نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی سه روز مانده به شهریور - ناهید سامانی

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
م کاظمی
۱۴۰۳/۰۹/۲۳
این کتاب به نظر من متوسط بود کتاب صوتی سه روز مانده به شهریور اثر ناهید سامانی، نویسنده‌ی معاصر ایرانی است. سامانی در این داستان از زاویه‌ای متفاوت و با بیانی روایی، به رویدادِ هولناکی که در 28 مرداد سال 1357 آبادان و ایران را در شوک، درد، ناباوری و اندوه فرو برد، پرداخته است. درباره‌ی کتاب صوتی سه روز مانده به شهریورشیونِ و زاریِ آمیخته با سنج و دمام، گرمای خرماپزانِ جنوب را از تحمل همگان فراتر برده است. بوی مرگ همه‌ی شهر را به تلاطم واداشته و در و دیوارهای شهر با پارچه‌های سیاه پوشانده شده است. تیتر روزنامه‌های 29 مرداد 1357 چنین است: «سینما رکسِ آبادان با تمام گوزن هایش به آتش کشیده شد.» آن سینمای کوچک در بالای یک پاساژِ قدیمی، به قتلگاهی بدل شد که جان بی گناهانِ بسیاری را ستاند. ناهید سامانی در کتاب صوتی سه روز مانده به شهریور به روایتِ داستان کوتاهی درباره‌ی فاجعه‌ی غم انگیز سینما رکس آبادان پرداخته است. راوی داستان، نوجوانی به نام پیام است. پیام دوستی عراقی تبار به نام جلیل دارد که در نانوایی شهر، مشغول به کار است. جلیل مورد توجه و لطف والدینِ پیام نیز هست
سما جعفری
۱۴۰۳/۰۸/۰۳
کتابی بسیاار زیبا و غم انگیز که در رابطه با آتش سوزی سینما رکس آبادان که بسیاری از جوانان در این حادثه مظلومانه پرپر شدند.. من بزرگ شده ی آبادان عزیزم هستم و این شهر را از همه جای دنیا بیشتر دوست دارم. خیلی اشاره ها در قصه را بیشتر جنوبی ها درک میکنند. مثلا حال و هوای خرماپزون و نشستن روی چمن در هوای شرجی.. اینها برای من فوق العاده نوستالژیک بود و حتی الان که دارم نظرم را مینویسم در اوج پاییز انگار در گرمای مرداد آبادان هستم و این حس با من باقی مانده است. اما علاوه بر این که به قلم زیبای نویسنده اقرار میکنم، انتقاداتی هم دارم که به گوینده ها وارد است. بهتر بود روی لهجه ی عربی و آبادانی بیشتر کار میشد. اوایل داستان که اصلا متوجه نشده بودم پیام لهجه دارد! ضمنا بهتر بود از اسامی که در آن منطقه رایج بوده، استفاده شود.. چون اسم پیام، خصوصا در آن زمان خیلی در آن منطقه مرسوم نبوده.. انتخاب اسم هم بسیار هنرمندانه بود و کنجکاوی را برمی انگیخت. از حق نگذریم، کار نویسنده عالی بود. از شنیدن این داستان لذت بردم و به همه توصیه میکنم. مطمئنم از داستانهایی است که هیچوقت از خاطرم نخواهد رفت. ممنون از کتابراه
