی پشت ماجراست و این نمی تونه حقیقت داشته باشه ولی طرح کلی داستان به اندازه ای روان و زیبا بود و به بیان بسیاری از موضوعات روزمره زندگی پرداخته بود و نیز راوی با کمی ارفاق داستان را قشنگ بازگو می کرد که تصمیم گرفتم فعلا به شنیدن مطالب بسنده کنم و درس بگیرم. مثلا اون جایی که صاحب کتابفروشی یک دفتر خاطرات به جولی میده فکر کردم چه خوبه که باعث میشه احساساتش را بنویسه و کمی تسلی بگیره و خودم هم تصمیم گرفتم بیشتر بنویسم چون میشه با راحت نوشتن و بازخوانی خیلی چیزها را در مورد خودمون کشف کنیم. در جای دیگر با صحبت های صادقانه دوستان با یکدیگر میشه جلوی خیلی از سوء تفاهم ها را گرفت و... و... وخلاصه داستان در عین سادگی آموزنده بود و البته در آخر اونی که فکر می کردم نشد و کسی پشت ماجرا نبود. نمی دونم سم چه طور جوابگو بود ولی چه خوب می شد اگر همیشه یک فرصت دیگری بود. شاید هم همین بی بازگشت بودن لحظات باعث بشه بیشتر روی کارهامون فکر کنیم و حساب شده تر رفتار کنیم. مجموعا داستان قشنگی بود و ارزش شنیدن را داشت. از همراهان همیشگی ات هستم کتابراه و تشکر می کنم از اهتمامت برای راضی کردن همه سلیقه ها و پرداختن به همه موضوعات و ارائه رایگان کتابها🙏
رمان «شما با سم تماس گرفتهاید» نوشتهی داستین تائو داستانی در مرز واقعیت و خیال است که با روایتی ساده اما عمیق سراغ یکی از بزرگترین ترسها و تجربههای انسانی یعنی فقدان میرود. نویسنده با انتخاب سوژهای تازه و جسورانه، داستانی خلق کرده که مخاطب را مجبور میکند لحظهای بایستد و به معنای عشق، نبودن و رهایی فکر کند.
یکی از نقاط قوت کتاب، فضاسازی ملموس و روایت روان آن است. داستان آرام پیش میرود، اما همین ریتم کند باعث میشود خواننده فرصت کند تا لایههای پنهان احساسات شخصیت اصلی را لمس کند. نویسنده موفق شده بدون پیچیدگیهای بیدلیل یا دیالوگهای اضافه، خواننده را وارد دنیای درونی شخصیتها کند.
نثر ساده و قابلفهم کتاب باعث میشود مخاطب نوجوان و حتی بزرگسال بهراحتی با داستان ارتباط بگیرد. بااینحال، اگر دنبال داستانی با فراز و فرودهای هیجانی هستید، شاید این اثر نتواند انتظارتان را برآورده کند؛ چون تمرکز اصلی آن روی احساسات و مفاهیم عمیق انسانی است.
در مجموع، این کتاب تلنگری است برای یادآوری ارزش آدمها قبل از اینکه دیر شود؛ روایتی درباره خاطراتی که با ما میمانند و عشقهایی که حتی مرگ هم نمیتواند تمامشان کند.
یکی از نقاط قوت کتاب، فضاسازی ملموس و روایت روان آن است. داستان آرام پیش میرود، اما همین ریتم کند باعث میشود خواننده فرصت کند تا لایههای پنهان احساسات شخصیت اصلی را لمس کند. نویسنده موفق شده بدون پیچیدگیهای بیدلیل یا دیالوگهای اضافه، خواننده را وارد دنیای درونی شخصیتها کند.
نثر ساده و قابلفهم کتاب باعث میشود مخاطب نوجوان و حتی بزرگسال بهراحتی با داستان ارتباط بگیرد. بااینحال، اگر دنبال داستانی با فراز و فرودهای هیجانی هستید، شاید این اثر نتواند انتظارتان را برآورده کند؛ چون تمرکز اصلی آن روی احساسات و مفاهیم عمیق انسانی است.
در مجموع، این کتاب تلنگری است برای یادآوری ارزش آدمها قبل از اینکه دیر شود؛ روایتی درباره خاطراتی که با ما میمانند و عشقهایی که حتی مرگ هم نمیتواند تمامشان کند.
نقاط قوت: ۱. ایده جذاب و نوآورانه: کتاب با یک ایده جذاب شروع می شود: تماس های مرموزی که زندگی شخصیت اصلی را تحت تأثیر قرار می دهند. این مفهوم می تواند خواننده را از همان ابتدا جذب کند و کنجکاوی او را برانگیزد. ۲. تعلیق و هیجان داستان پر از لحظات تعلیق آور و غیرقابل پیش بینی است که خواننده را تا آخر کتاب مشتاق نگه می دارد. این ویژگی به خصوص برای علاقه مندان به ژانر تریلر جذاب است. ۳. نقد اجتماعی و تکنولوژیکی:کتاب به خوبی تأثیرات تکنولوژی بر زندگی انسان ها و روابط اجتماعی را بررسی می کند. این نقد اجتماعی می تواند برای خوانندگان امروزی، که در دنیایی پر از فناوری زندگی می کنند، بسیار مرتبط و تأمل برانگیز باشد. ۴. شخصیت پردازی روان شناختی: شخصیت اصلی داستان به خوبی پرداخته شده است و مبارزات درونی او به طور مؤثری به تصویر کشیده شده اند. این موضوع به خواننده اجازه می دهد تا با شخصیت ارتباط عمیق تری برقرار کند. ---نقاط ضعف: ۱. پایان نامشخص یا عجولانه: برخی از خوانندگان ممکن است از پایان کتاب ناراضی باشند، زیرا ممکن است به نظر برسد که داستان به طور کامل حل وفصل نشده است یا پایان آن عجولانه بوده است. ۲. پیچیدگی بیش از حد:در برخی بخش ها، داستان ممکن است بیش از حد پیچیده شود و خواننده را سردرگم کند. این موضوع می تواند از لذت خوانش بکاهد. ۳. توسعه نیافتن برخی شخصیت ها:برخی از شخصیت های فرعی به اندازه کافی توسعه نمی یابند و ممکن است تک بعدی به نظر برسند. این موضوع می تواند از عمق داستان بکاهد.
