نقد، بررسی و نظرات کتاب دوشیزگان - الکس مایکلیدیس

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
E.Am
۱۴۰۱/۰۶/۲۷
(شاید کمی خطر اسپویل)
بنظرم چیزی که رمان‌های جنایی رو جذاب میکنه اینه که اول خواننده رو گیج میکنه و حس کنجکاوی رو درش ایجاد میکنه، بعد طوری پیش بره که خواننده فکر کنه به نتیجه رسیده ولی بعد شوکه میشه و همه چیز غیرقابل پیش بینی میشه تا لحظه اخر داستان که اوج داستانهای جنایی هست. حالا اگر یه انتهای کمی باز هم اخر داستان وجود داشته باشه، یک چیز کوچک که در ذهن خواننده بدون جواب باقی بمونه، اگر درست و بجا باشه جذابیت رومان رو بیشتر میکنه. توی این رمان نویسنده خیلی تلاش کرده موضوع رو مبهم و حساس نشون بده ولی بنظرم شخصیتهای اضافی در داستان وجود داشتند (مثل هنری، تا جایی که در قسمت اول داستان میموند اشکالی نداشت ولی حضورش و نقشش توی دانشگاه و باقی قضایا بی معنی بود). همچنین تلاش شده بود از سمبل‌ها و نشانه ها (مثل دیدن قو. یا اینکه فرد هم همان زمان که سباستین مرد در جزیره بوده و...) برای رازآلود کردن داستان استفاده بشه ولی بی فایده بود چون توضیح دلنشینی برای درستی نشانه‌ها ارائه نشد. علاوه بر اون انتهای داستان در جای اشتباهی باز میمونه، لحظه‌ای این اتفاق می‌افته که اوج تاثیرگذاری بر مخاطب نیست، انگار نویسنده فقط با بی توجهی نوشتن را تمام کرده! من واقعا اولش فکر کردم کتاب نصفه دانلود شده: |
البته فکر میکنم از اونجا که کتاب ترجمه شده، نمیشه با قطعیت راجع به نویسنده و داستانش نظری داد.
Xahra6
۱۴۰۱/۰۶/۱۳
بدون اسپویل
احتمالا اکثر خواننده‌های این کتاب، بیمار خاموش رو از همین نویسنده خوندن و دلیل آشناییشون با این کتاب هم همین بوده. اما بنده بیمار خاموش رو هنوز مطالعه نکردم و اومدم سراغ دوشیزگانِ الکس مایکلیدیس. و قطعا قضاوتم از این رمان در شرایطی که بیمار خاموش رو خونده بودم متفاوت تر بود بدلیل مقایسه‌ای که ناخودآگاه صورت می‌گرفت.
قصه سه بخش داره، بخش اول با کودکی و جوانی ماریانا و روحیه‌اش آشنا می‌شیم تاحدودی.
بخش دوم ماجرا آغاز می‌شه و قصه کلید می‌خوره (که این خودش می‌تونه یه نقد باشه چرا که اگر واقعا قلم نویسنده در بخش اول قوی و گیرا نبود، صبر خواننده سر میومد)، و بخش سوم اوج داستان هست اونجا که دیگه نمی‌تونی سرتو بخارونی. و البته 20 صفحه آخر بخش سوم یعنی پایان بندی داستان که احتمال 90 درصد همزمان با کاراکتر اصلی (ماریانا) همونقد شوکه می‌شی. (البته با پایان بندیش مشکل داشتم)
خود قصه راجع به زنی میانسال (37 ساله) و رنجور بخاطر از دست دادن همسرش سباستین هست که تراپیست گروهیه و با تماسی از طرف خواهرزادش زویی از کمبریج ماجرا شروع می‌شه (بخش دوم کتاب) و..... حال و هوای کتاب حول الهه و افسانه‌های یونانی می‌چرخه و اگر طرفدار نمایشنامه‌ها و اساطیر یونانی هستید و اطلاعاتتون خوبه واقعا کتاب براتون دل پذیر تر می‌شه و اگر نیستید مثل من باز هم پی نوشت‌ها عالی هستن و سوالی نمی‌مونه براتون (در واقع چیدمان داستان و حتی بخش جنایی داستان تشبیهات زیاد و ارتباطات زیادی با الهه‌های یونان برقرار می‌کنه). یادمه وقتی کتابو شروع کردم چند هفته بعدش که حوصلم سر رفته بود اومدم سراغش و خب اواخر بخش اول که ماریانا به گروه روان درمانیش می‌پردازه تازه برام قصه رنگ و بو گرفت. این کتاب از اونجا که عمق روانشناختی زیادی
مژگان ...
