نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی هدیه فردا - نیلوفر خدابخش
3.9
207 رای
مرتبسازی: پیشفرض
: داشتن احساساتی همچون تبعیض، اجحاف و قربانی شدن منجر به بروز خشم در میان افراد جامعه به خصوص جوانان میشود.
احساس خشم، نوعی حالت دفاعی در طبیعت افراد است که در مواجهه با رفتار یا اتفاقی به عنوان یک واکنش طبیعی بروز میکند، گفت: بر اساس برخی تحقیقات و پیمایشها مردم ایران از میزان خشم و غم بالایی در بین مردم جهان برخوردار هستند: بسیاری از موارد خشم ناشی از مسائل اجتماعی است؛ به عنوان نمونه جوانی که پس از اتمام تحصیلات به سمت بازار کار میرود، ولی نمیتواند شغل مناسبی پیدا کند و از سوی دیگر با موضوعاتی همچون رانت، رشوه و ژن خوب مواجه میشود، احساس تبعیض و قربانی شدن میکند.
این احساس بی عدالتی سبب انباشت خشم در افراد میشود، اظهار کرد: هر انسانی آستانه شکیبایی محدودی دارد و پس از پایان ظرفیتش به خود و دیگران آسیب میرساند.
عوارض بروز خشم تنها برای دیگران نیست، اضافه کرد: مشکلاتی همچون سردرد و زخم معده از جمله مواردی است که برای فرد خشمگین به وجود میآید.
احساس خشم، نوعی حالت دفاعی در طبیعت افراد است که در مواجهه با رفتار یا اتفاقی به عنوان یک واکنش طبیعی بروز میکند، گفت: بر اساس برخی تحقیقات و پیمایشها مردم ایران از میزان خشم و غم بالایی در بین مردم جهان برخوردار هستند: بسیاری از موارد خشم ناشی از مسائل اجتماعی است؛ به عنوان نمونه جوانی که پس از اتمام تحصیلات به سمت بازار کار میرود، ولی نمیتواند شغل مناسبی پیدا کند و از سوی دیگر با موضوعاتی همچون رانت، رشوه و ژن خوب مواجه میشود، احساس تبعیض و قربانی شدن میکند.
این احساس بی عدالتی سبب انباشت خشم در افراد میشود، اظهار کرد: هر انسانی آستانه شکیبایی محدودی دارد و پس از پایان ظرفیتش به خود و دیگران آسیب میرساند.
عوارض بروز خشم تنها برای دیگران نیست، اضافه کرد: مشکلاتی همچون سردرد و زخم معده از جمله مواردی است که برای فرد خشمگین به وجود میآید.
داستان گروه سنی نداشت دوباره.
این اتفاقی است که برای ما بارها اتفاق افتاده متاسفانه تبعیضهای زیادی همیشه بوده و خیلی کم دانش آموزی برای پیشرفت درسی تشویق شده.
متاسفانه در سیستم آموزش ایران چطور انسان بشیم درس داده نمیشه
داستان درباره کودکانی بود که از دوران دبستان باجگیری و فخر فروشی را آموزش میبینن و معلمهای بی توجهی را نشان داد که به این فخر فروشی دامن میزنند.
اصلا چه اهمیتی داره کی سیده یا نیست.
آیا این مایه خوب بودن انسانها است؟
حالا مادرش سید باشد یا پدرش. چه فرقی داره.
متاسفانه افکار پوسیده است. کاش در داستان حداقل میدیدم که معیار هدیه رفتار خوب بود.
خواب کودک بیشتر دوست داشتم واقعی باشد. که آنهم خواب بود مثل همین حالا که داشتن یک سیستم آموزش و پرورش سالم برای فرزندانم در کشورم فقط یک رویا است. به امید اصلاح و سالم سازی جامعه.
این اتفاقی است که برای ما بارها اتفاق افتاده متاسفانه تبعیضهای زیادی همیشه بوده و خیلی کم دانش آموزی برای پیشرفت درسی تشویق شده.
متاسفانه در سیستم آموزش ایران چطور انسان بشیم درس داده نمیشه
داستان درباره کودکانی بود که از دوران دبستان باجگیری و فخر فروشی را آموزش میبینن و معلمهای بی توجهی را نشان داد که به این فخر فروشی دامن میزنند.
