نقد، بررسی و نظرات مجله صوتی کتاب شنبه - شماره هشت - الهام نظری
4.4
213 رای
مرتب‌سازی: پیش‌فرض
من از موسیقی راک خوشم نمیاد اما، کتاب شنبه بلده که چجوری خواننده رو به موضوع علاقه‌مند کنه، دست مریزاد کتاب شنبه👉👌🙏
ابتدا از موسیقی راک میگه و کتاب‌ها و فیلم‌های ساخته شده از موسیقی و جنگ ویتنام.
سیر تحوّلات دهه ۷۰ میلادی رو بررسی میکنه.
کتاب شنبه، در این شماره به میلان کوندرا و جذبش به موسیقی و آهنگسازی میگه.
جالبه، از کوندرا می‌گوید که از کتاب فارسی زبانی الهام می‌گیرد. وسوسه انگیزه که اواسط این کتاب را بشنوید.
در آخر نیز از حسین پاکدل و خاطرات از ابتدا تا جوانی‌اش و تهران می‌گوید.
کتاب شنبه، خواننده را در یک موضوع نگه نمی‌دارد و تو سریع شیفت به متن جدیدی می‌دهی که شاید، اینو بیشتر از دیگری دوس داشته باشی و مورد علاقت باشه.
کتاب شنبه هم جذب میدونه هم دفع😉🎯
ابتدا از موسیقی راک میگه و کتاب‌ها و فیلم‌های ساخته شده از موسیقی و جنگ ویتنام.
سیر تحوّلات دهه ۷۰ میلادی رو بررسی میکنه.
کتاب شنبه، در این شماره به میلان کوندرا و جذبش به موسیقی و آهنگسازی میگه.
جالبه، از کوندرا می‌گوید که از کتاب فارسی زبانی الهام می‌گیرد. وسوسه انگیزه که اواسط این کتاب را بشنوید.
در آخر نیز از حسین پاکدل و خاطرات از ابتدا تا جوانی‌اش و تهران می‌گوید.
کتاب شنبه، خواننده را در یک موضوع نگه نمی‌دارد و تو سریع شیفت به متن جدیدی می‌دهی که شاید، اینو بیشتر از دیگری دوس داشته باشی و مورد علاقت باشه.
کتاب شنبه هم جذب میدونه هم دفع😉🎯
عالی بود, در تمام دوران‌ها زنها مورد تبعیض و ظلم جامعه قرار گرفتند و در تمام کشور‌هایی که الان زنان حقوق نسبتا برابر با مردها دارن برای آزادی جنگیدن تا بتونن خودشون انتخاب کنن که چطور زندگی کنن نه کسان دیگه براشون تصمیم بگیرن و ما هم باید بجنگیم مثل تمام دوران ها, تاریخ به ما نشون داده آزادی آسان به دست نمیاد.
گاهی برخی موضوعات برایم دلنشین نیست، اما مجله صوتی کتاب شنبه خوب بلده چطور من و نسبت به موضوعاتی که زیاد دلخواهم نیست علاقه مند کند.
این شماره هم مانند تمامی شمارههای دیگه از این مجله صوتی بشدت دلنشین بود و از صدای بی نظیر آقای عمرانی نمیشه چشم پوشی کرد که لذتی سرشار از آرامش را به وجودم می‌بخشد.
این شماره هم مانند تمامی شمارههای دیگه از این مجله صوتی بشدت دلنشین بود و از صدای بی نظیر آقای عمرانی نمیشه چشم پوشی کرد که لذتی سرشار از آرامش را به وجودم می‌بخشد.
زن بی نوایی که کورمال کورمال در میان گرد و غبار پیش می‌رود رویای درس خواندن بچه هایش را در سر می‌پروراند. آیا فکر می‌کنیم ما از او برتریم؟؟ ما با شکمی سیر، گنجه‌های پر از لباس، خفه از ریخت و پاش؟ من فکر میکنم هنوزم ان زن است که به ما می‌گرید چه باید کرد... 🥺❤️🙏