نقد، بررسی و نظرات کتاب نارنگی - کریستین منگان
3.4
25 رای
مرتبسازی: پیشفرض
خاطره
۱۴۰۳/۸/۱۶
00
داستانی زیبا از تعامل دو دوست به نامهای لوسی و آلیس. رمانی جذاب وپرکشش و معمایی درباره زندگی دو دختر دانشجو که روز اول دانشگاه باهم، هم اتاقی و صمیمی میشوند. اما این دوستی مثل همه دوستیها فراز ونشیبهای زیادی داره وشامل حسادتها، رقابتها، دلخوریها، قهرهاو... میشه. ولی بعضی از وقتها اتش حسادت و خودخواهی وزیاده طلبی بر دوستی غلبه میکنه وماجرا میسازه. الیس که تام دوست شده بود ولوسی حس میکرد دوستش رو از ذست داده وحسادت میکرد و ماجرای وحشتناکی که باعث جداییشون میشه... چند وقت بعد تو مراکش، تنجیر، آلیس با جان ازدواج کرده که در خونه رو میزنن و در عین ناباوری لوسی پشت در هست و دوباره به زندگی آلیس برمیگرده تا ماجراهایی تازه بسازه.
سلام و درود
از نظر من کتاب زیبا با نثری خوبه، اما یسری انتقاد دارم. یکی اینکه بعضی جاهای کتاب خواننده متوجه پیوستگی. استان نمیشه بخصوص اوایل کتاب. دوم اینکه آیا لوسی همجنسگراست و به آلیس علاقمند بود. سوم اینکه اصلا چرا آلیس با وجود توان مالی و داشتن مائود و همچنین ترس و اضطرابی که نسبت به مراکش دارد، و علاقهای که به همسرش ندارد، باین زندگی و بودن در این وضعیت ادامه میدهد، و سوم اینکه در پایان بنظرم بهتره لوسی بالأخره یجایی گیر میفتاد و آخر زندگی آلیس باین شکل نمیبود.
اما درکل داستان چالش برانگیز و خوبی بود و موضوع بدی هم نداشت برای مخاطبین این سبک.
با تشکر
از نظر من کتاب زیبا با نثری خوبه، اما یسری انتقاد دارم. یکی اینکه بعضی جاهای کتاب خواننده متوجه پیوستگی. استان نمیشه بخصوص اوایل کتاب. دوم اینکه آیا لوسی همجنسگراست و به آلیس علاقمند بود. سوم اینکه اصلا چرا آلیس با وجود توان مالی و داشتن مائود و همچنین ترس و اضطرابی که نسبت به مراکش دارد، و علاقهای که به همسرش ندارد، باین زندگی و بودن در این وضعیت ادامه میدهد، و سوم اینکه در پایان بنظرم بهتره لوسی بالأخره یجایی گیر میفتاد و آخر زندگی آلیس باین شکل نمیبود.
اما درکل داستان چالش برانگیز و خوبی بود و موضوع بدی هم نداشت برای مخاطبین این سبک.
با تشکر
به نظرم دیدن فیلمی با این مضمون، جالب تره تا خوندن کتابی به این سبک. من نوع رابطه بین آلیس و لوسی رو دقیق متوجه نشدم. آیا لوسی به چشم نیمه دیگرش به آلیس نگاه میکرد یا خواستار روابط رمانتیک هم بود؟ ترجمه کتاب در بعضی جاها این رو مشخص نمیکرد و یا شاید قلم خود نویسنده به این شکل داستان رو روایت کرده باشه. پایانش خیلی حرصم رو در آورد. پیروزی یه دوست مکار که با نقشه قبلی از همونابتدا وارد زندگی آلیس شده بود و البته اینپیروزی از ضعف و ترس خود آلیس هم نشات میگرفت. جالب بود ولی به خاطر نوع داستان و پایانش، به خستگی خوندنش نمیارزید
کتاب عبرت آموزی هستش
حالت لوسی بیشتر برام قابل درک تره
ما باید تو رابطه هامون به خصوص در ارتباط با دوستان این رو در نظر بگیریم ما در یک دوره از زمان با افرادی یه هدفهای مشترک یا یه همبستگیهایی داریم که بعد از مدتی اون ارتباطها کمرنگ میشه
مثلا دوستایی که مدتی باهم صبح تا شب رو میگذرونن این طبیعی هستش که بعد از ازدواج از هم دور میشن چون دغدغههای جدیدی یا مسئولیتهای جدیدی به دست میآرن
پس ما نباید تو زندگی، خودمون رو خیلی وابسته دیگران کنیم چه خانواده مون وچه در اجتماع، دوستامون
حالت لوسی بیشتر برام قابل درک تره
ما باید تو رابطه هامون به خصوص در ارتباط با دوستان این رو در نظر بگیریم ما در یک دوره از زمان با افرادی یه هدفهای مشترک یا یه همبستگیهایی داریم که بعد از مدتی اون ارتباطها کمرنگ میشه
مثلا دوستایی که مدتی باهم صبح تا شب رو میگذرونن این طبیعی هستش که بعد از ازدواج از هم دور میشن چون دغدغههای جدیدی یا مسئولیتهای جدیدی به دست میآرن
پس ما نباید تو زندگی، خودمون رو خیلی وابسته دیگران کنیم چه خانواده مون وچه در اجتماع، دوستامون
داستانی تاریک از عشقی مرموز که در نقدها گفته شده بود به نظرم بهترین توصیف از این کتاب بود. ولی درکل به نظرم چندان چنگی به دل نمیزد نمیدانم ایراد از خود نویسنده بودیا مترجم. بی کفایتی پلیس ونقش یوسف ودوستی عجیب ایندو که معلومم نشد عاشقانه هست یا دوستی دو هم جنس. زیاد لذت نبردم. ممنون کتابراه.