۱۴۰۱/۰۶/۱۴
این کتاب خیلی از افسانه‌ها و داستانهای قدیمی یونان رو دربر میگیره و به دلیل عدم شناخت این داستانها حداقل برای من باعث خستگی مخاطب میشه و تعدد اسامی این روند رو تسریع میکنه، از لحاظ داستانی برای اینکه آخر داستان به نوعی غافلگیر کننده باشه شخصیتها مخصوصا زویی زیاد بهش پرداخته نمیشه و یه سری از شخصیتها که اصلا مهم نیستن زیاد راجبشون مطلب نوشته میشه و درنهایت داستان مخاطب متوجه بی اهمیت بودن قسمتهای زیادی از داستان میشه دلیل یه سری از اتفاقها هم کلا بیجواب میمونه مثل ملاقات موریس با سرنا، یا کسی که درسایه ماریانا رو دنبال میکنه وغیره که کلا باز هم حس تلف شدن وقت داستان رو به مخاطب القا میکنه، خیلی روند کندی داره و فقط آخر کتاب خیلی سریع پیش میره، و چون غافلگیری پایان داستان کلی سوال بیجواب تو ذهن مخاطب میزاره زیاد جالبش نمیکنه، درکل برای افرادی که رمان زیاد میخونن میتونه به نوعی خوب باشه
پونه
۱۴۰۱/۰۵/۱۶
دیوانه‌وار، بعد روان‌شناسی، به ویژه روان‌پریشی کتاب را خیلی دوست داشتم، معمای جالبی بود، یک حقه ساده، پیچیده وعمیق، من همیشه داستان‌ ادم‌های روانپریش را دوست داشته‌ام، ولی هرگز ادمی که به جنون برسد را در هیچ داستانی ملاقات نکرده بودم، این دیوانگی‌ست، حس دلسوزی و تاسف، و شاید حسی که نمی‌دانم چیست، یک داستان عاشقانه و یک روان‌درمانگر و تعدای روانپریش، به عبارتی یک روان‌درمانگر با ادم‌هایی که همه روان‌پریش‌اند و شاید... شاید همه روان‌پریش‌اند، داستان تاثیر کودکی، داستان چیز‌ها و احساساتی که به تازگی حقیقت‌شان را در کتاب خواندم، می‌خواهم از فلسفه و الهه‌های یونان بیشتر بدانم، شاید لازم باشد کمی بیشتر حول احساساتم وحقیقت‌شان بیندیشم، گذشته از این که من این کتاب را یک کتاب جنایی می‌دانم، به نظرم بیشتر یک داستان حول روان انسان است، از جنسی دوست‌داشتنی و جذاب، دلهره‌اور نبود، داستان سرشار از سادگی و خلاقیت است، همان خلاقیت و ظریف‌کاری که یک هنرمند را به اوج موفقیت می‌رساند و اثر هنری بی‌بدیلی می‌سازد، و در اخر از کتابراه تشکر می‌کنم.
یادم رفت بگم؛ حالات انسانی و افکار و احساسات و این چیزا رو خیلی عالی توصیف کرده.
sadaf khd
۱۴۰۱/۰۵/۳۱
اولین کتابی که ازین نویسنده خوندم بیمار خاموش بود که میتونم‌ بگم دوستش داشتم کشش لازم‌رو داشت و از لحاظ روانشناختی و معمایی و غافلگیری خوب بود آخرش خیلی غافلگیر کننده بود برای همین حدس میزدم این کتاب هم همونطور باشه یعنی تا حدودی حدسم‌درست بود و آخرش حسابی غافلگیر میکنه آدمو ولی به اندازه کتاب قبلی برام هیجان انگیز و پر کشش نبود و آخرش هم تقریبا نصفه تموم میشه با همه‌ی اینها به نظرم کتاب جنایی روانشناختی خوبی بود یه چیزی که راجع به این نویسنده دوست دارم و در این دو کتاب ازش دیدم اهمیت تجارب کودکی و تاثیراتی که محیط و خانواده کودک در اون زمان روی کودک میذاره رو به شدت تاکید میکنه داخل کتاباش یعنی تمام شخصیت‌ها چه خوب چه بد این مشکلات رو در کودکی داشتن و تا بزرگسالی دارن باهاش دست پنجه نرم میکنن که بنظرم از نقاط مثبت و قوی کتابه به هر پیشنهاد میکنم‌بخونید خالی از لطف نیست
سارینا دهدشتی
۱۴۰۱/۰۵/۱۷
سلام و درود
کتاب دوشیزگان، کتابی معمایی، جادویی و درعین سادگی سرشار از ابهامه.
