نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی ماده گرگ - جووانی ورگا

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
م ف
۱۴۰۲/۰۸/۰۳
اول که کتاب و خوندم کمی توی ذوقم خورد. احساس کردم داستان وسط هوا رها شد و نیمه کاره موند. تهش چی شد نفهمیدم!!
بعد کمی فکر کردم، به اینکه این یک داستان کوتاهه، و متوجه شدم!
ماده گرگ نمایانگر شیطانی هست که با وجود اینکه میدونه راهی که پیش گرفته خطاست ولی اصرار در ادامه اون داره و از هیچ فرصتی برای اغفال بشر (مردان) غافل نمیشه،
پسر جوان (نانی) نماینده نفسهای ضعیف هست گناه میکنه، میدونه خطا هست، پشیمون میشه، توبه میکنه، و باز وقتی در موقعیت گناه قرار میگیره به راحتی تسلیم میشه! با و جودیکه باز هم آگاهه که کاری که میکنه خطاست! دلش نمیخواد، زنش و دوست داره، ولی اراده‌ای بسیار ضعیف داره و نمیتونه جلوی خودشو بگیره،
اما در مقابل این دو شخصیت بد و ناهنجار داستان، و در میان آن همه کثیفی ماری کیا نشون میده اگر اراده‌ای قوی داشته باشی در لجنزار هم میتونی پاک بمونی، با وجود اینکه دست پرورده زنی هوسبازه ولی خودش را از هر ناپاکی دور نگه داشته،
مهدیه قائمی
۱۴۰۲/۰۵/۲۴
سلام خدمت کتابراه عزیز و همراهانشرمان کوتاه ماده گرگ داستان کوتاه از حماسه هوسرانی زنی هست که در این راه از همه چیز گذشت حتی دخترش... زنی که پسر جوانی را در دام انداخت... البته داستان با وجود کوتاهی بسیار عمیق و قابل تامل هست... تمامیت وجود انسان را به تصویر میکشه که بین خیر و شر هر لحظه باید انتخابی کند بعضی وقت‌ها بین خواسته خود و خواسته عزیزترین‌ها مون باید انتخاب کنیم.. خیلی جالب هست پسری که بار‌ها توبه می‌کند و کارهای سختی انجام می‌دهد و کاری می‌کند دیگران بفهمند او چقد متنبه و پشیمان هست ولی باز خیلی راحت اسیر هوس و همان شر می‌شود.... به نظرم نویسنده از ماده گرگ به عنوان نماد شر و نماد کار ناپسند استفاده کرده و در اصل میخواسته منبع گرایش به تمایلات شر را در انسان نشان بده... و چیزی که واقعا میتونه در مقابل این تمایلات سدی باشه و محافظ جسم و روح انسان باشه همان تعهد در مقابل ذات و فطرت خویش و در سطح بالا تر در مقابل خدای مهربان هست... در واقع در این داستان چیزی که برام خیلی جالب بود زجر کشیدن پسر جوان برای پرهیز بود ولی اینکه دوباره چقد زود گرفتار هوس میشد و نمی‌تونست فطرت خودش رو پاک نگه داره و به تعهدش پایدار باشه... عجیب داستانی هست که واقعیت نفس انسان را در نهایت تنزل نشان می‌دهد. ممنون از کتابراه
A.asgari
۱۴۰۲/۰۵/۱۰
خیلی از این داستان کوتاه خوشم امد داستان متفاوتی بود صدا یه گوینده عالی بود خیلی خوب بود و اهنگی که پخش میشد حس و حال خوبی به صدا میداد کتاب ماده گرگ درباره‌ی زن هوس بازی بود که همه‌ی شهر ازش هراس داشتن و زیبا بود و مرد هارو گول میزد عاشق پسری شده بود و میخواست اونو به دست بیاره ولی چون اولین باری بود که یک نفر بهش دست رد میزد بیشتر حرصی شده بود و بیشتر تشنه و همونا میخواست ولی پسر گف که عاشق دخترشه و دخترشو میخواد و قبول کرد برایه دیدن پسر دخترشو بهش بده و وقتی پسر ۲تا فرزند داشت هر روز میرفت سراغ داماد خودش و گولش میزد با چشمان مشکیشدخترش افسرده شده بودزنی هوس باز که به داماد خودش و دختر خودش رحم نمیکرد و فقط خودش براش اهمیت داشت خیلی ممنون از کتابراه
ن د ا ز ر ن د ی
۱۴۰۲/۱۱/۲۱
داستانی واقعی از کشمکش نفسانیات درونی، که درون هر فرد طبیعی و آدمیزادی وجود دارد. کشمکشی که در بطن وجودی آدمیزاد ریشه دارد.
