نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی رودخانهی تباهی - ماساجی ایشیکاوا
4.6
92 رای
مرتبسازی: پیشفرض
محمود اژدری
۱۴۰۲/۶/۵
31
با سلام و احترام به همه کتابخوانهای عزیزباز هم یک کتاب عالی دیگر از کتابراه که تمام شد. کتاب رودخانه تباهی کتابی با محتوای فرار یک فرد از کشور کره شمالی و نظام دیکتاتوری آن. به نظر من کتاب خیلی خوبی بود. در این حوزه هم کتابهای زیادی مطالعه کردم و هم شنیدم. این کتابها به آدم کمک میکنه تا بدونید در هر موقعیتی میشه بهترین بهره را از زندگی برد. این کتاب از زبان فردی نقل میشود که در ژاپن چشم به جهان گشوده و پدری کرهای و مادری ژاپنی دارد بخطر وعدههای پوشالی کره شمالی از ژاپن به آن جا مهاجرت میکنند. مهاجرتی پر از درد و رنج و حتی در قسمتهایی آرزوی مرگ میکند. ولی با زندگی میجنگد تا به آزادی دست پیدا کند. این کتای نمونه کاملی از دروغهای نظامهای توتالیتری یا همان تمامیت خواه است که حتی به جامعه خود توجه نمیکنند و آنقدر آنها را تحت فشار قرار میدهند که یا بمیرند یا حتی خود را بکشند ویا حتی با همه خطرها خود را برای آزادی قربانی کنند. به نظر من کثیف تر از این است که افراد را با وعده دروغین به جایی دعوت کنی که هیچ یک از وعدهها در آن اجرایی نخواد شد. این کتاب و امثال آن به نظر من خیلی مفید هستند زیرا در موقعیتهایی که فکر میکنی دیگر هیچ امیدی به آینده نیست خودت میتونی برای خودت راه درست دیگری پیدا کنی. پس باید همیشه به قدرت فکر و اندیشه خودت واقف باشی این مهمه که بدونی همیشه میشه. این کتاب زیبا را انتشارات ققنوس چاپ کرده و مترجم آن فرشاد رضایی است. نسخه صوتی آن در آوانامه تولید شده و راوی آن تایماز رضوانی است. که پیشنهاد میکنم حتماً آنرا مطالعه کنید یا بشنوید.
بعد از دختری با هفت اسم، این دومین کتاب درباره فرار از کره شمالی است که گوش فرا دادم. اولی درباره دختری بنام هیون سئو لی و دومی درباره پسری بنام ماساجی ایشیکاوا دورگه کرهای ژاپنی است. وقایع مربوط به زندگی نامه ایشیکاوا خیلی پیشتر از هیون سئو لی اتفاق افتاده و مربوط به دوره بعد از جنگ و قحطی معروف کره شمالی میباشد که مردم به علف خواری و مرده خواری روی میاورند. خانواده ایشیکاوا در ابتدا در ژاپن زندگی میکنند و ازانجاییکه در آن کشور تحت تبعیض و فقر هستن، فریب تبلیغات دروغین حزب کمونیست کره شمالی را میخورند و به امید دستیابی به زندگی خوب و تحصیلات و شغل و درمان رایگان... به کره شمالی مهاجرت میکنند غافل ازینکه قرار است از ایشان به عنوان بردههای صنعت و کشاورزی و.... جهت بازسازی کره شمالی پس از جنگ استفاده گردد! البته بماند که این مهاجرت بالاجبار، حاصل تبانی دولت ژاپن و کره شمالی میباشد. ایشیکاوا بعدا در سن بزرگسالی زمانیکه همسر و فرزندانی دارد بمنظور نجات جان خانواده خود از طریق چین به ژاپن فرار میکند اما متاسفانه موفق به نجات خانوادهاش نمیگردد! تفاوت زندگینامه پر درد و رنج ایشیکاوا و هیون سئو لی در این میباشد که از ابتدا تا انتهای داستان زندگی ایشیکاوا پر از احساس گناه و عذاب وجدان میباشد! عذاب وجدان نسبت به خانوادهای که توانایی نجات آنها را نداشته است. ایشیکاوا بعد از مدتی زندگی در ژاپن دیگر هرگز هیچ خبری از خانواده خود دریافت نمیکند چه بسا در اثر فقر و گرسنگی مرده باشند!