ازیتا
۱۴۰۳/۰۴/۳۰
عالی بود یکی از بهتعالیرین کتابای دنیاست از خوندنش پشبمون نمیشید موضوعشم هم جالب بود و هم اموزنده نخونین عمرتون رفته ممنون از نویسنده گرامی و عزیز بابت کتاب زیبایش واقعا بینظیره و حرف نداره حتما بخونین وممنون از کتاب راه عزیز کتاب سه روز مانده به شهریور عالیه و اگر طرفتدار کتاب‌های زیبا هستید حتما این کتاب رو بخونین کتابش بینظیر بود حرف نداره ممنون از نویسنده‌ی گرامی و عزیز بابت این کتاب زیبا و ممنون از تمام کسانی که برای این کتاب زحماتی کشیدند واقعا کتابش بینظیر و فوق الاده بود و ممنون از کتاب راه عزیزو گرامی بابت این کتاب زیبا و عالی سپاس گزار کتابش رمان بسیار جالبی بود همه‌ی بخش‌های کتاب عالی و بینظیر بود حتما بخونید چون از خودنش پشیمون نمی‌شید و ووقتتون رو هم هدر نمی‌دیدواقعا پیدا کردن کتاب به ابن خوبی سخته ولی با کمک کتاب راه عزیز و گرامی میتونیم همچین کتاب‌های زیبا و رمان‌های عالی بخونیم سپاس گزارم
Sin90
۱۴۰۳/۰۴/۰۳
کتاب صوتی "سه روز مانده به شهریور" نوشته ی ناهید سامانی به واقعه ی تلخ آتش زدن سینما رکس آبادان در ۲۸ مرداد سال ۱۳۵۷ اشاره دارد سینمایی کوچک که در بالای یک پاساژ قدیمی که به قتلگاهی مبدل شد که جان افراد بی گناه زیادی را گرفت! روایت داستان توصیف گر اوضاع ملتهب و نا به سامان کشور در آن روز هاست که از زبان یک نوجوان به نام پیام روایت میشود و دوستی عراقی تبار به نان جلیل دارد در نانوایی شهر مشغول به کار است و مورد لطف و توجه خانواده ی پیام نیز هست اندوه نهایی جلیل از رانده شدن خود و خانواده اش از عراق و ندیدن مادر و درگذشت پدر روزگار را برای وی سخت کرده با این حال اوقات نسبتا خوشی را با پیام میگذراند. قسمتی توصیفی از فضای داستان: سینما رکس آبادان آتش گرفته بود و تمام افرادی که در سینما به تماشای فیلم گوزنها رفته بودند نیز پشت در های بسته ی آن سینما سوختند! باری بهت و وحشت بر فضا حاکم بود و تیتر روزنامه های ۲۹ مرداد ۱۳۵۷ این بود: "سینما رکس آبادان با تمام گوزن هایش به آتش کشیده شد! "آتشی که تاریکی از اعماقش زبانه میکشید و گرمای بالای هوای شرجی و دمای هوای خرما پزان جنوب را غیر قابل تحمل کرده بود! حدود نیم قرن از فاجعه آتش سوزی غم انگیز سینما رکس میگذرد فاجعه هولناکی که در آن صدها تن کشته و زخمی و خانواده های زیادی نیز داغدار شدند! امیدوارم روح تمام فوت شدگان این واقعه شاد باشه ممنون از کتابراه بابت این کتاب و نیز ممنون از آقای مهدی رضایی که با خوانش خوبشون این کتاب رو خوندن
....