اصلا چه اهمیتی داره کی سیده یا نیست.
آیا این مایه خوب بودن انسانها است؟
حالا مادرش سید باشد یا پدرش. چه فرقی داره.
متاسفانه افکار پوسیده است. کاش در داستان حداقل میدیدم که معیار هدیه رفتار خوب بود.
خواب کودک بیشتر دوست داشتم واقعی باشد. که آنهم خواب بود مثل همین حالا که داشتن یک سیستم آموزش و پرورش سالم برای فرزندانم در کشورم فقط یک رویا است. به امید اصلاح و سالم سازی جامعه.
تبریک به نویسنده محترم در یک داستان کوتاه چند مفهوم رو به خوبی بیان می کنه اینکه دنیا پر از بی عدالتیه و دوم اینکه تا وقتی خودمان نیز تحت ظلم بی عدالتی قرار نگیریم خیلی هم خوشحالیم. اگر به واسطه بی عدالتی چیزی هم به ما برسه ازش استقبال میکنیم. و مورد بعدی اینکه اگه به واسطه قدرت یا موهبتی از دیگران سواستفاده بکنی، روزی از تو هم سو استفاده خواهد شد. کتاب از لحاظ داستان برای ما دهه شصتی ها کاملا آشناست. بعضی دوستان به تبعیضی که وجود داشت ایراد گرفتن، خوب همین تبعیض ها واقعا در مدرسه بوده و الان هم به نوع دیگه ای هست. در مورد راوی، صدای راوی خوب هست اما دلنشین نیست. این داستان کوتاه به نظر من واقعا ارزش شنیدن دارد.
گرچه داستان مناسب گروه سنی کودک و نوجوان است، اما باز هم شنیدن آن خالی از لطف نیست. نویسنده در همین بازهی زمانی کوتاه هم، مفهوم اصلی که همان بیعداتیست، را میرساند و حق مطلب را ادا میکند که به نظر من این، از هنر نویسندهی محترم میباشد. هدیه دادن بابت آنچه که دست خود شخص نیست و دستاورد او محسوب نمیشود، نه تنها کاری بیمعنیست، بلکه تحقیر و سرخورده کردن دانشآموز دیگری در مقابل سایر دانشآموزان نیز، امری بسیار ناراحتکننده است. این نحوهی تشویق، باعث دلسرد شدن و ایجاد فاصله میان آنها و دوستانشان میشود. به نظرم، تا به حال به چنین موضوعی پرداخته نشده بود و از این جهت، کار نویسنده جای تحسین دارد.
داستان کوتاه هدیه فردا نوشتهی نیلوفر خدابخش داستانی درباره دوران مدرسه است. در مدرسه به دانش آموزانی که سادات هستند میخواهند هدیه بدهند و این موضوع باعث میشود دانش آموزان به جای این که به درس معلم گوش دهند فقط به هدیه فکر کنند و توجهی به درس و معلم نداشته باشند و باعث حواس پرتی دانش آموزان می شود در ضمن دانش آموزانی که سادات هم نیستند دوست دارند هدیه بگیرند و به نظر من هدیه باید بخاطر میزان تلاش دانش آموزان به آنها داده شود تا زمینه برای تلاش و سعی بیشتر دانش آموزان شود نه به خاطر سادات بودن آنها. با تشکر از کتابراه و کانون فرهنگی چوک برای تهیهی رایگان داستان.
