نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی راهی روی براده‌ها - حمید نیسی

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
mehdi Moghadam
۱۴۰۳/۰۶/۰۹
باز صحبت از روزمرگی شد ولی روزمرگی قشر عظیمی از پدران، مادران، خواهران و در آخر خودمان که تا موقعی که سربازی نرفته بودیم و دانشجو هم بودیم کارفرماها که به سبک فئودالهای زمان ارباب و رعیتی رفتار میکردند و انگاری که در برهه آن زمان از تاریخ منحوس گیر کرده و محبوس آن زمانها که بودند برخودشان با زیر دستان جامعه که اکثریت غریب به اتقاق مردم بودند و چاره‌ای جز یدک کشیدن اوامر ظالمانه آنان را نداشتند با خبردار شدن از رجعت ماموران بیمه یه سری را در سرویس‌های بهداشتی قایم میکردند یه سری را اسم کار آموز میدادند و... تا مبادا از دپوی اسکناسهای آغشته به درد و رنج و خون دل سیل عظیمی کم نشود چون نه اتحادیه، نه سندیکا و نه خبری از اتحاد حتی دو نفری که یه عمر بغل دست هم کارمیکردند و قسمت اغظم عمرشان را باهم سپری کرده بودند نبود و اگر هم کار فرمایی نسبتا عادل جایی به یه عده نان شب میداد خودمان زیراب همدیگری را میزدیم انگار در خون ما و دی ان‌ای بدن ما خلاف جهت آب شنا کردن با روحمان سرشته شده بود این چند سطر داستان این کتاب هم شرح حال قطره‌ای از دریای کارگر و کارفرما در این مرز و بوم هستش و تا بوده و نخواهیم که باشد همینطور روابط کارگر و کارفرمای دوران قرون وسطایی سینه به سینه به آیندگانمان منتقل خواهد شد.
A.asgari
۱۴۰۳/۰۵/۱۰
داستان خوبی بود موضوع اش در باره ی کارگر های مظلوم بود صدای راوی خیلی خوب بود و به دل مینشست داستان درباره ی ظلمی بود که به کارگر ها میشداگه اعتراضی میکردن اخراج میشدن واصلا حق اعتراض نداشتن کارگری که هم سن رئیس خودش بود اما پیرتر چون زحمت بیشتری کشیده بود کارگری که جلوی ظلم سرخم نمیکرد و یکبارم رئیس و زده بود و به زندان رفته بود از خجالت که تویه رویه زنش نگاه کند به شهر دیگه ی رفته بود اینبارم که کارمیکرد کار گر ها میگفتن که یکی از کارگر ها داره زیر ابتو میزنه و پشت سرت پیش اقای رئیس حرف میزنه وقتی کارگر و صدا کردن و گفتن بره دفتر مدیرکارگر با اون شخص دعوا کرد و مدیر یه برگه ی به دایش داد که فکر کنم برگه ی ترفیعش بود ولی کارگر مظلوم فکر کرده بود مثل دفعه های قبل برگه ی اخراجشه و حتما اخراجش میکردن
سما جعفری
۱۴۰۳/۱۰/۰۲
داستان درباره‌ی کارگرهایی هست که در هوای گرم و به سختی بیش از توان خود کار میکنند، اما کمتر از حقشان و خیلی دیر دستمزد میگیرند. شرمنده‌ی خانواده‌هایشان هستند، مشکلات مالی و جسمی هم به اعصابشان فشار آورده، اما صدای اعتراضشان شنیده نمی‌شود. این داستان حرف دل خیلی از مردم ماست. چه کارگرهای مظلوم و چه خانواده‌هایشان که دلخوشند به دستمزدهای نصفه و نیمه‌ای که میگیرند و همیشه با اضطراب بیکار شدن و بیپولی شب را صبح میکنند. گفتن حرف دل مردم کار سخت و شجاعانه‌ایست. ممنون از نویسنده‌ی مردمی... صدای گوینده‌ها، اجرا و لهجه‌ها هم عالی بود.
زهرا تیموری
۱۴۰۳/۱۰/۰۲
برای علاقه مندان به داستان‌های کوتاه بد نیست گوینده هم کارش قابل قبول بود اما نمیتونم به این کتاب با توجه به شخصیت پردازی و طرح کلی داستان امتیاز زیادی داد کتاب صوتی راهی روی براده‌ها دربارهٔ دو مرد به نام‌های جبار و خالد است. این داستان در جنوب ایران می‌گذرد و شخصیت‌ها با لهجه ٔ جنوبی صحبت می‌کنند. آن‌ها کارگر یک کارگاه چوب بری هستند. خالد در حین انجام کار برایش حادثه‌ای پیش آمده و حالا زندگی‌اش به مشکل برخورده استودر ادامه چگونگی مواجهه با این چالش را میشنویم
Daryush Parsa
۱۴۰۳/۰۶/۲۰
زندگی در هر شکلش آزار دهنده و درگیره چرخه‌ی خمیازه آوره تکرارهای جبارانه است مبارزه‌ای بی پایان میان استرس‌ها و امراض جسمی و روحی روانی که این تلخنامه خود برای تحمل هر ثانیه رنجی است نفس‌گیر چ رسد ب زمانی ک هزینه‌ی این شکنجه گاه نیز به گزافی‌ی یک عمر حمالی و کارگری در جنگلی وحشی به نام زمین رقم خورده باشد و این حکایت گوشه نظری است بر فشاره مضاعف ک گریبان گیره این قشر مظلوم گشته و همراهی‌اش احساس رنج‌آور زیستی دیگر در ساختاری آشنا را برایمان به ارمغان آورده..