اما من باز هم به او فکر میکنم... این سخن پایانی جولی و همه عزیز از دست دادگان ه؛ واکنش هر کس به فقدان متفاوته و جولی هم بعد از سم اینگونه بهم ریخت سکوت، عدم شرکت در خاکسپاری و مراسم، از بین بردن وسایل و خاطرات به جا مانده از سم، کناره گیری از دوستان و... اما نشد و نتونست تا اینکه به طرز عجیبی با سم تماس میگیره و در واقع ارتباط با روح سم او را در مسیر درست پذیرش این فقدان و غم قرار میده و مهمترین پیام این کتاب درک زندگی در لحظات حضوره که بعدا موجب حسرت نشه زمانی که جولی مشتاقانه برای زمان تماس لحظه شماری میکرد و تلاش میکرد از دستش نده چون فرصتهای#قبل رو از دست داده بود یک درس بود برای برای همه ما... کتاب رو دوست داشتم خیلی غمناک بود اما برای من که دوره سوگواری طولانی رو میگذرانم قابل لمس بود و باید بگم بعد از این کتاب من هم لایه لایه پردههای غم رو کنار زدم و به زندگی عادی با یاد هر لحظه برادر عزیزم برگشتم اما من هنوز هم به او فکر میکنم و زندگی میکنم و این حالِ مشترک همه س زمانی که از دست میدیم تا وقتی خودمون رو به دست بیاریم. خوانش کتاب متناسب با متن و عالی بود ترجمه روان ممنون کتابراه عزیز 💚💚💚
یکی از نکات مثبت * «شما با سم تماس گرفته اید» * ایدهی خلاقانه و منحصربه فردش است. ایدهی برقراری تماس با عزیزی که از دنیا رفته، در عین تخیلی بودن، برایم بسیار احساسی و تأثیرگذار بود. نویسنده توانسته بود غم از دست دادن و درگیریهای عاطفی جولی را به خوبی نشان دهد، به طوری که با او همزاد پنداری کردم. نثر ساده و روان داستان هم از دیگر نقاط قوت بود؛ روایت به گونهای پیش میرفت که حتی در لحظات آرام تر هم کشش داستان حفظ میشد. لحظات احساسی میان جولی و سم، به خصوص مکالمات تلفنی شان، حس صمیمیت و دلتنگی را به خوبی منتقل میکرد. با این حال، کتاب ضعفهایی داشت که گاهی برایم ناامیدکننده بود. مهمترین آنها شخصیت پردازی سطحی بود. سم، به عنوان شخصیت محوری، بیشتر از طریق خاطرات جولی معرفی میشود و حضور مستقلی ندارد. این باعث شد که او برایم به عنوان یک شخصیت واقعی باورپذیر نباشد. همچنین، شخصیتهای فرعی هم بیشتر نقشهای کلیشهای داشتند و به داستان عمق چندانی اضافه نمیکردند. پایان بندی نیز کمی شتاب زده بود و احساس کردم نویسنده میتوانست با جزئیات بیشتری به تحول جولی و پذیرش فقدان بپردازد. انتظار داشتم که این بخش از داستان تأثیر احساسی بیشتری بر من بگذارد، اما به نوعی با عجله جمع بندی شد. در مجموع، ایدهی خلاقانه و فضای احساسی داستان برای من بسیار جذاب بود، اما کاستیها در شخصیت پردازی و پایان بندی باعث شد کتاب به اندازهی پتانسیلش تأثیرگذار نباشد. با این حال، فکر میکنم برای کسانی که به داستانهای احساسی و تأمل دربارهی فقدان علاقه دارند، تجربهی خواندن این کتاب ارزشمند است.
تماس با عزیزانی که دوستشان داریم همواره ادامه دارد
کتاب صوتی شما با سم تماس گرفتهاید را در کتابراه گوش میدهم. راوی، جولی نامزد سم است. سم در حادثهای مرده و جولی دلش به شدت تنگ است. یک روز اتفاقی شمارهی تلفن همراهِ سم را میگیرد و در کمال شگفتی سم به او جواب میدهد. این تماسها مدتها ادامه دارد و باعث دور شدن جولی از دوستانش از جمله نیکا خواهرِ سم میشود. جولی مجبور میشود ماجرای تماس تلفنیاش را به نیکا هم بگوید و نیکا هم بتواند با برادرش صحبت کند و گفتههای جولی را راستآزمایی کند. اما این تماسها عقلانی به نظر نمیرسند و زندگی جولی را به شدت تحت تأثیر قرار میدهند. برای همین قرار میشود آخرین تماسشان در شب فارغالتحصیلی جولی باشد. جولی که گوشیاش شکسته با گوشی خود سم با او تماس میگیرد و صحبت میکند. سم از او میخواهد که فراموشش نکند و به یاد او باشد.
از این کتاب صوتی برای این خوشم آمد که خودم هم فکر میکنم وقتی عزیزی دنیای ما را ترک میکند، واقعاً ارتباط ما با او قطع نمیشود. فقط نوع ارتباط عوض میشود. هر زمان دلم برای پدرم تنگ میشود نماز والدین میخوانم و برای او و اجدادم آمرزش میخواهم. بعضی وقتها هم سر مزارش میروم و با او درد دل میکنم.
در آخرین فایل این کتاب صوتی این جملات را شنیدم:
«اما من هنوز هم به او فکر میکنم.
در هفتهی اول دانشگاه و وقتی زیر شکوفههای گیلاس قدم میزنم به او فکر میکنم.
هر وقت در شهر هستم و از خورشید و ماه قهوه میخرم به او فکر میکنم.
زمانی که چندین ساعت با نیکا تلفنی حرف میزنم به او فکر میکنم.
وقتی سرِ قرار با فردی ناشناخته که اُلیور برایم ترتیب داده میروم به او فکر میکنم.