نکته مشترک هر دو داستان پی بردن به گستردگی قاچاق و فساد سیستماتیک در کشورهای کره شمالی، چین، لائوس و... می باشد! درباره مسخ فرهنگی ملت کره شمالی و بی خبری از جهان مدرن دیگر حرفی نمانده است!!
نکته مشترک هر دو داستان پی بردن به گستردگی قاچاق و فساد سیستماتیک در کشورهای کره شمالی، چین، لائوس و... می باشد! درباره مسخ فرهنگی ملت کره شمالی و بی خبری از جهان مدرن دیگر حرفی نمانده است!!
شبه جزیره کره از دیرباز بعلت موقعیت راهبردی و استراتژیکی که داشته همواره موردتوجه استعمارگران بوده و در حالت کلی این کشور و مردمان آن در طول تاریخ ار داشتن رابطه با کشورهای دیگه اجتناب میکردن به این به پادشاهی منزوی شهرت داشتند.
بعد ازشکست ژاپن و ازاد شدن خودبخودی کره از تصرف ژاپنیها کم کم درحال شکل گیری دولت بومی کشور مستقل بودن که اینبار جنگ میان امپریالیسم وسوسیالیم (امریکا وروسیه) خودش رو به شکل جنگ کره نشون داد که چهارمین جنگ از لحاظ میزان تلفات در قرن ۲۰ام بوده و قسمت جنوبی بارحمایت امریکا و کشورهای عضو ناتو همراه بودن وبیشترین تعدادسرباز بعد امریکا از کشور ترکیه بودن و بخش شمالی هم توسط استالین حمایت میشدن و تا حدی هم پشتوانه حزب کمونیستی چین برخوردار بودند و بعداز چهارسال اندی جنگ خونین با یه قرارداد و دو کشور از مرز فرضی ۳۸درجه جداشدند… کره شمالی بخاطر سیستم سوسیالیستی ودرعین حال دیکتاتوری و سلطلنتی که این دو باهم کاملا تداخل داشته ولی تنها در این کشور توانستهاند کنارهم باشندو بدلیل ظلم و ستم بی حد وحسلب حکومت به مردم کره شمالی که عملا نه حق مسکن نه حق ماشین نه درآمد. مستقل را دارندوحتی دراپارتمانهایشان چندین خانواده باهم زندگی میکنند و مردم حق داشتن اتومبیل شخصی را ندارند این کتاب از زبان فرد غیربومی و ازطبقه محروم که در منطقه روستایی بوده شده و کتاب روح گریان من از زبان یک دختر تحصیل کرده در دانشگاه این کشور ازطبقه مرفه و عضو حزب این کشور بود و پدرش سفیرکره شمالی در کوبا بوده و نکته اینجاست که اختلاف طبقاتی هیچ تاثیری و همواره انسان بی ارزشترین چیز بوده وطبقه متوسط حتی ضعیف هرجایی شرایط بهتر زندگی از طبقه مرفه این کشور را دارند. با سپاس
بعد ازشکست ژاپن و ازاد شدن خودبخودی کره از تصرف ژاپنیها کم کم درحال شکل گیری دولت بومی کشور مستقل بودن که اینبار جنگ میان امپریالیسم وسوسیالیم (امریکا وروسیه) خودش رو به شکل جنگ کره نشون داد که چهارمین جنگ از لحاظ میزان تلفات در قرن ۲۰ام بوده و قسمت جنوبی بارحمایت امریکا و کشورهای عضو ناتو همراه بودن وبیشترین تعدادسرباز بعد امریکا از کشور ترکیه بودن و بخش شمالی هم توسط استالین حمایت میشدن و تا حدی هم پشتوانه حزب کمونیستی چین برخوردار بودند و بعداز چهارسال اندی جنگ خونین با یه قرارداد و دو کشور از مرز فرضی ۳۸درجه جداشدند… کره شمالی