باین معنی که من در طول خواندن کتاب متوجه بودم که نظر ماریانا نسبت به دکتر فوسکا سوءظن هست، اما باز هم ادوارد فوسکا کاملا بیگناه بنظر نمیرسید.
انجمن دوشیزگان بسیار سری و کمی ترسناک هستن.
ذهنیت درمانگر‌ها و توانایی تشخیصشون برام جذاب بود.
همچنین مشتاق شدم بدونم شیوه درمان گروهی در واقعیت به چه شکله و مبتنی برچه قواعدی هست.
آخر داستان برام خوب بود، ولی ناراحت کننده. ضربه روحی و روانی وارد شده به زویی، شخصیت غلط سباستین و...
اما شخصیت فرد برام دلنشین بود.
اتفاقاتی که در کتاب رخ داد، غافلگیر کننده بود تاحدی.
مثلا دیدگاهی که در ابتدا به موریس پیدا کردم، با شخصیتی که ازش رو شد.
در کل برای علاقمندان باین مدل کتاب‌ها بنظرم کتاب خوبیه.
ممنون از عوامل خوب کتابراه
Amir Reza
۱۴۰۱/۰۷/۲۵
خب باز هم این نویسنده‌ی عزیز کتابی رو در ژانر جنایی- معمایی نوشته که موفق شده عنوان بهترین کتاب در این ژانر رو از سایت آمازون کسب کنه، ولی....
ولی خی بنظر من این کتاب مثل کتاب قبلیش نتونسته اون هیجان و غیرقابل پیش‌بینی بودنِ 'بیمار خاموش' رو در بیاره... حالا چه به لحاظ توالیِ خط داستان، چه در رابطه با لحظاتی که غافلگیر کننده باشه در عین باورپذیر بودن!... و همینطور نشانه‌هایی که برامون می‌ذاره که جزو عناصری هست که در این سبک استفاده میشه به این خاطر که به خواننده سرنخ‌هایی رو ارائه بده، اکثرشون بی ربط به خط داستان بنظر میان!
در هر حال اصولا کتاب‌هایی در این سبک و ژانر باعث میشه ساعاتی تخیل و ذهنمون به چالش کشیده بشه.
.
خسته نباشید می‌گم به تیم قوی و دوس داشتنیِ 'کتابراه' 🌱🙏
سارا قراچرلو
۱۴۰۲/۰۱/۱۱
خیلی دوست داشتنی بود در جایی از کتاب دو اثر از این نویسنده توسط شخصیت روث که درمانگر و استاد تیو در کتاب بیمار خاموش بود و درمانگر و استاد ماریانا در این کتاب بود پیوند خورده بود که برایم این کار نویسنده جالب بود کتاب در ژانر معمایی و جنایی بود و درست مثل کتاب بیمار خاموش در ۵۰ صفحه آخر کتاب غافلگیر شدم کتاب هیجان انگیزی بود و ۳۵۰ صفحه رو در یک روز خواندم فقط از ماریانا که خود درمانگر بود بعید بود چنان بازی بخورد و تمام زندگیش دروغ و فریب باشد در کل کتاب نثر روانی داشت مشابهت زیادی یا کتاب بیمار خاموش داشت مثل استفاده از الهه‌ها وداستان‌های یونانی و غافلگیر کنندگی در آخر داستان و در نهایت هر دو داستان محوریت درمانگرها بود ماریانا و تیو
فرزانه امیدی
۱۴۰۱/۰۸/۰۳
کتاب خوبی هست، واقعا لذت بردم، من اساطیر یونانی را دوست ندارم ولی در این کتاب به نوعی برام جذاب بود.. ژانر کتاب معمایی هست.. بازی نویسنده با خط سیر داستان باعث شد در اواسط و انتهای کتاب کاملا ذهنم درگیر باشه و فکر کنم متوجه معما شدم ولی طبیعتا اشتباه حدس زده بودم. البته به نظرم نویسنده هم معما را خیلی جالب پاسخ نداده بود و پاسخ خودم مهیج تر بود😂 به دور از شوخی نقاط قوت اثر: نثر زیبا و روان، معمای جذاب، آشنایی و لذت از مبحث اساطیر یونانی، پیچیدگی جذاب..... نقاط ضعفش: پایان بندی کتاب مناسب نیست و همین خیلی بدجا تموم شد و در حدی که من فکر کردم کتاب کامل دانلود نشده ولی این دو نقص اصلا از لذت و زیبایی اثر کم نمیکنه، و به نظرم حتما مطالعه کنید
نرگس سیف
۱۴۰۱/۰۷/۲۱
کتاب دوشیزگان فوق العاده مهیج و بسیار با مضمون کار آگاه بودن شخصیت اصلی داستان حرکت میکرد و در پستی و بلندی‌های ماجراهای زندگی‌اش با تلنگر‌های بسیاری روبرو میشویم.