کتاب صوتی شما با سم تماس گرفتهاید را در کتابراه گوش میدهم. راوی، جولی نامزد سم است. سم در حادثهای مرده و جولی دلش به شدت تنگ است. یک روز اتفاقی شمارهی تلفن همراهِ سم را میگیرد و در کمال شگفتی سم به او جواب میدهد. این تماسها مدتها ادامه دارد و باعث دور شدن جولی از دوستانش از جمله نیکا خواهرِ سم میشود. جولی مجبور میشود ماجرای تماس تلفنیاش را به نیکا هم بگوید و نیکا هم بتواند با برادرش صحبت کند و گفتههای جولی را راستآزمایی کند. اما این تماسها عقلانی به نظر نمیرسند و زندگی جولی را به شدت تحت تأثیر قرار میدهند. برای همین قرار میشود آخرین تماسشان در شب فارغالتحصیلی جولی باشد. جولی که گوشیاش شکسته با گوشی خود سم با او تماس میگیرد و صحبت میکند. سم از او میخواهد که فراموشش نکند و به یاد او باشد.
از این کتاب صوتی برای این خوشم آمد که خودم هم فکر میکنم وقتی عزیزی دنیای ما را ترک میکند، واقعاً ارتباط ما با او قطع نمیشود. فقط نوع ارتباط عوض میشود. هر زمان دلم برای پدرم تنگ میشود نماز والدین میخوانم و برای او و اجدادم آمرزش میخواهم. بعضی وقتها هم سر مزارش میروم و با او درد دل میکنم.
در آخرین فایل این کتاب صوتی این جملات را شنیدم:
«اما من هنوز هم به او فکر میکنم.
در هفتهی اول دانشگاه و وقتی زیر شکوفههای گیلاس قدم میزنم به او فکر میکنم.
هر وقت در شهر هستم و از خورشید و ماه قهوه میخرم به او فکر میکنم.
زمانی که چندین ساعت با نیکا تلفنی حرف میزنم به او فکر میکنم.
وقتی سرِ قرار با فردی ناشناخته که اُلیور برایم ترتیب داده میروم به او فکر میکنم.
این کتاب رو هرچی جلوتر پیش میرفتم بیشتر به این نتیجه میرسیدم که داره راجع به یه اختلال روانی حرف میزنه
در وهله اول شیوه عزاداری فرد نسبت به یک اتفاق ناگوار برداشت میشه بهرحال عزهداری افراد متفاوته و واکنش افراد نسبت به غم یکسان نیست ولی بعدش هرچی جلوتر میرم میبینم درجه تخیل فرد بالاتر و بالاتر میره و حتی تموم هم نمیشه و بله توصیف اختلال روانی یا بیماری اسکیزوفزنی است که فرد در درون خیالاتش غرق میشه با اونها زندگی میکنه و باورشون میکنه ولی همه چیز توی ذهنش اتفاق میوفته و وجود خارجی نداره برداشت من اینه که تمام صحنهها و اتفاقات توی ذهن کارکتر اصلی اتفاق میوفته و وجود خارجی ندارن در واقع شیوه کنار اومدن ادما با مسائل غم انگیز فرق داره و نویسنده اینکار رو با خلاقیت و ترکیب یک اختلال روانی توصیف کرده
ممنون از کتابراه که این کتاب رو دراختیار ما گذاشته.
در وهله اول شیوه عزاداری فرد نسبت به یک اتفاق ناگوار برداشت میشه بهرحال عزهداری افراد متفاوته و واکنش افراد نسبت به غم یکسان نیست ولی بعدش هرچی جلوتر میرم میبینم درجه تخیل فرد بالاتر و بالاتر میره و حتی تموم هم نمیشه و بله توصیف اختلال روانی یا بیماری اسکیزوفزنی است که فرد در درون خیالاتش غرق میشه با اونها زندگی میکنه و باورشون میکنه ولی همه چیز توی ذهنش اتفاق میوفته و وجود خارجی نداره برداشت من اینه که تمام صحنهها و اتفاقات توی ذهن کارکتر اصلی اتفاق میوفته و وجود خارجی ندارن در واقع شیوه کنار اومدن ادما با مسائل غم انگیز فرق داره و نویسنده اینکار رو با خلاقیت و ترکیب یک اختلال روانی توصیف کرده
ممنون از کتابراه که این کتاب رو دراختیار ما گذاشته.
داستان به شدت غمگین و پر احساسات لطیف و دلتنگی هست، نویسنده آنقدر ملموس، احساسات و دلتنگیهای یه فرد درونگرا را به تصویر کشیده، گویی با تمام وجود لمس کرده است. بخشهای بیان خاطرات هم زیبا بیان شده بود و به نظرم هوشمندانه از پرش خاطرهای به خاطرهای دیگر استفاده کرده، چون به هر حال یه ذهن در سوگ، فکر مشوشی دارد. هیجان بخش آخر داستان را دوست داشتم
غم داستان خیلی زیاد هست و بارها اشک آدم را در میآورد، با اینکه پیام داستان خوب هست و نحوه کنار آمدن افراد با سوگ عزیزان را بیان میکند و اینکه زندگی جریان دارد، اما به نظرم این همه غم مناسب خواننده نوجوان نیست. من خواندن داستان رو بیشتر به پدر و مادرهای نوجوانها پیشنهاد میدم. داستان روان هست و کار مترجم هم خوب بود اما متاسفانه صدای راوی چندان دلنشین نبود.
غم داستان خیلی زیاد هست و بارها اشک آدم را در میآورد، با اینکه پیام داستان خوب هست و نحوه کنار آمدن افراد با سوگ عزیزان را بیان میکند و اینکه زندگی جریان دارد، اما به نظرم این همه غم مناسب خواننده نوجوان نیست. من خواندن داستان رو بیشتر به پدر و مادرهای نوجوانها پیشنهاد میدم. داستان روان هست و کار مترجم هم خوب بود اما متاسفانه صدای راوی چندان دلنشین نبود.