۱۴۰۳/۰۵/۲۲
عالی بود یکی از بهترین عالیرین کتابای دنیاست از خوندنش پشیمون نمیشید موضوعشم هم جالب بود و هم آموزنده نخونین عمرتون رفته ممنون از نویسنده گرامی و عزیز بابت کتاب زیبایش واقعا بینظیره و حرف نداره حتما بخونین و ممنون از کتابراه عزیز کتاب سه روز مانده به شهریور عالیه و اگر طرفدار کتابهای زیبا هستید حتما این کتاب رو بخونین کتابش بینظیر بود حرف نداره ممنون از نویسنده ی گرامی و عزیز بابت این کتاب زیبا و ممنون از تمام کسانی که برای این کتاب زحماتی کشیدند واقعا کتابش بینظیر و فوق العاده بود و ممنون از کتابراه عزیز و گرامی بابت این کتاب زیبا و عالی سپاس گزار کتابش زمان بسیار جالبی بود همه ی بخشهای کتاب عالی و بینظیر بود حتما بخونید چون از خودنش پشیمون نمیشید
اعظم منصوری
۱۴۰۳/۰۱/۲۵
کتاب صوتی سه روز مانده به شهریور داستانی جالب و غم انگیز است که نوشته ی خانم ناهید سامانی است داستان به روزهای انقلاب ۵۷ مربوط است روزهایی که تمام شهرهای کشور اوضاع ملتهبی داشتند و روزهای پایانی مردادماه بود که خبری تمام کشور را در بهت و حسرت فرو برد سینما رکس آبادان آتش گرفته بود و همه ی کسانی که مشغول تماشای فیلم گوزنها بودند در آتش سوختند و از بین رفتند. من در آن سالها سن کمی داشتم ولی متوجه میشدم که مردم همه از این حادثه ناراحت بودند و هیچکس هم دلیل این اتش سوزی را نمیدانست و این داستان مرا به آن سالها برد. روح همه ی درگذشتگان حادثه ی سینما رکس آبادان شاد باشد ان شاء الله. با تشکر از کتابراه عزیز
ترنج
۱۴۰۳/۰۱/۲۵
داستان در مورد آتش سوزی در سینما رکس آبادان در بحبوحه انقلابه. روایت کوتاه و دلنشینه اگرچه دوست داشتم راوی کمی لهجه غلیظ تری میداشت تا آبادانی بودن شخصیت واقعی تر و ملموس تر میشد. به هرحال قشنگ و جالب بود و صد البته غمگین... ای کاش کتاب کمی طولانی تر بود اگرچه داستان کوتاه رو دوست دارم ولی شاید با طولانیتر شدن داستان شخصیت ها بهتر پرداخته میشد و طبیعتا همذات پنداری مخاطب با شخصیت ها بهتر انجام میشد. قصه شخصیت کم حرف و با ایمان عرب داستان هم اگر طولانی تر بود حتما جذاب تر میشد. ولی به هرحال شنیدنش رو توصیه میکنم.
علی صنعتی
۱۴۰۲/۱۱/۱۵
این کتاب به حادثه آتش سوزی سینما رکس آبادان که طی آن از زبان یکی از نفراتی که پدر اجازه حضور در سینما را نداد ولی رفیقش که از رانده شده‌های عراقی بود در سینما حضور یافت، اشاره دارد. متن داستان کوتاه و در برخی قسمت ها از تعبیرات آهنگین استفاده شده است. راوی داستان نیز به خوبی از عهده کار برآمده است.
جان فورد
۱۴۰۳/۰۱/۱۹
این واقعه از وقایع غم انگیز تاریخ انقلاب است. یکی از رقت انگیز ترین صحنه ها در تقابل دو گروه، قربانی شدن افرادی است که خودشان در حال جنگیدن نبودند اما به کام مرگی ناخواسته فرو رفتند. به ویژه اگر از قشر فرهنگی و فرهیخته بوده یا در لحظه مرگ حداقل مشغول به هنر بوده باشند. واقعه سینما رکس و کشتگان سالن کنسرت از این دسته اند.
آذر
۱۴۰۳/۰۱/۰۶
داستان بدی نبود. در عین حال که مختصر و مفید بود، جزییات هم در آن ذکر شد ولی گاهی خیلی اغراق میشد و از تشبیه های مناسبی استفاده نشده بود مثلا زمانی که راجب دود پالایشگاه صحبت میکردند. با این که پایان تلخی داشت ولی بخشی از تاریخ بود و برای افرادی که از جریان آن آتش سوزی مطلع نبودند، آگاهی بخش بود.