بنظر من عاشقی کردن در این کتاب برای شخصیت اصلی سخت بود، چرا که او از بیماران خود دوری میکرد و از نزدیکان و دوستانش بعد از مرگ همسرش همه را به چشمام بدی میدید.
اما جایی که داستان به آخر خود می‌رسد، شخصیت اصلی متوجه میشود که عزیزترین کَس خود همان جلاد بی اعتمادی است که هر روز سرنخ‌هایی جدید از اون پیدا میکرد و این باعث شد به این نتیجه برسد که باید نسبت به تمام اطرافیانش به یک اندازه توجه و اعتماد داشته باشد.
Yasmin Gh
۱۴۰۱/۱۲/۰۶
مثل کتاب قبلیه الکس مایکلیدس این کتاب هم روانشناسی هیجانی بود ولی من خیلی داستان رو دوست نداشتم‌. کل کتاب شما رو اماده میکنه که بپذیرین چه کسی پشت همه قضایاست (هرچند حدس میزدم کسی دیگه باشه و به یکی دیگه شک کردم) و تقریبا سه چهارم کتاب به همین منوال میگذره و اشکار شدن حقیقت در یک چهارم باقی مانده به طرز سریعی‌ای اتفاق میوفته و راستشو بگم پایان ضعیفی داشت و کاملا بی معنی بود.
هرچند که باید بگم در طول خوانش کتاب هیچ وقت این حسو نداشتم که کتابو بذارم زمین یا حوصلمو سر برده باشه اما اونطوری هم که کتاب قبلی نویسنده جذاب بود این کتاب گیرایی نداشت
❤M❤
۱۴۰۱/۰۶/۱۰
کتاب در حد خوبی بود ولی دوتا نقص بزرگ داشت اول اینکه عین رمانهای یکی پس از دیگری یا دختر قبلی یه نوشته از زمان حال بود ویک نوشته هم از زندگانی کودکی قاتل، که متاسفانه این برداشت ودارم که رمانهای جنایی در کتابخانه‌های مجازی همه عین هم هستند واقعا دیگه خسته کننده شدن وعیب دومش هم اینه که نویسنده اخررمانشو نتوست سازماندهی کنه پلیس که استاد فوسکارو مبرا از هر جرمی میدونست بر چه سندی خبر انگ رابطه با داشجوهاشو اونم درست پس از نجات ماریانابهش دادواخر داستانم مثل فیلمهای ماهواره‌ای تموم شد قتل بخاطر خیانت وهرزگی
Mahla Lotfinejad
۱۴۰۱/۰۵/۱۴
مثل همه‌ی کتاب‌هایی که ژانر معمایی دارن پایانی غیر منتظره داشت اما به نظرم داستان هیجان کافی نداشت🤷🏿‌♀️
از اول کتاب تا 20 صفحه اخرش یه جورایی کسل کننده بود...
البته رمان حجم مناسبی داشت من در عرض یک روز تمومش کردم اما احساس میکردم اونقدر راز آلود نیست که با خوندن یک صفحه انتظار رسیدن به بخش جدیدش برسم...
اما محض سرگرمی و البته به عنوان کتابی که در طرح اخر هفته کتابراه به صورت رایگان در اختیارمون قرار گرفت، میشه گفت کتاب خوبیه. اگر قصد مطالعه کتابی معمایی دارید این کتاب نمیتونه انتخاب اول باشه اما شاید خوشتون بیاد...
خانم کتابخوار
۱۴۰۱/۰۹/۱۳
کتاب بیمار خاموش رو لاجرعه سر کشیدم و دیدن اسم بیمار خاموش وسوسه م کرد این کتاب رو بخونم.