جووانی ورگا، در داستانی کوتاه چنان ماده گرگ افسانه‌ها را به تصویر خواننده در می‌آورد که بدون هیچ بهانه برای نام نگذاشتن، وجود او را در کتاب ماده گرگ، به مخاطبش معرفی می‌کند و خواننده نیز آن را به وضوح در می‌یابد.
ریشه این کشش از خواستن یک زن نشأت نمی‌گیرد و تا مردی خودش کشش نداشته باشد این ممکن نیست و باور این ریشه در وجود جنسیت مردان بیشتر وجود دارد و به قول بزرگی...
در انتهای داستان وضوح این برتری و کشمکش نیز به خوبی دیده می‌شود. تصویر روی جلد و قدرت شخصیت‌پردازی گویا و قوی است.
KaMaL Ebrahimi
۱۴۰۲/۱۰/۰۳
در این کتاب 4 گروه جامعه به نمایش گذاشته شده اند:
مادر دختر (گرگ): نماد بدکاران جامعه هست، که هر چیز حتی دخترش که پاره تن اوست را فدای هوسرانی خویش میکند. نه پایبند شرع است و نه عرف میداند و نه منطق سرش میشود، و تنها باید مجازات گردد.
مردم روستا: که بدکاران را میبینند اما دست به هیچکاری نمیزنند و این نشان مردمی است که سالها مرده‌اند و نمیدانند در بسته جلوی مصیبت را نمیگیرد. (خیلی از ماها جزو این دسته هستیم)
دختر زن (مظلوم): مظلوم و بی گناه، و اینجا ماییم که باید تصمیم بگیریم، بجنگیم یا در سکوت و خفقان با ذلت زندگی کنیم.
مرد: شریک جرم و قربانی جرم....
sadaf khd
۱۴۰۲/۰۵/۱۷
داستان خاصی نبود راجب یک زن هوس باز که کل اون شهر کوچیک ازش میترسیدن که شوهر و بچه هاشونو بدزده ازشونو واقعا هم همینطور بود چون از داماد خود سو استفاده میکرد در واقع مرد هم خودش خیلی سست عنصر بود بنظرم نمیشه فقط گفت چون اون زن هوس باز میخواسته اینم باید تن میداده بنظرم خیلی دو طرفه بوده اونطور که اخرشم مشخص میشه نشون میده با اینکه مرد خیلی مصصمم بوده اما باز هم از راه بدر میشه بنظرم یکم هدف دار بود این کتاب ازون جهت که حرفش این بود مردا در هر صورت وسوسه میشن و نمیتونن نفس خودشونو نگه دارن نمیدونم شایدم واقعا اینطور باشه شاید اکثریت آقایون همینطور باشن ولی همشون نه
مژدی
۱۴۰۲/۰۵/۱۷
داستان ماده گرگ میشه گفت تقریبا داستان اکثر افراد روی این کره خاکی است. همه ما در مقابل بعضی از امیال و خواسته هامون کم میاریم و یارای مقابله با اونها رو نداریم. اکثر ما تصمیماتی میگیریم که شاید موجب بهتر شدن خودمان، شرایط زندگی و اوضاع مون بشه اما گاهی دچار لغزش شدیم و اون تصمیمم رو بخوبی انجام ندادیم. برای مثال میدونیم برای سلامتی مون، رژیم غذایی مناسب لازم و ضروری هست ولی گاهی اوقات در مراسم‌های دور همی به خودمون میگیم یه بار رعایت نکردن اشکالی نداره. همین یه بار یه بارها در هر مسئله‌ای باعث به هم خوردن تصمیم و نرسیدن به هدفمون میشه.:)
Maryam Kazemi
۱۴۰۲/۰۵/۰۷
صدای راوی و طرز بیان داستان رو دوست داشتم.