یاس
۱۴۰۳/۰۷/۰۲
بد نبود فقط آخرشو خیلی متوجه نشدم آخرش تو برگه چی نوشته شده بود یه اشاره ای میشد بهتر بود ولی خب فکرم در طول داستان درگیر این بود که یعنی واقعا نمیشه جور دیگه ای زندگی کرد؟ نمیشه به جای کارگر بودن کارفرما شد؟ نمیشه راه کارفرما شدن یا کارآفرینی رو یاد گرفت؟ درسته یه سری چیزا دست خود آدم نیست اما آدمها با انتخابهاشون آینده شونو خودشون رقم میزنن
مجیدناجی
۱۴۰۳/۰۶/۲۰
داستان روایت زندگی سخت کارگر است. سیستم سرمایه باقانون هایش زالو شیره جان کارگر را مینوشد به بهای اندک حقوق. محیط کاررابرای کارگر ناامن میکندتاهمیشه ترس اخراج شدن باکارگرهمراه باشد. کارگر نه حقوقی مکفی دارد نه بیمه ای. درست مانند برده داری است اما مدرن تر به نظر می‌آید. ممنونم از شما عزیزان دانش گستر کتابراه
S. A
۱۴۰۳/۰۷/۲۷
قصه ظلم و ظلم ستیزی والبته قصاص قبل جنایت
لطفا قبل از دانستن چیزی قضاوت نکنیم وتصمیم نگیریم بهتر است دانسته عمل کنیم تا پشیمان نشویم. همه را با یک چوب نرانیم.
وباز بهتر بود اشاره‌ای به متن نامه شده بود🤔
بیگی
۱۴۰۳/۰۵/۱۵
این قصه گوشه‌ای ازدرد هزاران گارگرانی است که بدون بیمه و مزایاو.... در کارگاه‌های کوچک وبزرگ در حال کارکردن و زحمت کشیدن هستند. واقعا این گارگران از زندگی چه میفهمند. برایشان آرزوی سلامتی میکنم.
Monir Naghikhani
۱۴۰۳/۰۷/۲۱
تا دنیا دنیا بوده قشری فقیر با هزاران آرزو‌و سؤال که چرا مثل دیگران از یک زندگی نسبتأ مرفه نباید برخوردار باشند، خدایا چرا یکی را میدهی صد ناز نعمت، یکی را لقمهای نام جوین آلوده در خون؟ چرا؟
عارف محبی
۱۴۰۳/۰۹/۲۹
راوی با تقلید از سبکوسیاق دیگری ناکام در رساندن حس هم راهی با کتاب ونویسنده ایی که با ادعای نویسندگان بزرگ اخر داستان را گاتمام رها کرده
تهش معلوم نیست
سوسن موسوی
۱۴۰۳/۰۹/۱۷
داستان خوبی بود درباره کارگر‌های مظلوم که حق اعتراض نداشتند، راوی خوش صدا و خلاق که با تغییر صدا و لهجه اول داستان رو خیلی جذاب تر کرده بود.
سروش اتحادپاک
۱۴۰۳/۰۹/۱۳
سلام خسته نباشید واقعا داستان جالبی بودمن که زیادی از این جور داستان‌ها لذت میبرم
دستتون درد نکنه بابت وقتی که گذاشتید
مرتضی ظهیری
۱۴۰۳/۰۷/۱۲
خیلی خیلی خوب بود و دوست داشتم. چون به خوبی راوی میخونه و بیشتر هم حقیقت این روزای کارگری
ممنون از کتابراه
زری کارگر
۱۴۰۳/۰۷/۰۷
این از واقعیت‌های جامعه کارگری هست برای یه لقمه نون باید هر خفتی رو تحمل کنه بخاطر ترس از بیکار شدن....