غافلگیری‌ای که در بیمار خاموش بود مجابم کرده بود هر لحظه منتظرِ هر اتفاقی، در دوشیزگان باشم! اما باز غافلگیر شدم. عناصر مشترک در هر دو داستان، عشق و قتل بود و اینکه در هر دو داستان یکی از شخصیت‌های اصلی روان درمانگر بود جزییات بیشتر داستان رو لو می‌ده به همین مقدار اکتفا می‌کنم.
دیگه اینکه بیمار خاموش برام خیلی جذابتر بود شاید به این خاطر که دفعه‌ی اولم بود از این نویسنده کتابی می‌خوندم و با قلم و سبکش نا آشنا بودم.
بهاره محمدی اسفه
۱۴۰۱/۰۸/۰۶
داستانی توامان از جنایت و عشق و تراژدی و اسطوره.
از خیلی جهات یاد آور کتاب دیگر نویسنده یعنی بیمار خاموش بود. از این نظر که شخصیت اصلی روان درمانگر بود و به زندگی او پرداخته میشد و همچنین غافلگیری انتهای داستان و...
در ابتدا گمان میکنید با یک داستان تکراری و حتی کودکانه سرو کار دارید ولی چرخش ناگهانی داستان در فصل‌های انتهایی جذابیت و ضرب آهنگ خوبی دارد.
البته یک ضعف بزرگ وجود دارد و این است که در طول داستان برای غافلگیری انتهایی هیچگونه کد گذاری نشده و گویی پایان خلق الساعه می‌باشد.
با تشکر از کتابراه
M R
۱۴۰۱/۰۷/۰۹
داستان قشنگی بود اما پایان کامل و مورد انتظاری نداشت. گرچه تلفیق روان درمانی و ربط جالبش به اسطوره‌های یونان و والبته پایان بسیار غافل گیر کننده ش همه باعث جذابیت داستان هستن ولی همینها باعث میشه توقع بیشتری نسبت به آخر داستان داشته باشید اما خیلی خلاصه و کوتاه نویسنده داستان رو تموم کرده بدون اینکه قهرمان براساس اتفاقات به نتیجه گیری و شناخت بهتری از خودش یا حتی بقیه افراد مهم زندگیش برسه، کتاب فوق العاده‌ای میشد اگر پایان بی نتیجه و بلاتکلیف و سرهم بندی شده نداشت.
Samia A
۱۴۰۱/۰۹/۱۳
یه کتاب معمایی و جنایی نسبتا عالی... توصیف مناسب شخصیت‌ها با یه پایان فوق العاده
البته بخش اول کتاب کمی خسته کننده ست اما بخش دوم خواندنی و بخش سوم نفس گیره
"بهتره" که کمی از معنا و مفهوم نمادهایی که استفاده شده اطلاعات داشته باشین تا بیشتر شخصیت‌ها رو بشناسین و بهتر بتونین حدس بزنین اما "لازم" نیست...
من کتاب "بیمار خاموش" رو هنوز نخوندم و نمی‌تونم با اون اثر نویسنده مقایسه‌اش کنم اما به کسانی که به این ژانر از کتاب علاقه مندن توصیه ش می‌کنم.
مهسا شکرنژاد
۱۴۰۱/۰۶/۰۲
من قبلا کتابهایی جنایی و معمایی نمیخوندم شاید این دومی و یا سومی باشه، داستان از اواسط یه جورایی آدمو جذب میکرد و فقط جاهایی که درباره اساتید یونانی نوشته بود کمتر جذاب بود با اون اسامی سخت و داستانهایی که هیچ اطلاعاتی ازش نداشتم ولی کاملا به داستان مرتبط بود و اینو آخر داستان متوجه شدم، در کل کتاب رو دوست داشتم ولی اول خیلی با رغبت نخوندمش. ولی کتاب نه خیلی عالی ولی خوب و قوی بود. مرسی از کتابراه که این کتاب رو تو آخر هفته رایگان کرد و من تونستم استفاده کنم.