Fatemeh_Khalili
۱۴۰۳/۰۲/۰۹
درود و شامگاهتان نیک باد. داستان سه روز مانده به شهریور روایت غم انگیزی درباره آتش سوزی سینما رکس آبادان می‌باشد و در این فایل صوتی بسیار خوب، مفید و مختصر، با حس و لحن مناسب و جزئیات کامل بیان شده است و ارزش وقت گذاشتن و حداقل یک بار گوش دادن به خود را اختصاص داده است. موفق و پیروز باشید
زهره زر
۱۴۰۳/۰۴/۰۲
همین؟ سیزده دقیقه کلاً؟ کتاب کاملش هست؟ که بدونیم سرنوشت شخصیت اول داستان چی میشه موضوع این فایل بیشتر در مورد جلیل بوداما با اینکه کوتاه و مختصر بود می‌تونست که فضای جنگ و خون ریزی رو برای ما به تصویر بکشه عالی بود اگه در مورد شخصیت اول و سرنوشتش هم بود عالی تر میشد
Monir Naghikhani
۱۴۰۳/۰۲/۰۱
کوتاه وتلخ، فکر نکنم تاریخ آن حادثه را فراموش کند، لعنت خداوند بر کسانیکه چنین فاجعه دردناکی را بوجود آوردند، البته که نام انسان بر آن‌ها نهادن بس خجالت آور است، حیواناتی سفاک وبیرحم، که آتش بر انسانهای بیگناهی افروختن و نامی زشت وپلید در تاریخ از خود بیادگار گذاشتن.
صفایی
۱۴۰۳/۰۲/۱۵
کتاب سه روز مانده به شهریور، داستانی کوتاه از اتفاق اتش سوزی سینما رکس است، در کنار هر انچه که در هر حادثه و اتفاقی از هدف و سیاست و... هست، خواننده را متوجه افراد بیگناهی می‌کند که در اینگونه حوادث جان خود را از دست می‌دهند یا آسیب می‌بینند.
م م
۱۴۰۳/۰۱/۰۸
خواندن کتاب‌های تاریخی گامی موثر درجهت جلوگیری از وقوع اتفاق هاییه که شاید خیلی لیاقت تکرار شدن رو نداشته باشن تنها چیزی که درباره کتاب می‌تونم بگم تسلیت به تموم خانواده‌های آدمایی که تو سینما رکس آخرین فیلم عمرشون رو دیدن حتما کتاب رو گوش بدید
مجیدناجی
۱۴۰۲/۱۲/۱۲
باعرض سلام خدمت دوستان کتاب دوست و همراهان کتابراه. داستان روان و خوبی بود. درعین تلخیه بی نهایت اسم سینما رکس و گوزنها. صداپیشه عالی روایت کرد و باز هم هرکسی که این داستان را با گوش جان بشنود، اشک از دیدگانش سرازیر خواهد شد.
مریم معز
۱۴۰۳/۰۵/۳۱
داستان خوبی بود، حادثه سینما رکس هنوز که هنوز است در ذهن آدم‌ها مانده. داستان به صورت مختصر شرح داده شده که کسانی که از این حادثه اطلاعی نداشتن مطلع بشوند. متاسف می‌شویم که این همه بلا و اتفاق برای ایران افتاده است ‌.
محمدمهدی
۱۴۰۳/۰۱/۰۷
کتاب بدی نبود. از نظر من نه خوب بود نه بد. البته شاید به خاطر این باشه که من بیشتر به ژانر علمی تخیلی و فانتزی و عاشقانه علاقه دارم و این زیاد من رو به وجد می آورد. در واقع بیشتر شبیه بود به یه داستان که از کتاب های تاریخ موندم.
مائده
۱۴۰۲/۱۲/۲۹
یکی از بهترین کتاب‌های درمورد دوران معاصر هستش درسته تاریخ ایران هرگز 28 مرداد رو فراموش نمیکنه این نویسندگان عزیز به زیبایی و غمگین‌ترین حالت ممکن این کتاب رو نوشته‌اند پیشنهاد می‌کنم حتما بخونید.
mozhgan
۱۴۰۲/۱۱/۰۳
کتاب سه‌ روز مانده به شهریور واقعه دردناک آتش‌سوزی سینما رکس که در ۲۸ مرداد ۵۷ رخ داده بود روایت میکند. سوختن انسان های بی‌گناه که آخرین فیلم زندگی را تماشا کردند.
