نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی دانشجویان کهکشان نیو: دستگاه زمان - جلد اول - آتوسا حسینی
4
37 رای
مرتبسازی: پیشفرض
سلام کتابراه این کتاب کتابی است درمورد دختری بنام انیتا که در اینده در زمین سکونت دارد و در روز انتخاب اتفاقی برایش میافتد که او را وارد سلسله اتفاقاتی دیگر میکند و او دراین راه با افراد زیادی اشنا میشود و برای خود از دوستان مورد اعتمادش گروهی میسازد و با انها موانع را پشت سر میگذارد او که در این راه با عنوان دانشجو تمام اتفاقات را پشت سر میگذارد در همین حین در دانشگاهی درس میخواندو سعی در کسب بهترین نمرات را دارد. این کتاب از جمله معایبی که دارد اسمهای ان است که بین ایران و اروپا در حرکت است بهتر بود که اسمهای یکدست ایرانی یا غیر ایرانی بود تا شخصیتها فراموش نشوند از عیب دیکر این کتاب این بود که در عین داستانی روان و زیبا بهتر بود از گویندگانی بیشتر استقاده میشد تا جذابیت داستان چند برابر شود. متن داستان روان و زیبا و در مواقعی قابل پیش بینی و یا غیرقابل پیش بینی بود ولی قلم نویسنده روان و جذاب بود در هر حال امیدوارم نقد بنده باعث ناراحتی افراد نباشد و ان را در حد نقد بدانند از کتابراه و نویسندهی محترم کمال تشکر را دارم
با سلام. ممنونم از نویسنده، گوینده و کتابراه بابت این کتاب. موضوع کتاب خیلی جذابه، نویسنده خیلی روان و ساده نوشته که قابل فهمه و کلمات بزرگ با معنیهای سخت استفاده نکرده. نکته مثبت دیگه اینه که قانون جذب رو خیلی قشنگ داخل داستان شرح داده.
اما بعد... اسم سه نفر شخصیت اصلی داستان که تقریبا همه جای داستان هستند خیلی شبیه هم انتخاب شده، آیدا، آرمیتا، آنیتا، که میتونست یکم متفاوت تر باشه.
نکته دوم این که مکالمات اشخاص با هم خیلی به صورت کتابی نوشته شده در حالی که میتونست راحت تر و غیر رسمی تر باشه. مثلا استفاده از کلماتی مثل (است، وی گفت، با هم در میان میگذاریم، ۱۰ دقیقه دیگر نزد تو هستم،) واقعا باید رو مکالمات کار بشه و عادی تر نوشته بشه.
نکته بعد اینه که شخصیت نقش اول و حتی کل گروه پنج نفرشون خیلی به راحتی به دیگران اعتماد میکردند، مثل اعتماد به رهبر اون شهر در یک سیاره دیگر، یا اون زنی که در گوی نمایان میشد.
نکته بعدی این بود که این گروه حتی اسم اون خانوم زیبا که داخل گوی بود رو نپرسیدن و حتی اسم رهبر اون شهر رو،
نکته بعد این که اتفاقات خیلی ساده پیش میرفت و مسائل خیلی به راحتی حل میشدن و بار معما گونه داستان کم بود بنظرم.
نکته بعدی اینکه تمام اشخاصی که سن بیشتری از نقش اول داستان داشتن اون رو دخترم صدا میکردن بدون هیچ تفاوتی در گفتار. واین مربوط به شخصیت پردازی میشه.
در کل میخوام بگم که نویسنده باید در اثرات بعدی خود به جزییات بیشتری توجه کنه. ممنون
اما بعد... اسم سه نفر شخصیت اصلی داستان که تقریبا همه جای داستان هستند خیلی شبیه هم انتخاب شده، آیدا، آرمیتا، آنیتا، که میتونست یکم متفاوت تر باشه.
نکته دوم این که مکالمات اشخاص با هم خیلی به صورت کتابی نوشته شده در حالی که میتونست راحت تر و غیر رسمی تر باشه. مثلا استفاده از کلماتی مثل (است، وی گفت، با هم در میان میگذاریم، ۱۰ دقیقه دیگر نزد تو هستم،) واقعا باید رو مکالمات کار بشه و عادی تر نوشته بشه.
نکته بعد اینه که شخصیت نقش اول و حتی کل گروه پنج نفرشون خیلی به راحتی به دیگران اعتماد میکردند، مثل اعتماد به رهبر اون شهر در یک سیاره دیگر، یا اون زنی که در گوی نمایان میشد.
نکته بعدی این بود که این گروه حتی اسم اون خانوم زیبا که داخل گوی بود رو نپرسیدن و حتی اسم رهبر اون شهر رو،
نکته بعد این که اتفاقات خیلی ساده پیش میرفت و مسائل خیلی به راحتی حل میشدن و بار معما گونه داستان کم بود بنظرم.
نکته بعدی اینکه تمام اشخاصی که سن بیشتری از نقش اول داستان داشتن اون رو دخترم صدا میکردن بدون هیچ تفاوتی در گفتار. واین مربوط به شخصیت پردازی میشه.