بخاطر سیستم سوسیالیستی ودرعین حال دیکتاتوری و سلطلنتی که این دو باهم کاملا تداخل داشته ولی تنها در این کشور توانستهاند کنارهم باشندو بدلیل ظلم و ستم بی حد وحسلب حکومت به مردم کره شمالی که عملا نه حق مسکن نه حق ماشین نه درآمد. مستقل را دارندوحتی دراپارتمانهایشان چندین خانواده باهم زندگی میکنند و مردم حق داشتن اتومبیل شخصی را ندارند این کتاب از زبان فرد غیربومی و ازطبقه محروم که در منطقه روستایی بوده شده و کتاب روح گریان من از زبان یک دختر تحصیل کرده در دانشگاه این کشور ازطبقه مرفه و عضو حزب این کشور بود و پدرش سفیرکره شمالی در کوبا بوده و نکته اینجاست که اختلاف طبقاتی هیچ تاثیری و همواره انسان بی ارزشترین چیز بوده وطبقه متوسط حتی ضعیف هرجایی شرایط بهتر زندگی از طبقه مرفه این کشور را دارند. با سپاس
خواندن یا دیدن سرگذشت زندگی یک انسان دیگه مطمئنا در نگاه ما به زندگی تاثیر بسزایی خواهد داشت. در این کتاب تاثیر جبر جغرافیایی و تاریخی را در زندگی ابنائ بشر به خوبی و البته تلخی لمس خواهیم کرد و اینکه تصمیم فرد یا افرادی که در ساختار سیاسی مقام بالایی دار دارند و یا حکومتهای توتالیتر چگونه میتواند زندگی انسانهای معمولی را به طور کامل تحت تاثیر خود قرار دهد. چگونه کسانی که قصد ساختن بهشت دارند زندگی دیگرانی را به جهنمی تبدیل میکنند که یک انسان سالها در حسرت یک وعده برنج سفید باشد؟؟؟ شنیدن این داستان با صدا و اجرای تحسین برانگیز تایماز رضوانی یک از تجربیات بسیار تلخ ولی گرانبهای من در زندگی میباشد.
میگن تاریخ آینه عبرت است ولی اینکه برای چه کسانی را نمیدانم، ما مردمعادی تا حدودی انشالله درس عبرت بگیریم، ولی اونهاییکه در رأس قدرت هستن شاید فکر میکنند تافته جدا بافته هستن، چون زور گویی و ستم را به حدی میرسانند که مردم یا افسرده، غمگین ونومید میشوند یا فرار را بر قرار ترجیح میدهند وآواره کشورهای دیگر میشوند، منکه دیگرنیستم ولی امیدوارم روزی برسدکه جهانی پر از صلح وآرامش وجود داشته باشد گرچه من امیدی ندارم و فکر میکنم هرچه پیشتر میرویم جهانی وحشتناکتر خواهیم داشت، خدا کند اشتباه کنم، سپاسگزار شما هستم.
داستان تکان دهنده و پرکششی بود. داستان زندگی سخت مردم کره شمالی. داستانی بسیار دردناک که گاهی وقتها تصور این همه سختی برای مردمان یک کشور به ذهن آدم خطور نمیکنه. داستانی که شما رو به فکر میبره که چقدر زندگی مردم در فضای یک کشور بسته میتونه سخت باشه بطوری که حتی تصورش هم برای باقی مردم محاله چون که این فضای بسته مانع انعکاس واقعیات زندگی مردم به خارج از اون کشور میشه بنابراین درک درستی از زندگی مردم اون کشور برای دیگر مردمان وجود نداره.
داستان این کتاب با گویندگی عالی راوی نیز بسیار تأثیرگذارتر شده بود.
داستان این کتاب با گویندگی عالی راوی نیز بسیار تأثیرگذارتر شده بود.