چقدر آرام و عاشقانه و درام پر از بغض و درد و آه پر از ناله های در گلو گیر کرده چقدر دلم می خواست با کتاب گریه کنم کاش همیشه راهی برای تماس با دیگرانی که دیگر نیستند بود و میشد به قول معروف یکبار دیگر صدایشان را شنید در کتاب فرو می روی و رهایی از آن غیر ممکن است یک حس عاشقانه ی آرام و پر از گریه دوستش داشتم حتی بیشتر از دوست داشتن نمی توانم کتابی را مثل این کتاب پیشنهاد دهم این کتاب را جز کتابهای بی نظیر می توان دسته بندی کرد حتما حتما پیشنهاد میکنم اگر عاشقانه دوست دارید اگر داستانی فراتر از انتظار میخواهید حتما این کتاب را از دست ندهید با تشکر از تمامی عوامل به خصوص کتابراه
شما با سم تماس گرفته اید نوشته داستین تائو داستانی عاشقانه سحرآمیز واقع گرایانهای است که در سال ۲۰۲۱ منتشر شد
نقش اول داستان جولی کلارک دانش آموز دوره دبیرستان که به تازگی عشقش سم اوبایاشی را پس از سه سال آشنایی در یک تصادف از دست داده است چنان او را از پا انداخت که حتی در مراسم تدفین وی شرکت نکرد بعد از یک هفته هر چیزی که خاطره سم را یادآوری میکرد دور ریخت حتی شماره تلفنش را پاک کرد و قدم به دنیای بیرون گذاشت اما حسرت فقدان سم او را آشفته کرد و خود را بر مزار وی یافت آنگاه آرزو کردای کاش بار دیگر صدای عشقش را بشنود گوشی را برداشت و تماس گرفت به طور سحرآمیزی سم از آنطرف خط پاسخ داد
سرانجام جولی مرگ سم را پذیرفت به زندگی عادی اش برگشت فارغ التحصیل شد و به کالج رفت اما هرگز. عشق سم و درسهایی را که از وی آموخته بود فراموش نکرد
نقش اول داستان جولی کلارک دانش آموز دوره دبیرستان که به تازگی عشقش سم اوبایاشی را پس از سه سال آشنایی در یک تصادف از دست داده است چنان او را از پا انداخت که حتی در مراسم تدفین وی شرکت نکرد بعد از یک هفته هر چیزی که خاطره سم را یادآوری میکرد دور ریخت حتی شماره تلفنش را پاک کرد و قدم به دنیای بیرون گذاشت اما حسرت فقدان سم او را آشفته کرد و خود را بر مزار وی یافت آنگاه آرزو کردای کاش بار دیگر صدای عشقش را بشنود گوشی را برداشت و تماس گرفت به طور سحرآمیزی سم از آنطرف خط پاسخ داد
سرانجام جولی مرگ سم را پذیرفت به زندگی عادی اش برگشت فارغ التحصیل شد و به کالج رفت اما هرگز. عشق سم و درسهایی را که از وی آموخته بود فراموش نکرد
موضوع کتاب خوب بود ولی گوینده خیلی بی احساس، میگه واسه سم باید یه گوینده جدا میگذاشتند تا احساسی تر باشه کتاب برای افرادی که سوگ رو تجربه کردند میتونه یه طنابی برای چنگ زدن باشه که مثل ما هم هست و کاش ما هم میتونستیم ارتباط بگیریم رمانی آمریکایی برای نوجوانان است پر از شخصیتهای مختلف، درد دل اولین عشق و از دست دادن آن؛ بهعلاوهٔ لمس جادو. «جولی» ۱۷ساله آیندهاش را کاملاً برنامهریزی کرده است. او با دوستپسرش «سام» از شهر کوچکش نقل مکان میکند، به کالج میرود و تابستانی را در ژاپن میگذراند، اما بعد سام میمیرد و همهچیز تغییر میکند. جولی که از شنیدن صدای او ناامید شده است، فقط برای گوشدادن به پست صوتی سم با تلفن او تماس میگیرد. سام گوشی را برمیدارد
سلام و درود خدمت همهی عزیزان
این کتاب صوتی خیلی زیبا نگارش و خوانش شده. همزمان به دو سه تا موضوع پرداخته، ازجمله شخص اول داستان که درونگرا هست، کنار اومدن با مرگ اطرافیان و نزدیکان، دنیای کسی که از بین جمع ما میره و...
حتی راهنمای خوبی برای طرز برخورد پدر و مادر با جوون و نوجوونشون در زمان ناراحتیهاشون هست.
اینکه وقتی یه عزیزی رو به هر صورت از دست میدیم، تا همیشه یه گوشهای از وجودمون برای اونه و اینکه چقدرررر اطرافیان و دوستان میتونن تو زمان غم و ناراحتی مرهم باشن و یا نمک زخم.
اینکه دنیا با همهی خوب و بدش درحال گذره و همه مجبور به گذران امور خودشونن، درعین حال میتونن همدلی کنن و....
خیلی کتاب دلنشین و زیبایی بود با خوانشی زیبا.
ممنون از عوامل خوب کتابراه
این کتاب صوتی خیلی زیبا نگارش و خوانش شده. همزمان به دو سه تا موضوع پرداخته، ازجمله شخص اول داستان که درونگرا هست، کنار اومدن با مرگ اطرافیان و نزدیکان، دنیای کسی که از بین جمع ما میره و...
حتی راهنمای خوبی برای طرز برخورد پدر و مادر با جوون و نوجوونشون در زمان ناراحتیهاشون هست.
اینکه وقتی یه عزیزی رو به هر صورت از دست میدیم، تا همیشه یه گوشهای از وجودمون برای اونه و اینکه چقدرررر اطرافیان و دوستان میتونن تو زمان غم و ناراحتی مرهم باشن و یا نمک زخم.
اینکه دنیا با همهی خوب و بدش درحال گذره و همه مجبور به گذران امور خودشونن، درعین حال میتونن همدلی کنن و....
خیلی کتاب دلنشین و زیبایی بود با خوانشی زیبا.