در کل میخوام بگم که نویسنده باید در اثرات بعدی خود به جزییات بیشتری توجه کنه. ممنون
با عرض سلام و تشکر فراوان از نویسنده داستان بابت کتاب زیبایی که نوشته اید
از راوی داستان یک نقد کوچک داشتم
داستان را از روی کتاب لغت به لغت باز خوانی کرده و صحبتهای کلی بین دو نفر را هم کاملا کتابی بیان میکنن که کمی از جذابیت را کاهش میده و پیشنهادم اینه که در کارهای بعدی صحبتهای معمولی بصورت عادی و عمومی بیان کنید
مثلا بجای گفتن، حالت خوب است؟
بگید حالت خوبه؟
با تشکر مجدد از زحماتتان و برم جلد دوم را شروع کنم
از راوی داستان یک نقد کوچک داشتم
داستان را از روی کتاب لغت به لغت باز خوانی کرده و صحبتهای کلی بین دو نفر را هم کاملا کتابی بیان میکنن که کمی از جذابیت را کاهش میده و پیشنهادم اینه که در کارهای بعدی صحبتهای معمولی بصورت عادی و عمومی بیان کنید
مثلا بجای گفتن، حالت خوب است؟
بگید حالت خوبه؟
با تشکر مجدد از زحماتتان و برم جلد دوم را شروع کنم
داستا زیبا جذاب و روانی داشت ولی یه مشکلی که تو اکثر (بلکه تقریباً همه) داستانها یا رمانهای تخیلی نویسندههای ایرانی هست اینکه از اسامی عجیب غریب بیگانه استفاده میکنند مثلاً در همین داستان کلا یک یا دو اسم ملموس ایرانی دیدم مثل دانیال، امیر و آنیتا که اگه آناهیتا میشد خیلی بهتر بود یا مثلا اگه دیوید، داوود، بود جالب نمیشد؟ با اینکار به اسامی ایرانی و فرهنگ خودمون اعتبار میبخشیم و به نوعی باعث تبلیغ فرهنگ هشت هزار ساله ایرانی میشیم
خوشحالم از اینکه ژانر علمی - تخیلی و فانتزی دراه تو ایران پیشرفت میکنه. فقط یه نکته عجیب اینکه اکثرا نویسندگان از اسمهای انگلیسی استفاده میکنن. در حالی که اسمهای ایرانی زنانه و مردانه قشنگی وجود داره و تازه از نامهای ملل دیگه هم میشه استفاده کرد.
یه نکته دیگه اینکه در هنگام نوشتن علمی تخیلی بهتره یه مقدار بار علمی به داستان اضافه بشه و همزمان یه سری عناصر افسانهای و سلحشورانه هم به داستان اضافه بشه بد نیست.
یه نکته دیگه اینکه در هنگام نوشتن علمی تخیلی بهتره یه مقدار بار علمی به داستان اضافه بشه و همزمان یه سری عناصر افسانهای و سلحشورانه هم به داستان اضافه بشه بد نیست.
با تبریک و تشکر از نویسنده محترم یا بهتر بگم نویسندگان محترم
داستان خوبی بود خیلی قشنگ بود
به نویسندگان از تخیل قوی و زیبایی برخوردار هستند
اما یک مشکل داخل داستان وجود داره و اون اینه که داستان خیلی خودمونی نوشته نشده و به خاطر همین وقتی راوی داره روایت میکنه داستان رواونجوری که باید و شاید به دل نمینشیند
ولی در کل داستان زیبایی بود و تقریباً دلم میخواد که قسمت دوم رو هم بشنوم
داستان خوبی بود خیلی قشنگ بود
به نویسندگان از تخیل قوی و زیبایی برخوردار هستند
اما یک مشکل داخل داستان وجود داره و اون اینه که داستان خیلی خودمونی نوشته نشده و به خاطر همین وقتی راوی داره روایت میکنه داستان رواونجوری که باید و شاید به دل نمینشیند
ولی در کل داستان زیبایی بود و تقریباً دلم میخواد که قسمت دوم رو هم بشنوم
سلام داستان بر گرفته از ایده چاکراهای بدن و خسته کننده و بدون هیجان که نصبت به کتابهای دیگه سطح پایینی داره خیلی جالب کار نشده روی داستان من پشیمون شدم از گوش کردن این کتاب اصلا توصیه نمیکنمای کاش مثل بقیه کتابهای صوتی جلد اول رایگان میزاشتین که آدم فرصت انتخاب بهتر داشته باشه
بیش از حد در داستان مسائل کش اومده کاملا خسته کننده
امیدوارم نظرم ثبت بشه
تشکر
بیش از حد در داستان مسائل کش اومده کاملا خسته کننده
امیدوارم نظرم ثبت بشه
تشکر
اولا خیلی خوشحالم که کتابهای فانتزی -علمی تخیلی تو ایران داره اینقدر پیشرفت میکنه، هم از لحاظ دنیا سازی، هم از لحاظ شخصیت پردازی تو این سبک نوشتار. گرچه هنوز راه طولانیه اما تبریک میگم به نویسنده. دوما، ناخوداگاه با شنیدن چند فصل اول، یاد کتاب اول هری پاتر افتادم. البته نمیخوام بگم تقلید شده و کتاب بی ارزشیه، اصلا. چرا که تایتانهای بزرگ ژانر فانتزی مثل Gaiman, Partchett, مارتین، سندرسون، پروفسور تالکین و تا حدود کمی (از لحاظ تایتان بودن🫣) خانم رولینگ هم از گذشتگان سرمشق میگرفتن تا برسن به حضرت شکسپیر که سرمشق همه نویسندگانه تاریخه، و دنیای خودشونو میساختند. پس کار واقعا در حد و اندازه یک نویسنده ایرانی که امکانات دنیای غرب رو برای تحقیق و بررسی نداره، نه شاهکار، ولی قابله قبوله. از نظر من، احساس میکنم چون کتاب از کتاب هری پاتر الگو گرفته شده، پس تا حدودی کودکانه نوشته شده که طبیعی هم هست، اما در ادامه روایت داستان انقدر جذاب میشه که مخاطب بزرگسال رو هم به خودش جذب میکنه.
در بحث روایتگری همچون اطلاعاتی ندارم، پس نظری هم ندارم. فقط از کتابراه ممنونم که این مجموعه رو به فهرستش اضافه کرد.