مریم زینی نژاد
۱۴۰۳/۰۷/۲۴
کتاب به ماجرای آتش سوزی سینما رکس آبادان در زمان انقلاب نظر دارد، ضرب آهنگ خوبی هم دارد ولی بنظر داستان خوب پردازش نشده بود و ابتر ماند، کاش بیشتر به ماحرا و شخصیتها میپرداخت
بهارک موسوی
۱۴۰۳/۰۶/۲۸
توجه من به این کتاب بخاطر تاریخ 28مرداد که روز تولد من است جلب شد، لهجه راوی می‌تونست کمی بهتر باشه، و اینکه دلیل نرفتن یکی از دوستان به سر قرار زیاد قابل باور نبود
ندا ندایی
۱۴۰۳/۰۳/۰۶
وای چه غم انگیز غم از دست دادن رفیق سخته و واقعا وقتی کسی قراره از دنیا بره و کسی وقتش نباشه توی این داستان گفته شده اون باید میرفتم پیش دوستش اما پدرش براش‌ کار تراشیده بود
م فراهانی
۱۴۰۳/۰۲/۱۲
داستان کوتاه و غمگینی بود هر حادثه و رویدادی اینطوری منو به فکر می‌بره که هر کدوم از این ادم‌ها عزیز کسی هستند مثل حادثه ساختمان پلاسکو و همین سینما رکس آبادان روحشان شاد
Molood
۱۴۰۳/۰۵/۲۹
داستانی پر از سادگی و صمیمیت جنوب و تلخیِ وقایع. چقدر متاثر کننده بود و در عین حال زیبا سادگی و زیبایی داستان رو خیلی دوست داشتم ممنونم از همگی
mohaddeseh kamali
۱۴۰۳/۰۵/۱۱
خاطره بود یا داستان؟ چ حرفی داشت برای گفتن. چ شخصیت‌هایی ساخته و پرداخته شده بود و....؟
درسته واقعه‌ی تلخی بوده ولی از نظر ادبی هم ارزش بالایی داشت؟ نمیدونم
M.z
۱۴۰۳/۰۴/۱۸
کتاب سه روز مانده به شهریور اثر ناهید سامانی من قبلا این کتاب رو خوندام و الان صوتی کتاب رو میخوام گوش بدم. بسیار کتاب زیبایی هستش توصیه میکنم حتما گوش کنین
R Sh
۱۴۰۳/۰۱/۱۷
کتاب کوتاه و متوسطی است که شرح تلخ رخداد دردناک سینما رکس آبادان است. خوانش و موضوع کتاب خیلی جذاب نیست و مخاطب باید با سماجت خود را به اتمام کتاب قانع کند.
Ⓡⓞⓧⓐⓝⓐ Ⓜ
۱۴۰۳/۰۱/۱۰
داستان درمورد دو دوسته که از قضا یکی از اونها ناخواسته به قرار نمیرسه و ادامه ماجرا...
داستان کوتاه، زیبا و بسیار دردناک و ناراحت کننده بود.
مهناز کیان مهر
۱۴۰۲/۱۲/۲۳
داستان تلخه، اما توصیفات خوب هست. در واقع نویسنده به خوبی فقط فاجعه رو بیان کرده و دنبال مقصر نبوده. گوینده هم خوب اجرا کرد. ارزش گوش دادن دارد
Negin
۱۴۰۲/۱۲/۱۹
امتیازی که دادم بابت متن بود که اشاره کوچکی به واقعه تلخ و دردناک سینما رکس داشت که خیلی از خانواده‌ها رو داغدار کرد، راوی بدون هیجان روخوانی میکرد
فرزانه نان پز
۱۴۰۳/۰۴/۱۲
نویسنده ماجرای سینما رکس آبادان را به صورتی جالب از دید پسرکی بیان می کند. و تا پایان داستان خواننده را در انتظار ماجرای اصلی می گذارد.