در مورد خود داستان یکم متفاوته! یه داستان کوتاه بود اما به نظر من از چند جهت اشکال داشت، اولش اینکه رابطه چندین ساله اون دو نفر به زعم اینکه مرد شاکی هم بود قابل درک نبود! اونم بعد از بچه دار شدن و سالها زندگی با همسرش! اصلا چطور دخترش تحملش می‌کرد، چرا ترکش نکردن!
توی داستان گفتن زمان فراموش شده بود، یکدفعه دختر برای نگه داری بچه‌ها باید خونه میموند!
اصلا چرا اون زن عاشق یکی دیگه نشد با اون روحیه‌ای که از اون گفته شده بود نمیتونست برای سالها پایبند به یک نفر باشه.
با تشکر از کتابراه
علی غلامی
۱۴۰۲/۰۴/۲۹
بادرود. ماده گرگ داستان زنی‌ست هوس باز. به خاطرکوتاهی داستان شخصیت‌های آن به خوبی واکاوی نشده‌اندوشنونده اطلاعات کمی ازشخصیت عاملیت‌های داستان دارد. گفتگوهامیتوانست بهترباشد. امازاویه دیدوصحنه پردازی به نظرم خوب است. پیشنهادمیشودگوش کنید. جالب است. باتشکرازکتابراه. امیدوارم نقدی کوتاه برای داستانی کوتاه خوبی کرده باشم.
ندا اصغری
۱۴۰۲/۰۵/۰۳
سلام با تشکر از کتاب راه.... داستان خوبی بود خوانش راوی هم خوب بود... موضوع داستان درباره عادت‌های منفی و خواسته‌های نفسانی و‌ شیطانی ادم‌هایی است که به هیچ اخلاق و قانونی اعتنایی ندارند و فقط به خودشان اهمیت میدهند ولی شخصیت‌های مختلف داستان و محیطی که داستان در آن اتفاق افتاده بود بنظرم توصیف خوبی نداشت.
اسما
۱۴۰۲/۰۶/۰۲
کتاب از لحاظ صوتی به خوبی ارائه شده ولی از نظر محتوا و متن خود کتاب، چندان جالب نبود. داستان غلبه شهوت و تسلیم شدن در برابر اون که بین یک زن و دامادش رخ میده که از زن به عنوان ماده گرگ نام برده شده و چندان محتوای جذابی نداشت تا به دیگران برای شنیدن کتاب توصیه بشه!
بهاره محمدی اسفه
۱۴۰۲/۰۵/۰۳
ماده گرگ داستان آشنایی است. داستان دام‌ها و وسوسه‌ها و داستان سرگردانی و حیرانی بشر در این دنیای پر دام و دانه. انتظار داشتم در انتها مرد زن را بکشد ولی تسلیم شدن دوباره مرد و ادامه زندگی به همان روش قبلی به واقعیت زندگی نزدیکتر است. روایت خوب بود. با سپاس از کتابراه.
F.javan
۱۴۰۲/۰۵/۰۱
داستان زنی که انسانیت در وجودش مرده به هیچ چیز پایبند نیست فقط خود و خواسته هایش را میبیند تا جایی که از ارتباط با شوهر دخترش هم سر باز نمیزند. اتفاق میافتد به ندرت البته که این میان داماد هم بی گناه نیست میتوانست راهی پیدا کند🥺
امیر محمد گلیج
۱۴۰۳/۰۶/۲۰
اولین کتاب صوتی‌ای بود که گوش کردم توضیح اول کتاب در مورد شخصیت اول داستان خیلی کامل بود کاملا میشد تصور کرد شخصیتش رو و این باعث میشد ادم کاملا بره داخل داستان درکل کتاب خوبی بود می‌ارزه به اون وقتی که صرفش میکنید
فرییا جمالی
۱۴۰۲/۰۵/۱۱
داستان خوبی بود فقط چرا اون دونفر ماده گرگ رو ترک نکردن.؟ میتونستم ترکش کنن بدن واسه خودشون زندگی کنن. البته داستان متفاوت بود و با اینکه کوتاه بود خیلی خوب توصیف شده بود‌ قصه تو هم عالی تعریف میکرد.