ممنون از عوامل خوب کتابراه
این کتاب به نظر من از بهترین کتابهای احساسی هستبنده یه عنوان یک بزرگسال از خوندن این رمان لذت بردم و همراه کتاب کلی اشک ریختم کتابی فوق العاده احساسی و درگیر کننده و البته غم انگیز که تا مدتها رهاتون نمیکنه البته بنده نسخه چاپی رو خوندم به همین خاطر در خصوص راوی و نسخه صوتی نظری ندارم واقعا کتاب قشنگی بود و اینکه به آدم تلنگر وارد میکرداینکه قدر عزیزانمون رو بدونیم اینکه دل نشکنی ماینکه گاهی خیلی زود، دیر میشه هر ثانیه ممکنه زندگی آدم و اطرافیانش دستخوش تغییر بشه کتاب در عین سادگی حامل پیامهای خیلی مهمی هست خوب باشیم مهربون باشیم همدل باشیم صبور باشیم دل همدیگه رو نشکنیم به همدیگه اهمیت بدی مقدر همدیگه رو بدونیم شاید فردایی نباشه
داستان زندگی یک دختر نوجوان به نام جولی را روایت میکند که به تازگی دوست پسرش را در حادثه ای از دست داده است، اما داستان میتواند مخاطب بزرگسال هم داشته باشد. شاید بزرگترین حسرتی که در مرگ عزیزان به انسان دست میدهد، حسرت گفتن حرفهایی است که به او نگفته است، حسرت شنیدن دوباره صدای او، و نویسنده کتاب به خوبی این حسرت را از پیش پای جولی بر میدارد. جولی با عزیز از دست رفته اش به طرز عجیبی امکان صحبت پیدا میکند، و به این وسیله زمان لازم به او داده میشود تا با واقعیت کنار بیاید و مرگ سم را بپذیرد. نویسنده به خوبی توانسته دنیای یک نوجوان و آرزوهای او را و غم از دست دادن عزیز از دست رفته و نحوه رویارویی با آن را به تصویر بکشد.
با سلام کتاب یک عاشقانه درام درمورد عشق امریکایی وژاپنی.. یک دختر عاشق که هرگز نبود پارتنرش و قبول نکرده تمام خاطرات مثل صحنههای واقعی توصیف شده این کتاب فقط برای نوجوانان نیست به نظرم بیشتر مناسب افرادی که شکست عشقی در اوج عاشقی خوردند من به شخصه با صدای راوی ارتباط نگرفتم هر چند خیلی قوی بود و تمام شخصیتهای داستان و به تنهایی اجرا میکرد ولی به نظرم مناسب این کتاب نبود صدا برای شخصیت یک محصل یا خانم کم سن سنگین وپخته است.. اما در مورد رمان باید بگم ارزش گوش دادن داره تمام داستان وعمیقا میشه درک کرد هر شخصی حداقل یکبار در زندگی تجربه این چنینی داشته چه با مرگ ونبود معشوق چه با رفتن وترک شدن در کل با تمام توصیفات داستان جالبی بود.
کتابی رؤیایی، شاید هرگز ندانید که در طول روز از کنار کسانی رد میشوید که فکر میکنید زنده هستند، اما آن ها بعد از مرگ ناگهانی عزیزان جوانشان دچار شوکی میشوند و در همان نقطه استاپ میکنند و دیگر مفهوم زندگی برایشان دشوار میشود، نه لذتی وهدفی و انگیزه ای برای ادامه زندگی ندارند، واین کتاب رؤیایی شیرین را برایم تداعی کرد که ایکاش میشد مدتی با آن ها در تماس باشیم تا آرام آرام رفتنشان را بپذیریم، به هرحال با تشکر فراوان از ماه آوا، خانم هاشمی عزیز وخانم سلیمیان و تمامی دست اندرکاران که زحمت میکشند و برایمان کتابها را صوتی میکنند، برایشان بهترینها را آرزومندم و سپاسگزارم.
این کتاب رو قبلا متنی شو خونده بودم اما انقدر برام قشنگ بود که اومدم و صوتی اون رو هم گوش دادم صدای گوینده خیلی اروم و مهربانانه بود و باعث شد دوباره از این کتاب حس خوبی بگیرم کلا کتاب وصف حال یک دختره که میخواد با خودش و زندگیش و اتفاق های اطرافش کنار بیاد و داره دست وپا میزنه توی این باتلاقی که از افکارش درون ذهنش ایجاد شده. این خیلی خوبه چون یک وقتایی خودتم بر میگردی و با خودت میگی منم همچین حسی رو تجربه کردم و خوشحالم که میبینم این حس الان یجورایی بیان شده و اینجوری درد اون حس برام کمتر شده و دیگه فکر نمیکنم این عذاب وجدان های الکی فایده ای برای من داشته باشه
ناگهان چقدر زود دیر می شود. جناب داستین تائو در این کتاب بطور ملموسی یادآور می شود که مرگ هرگز برای متوفی و بازماندگان قابل پیشبینی نیست. کتابی پر از حسرت و بغض برای حرفهایی که گفته نشد و رفتارهایی که هرگز انجام نشدند. صدای دلنشین راوی بانو الهام صیفی کار یادآور طنین دختر نوجوان ناکامی بود که قبل از اینکه دیر شود صدای آرامبخش عشقش را به موقع نشنید. چقدرفضای حزن آلود داستان دلنشین بود، ارزوی پر توان بودن و موفقیت می کنم برای تک تک تیم ناشر کتاب صوتی شما با سم تماس گرفته ایدو همچنین کتابراه عزیز برای امکان شنیدن رایگان این کتاب صوتی پر احساس.
سلام از نظر من کتابی زیبا و غم انگیز بود و در حین حال نکات آموزنده ای داشت، مثلا اینکه وقتی دچار سوگ میشیم ممکنه اینقدر غرق در خودمون و احساساتمون بشیم که از حال مابقی داغداران غافل بشیم و بهشون آسیب بزنیم پس از این جهت بیشتر باید حواسمون باشه و بیشتر هوای اونا رو داشته باشیم، در ضمن کمک کردن به اونا باعث بهتر شدن حال خودمون هم میشه. یه نکته دیگه هم که در ضمن خوندن این کتاب بهش فکر میکردم این بود که چقدر خوبه که ما اعتقاد به معاد داریم و امید داریم عزیزان از دست رفته مون رو روزی دوباره می بینیم و این امید ادامه زندگی رو برامون آسون تر میکنه.
کتاب شما باسم تماس گرفته اید بسیار کتاب اموزنده ایی است و شرایط یک نوجوان که عشق زندگی اش را از دست داده است روایت میکند جولی به شیوه ییی دیگر با غم از دست دادن سم کنار می اید احساس میکند هیچکس اورا درک نمی کند عزاداری و غم جولی برای سم با دیگران فرق میکند هنوز باور نمی کند سم از دنیا رفته باشد هر شب با او تماس میگیرد و از نظرش سم جواب تمام صحبت هایش را میدهد و این کتاب شرایط سخت جولی که یک نوجوان است و درحال کنار امدن با سختی و رها کردن و ترک کردن عزیزش میباشد را بیان میکند
اگه علاقه مند به داستانهای غمگین هستید این کتاب رو از دست ندید...