Elham Masomi
۱۴۰۲/۰۱/۱۲
ترکیبی از روانشناسی فروید و یونگ و افسانه‌ی یونان، معما و جنایت. ذهن تا به آخر داستان بیداره.. این مزیت داستانهای الکسه.. پیشنهادم اینه اگه به روانشناسی علاقه ندارید هم این داستان رو بخونید اما مطمینا لذتی که می‌برید بسیار کمتر از کسی ست که با روانشناسی فروید و یونگ اشناست. یک سوال از دوستان؟؟ داستان اون پسربچه که مادر رهاش میکنه و اون رو با پدر خشمگین و دیوانه‌اش تنها میزاره چه شد اصلن این پسربچه کدام شخصیت داستان بود؟؟
ehsanmosleh
۱۴۰۱/۱۱/۰۷
طبیعت کتاب‌های جنایی غیر قابل پیش بینی بودنشه. با این که دست داشتن زویی در قتل هارو از اواسط داستان پیش بینی کردم اما نقش سباستین در قتل‌ها رو به هیچ عنوان نمیشد حدس زد.
نکته خوبی که در کتاب وجود داشت این بود که بخش حوصله سر بر خاصی (به جز نقش هنری) در کتاب وجود نداشت و کل داستان روند مناسبی رو طی میکرد و در بخش پایانی به اوج رسید.
به عنوان کسی که نویسنده حرفه‌ای کتاب‌های جنایی معمایی نیستم به نظرم کتاب خوبی بود.
مرسی از کتابراه ❤
نازنین شریفی
۱۴۰۱/۰۷/۱۱
کتاب راز آلود معمایی وغیر قابل پیش بینی بود
البته نکات مبهم و بدون جوابی هم داشت که برای کل داستان نقطه منفی به حساب میاد مثل چگونه دکتر روانشناس بدون تحقیق از گذشته و خانواده همسرش تن به ازدواج داده و آیا هیچ رفتاری از همسرش که گویای روان پریش بودن و جنون وی
بوده ندیده است؟؟
وچگونه متوجه رابطه بیمار گونه و خارج ازعرف همسرش با دختر خوانده‌اش نشده معولا شامه خانومها در این موارد بسیار تیز است
در کل خوب بود ترجمه روانی داشت
Asma
۱۴۰۱/۰۵/۱۷
واقعا خیلی کتاب باحال و خوبی هست در مورد کتاب چیزی نمیگم که لو نره اما کتاب واقعا خوب و خیلی کم نقص هست اصلا در خوندنش شک نکنید. همون طور که دارید میخونید کلمات شما رو به جلو حرکت میده و به طور محسور کننده‌ای شما رو غرق در جملات میکنه و همراه با کتاب در کوچه و خیابان‌ها و در قطار همسفر نقش اصلی داستان هستید و اصلا متوجه نمیشید که چه موقع این کتاب تموم شد و البته این دوشیزگان جلد1 هست و اون دوشیزگان که سفید تر هست جلد2
نرمین صوفی
۱۴۰۱/۰۵/۱۷
کتاب قصه‌ی خوبی داشت اصلا قابل پیش بینی نبودو‌ی جورایی شوکه شدم اما‌ی چیزای گنگ مبهم موندبنظرم پایان ناقصی داشت اگه سباستین میخواست ازپول ماریانااستفاده کنه چرا بدهی بالااورده بود؟ چرا اصلا تو هوای طوفانی به دریا زد که غرق بشه؟ تکلیف ادوارد چیشد؟ موریس چرا سرنارو به قبرستون برد؟ اینا بنظرم تکلیفشون مشخص نبود محتوای به این خوبی حیف شد که اینهمه نقص داشت میتونست خیلی بهترازاینا باشه اما خوندنش رو توصیه میکنم ممنون ازکتابراه
مهناز کیان مهر
۱۴۰۲/۰۲/۰۱
من اول بیمارخاموش رو خوندم بعداً دوشیزگان رو، در. به نظرم دوشیزگان پیچیده تر بود تا بیمارخاموش.