مریم جعفری
۱۴۰۲/۰۴/۲۹
ماده گرگ زنی هوسباز است که حتی بخاطر زندگی دخترش هم حاضر نیست دست از هوس بردارد و عاشق دامادش شد و او را به گناه کشید، بنظرم نکته کتاب این است که انسان به هر چیزی که میخواهد دست می‌یابد حتی به غلط
مهناز کیان مهر
۱۴۰۲/۰۴/۳۱
داستان خوبه، صدای راوی هم خوب هست، فقط به نظرم اگه با نگاه تمثیلی به داستان نگاه کنیم، می‌بینم که همه ماه اسیر ماده گرگهایی (عادت‌های منفی) هستیم که ازش خلاصی نداریم
م ، ف
۱۴۰۲/۰۴/۳۰
داستان این کتاب گرچه برای جامعه ما تابو محسوب میشه اما وجود داره این دست مشکلات، و اینکه هوسباز بودن و خط قرمز نداشتن رو خوب به تصویر می‌کشه.
محمد پوران دوست
۱۴۰۲/۰۵/۱۵
درود. کتاب جالبی بود. شخصیت پردازی خوبی انجام داده بود نویسنده و داستان با این که کوتاه بود ولی جذاب بود. یه نفر به خاطر حوسش چه کارها که نمیکنه
الهه
۱۴۰۲/۱۰/۲۸
سلام به نظرم کتاب خوبی بود اما مرد رو به صورت فردی مجبور و بی اختیار نشان میداد و البته سعی در بی‌گناه جلوه دادن او داشت
امین باقری
۱۴۰۲/۰۶/۱۳
داستان داستان زیبایی نبود ولی پر بار بود به خوبی گرداب شهود را بیان کرده بود که چجوری اسیر این کرداب می‌شی و رو به نابودی می‌روی.
محمود رضا نوروزی
۱۴۰۲/۰۵/۱۶
کوتاه. مختصر و تاثیرگزار میتواند هر فرد برداشتی منحصر به فرد از داستان داشته باشد توصیه میشود به سخنرانان معلمان ودرمانگران
عبدالکامل عبادی
۱۴۰۲/۰۴/۳۰
باسلام! در مجموع داستان کوتاه وخوبی است ونشان دهنده تقابل و ستیز اراده قوی ماده گرگ هرچند ناشایست و اراده بسیار ضعیف نانی (دامادش) است.
الهه ابیار
۱۴۰۲/۰۴/۲۹
راجع به زنی بدکاره هست که با داماد خودش در رابطه ست. توقع داشتم به سرانجامی برسه، اما تقریبا پایانش باز بود و جذابیت آنچنانی نداشت برام.
فرزانه عبدی
۱۴۰۲/۰۵/۳۱
داستان جالبی بود. زنی که به خواطر هوسرانی خود حتی دختر خود را قربانی می‌کند. داستانی که این روز‌ها برا خیلی‌ها آشناست
فندق طلایی
۱۴۰۲/۰۵/۲۹
به تصویر کشیدن توان یک مرد در برابر فقط یک نگاه. اونقدر خاص نبود و اونقدر افتضاح هم نیود. فکر میکنم ۳ ستاره کافی باشه
عاطفه یوسفی
۱۴۰۲/۰۵/۱۵
جالب بود و قابل تاسف همچین کتابایی به آدم یاد اوری میکنه که هر انسانی ممکنه اسیر هوا و هوس بشه و انسانیت رو از یاد ببره
نعیمه خجسته
۱۴۰۲/۰۵/۰۴
ماده گرگ قصه هوسرانی‌های یک زن است که حتی به زندگی دخترش هم رحم نمی‌کند. به نظرم می‌شد بهتر از این باشه.