در کل دربارهی دختر جوانی هست که دوستش رو در تصادفی که از قضا خودش در اون نقش داشته از دست میده و نمیتونه مرگ اون رو بپذیره از این رو راهی ارتباطی با اون پیدا میکنه که از طریق تماس گرفتن با اون هستش و....
نظر شخصی من دربارهی داستان درباره شخصیت ضعیف دختر داستان هستش جاهایی که میتونه از خودش دفاع کنه. ولی این کار رو انجام نمیده یه جورایی ناراحت کننده است ولی در کل داستان روند آرومی رو داره و اصن گمراهی برای مخاطب پیش نمیاره
در کل دربارهی دختر جوانی هست که دوستش رو در تصادفی که از قضا خودش در اون نقش داشته از دست میده و نمیتونه مرگ اون رو بپذیره از این رو راهی ارتباطی با اون پیدا میکنه که از طریق تماس گرفتن با اون هستش و....
نظر شخصی من دربارهی داستان درباره شخصیت ضعیف دختر داستان هستش جاهایی که میتونه از خودش دفاع کنه. ولی این کار رو انجام نمیده یه جورایی ناراحت کننده است ولی در کل داستان روند آرومی رو داره و اصن گمراهی برای مخاطب پیش نمیاره
فوق العاده بود
نویسنده به گونهای توصیف کرده بود که میتونستم تک تک لحظات و مکان هارو تصور کنم و واقعا حیرت آور بود. بهتون پیشنهاد میکنم حتما گوش کنید
و همینطور شخصیت جولی ابتدا رو اعصابم بود و حس خوبی ازش نداشتم؛ ولی در ادامه فهمیدم که خیلی وجه اشتراک داریم. شاید بشه گفت این کتاب باعث بهتر شدنم شد... تونستم خودمودرک کنم
عاشققسمت آخر فصل ۱۸ شدم. به راحتی اشکمو در اورد
کاشی فرصت دوباره یا نه فقط یک دقیقهای داشتیم و در آخر از نویسنده محترم و کسانی که برای این کتاب تلاش کردند سپاسگزارم.
نویسنده به گونهای توصیف کرده بود که میتونستم تک تک لحظات و مکان هارو تصور کنم و واقعا حیرت آور بود. بهتون پیشنهاد میکنم حتما گوش کنید
و همینطور شخصیت جولی ابتدا رو اعصابم بود و حس خوبی ازش نداشتم؛ ولی در ادامه فهمیدم که خیلی وجه اشتراک داریم. شاید بشه گفت این کتاب باعث بهتر شدنم شد... تونستم خودمودرک کنم
عاشققسمت آخر فصل ۱۸ شدم. به راحتی اشکمو در اورد
کاشی فرصت دوباره یا نه فقط یک دقیقهای داشتیم و در آخر از نویسنده محترم و کسانی که برای این کتاب تلاش کردند سپاسگزارم.
داستانی زیبا که روایتگر عشق ناکام نوجوانی ست. دختری درگیر عشقی میشود که این رابطه ناخواسته منحر به مرگ معشوقش میگردد و همه او رامقصر میدانند، اما ارتباط ماورایی او با سم، او را در مسیر دیگری قرار میدهد. واقعا اگر ما انسانها میتوانستیم حقیقت را خارج از قضاوت درک کنیم، دنیای زیبایی داشتیم. ونیز اگر به مرگ از منظر دیگری نظر میکردیم چه بسیار باورهایمان تغییر میکرد. به هر حال شنیدن این کتاب را با صدای زیبای راوی آن به دوستان کتابره توصیه میکنم.
با سلام و درود 🌱🌱
کتاب شما با سم تماس گرفتهاید به قلم داستین تائو، داستان عاشقانهی دختر و پسر جوانی بهنامهای جولی و سم است که رابطهشان با تصادف و مرگ پسر، بهشکل دردناکی به پایان رسیده. اما جولی نمیتواند با این حقیقت کنار بیاید و دلتنگ شنیدن دوبارهی صدای عشقش است. روزی با ناامیدی شمارهی تلفن همراه سم را میگیرد تا صدای ضبطشدهی او را روی پیغامگیر بشنود که اتفاقی بسیار عجیب و باورنکردنی رخ میدهد!
ممنون از کتابراه و اساتید 🙏🌺
کتاب شما با سم تماس گرفتهاید به قلم داستین تائو، داستان عاشقانهی دختر و پسر جوانی بهنامهای جولی و سم است که رابطهشان با تصادف و مرگ پسر، بهشکل دردناکی به پایان رسیده. اما جولی نمیتواند با این حقیقت کنار بیاید و دلتنگ شنیدن دوبارهی صدای عشقش است. روزی با ناامیدی شمارهی تلفن همراه سم را میگیرد تا صدای ضبطشدهی او را روی پیغامگیر بشنود که اتفاقی بسیار عجیب و باورنکردنی رخ میدهد!
ممنون از کتابراه و اساتید 🙏🌺
این رمان به ما میگه که در لحظه زندگی کنید و از کوچکترین اتفاقها خوشحال و شاد باشیم و به خودمون سخت نگیریم چون ممکنه همه چیز طبق برنامه های ما پیش نره، از بودن کنار عزیزانمون لذت ببریم و قدر هم رو بدونیم چون زندگی و عمر سریع تموم میشن و ما قدر داشته هامون رو ندونستیم و فقط به فکر آینده بودیم که معلوم نیست چه اتفاقاتی پیش میاد. و وقتی عزیزی رو از دست میدیم اون رو در کنار خودمون با خاطراتش نگه داریم و به زندگی ادامه بدیم و در غم و اندوه نمونیم.
برای دوران نوجوانی داستان خوب و گیرایی داشت، واقعا هر کس به یک طریق سوگ رو تجربه میکنند و نمیتوان ایراد گرفت که مثلا چرا تا الان فراموش نکردی، مرگ عزیز یک حفره بزرگ توی روح آدم ایجاد میکنه که پرشدنی نیست اما هرکس یک جور با این قضیه کنار میاد کسی یک هفته کسی یک ماه کسی چند سال، بنظرم کل اطرافیان جولی برای رفتارش ناراحت بودند چون خودشون سوگ داشتند اما واقعا جولی هم حق داشت خودش با قضیه کنار بیاد و اینکه نباید سرزنش میشد وعذاب وجدان میگرفت.