عالی بود یکی از به تعالیرین کتابای دنیاست از خوندنش پشیمون نمیشید موضوعشم هم جالب بود و هم اموزنده نخونین عمرتون رفته ممنون از نویسنده گرامی و عزیز بابت کتاب زیبایش واقعا بینظیره و حرف نداره حتما بخونین و ممنون از کتابراه عزیز کتاب عالیه و اگر طرفتدار کتابهای زیبا هستید حتما این کتاب رو بخونین کتابش بینظیر بود حرف نداره ممنون از نویسندهی گرامی و عزیز بابت این کتاب زیبا و ممنون از تمام کسانی که برای این کتاب زحماتی کشیدند واقعا کتابش بینظیر و فوق الاده بود و ممنون از کتاب راه عزیزو گرامی بابت این کتاب زیبا و عالی سپاس گزار واقعا بخونین پشمون نمیشین عالی بود بینظیر
باسلام و درود خدمت نویسنده گرامی و گوینده عزیز و دوستانی که نظرمن رو مشاهده میکنند. از نظر من داستان سطح پایینی بود و چنان که انتظار میرفت به پایان نرسید طوری که ارزش وقت گذاشتن رو متاسفانه نداشت از نظر مفهومی داستان خوبی بود اما نویسنده نتونسته بود درست بیان قلم کنه یا که مثالهای درستی استفاده نکرده بود طوری که انگار اون دانش آموزها هیچ چیزی توی عمرشون ندیدن و فقط دنبال این هستن که از دست همدیگه دربیارن ختم کلام داستان سطح پایینی بود. موفق و پیروز باشید.
کتاب هدیه فردا نوشته نیلوفر خدابخش بسیار عالی و تاثیر گذار هستش و جا داره بگم گوینده کتاب علاوه بر اینکه صدای خوبی داره به خوبی کتاب رو روایت کرده، در مجموع راضی بودام از کتاب و اینکه این کتاب درباره دوران مدرسه هستش و اتفاق هایی رو در زمان مدرسه روایت میکنه و داستان بیشتر حسرت چند بچه مدرسه ای رو بیان میکنه که هیچی توی عمرشون نداشتند در مجموع خوب بود این کتاب رو پیشنهاد میکنم
یک داستان زیبا و دلنشین است که با دستاندرکاریهای شگفتانگیزش، خواننده را به دنیایی از عشق، امید و تلاش میبرد. شخصیتهای ماندگار و داستان پر از احساسات، این کتاب را به یک تجربهی بیفراموشی تبدیل میکنند. با زبانی زیبا و عمیق، "هدیه فردا" پیامهایی ارزشمند از دوستی، اعتماد به نفس و برداشتن لذت از لحظههای زندگی را به ما القا میکند.
داستان آموزندهای بود و نشان داد که چقدر بچهها را برای نداشتن اسم سادات تحقیر و خورد میکنند و واقعا و متاسفانه در مدارس این مزخرف بازیها وجود دارد. حالم از این جور هدیه دادن در مدرسه بهم میخورد و حس تنبل بودن و مفت خوری و ادعای بیخود داشتن را به بچهها یاد میدهند به خاطر داشتن اسم سادات.
این داستان درمورد هدیههایی بود که در مدرسه به سادات میدادن و من خودم به شخصه دیدم که زیاد این موضوع در مدرسهی خودمون پیش اومده بود که به یک نفر فقط به خاطر اینکه سید هست کادو میدن و خب واقعیت این هست که باید نکات اخلاقی و لیاقت خود دانش آموز هم در این باره درنظر گرفته بشه و به بقیهی دانش آموزها هم در طول تحصیل شون به حد کافی کادو بدن مخصوصا دوران مدرسه که هدیه گرفتن جنبهی تشویقی مثبتی در روحیهی بچهها داره
اما خب بخش جالب داستان این بود که لاله که دختر پررو و بی ادبی بود و این بی عدالتی رد به معنی شانس بیشتر خودش نسبت به دوستاش میدونست و به اونا پز میداد علی رغم اینکه از طرف مادری سید بود اما شامل کسایی که جایزه میگرفتن نشد این یعنی در هر شرایطی و موقعیتی خدا حواسش به بنده هاش هست مثلا همین لالهی قصه که از روز قبل داشت به دوستاش پز هدیهای که قرار بود بگیره رو میداد در نهایت کادو رو نگرفت و حتی همونی که به زور سهمیه دکتر میشه و بعدا هم بیسواد به کارش ادامه میده واقعا هم در این دنیا و هم اون دنیا عقوبت کارشو میبینه هرچند خودشو به نفهمیدن بزنه اما باز در وادی حق همه چیز مشخص میشه لحن بیان خواننده یکم برام جالب نبود و یکم صدای گرمتر داستان رو بهتر میکرد اما در کل خوب بود و ارزش ۸ دقیقه وقت گذاشتنو داشت!