داستان که مهیج و عالیه و شما تا آخر حتما پیش می‌رین‌. از این هوشمندی نویسنده هم خیلی خوشم اومد، با مرتبط کردن داستان هاش به افسانه‌های یونانی، اونها رو میخواد به خواننده بشناسونه. چون خودش رگ یونانی داره. ‌ هم اینکه با اینکه داستان خودش کامله، یه مواردی از داستان دیگه‌اش رو میگه و علاقمند میشی اون داستان رو هم بری بخونی
nasrin Samadi
۱۴۰۱/۰۶/۲۰
ویسکی شراب نوشیدنی،،،، همش در حال خوردن همینان، اکثرا روانپریشن،،، چون معنویت تو زندگیشون خیلی کم رنگه،، شراب سیگار قرص خواب برای فرار از مشکلات تو این کتاب زیاد می‌بینیم،، این دو تکه شدن کتاب که اونی که در گذشته دارع حرف می‌زنه سباستینه من فکر کردم هنریه یا فوسکا،، آخرش خیلی مزخرف بود با کشف یک نامه به صورت اتفاقی،، وجالبه شخصیت اصلی کلا تو خواب بوده هیچ حس زنانه‌ای بهش هشدار نداده البته خارجیا همه چی واسشون عادیه
محبوبه علمداری
۱۴۰۱/۰۹/۱۹
به نظرم کتاب خوبی بود، دوستش داشتم، البته ایراداتی هم داشت، مثلا یک جای داستان استاد فوسکا گفت خودش زیر متن‌های کتاب رو خط کشیده، ولی پایان داستان زویی گفت که اون کشیده.... ولی با این حال دوستش داشتم، و با خوندن این کتاب ب این پی بردم که به داستان‌ها و الهه‌های یونان علاقمندم و برام موضوعات جذابی هستن، اگر کسی کتابی راجبشون میشناسه لطفا معرفی کنیه، ممنون. تشکر از نویسنده، مترجم و کتابراه
Nazanin zahra
۱۴۰۱/۰۵/۲۳
در کل کتاب خوبی بود، ترجمه داستان بعضی جاها روان و شفاف نبود و فهم مطلب رو مشکل می‌کرد. پایان داستان بر خلاف شخصیت پردازیهای ارائه شده، غیر منطقی بود. در صورتی می‌شه گفت یه کتاب پایان‌غافلگیر کننده‌ای داره که پایانش با تمام جزئیات داستان و شخصیت پردازیها جور در بیاد، نه به قیمت فریب خواننده. مسائل روانشناختی داستان بسیار جالب و تلفیقش با اساطیر یونانی دلچسب بود. به نظر من ارزش خوندن رو داره
گلنوش صامت
۱۴۰۱/۰۹/۲۸
سلام، کتاب داستانی پر کشش و نسبتا قابل قبول دارد. اگر از دوستداران کتاب‌های معمایی و جنایی هستید کتاب «همسر دوستداشتنی من» را پیشنهاد میدهم آن کتاب نیز تقریبا با دوشیزگان در یک سطح از جذابیت و گیرایی است البته با ذکر اینکه ریتم داستان دوشیزگان در میانه و پایان سرعت میگیرد ولی کتاب دیگر، نوشته سامانتا داونینگ، ابتدای بسیار شگفت انگیز و انتهای نه چندان قوی دارد.
Sepid Mmm
۱۴۰۱/۰۶/۱۵
کتاب خوبی بود برای کسایی که طرفدار ژانر معمایی هستند ولی زیاد هم ماجراجویانه برای من نبود البته در قیاس با کتاب‌هایی که قبلا خوانده‌ام آغاز مناسبی نداشت و شیوه بیان نویسنده حوصله‌ام را سر می‌برد ولی در اواسط که داستان به شور خود رسید و اما‌پایان غم انگیزی که داشت خیلی از افسانه‌ها استفاده شده بود ولی فکر‌کنم برای کسانی که با این افسانه‌ها آشنا نیستند زیاد جذاب نباشد
Nemesis
۱۴۰۱/۰۵/۱۲
طرح اخر هفته کتابراه خیلی جذابه کتابرو همین الان شروع کردم و جذب کنندس. ممنون بابت طرح اخر هفته خیلی بهم انگیزه میده
بهار بهاران
۱۴۰۱/۰۷/۰۸
داستان جذابی بود اما ابهامات زیادی داشت و خیلی قسمتها برام هنوز نامفهوم و گیج کننده است. دکتر فوسکا و موریس؟ داستانهایی که مشخص نبود نویسنده‌اش فرد هست یا شخص دیگه؟ در آخر میشه گفت حرفهای سباستین بوده و مشخص نبودن آخر داستان همه اینها از نظر من از نواقص وعیبهای داستان هستند. از آخر داستان خوشم نیومد. به غیر از این موارد درکل داستان پرکششی بود و جذاب بود.