خیلی عالی بود راضی بودم از خریدنش بهتون پیشنهاد میکنم حتماً حتماً این کتاب رو بخرید و بخونید اگر قصههای عاشقانه رو دوست دارید این کناب رو به شدتتتت بهتون پیشنهاد میکنم گویندش بسیار عالی صدا گذاری کردن واقعاً بعضی از کتابها به درد خریدن هم نمیخورن چه برسه به اینکه بخونیمشون ولی این کتاب واقعا ارزشش روداره و یک بار گفتم باز دوباره میگم به شدتتتتت بهتون این کتاب رو پیشنهاد میکنم با تشکر از کتاب راه و کتابهای خوبشون🤍
کتاب بی نظیری بود.
من خودم با همه قسمتهای کتاب ارتباط برقرار کردم و تونستم تمام داستان را در ذهنم تجسم کنم.
صدای گوینده کتاب عالی و دلنشین بود و روان صحبت میکردند.
اون قسمت از داستان که جولی تونست با سم بعد از مردنش تماس بگیره خیلی هیجان انگیز بود.
در کل داستان غم انگیزی بود. ولی پایان داستان بالاخره خوب تموم شد.
کاش در واقعیت هم میتونستیم با مردهها تماس بگیریم و با انها صحبت کنیم. 🙃
من خودم با همه قسمتهای کتاب ارتباط برقرار کردم و تونستم تمام داستان را در ذهنم تجسم کنم.
صدای گوینده کتاب عالی و دلنشین بود و روان صحبت میکردند.
اون قسمت از داستان که جولی تونست با سم بعد از مردنش تماس بگیره خیلی هیجان انگیز بود.
در کل داستان غم انگیزی بود. ولی پایان داستان بالاخره خوب تموم شد.
کاش در واقعیت هم میتونستیم با مردهها تماس بگیریم و با انها صحبت کنیم. 🙃
اگر طرفدار رمان های درام نیستید این کتاب براتون خسته کننده میشه چون از همون ابتدا شما پایان داستانو میدونید و هیچ چیز هیجان انگیزی برای ادامه دادن داستان نیست جزئیات ارائه شده داستانو خسته کننده تر هم میکنه و راوی متاسفانه اونطوری که باید از پسه اجرای این داستان برنیومده من خودم ۳ تا فصل اولو گوش دادم و چون چیز جذابی برای ادامه وجود نداشت ادامه شنیدن این داستانو متوقف میکنم
کتاب خیلی احساسی و تاثیرگذار بود. غم از دست دادن عزیزان برای همه خیلی سخته و خیلی از مواقع خیلیها آرزو دارن که فقط یکبار دیگه عزیز از دست رفته ایشون رو ببینند یا باهاش صحبت کنن. این کتاب خیلی زیبا این قضیه رو به تصویر کشیده. کتاب به قدری زیباست که با شخصیتها همراه میشی و در دل داستان قرار میگیری. اگه کتابهای عاشقانه و غمانگیز دوست دارید بهتون پیشنهاد میکنم حتما بخونیدش
داستان غم انگیز، اگر به قول معروف خوشی زیر دلتان زده سراغ شنیدن این کتاب بروید، اما اگر تازه عزیزی را از دست داده اید با شنیدن این کتاب بیش از اندازه غمگین میشوید و تمام آنچه که شمارا غمگین کرده دوباره به سراغتان میآید اما از حق نگذریم شخصیت پردازی کتاب عالیست نوجوانان بی تجربه و امیدهای زندگیشان به زیبایی تصویر شدهاند اما من که نتوانستم شنیدن کتاب را تمام کنم.
عاشقانهای آروم و دور از هیچ هیجانی در عین حال پر از درد و غم دوری و مرگ، اینکه با سم تلفنی حرف میزد ولی آخر داستان میفهمیم انگار واقعیت نداشت، همش منتظر این بودم که کسی سم رو مخفی کرده باشه و مرگش ساختگی باشه، ولی اینطوری نبود. این کتاب غم از دست دادن یک عزیز رو خیلی خوب توصیف میکنه ولی این بخش که تلفنها ساختگی بودن یا نبودن برام قشنگ نبود و نتونستم درکش کنم
به عنوان کتابی با سبک نگاه نوجوانانه خوب بود و به درستی دنیای فقدان در نوجوانی را توصیف کرده بود و برای همه ما درسهایی زیبا داشت که تا هستیم برای هم لحظات زیبا خلق کنیم زیرا که ناگهان دیر میشود و دیگر اینکه برای بازماندگان حق زیستن و شاد بودن قائل باشیم و به آنها برای رسیدن به حالی بهتر به دور از چشمداشت و احساس خود بزرگ بینی یاری رسانیم
وقتی که سم دوست پسر جولی در یک تصادف میمیره، جولی که از نبودن سم غمگینه و افسرده شده، به موبایل سم زنگ میزنه و در کمال ناباوری صداش رو میشنوه. داستانش خیلی ناراحت کننده هست، ولی حال دل آدمو خوب میکنه. یاد میگیری که چطور هم خاطرات دوستت رو زنده نگهداری و هم بتونی بدون اون زندگی کنی. صدای راوی کتاب هم خوب بود به ویژه جاهایی که دیالوگ میگفت.
موضوع رمان درباره دختر و پسر جوانی ست که همدیگرو خیلی دوست دارن و نگاهشون به آینده و زندگی شون مشترکه تا اینکه طی یه اتفاق پسر فوت میشه و دوستش نمیخواد نبودن و مرگش رو بپذیره و همچنان سعی در ارتباط برقرار کردن با اون رو داره. داستان خیلی روان و دلپذیر تعریف میشه حس آدمها رو خیلی خوب توصیف میکنه و حتی گاها غم و دلتنگی رو به خوبی انتقال میده.