موسوی
۱۴۰۲/۰۴/۳۰
داستان کوتاهی داشت علاقه یه زن هرزه به پسری جوان که حاضر شد دخترش رو فدای هوسش کنه. داستان جالبی نبود از نظر من
شاهین ف
۱۴۰۲/۰۴/۲۹
یکم خنده م‌ گرفت
پسره دائم گناه خودشو گردن زنه مینداخت 🤣
ریحانه قزوینه
۱۴۰۲/۰۷/۲۶
چندان جالب نبود درباره زن هوس بازی بود که عاشق داماد خودش بود و دامادشم همش تو دامش میوفتاد
marjan eslami
۱۴۰۲/۰۵/۲۹
داستان وسوسه انسان که به خوبی به رشته تحریر آمده... حتما وقت بزارید و گوش بدید، جذبش میشید.
رویا
۱۴۰۲/۰۵/۱۴
سلام وقت بخیر
کتاب ماده گرگ داستان جالبی دارد و همچنین از نظر آموزشی هم مفید بود
افسون
۱۴۰۲/۰۵/۰۳
داستان در مورد زنی بود که برای رسیدن به امیال نفسانی خود به فرزند خود نیز رحم نمی‌کند
Z M
۱۴۰۲/۰۴/۲۹
موسیقی متن ارتباط چندانی با محتوا نداشت. کوتاه و کم حجم بود ولی به خوبی ارائه شده بود
شهناز زمانی
۱۴۰۲/۰۴/۲۹
نمیشه برخی حقایق رو انکار کرد ولی هیچ کس هم راه حلی براش نداره
Ozra
۱۴۰۲/۰۳/۳۰
خیلی مجذوب کننده نیست ولی نکته‌ای داره که ارزش شنیدن بهش میده.
و یک مقدار نسبت به حجمش گرونه
abolfazl ali
۱۴۰۲/۰۸/۰۶
چرت و پرت ارزش گوش دادن نداره پر مورد یه مادره که به دخترش خیانت میکنه
Zahra A
۱۴۰۲/۰۵/۱۷
هم داماد و هم زنه به یک اندازه گناهکارن: / داماده هی گناه خودشو گردن نمیگرفت..
vahid
۱۴۰۲/۰۵/۰۱
واقیعت انکار نشدنی در جوامع بشری که انسانیت تحت الشعاع نفس قرار میگیره.
محمد باوردی
۱۴۰۲/۰۴/۲۹
بسیار جذاب و عالی واقعا داستان کوتاه خوبی بود
توصیه می‌کنم شما هم گوش کنید
Zohre Babayi Babayi
۱۴۰۲/۰۴/۲۸
ذاتی که درست نباشه هیچ وقتم درست نمیشه به عزیزانشم رحم نمیکنه
علیرضا رخشان
۱۴۰۳/۰۲/۱۵
داستانی کوتاه وپرمحتوا، به نظر من عالی بود
سعید رشیدان
۱۴۰۳/۰۱/۰۵
خیلی زیبا، در عین کوتاهی اما کاملا حسش میکنین...
مهدی مهامی
۱۴۰۲/۱۲/۲۵
من از داستانش خوشم نیومد احساس میکنم بی محتواست
ا. قدمی
۱۴۰۲/۰۶/۲۳
بسیار کتاب ضعیف و بی محتوایی است از نظرات تعجب میکنم
راضیه قاسم پور
۱۴۰۲/۰۵/۳۱
خیلی سم بود. البته شاید برای بعضیا پیش بیاد دیگه.
Nazanin Momeni
۱۴۰۳/۰۷/۲۱
داستانک بود واقعیت تلخ
Aria
۱۴۰۲/۱۰/۰۱
واقعا آموزنده بود
Poco Rzp
۱۴۰۲/۰۹/۲۲
داستانش قشنگ بود
1 2 >>