نقد، بررسی و نظرات کتاب پلک بزن - کیم اسلیتر
3.7
9 رای
مرتبسازی: پیشفرض
فروغ حقیقی
۱۴۰۲/۱۱/۰۷
01
یک داستان پلیسی پر از فریب. با اینکه کتاب ترجمه خوبی داشت ولی متاسفانه نویسنده برای غافلگیر کردن خواننده و غیر قابل حدس بودن پایان داستان، آن را بسیار غیرواقعی و عجیب به پایان رساند. غافلگیری به چه قیمتی؟ چطور ممکن است بیماری که در تمام طول داستان با خواندن افکار و صحبت هایش او را میشناسیم در انتهای داستان ناگهان تغییر کند و کس دیگری شود؟ آنقدر به من شوک وارد شد که برگشتم و دوباره اوایل داستان و قسمتهای مربوط به آن بیمار در حال اغما را خواندم و فقط به یک نتیجه رسیدم، اینکه نویسنده خوانندههای کتابش را فریب داده! اگر به عقب برگردم نه تنها این کتاب بلکه هیچ کدام از کتابهای این خواننده را دیگر نمیخوانم...
رمانی روانشناختی وترسناک که با وجود شخصیت های دارک و مرموز وخاکستری، شمابه شدت مجذوب داستان میشید وهر لحظه که فکر میکنید تونستید مقصر ورباینده ایوی رو تشخیص بدید میفهمید اشتباه کردید و هنگ میکنید از یافته جدید. این داستان بی شک یکی از پر فراز ونشیب ترین رمان های روانشناختی که درباره دزدی کودکان، ترس ها وآزار های کودکان، در معرض اسیب بودن زیاد کودکان تک والد وبد سرپرست هستش. در طول داستان بارها از دست تونی مادر بد سرپرست حرص میخورید و از هیجان میخکوب میشید
داستان زیبایی بود که همه چیزیک داستان معمایی را داشت از عنصر غافلگیری به نهایت بهره برده و ترجمه خوبی داشت، بیماری که در کماست وجزییات ماجرای ربوده شدن دختری کوچک در غفلت مادرش به موازات هم گفته میشود که در انتها بهم مربوط میشود و شگفتی داستان کامل میشود، گیراوخواندنیست که کنارگذاشتنش را غیر ممکن میکند.
خیلی عجیب بود هنوز گیجم
ابتدای داستان تا گم شدن دختر خوب و باورپذیر بود
انتهای داستان ناگهان ریتم خیلی تند و غیرقابل باور شد
البته که داستان جذابیتش به حدی بود که من نتونستم واقعا زمین بگذارمش و اینکه پایان خوشایندی داشت که کاملا مناسب حال و احوالاتم بود
از کتابراه مثل همیشه متشکرم
ابتدای داستان تا گم شدن دختر خوب و باورپذیر بود
انتهای داستان ناگهان ریتم خیلی تند و غیرقابل باور شد
البته که داستان جذابیتش به حدی بود که من نتونستم واقعا زمین بگذارمش و اینکه پایان خوشایندی داشت که کاملا مناسب حال و احوالاتم بود
از کتابراه مثل همیشه متشکرم