ریحانه حمیدی
۱۴۰۳/۰۳/۲۰
کتاب سه روز مانده به شهریور یه کتابی غم انگیز و جالب هستش بهترین کتاب برای فهمیدن بیشتر زندگی داستان جالبی است پیشنهاد میکنم گوش بدین
Fer Elh
۱۴۰۳/۰۲/۲۰
غم انگیز بود، سوختن سینما رکس ابادان یکی از بدترین اتفاقهای ممکن بوده. فکر کنید ادم برای تفریح و سرگرمی برنامه ریزی میکنه و بعد یهو.... ‌
...
۱۴۰۳/۰۱/۰۳
شنیدنِ این کتاب صوتی را به تمامی علاقه‌مندانِ داستان‌های معاصر ایرانی و همین‌طور طرفدارانِ داستان کوتاه پیشنهاد می‌کنیم.
عصمت میردریکوند
۱۴۰۳/۰۳/۰۸
جنگ برای ما ده چهل‌ها خیلی خاطرات داشت رشادت‌ها وگذشتها سختی‌ها واین قصه قسمتی از اون روزها رو بخاطرم اورد
مهناز قاسمی نژاد
۱۴۰۳/۰۷/۲۳
نثر کتاب ردان و جداب بود. داستانی احساسی و کوتاه و حکایتی از آتش سوزی سینما رکس آبادان.
حسین پنجه خامنه
۱۴۰۳/۰۵/۱۰
نحوه ورود به موضوع اصلی کتاب خوب بود ولی روان نویسی وگشایش داستان کم بود و گاهی انسان سردرگم میشد.
فاطمه
۱۴۰۳/۰۴/۲۰
داستان در مورد آتش زدن سینما رکس آبادان هست دردآور که تعدادی زنده زنده تو آتش سوختن
mohammad niknam
۱۴۰۳/۰۲/۱۶
عالی بود ممنون از کتابراه و تیم تون قول میدم بیشتر از تون خرید کنم دمتون خیلی گرمه بوس بوس
مرتضی ظهیری
۱۴۰۳/۰۲/۱۶
در کل میشه گفت که داستان کوتاه و خوب، اما پر از تأمل و تأسف و غمگین بودن درباره سینما رکس آبادان
سارا محمدپور
۱۴۰۳/۰۱/۱۸
با احترام من از صدا و لحن راوی خوشم نیومد. اما داستان جالب و خواندنی و البته غم انگیزی داشت
فاطمه موسوی
۱۴۰۲/۱۱/۱۵
کتاب زیبایی بود و خواننده رو مجبور میکنه تا آخر ادامه بده و جذب داستان سینما رکس بشود عالی بود
پرستو
۱۴۰۳/۰۴/۰۴
همیشه دوست داشتم داستان این حادثه رو بدونم بسیار شنیدنی و خوب بود
مختاری
۱۴۰۳/۰۳/۰۷
خیلی خوب بود به نظرم اکه نخونیدش نصف عمرتون رفته حتما کتاب رو گوش بدید
حامد چراغی
۱۴۰۳/۰۳/۰۱
روایتی از سینما رکس آبادان و فضای یآس آور و غم انگیز بعد از حادثه
آیلار یوسفی
۱۴۰۳/۰۲/۲۲
یک واقعیت دردناکی رو از تاریخ ما توصیف می‌کنه
روح همگی شون در ارامش
امیر شرفی
۱۴۰۳/۰۲/۱۳
متاسفانه من نتونستم با این داستان ارتباط برقرار کنم و دوستاره میدم
سارا اکبریان
۱۴۰۳/۰۱/۱۴
برخلاف سایر آثار چوک، داستان و گویندگی جذابی داشت و من لذت بردم.
محسن آزادی
۱۴۰۳/۰۱/۱۲
این کتاب اگر با لهجه‌ی آبادانی خوانده میشد گیرایی بیشتری پیدا میکرد
1 2 >>