زهره محمد حسینی
۱۴۰۳/۰۶/۲۱
قصه ای آشنا و شخصیت هایی که در زندگی روزمره در مترو اتوبوس میبینیم و فکر به اینکه ظلم به قشر کارگر تمامی ندارد
شیرین مال
۱۴۰۳/۱۰/۰۱
گوینده را دوست نداشتم. مشخص بود وقت زیادی صرف صدا نشده بود. موضوع متوسط و غمگین کننده
مهرداد
۱۴۰۳/۰۸/۱۶
قشنگ بود شرح حال کارگرانی که هیچ قانونی پشتی بان انان نیست وقتی کارگر توان کار نداشته باشه
Mahmud
۱۴۰۳/۰۷/۲۰
عالی بود و کاملا آشکار بیان دغدغه‌های اصلی کارگران رو بیان کرد. فقط گوش شنوا میخواهد
علی خیرخواه
۱۴۰۳/۰۶/۳۰
یاد زمانی افتادم که تو چوب بری کار میکردم و این ادا و‌ها و حقوق ندادن‌ها یادم افتاد
۶۶۶۶
۱۴۰۳/۰۶/۰۵
داستان کتاب خوب نبود ولی گوینده کتاب داستان را تا حدودی دلنشین کرده بود. پیشنهاد نمیشه
سعیده عرفانی مهر
۱۴۰۳/۰۶/۰۳
خیلی عالی بود یاد خودم افتادم بخاطره بیمه نشدن زدم بیرون دیداربه قیامت بااون مهندس🥲
کاربر ف
۱۴۰۳/۰۵/۱۷
داستان تلخ از سرگذشت کارگرهایی که هنری ندارند و برای گرفتن حقشون راه به جایی ندارند جز کتک کاری
مهسا حبیبی
۱۴۰۳/۰۵/۱۳
صدا و لحن خواننده خیلی خوب بود ولی خود داستان زیاد جالب نبود من تا آخرش گوش ندادم چون جذبم نکرد.
مصطفی محمودی
۱۴۰۳/۱۰/۰۱
کتاب خوبی بود ولی برای وقتایی که دنبال کتاب خوب میگردی و نمیخوای ذهنت خالی باشه
نورا
۱۴۰۳/۰۷/۰۹
قشر کارگران مظلوم و صاحب کاران ظالم را شرح داده بود تلخ و غمگین...
Lavasani
۱۴۰۳/۰۶/۰۴
داستان عالی بود جوان زحمت کشی که برایه خانواده‌اش درد‌هایی رو به دوش می‌کشه
manijeh poormohammadi
۱۴۰۳/۰۵/۲۹
داستان جالبی بود از بطن جانعه، سختی‌های قشر ضعیف را زیرکانه بیان کرده
حمیدرضا مرسلی
۱۴۰۳/۰۸/۲۵
ممنون از عوامل ونویسنده و گویندگان کتاب 20
فرشته عبداله زاده
۱۴۰۳/۰۷/۲۸
انتهای داستان متوجه نشدم. و البته تلخی روزگار بود
محمدرضا اکبری پردنجانی
۱۴۰۳/۰۷/۲۶
ازسختی راه مترسید، موفقیت به آسانی به دست نمی‌آید
Amirali
۱۴۰۳/۰۶/۱۰
این واقعاً عالی بود من همیشه از هیجان خوشم میاد
احمد ضمیری
۱۴۰۳/۰۶/۰۶
از جنبه آشنایی با نویسندگان تازه کار توصیه می‌شود
طاها افخمی
۱۴۰۳/۰۵/۲۳
بسیار عالی بود، از نویسنده و راوی این کتاب بسیار متشکرم👍👏
مژگان نعمتی صبا
۱۴۰۳/۰۵/۱۷
داستان قشنگیه، امیدوارم کارهای قشنگتر بیرون بدید
مجتبی
۱۴۰۳/۰۴/۲۷
واقعا بسیار شیرین و لذت بخش بود
امین اله مشکانی فراهانی
۱۴۰۳/۰۹/۲۸
کلی گفته شد ولی عالی
آیدا محمدی
۱۴۰۳/۰۸/۲۴
داستان جالب و خوبی داشت من که خوشم اومد
محمد قنبری
۱۴۰۳/۰۷/۲۷
من لذت بردم واقعا مشابه زندگی خودم بود
مریم.ز
۱۴۰۳/۰۷/۲۲
شرح حال کارکران و جوانان.
Ali Zare
۱۴۰۳/۰۷/۱۷
بیشتر وسوسه شدیم سیگار بکشیم
محمد صدیق ارباب سرجو
۱۴۰۳/۰۷/۱۱
با ما درست و حسابی روزمرگی را نشان داد
نعمت
۱۴۰۳/۰۷/۰۷
خوبه پیشنهاد میکنم گوش بدید
شادمهر کرمی
۱۴۰۳/۰۶/۱۶
کتاب خوب و شنیدنیه و نکات عالی
شینا احمدی
۱۴۰۳/۰۶/۱۵
کوتاه بود زیاد دوست نداشتم
سما
۱۴۰۳/۰۶/۱۳
خیلی بدبود مخصوصا صدای راوی
Abolfazl
۱۴۰۳/۰۶/۰۳
حرف دل کارگر‌ها را گفت
Zakia abasi
۱۴۰۳/۰۵/۱۳
واقعاً کتاب خوبی بود از شندنش لذت بردم
م فراهانی
۱۴۰۳/۰۴/۳۰
خوب بود ذهن آدم درگیر کرده
محمدمحمددی
۱۴۰۳/۰۴/۲۸
اگر رده سنی کتاب همراه کتاب شود بهتره
1 2 >>