نقد، بررسی و نظرات کتاب تنها کسی که باقی ماند - رایلی سیجر
4.5
65 رای
مرتبسازی: پیشفرض
اگراین کتاب رو خریدید و میخواهید بخونید بهتون تبریک میگم، قول میدم یکی از قشنگترین رمانهای جنایی معمایی رو انتخاب کردید. یه داستان نزدیک به سبک دافنه دوموریه. خط به خط داستان ادرنالین خون تون رو به صد میرسونه. دختر مراقبی به نام کیت که بر اثر سهل انگاری بیمارش که از قضا مادرش بوده فوت میکنه بعد تمام شدن مدت تعلیق کارش به خونهی کج مخوف هوپها بر روی صخره کنار اقیانوس فرستاده میشه. خط به خط داستان به سبک دافنه دوموریه وحشت و هیجان رو بهتون تزریق میکنه. از خود بیمار لنورا هوپ مرموز تا مستخدم شخصیش خانم بیکر خشک و مقرراتی که معلوم رازی رو مخفی میکنه تا اشپز و.... همه به طرز وحشتناکی شما رو میترسونن و از هیجان یه ثانیه خوندن رو متوقف نمیکنید
درود به همه ی کتابراهی های گرانقدر این کتاب رو حتما بهتون پیشنهاد میکنم خصوصا کسانی که ادبیات معمایی، جنایی کلاسیک رو می پسندن میشه گفت محتوای کتاب ترکیبی از کتاب های معمایی مدرن و اگاتا کریستی گونه هستش درسته که داستان کند پیش میره و ممکن هست کتاب رو کنار بذارین و بعد ادامه اش رو بخونین یا تعلیق در داستان گاهی باعث سردرگمی خواننده میشه ولی اثری بسیار درخور و جذاب رو پیش رو دارین که واقعا غافلگیرتون خواهد کرد
تا حدود ۳۵۰ صفحه از کتاب کند و بدون هیجان پیش میره و باعث شد چندین بار تصمیم بگیرم از خوندنش دست بکشم اما حدود ۱۰۰ صفحه آخر کتاب که رازها یکی یکی برملا میشه جالب بود و رازهایی پی در پی آشکار شد که اکثرشون قابل حدس نبودن من کتابهای قبلی این نویسنده رو بیشتر دوس داشتم هر چند این هم بد نبود متوسط ولی خوندنش خالی از لطف نیست هر چند که جلدش از خودش هیجان انگیزتر بود
یک رمان بی نظیر. پراز معما. درمقابل هرمعما یک غافلگیری جالب وجذاب. اصلا خیلی عالی. بالاخص که یک ترجمه خوبو عالی هم داشت. البته یه نقطه ضعف کوچیک که داشت این بود که زمانی که داستان از زبان ویرجینیا بیان میشددرواقع باید یه علامت فاصله بین متون گذاشته میشد که این رو نداشت. ولی خب کتاب این قدرجذاب بود که این نقطه ضعفش رومیشه نادیده گرفت. عالی بود. دست مریزاد به نویسنده
داستان متفاوت و جالبی داشت بسیار خوب به پیچیدگی داستان پرداخته بود بیان داستان در زمان حال و همزمان در گذشته جالب ترش می کرد قاتل رو اول داستان معرفی کرد و دقیقا آخر داستان مشخص کرد که قاتل کس دیگری بوده اطلاعات قتل رو به صورت کم کم یا به اصطلاح قطره چکانی که خواننده منتقل می کرد که باعث میشد با هیجان و پیگیری بیشتری به خوندن کتاب ادامه بدی
تا سه چهارم یا بیشتر از کتاب خیلی پر قدرت پیش برده شده اما در یک چهارم نهایی که باید به اوج میرسید این احساس بوجود میاد که نویسنده فقط سر و هم کتاب رو به هم اورده و از قدرت نگارشش کم شده. غافلگیریها و فاش رازها نقطه اوج کتابه اما در نهایت حس کردم که سر رشته از دست نویسنده خارج شده و به ناچار جمعش کرده
فوق العاده کتاب جذابی بود و از یک جایی به بعد که تمامی شخصیتها معرفی شدند و یکی یکی رازها برملا شد جذابیت چند برابر میشد و تنها نکته منفی که باعث سردرگمی میشد سوویچ کردن داستان از زبان کیت به ویرجینیا بود که اون هم چیز خیلی مهمی نیست من که لذت بردم و کاملا ارزش خواندن داشت
کیتلین کمکم میفهمه که این خونه و لنورا چه رازهایی رو پنهان کردن و همین موضوع باعث میشه که هیجان داستان به شدت بالا بره. هر صفحهای که میخونی، بیشتر درگیر داستان میشی و نمیتونی حدس بزنی چه اتفاقی قراره بیفته. نویسنده به خوبی حس تعلیق رو منتقل میکنه و تو رو وادار میکنه تا هرچی زودتر صفحهها رو ورق بزنی.
نکته جالب اینه که پایان داستان با یه پیچش غافلگیرکننده به اوج خودش میرسه. با اینکه ممکنه بعضی جاهاش یه کم کند بشه، اما این موضوع اصلاً از جذابیت داستان کم نمیکنه. شخصیتها به خوبی توسعه پیدا کردن و شما حس همدردی و کنجکاوی نسبت به اونها پیدا میکنید.
به عنوان کسی که از تریلرهای روانشناختی لذت میبره، واقعا پیشنهاد میکنم این کتاب رو بخونی. داستانش خیلی خفنه و لحظهای از هیجانش کم نمیشه. اگه به دنبال یه کتاب جذاب و پر از راز و معما هستی، این کتاب حتماً ارزش وقت گذاشتن رو داره!