تا به حال چندین کتاب درباره زندگی نامهی کسانی که از کره شمالی فرار کردند خواندم به نظر من کسانی که به خاطر ناآگاهی به زادگاه پدرانشان برگشتند رنج بیشتری بردند تا کسانی که در کرهی شمالی به دنیا آمدند و شناختی از دنیای بیرون ندارند البته ناگفته نماند که همهی آنها با یک عذاب وجدان همیشگی جهنم کرهی شمالی را ترک میکنند چون میدانند بعد فرارشان چه بر سر خانوادهی آنها میآید آنها محکوم به اردوگاههایی مانند اردوگاه ۱۴ هستند جایی که کره شمالی انکارش میکند
با توجه به کتابهایی که از قبل در باره کره شمالی گوش داده بود این کتاب به نظرم جالب نیامد غلو کردن و برتر دانستن نویسنده بعلت نیمه ژاپنی بودن و درست مثل همان مردم کره شمالی رفتار کردن احساسی را در انسان بوجود میاورد که فقط میخواهد چیزی بنویسد در صورتی که کتابهای قبلی در باره کره شمالی خیلی قشنگ و واضح زندگی مردم بیچاره کره را به تصویر میکشید بیشتر روای با صدای زیبا کشش برای ادامه دادن را زیاد کرده بود. ممنون
نمیدونم این داستان چقدر به واقعیت نزدیک هست اما بنظر خیلی هم دور نمیاد هرچه هست بسیار دردناک و قابل تامل هست بارها بغض کردم و گاهی اشکم درآمد و گه گاهی احساس نزدیکی به شرایط داستان را میکردم شرایطی که خیلی برای ما غریب نیست متاسفانه واقعیت هاییست که وجود دارد و هیچ ابرقدرتی هم کاری نمیتواند کند یا نمیخواهند کنند
بنظرم این کتاب حتما ارزش خواندن را دارد
بنظرم این کتاب حتما ارزش خواندن را دارد
کتاب زیبا وپر کششی بود دائم در انتظار وقوع یک اتفاق خوب بودم. وامید داشتم که قهرمان داستان به آرزویش برسد. کتاب متن روانی داشت وراوی جذابیت کتاب را دوچندان میکرد. کتاب شدیدا انسان را تحت تاثیر قرار میداد ومتاثر از اینکه دریک کشور در بسته چه فجایعی میتواند رخ دهد وهیچ کس خبر دار نشود وحتی اگر خبری هم به بیرون راه پیدا کند هیچ کس اهمیتی نخواهد داد😔.
ممنون از کتابراه 🙏
ممنون از کتابراه 🙏
ماساجی ایشیکاوا... اسمی که هرگز فراموش نمیکنم
وقتی فرصتهای زندگیم از دست میرن... وقتی زندگی اونجوری که میخوام پیش نمیره... یاد ماساجی میفتم... یاد مرگ مادرش... یادلباسای مادرش موقع مرگ.. اون شلوار سوراخ... و میگم زندگی همینه... گاهی مثل مادری دلسوز... گاهی مثل جلادی بی رحم... و خیلی اوقات انتخاب این دو روی سکه از عهده ما خارجه
وقتی فرصتهای زندگیم از دست میرن... وقتی زندگی اونجوری که میخوام پیش نمیره... یاد ماساجی میفتم... یاد مرگ مادرش... یادلباسای مادرش موقع مرگ.. اون شلوار سوراخ... و میگم زندگی همینه... گاهی مثل مادری دلسوز... گاهی مثل جلادی بی رحم... و خیلی اوقات انتخاب این دو روی سکه از عهده ما خارجه
این اولین کتابی بود که در مورد کره شمالی خواندم. تنها اطلاعاتم از کره شمالی از پادکست رخ بود. به نظرم کتاب خوبی بود. سختیهایی که نویسنده کتاب به عنوان یک فرد معمولی کشیده متاثر کننده بود. واقعا سرنوشت انسان بسیار تحت تاثیر خانواده و محیط زندگی است و گاهی فرد هر چقدرم تلاش میکنه چیزی بهتر نمیشه. خوانش آقای رضوانی واقعا فوق العاده بود.
به جرات میشه گفت در بین اثاری که در مورد کره شمالی هستن و تعدادشون زیاد هم نیست، این کتاب یکی از جذابترین هاست طوری که ذهن یک دقیقه هم از فکر ماساجی منحرف نمیشه و دلت میخواد هر چه سریعتر بفهمی در اخر چی به سرش میاد.
به نظرم خط به خط این کتاب مستعد تبدیل شدن به یک فیلم تراژدی و جذاب رو داره.
به نظرم خط به خط این کتاب مستعد تبدیل شدن به یک فیلم تراژدی و جذاب رو داره.