جالب و تأثیر گذار بود شنیدن این کتاب را پیشنهاد میکنم مخصوصا برای نوجوانان از اجرای هنرمندانه سرکار خانم سپیده سلیمیان که با تمام احساساتشان این داستان را خواندن لذت بردم واقعا داستانی غمگین و ناراحت کننده ولی آموزندهای بود علی الخصوص شوک از دست دادن عزیزی بدون شک یکی از تجارب زندگی است که میبایست استوار بود. از دست اندرکاران کتابراه کمال تشکر دارم
ایدهی کتاب برای من خیلی جدید بود، اینکه روح درکار نبود و چه بدونم تسخیر شدن و این داستانها، خیلی خوب بود. نویسنده در این موضوع کاملا خلاقانه عمل کرده. اما داستان از یه جایی به بعد برای من کشش ایجاد نمیکرد و رغبت نمیکردم تا باقیش رو گوش بدم. در کل کتابیه که فقدان و از دست دادن و سوگواری برای عزیزان رو خوب به تصویر کشیده و کتاب خوبیه.
سم هستم، ” صدای سم از طریق تلفن به گوش جولی میرسد، و این جمله اولین اثر داستین تائو برای جولی بسیار گیراست. نویسنده با ظرافت، غم، حسرت، فرصت دوباره، و لحظات بینهایت زیبا را در داستان اشتیاق اولین عشق روایت میکنه. هر قطره اشکی که با خواندن این کتاب به چشمان جولی میآید، ارزشمند است و احساسات زندگی و عشق را به وجود میآورد.
سلام دوستان خوبم من این کتاب رو دوست داشتم دقیقا حال و هوای دختر نوجوانی ست که عشق رو تجربه کرده و از بد روزگار عشقش رو از دست داده و نمیتونه با این قضیه کنار بیاد جولی خودش رو با تماسهای سم آروم میکنه انگار یه مدت اینکار رو میکنه تا آروم میشه و به نبود سم عادت کنه و بتونه به روال عادی زندگی برگرده در کل داستان جالبی بود
کتاب بسیار قشنگی بود هرچند غمش زیاد بود حسرتهایی که خودم کشیدم بخاطر عزیزانی که از دست داده ام را دوباره برام زنده کرد احساس رو خوب به تصویر کشیده بود قلم توانمندی داشت و خوب توانسته بود یکپارچگی رو توی کتابش داشته باشه از خانمی که راوی این داستان بودن و از اپلیکشن کتابراه بابت کتابهای مفیدی که در اختیار مون میذارن ممنونم
اولش که شروع کردم به گوش دادن این کتاب حس کردم فقط مناسب نوجوناست ولی ادامه ک دادم دیدم احساسات و غم و اندوه از دست دادن یه عشق رو طوری زیبا و تاثیرگذار بیان کرده ک نمیشه ادامه نداد بطوریکه یجاهایی با جولی همراه میشدم و قلبم فشرده میشد صدای آرامبخش راوی هم به زیبایی داستان افزوده بود. ممنون از کتابراه
این کتاب بی نظیر است کتابی از دوستی و عشق وشادی و فقدان و سوگ مراحلی که بعد از مرگ عزیزی برای جولی اتفاق می افتد و شرایط محیط و. گذر از همۀ اینها برای هر کسی متفاوت است. این کتاب نگاهی دیگر به انسان و جریان زندگی دارد. ما آمده ایم تا قصه ها جان بگیرند راوی بسیارر گیرا و روان داستان را روایت کرده است سپاس کتابراه عزیز و ماه آوا
سلام و عرض ادب کتاب خوب و عمیقی هست و از همه مهمتر ادبیات و ترجمه عالی که دوست نداری کتابو زمین بذاری.... احساس رمانتیک و فوق العادهای که در داستان وجود دارد و در نهایت جدایی فوق العاده و درک بینهایت جذاب و جالب نویسنده از جدایی پس از مرگ... با تشکر از گویندگی خانم سپیده سلیمیان.... با آرزوی موفقیت برای تیم کتابراه
خود داستان خوب متن روانی داره گوینده هم جوری داستانو میگه که از شنیدنش لذت میبری. منتظر یه پایان دیگه بودم ولی احساس میکنم نویسنده نمیدونسته چطور تموم کنه داستانو یهو تموم کرده. میتونست بیشتر و بهتر درباره زندگی بعد از از دست دادن یه شخصرو توضیح بده. ولی در کل خوشم اومد از خوندنش لذت بردم باهاش گریه کردم.
داستان خوبی است که تخیل بالایی دارد، فراز و فرودهای داستان شما را درگیر داستان میکند تغییرات زمان داستان نیز که گاهی حال و گاهی گذشته را روایت میکند بر کیفیت داستان می افزاید. اگرچه کلیت داستان قابل باور نیست ولی انسان را به فکر وا می دارد. قدر همدیگر را بدانیم. قبل از اینکه دیر شود به هم محبت کنیم.
سبک داستان غمناک بود من بیشتر دوست دارم کتابهای شاد بخونم اما به هرحال تا آخر شنیدمش. قسمتهای که تماس با سم برقرار میشد خیلی جذاب و هیجان انگیز بود کاش واقعا این امکان وجود داشت.
صدای گوینده آرامش بخش بود. و به داستان آرامش خاصی میداد.
در کل ارزش شنیدن داره. و بهتون پیشنهاد میکنم.
صدای گوینده آرامش بخش بود. و به داستان آرامش خاصی میداد.
در کل ارزش شنیدن داره. و بهتون پیشنهاد میکنم.
دوران نوجوانی و اوایل جوانی، دستمایه عشقی ژاپنی آمریکایی اروپایی شده است و کتاب با سبک طمانینه و آرامش ژاپنیها روایت میشود. گویی هرگز علاقه به تمام شدن ندارد و تو نمیدانی انتهای داستان چه میشود، با رود در جریان روایت کتاب، تو همراه میشوی و از این نیز خودت را در امنیت احساس میکنید. سبکی و شادابی روایت داستان گویای دنیای نوجوانان و جوانان در ابتدای جوانی است. انگاری همیشه دنیا همینطوری سرخوش است و دلیلی برای تندتند تمام شدن ندارد.
داستان شما با سم تماس گرفتهاید از داستین تائو، با ادبیات سبک و روانی جمله بندی شده است. رهایی از دست دادن عزیزی فوت شده، روایت آشنای دستمایه نویسندگان بسیاری است اما به سبک داستین تائو انطباق چندین سرزمین است که میکوشد خودش را با حفظ سنت سرزمین زادگاهش و دنیای تکنولوژی امروزی، پیوند دهد.