مهدی عزتی
۱۴۰۱/۰۵/۲۰
داستان با لحن جالبی روایت میشد و خیلی خوب به هم ارتباط میداد واقعا غیرقابل انتظار بود پایانش نویسنده خیلی خوب توانسته بود دقت را از مضنون اصلی دورکند نقش فرد خیلی خوب بود ودر نظر من فوسکا هرچند رابطه داشت ولی از سایر جهات شخصیت محبوبم بود مغز سباستین خیلی عالی بود چنین نقشه‌ای ساختن واقعا نبوغ میخواد ازبهترین زمان‌های جدایی بود که خوانده ام
شیلا چراغی
۱۴۰۱/۰۵/۲۸
چون قبلا کتاب بیمار خاموش رو از این نویسنده خونده بودم با کتاب‌های این نویسنده آشنایی داشتم و تقریبا حدس میزدم آخرش چجوری تموم میشه، از هر دوتا کتاب الکس مایکلیدیس خوشم اومد چون در کنار معمایی و جنایی بودن داستان، روان شناختی هم هست. مخصوصا اینکه در مورد کودکی شخصیت‌ها هم نوشته و من خیلی درگیر کودکیشون میشم و روم تاثیر میزاره.
Sara
۱۴۰۱/۰۵/۱۲
کتابراه عزیز، خیلی ممنون که آخر هفته‌ها رو برای ما جذاب می‌کنی، این کتاب یکی از بهترین کتاب هاست. سپاس ویژه
نسیم افتخار
۱۴۰۲/۰۱/۱۷
بدون اسپویل
کتاب داستان گیرا و پرکششی داشت به طوری که همه ش می‌خواستی بدونی آخر داستان به کجا ختم میشه. به هیچ عنوان نمیشد پایان کتاب رو حدس زد یا اینکه قاتل اصلی کی هست. نویسنده فضای داستان و حالات روحی شخصیتها رو به خوبی بیان کرده بود.
پیشنهاد می‌کنم حتما بخونین
ممنون از کتابراه عزیز🌹🌹
Z M
۱۴۰۱/۰۶/۱۹
پایانش حیرت انگیز بود و میخکوب کننده.
شعبده بازی به عالی‌ترین شیوه ممکن و بدون کوچکترین اشتباهی پیش رفت، در حالیکه فوسکا متهم شده بود، قاتل که روحش در بدن زویی تجلی یافته بود، در سایه‌ قربانیان خود را فرا می‌خواند، آن‌ها را به فجیع‌ترین حالت می‌کشت، از هم متلاشی میکرد و ردی از خود به جا نمی‌گذاشت.
Mahshad
۱۴۰۱/۰۶/۰۳
بسم رب الشهدا و صدیقین
من یک ترجمه دیگه کتاب رو خوندم!
اما این کتاب رو چون رایگان کرده بود گفتم که‌ی تیکه هاییش رو مقایسه کنم.
یک قسمت اخر رو که خیلی مهم بود مقایسه کردم.
حسم این بود
از لحاظ ترجمه یکم خشک تره نسبت به ترجمه دیگه.
من چون ترجمه قبلی رو خونده بودم چنین حسی داشتم.
Khodamokhodam Kh
۱۴۰۲/۰۶/۲۱
این کتاب هم مثل بیمار خاموش عالی بود. یک رمان جنایی با یک پایان شوکه کننده. اصلا نمیشه حدس زد اخرش کی قاتل دوشیزگانه این کتاب و بیمار خاموش از بهترین کتاب‌ها در ژانر جنایی بوده که تا به حال خوندم. البته بیمار خاموش یکم بهتر نوشته شده بود. عالیه حتما یه بار بخونیدش
صدیقه محمدی
۱۴۰۲/۰۵/۱۰
داستان رو با یه ترجمه دیگه تو یه پلتفرم دیگه خوندم، اونجا ترجمه خیلی روان و خوب بود، اینجا ترجمه ضعیف و رسمی بود
در مجموع داستان، بد نبود هرچند انتظارم رو برآورده نکرد با توجه به تعریف هابی که ازش شده بود و پایانش و گره گشایی داستان رو خوشم نیومد
Roya vahedi
۱۴۰۱/۱۲/۲۷
کتاب جالبی بود با اینکه از وسط داستان قاتل رو حدس زدم اما سباستین رو نه ولی خوندنش رو به همه پیشنهاد نمیکنم
افرادی که با اسطوره‌های یونانی آشنا هستن بهتره بخونن
هرچند من نفهمیدم چرا پرسفون رو الهه انتقامجو معرفی کرد؟ شاید در جهان مردگان؟
ناهید
۱۴۰۱/۰۸/۱۹
این کتاب یه رمان جنایی، تاریخی، روان شناسانه است که واقعا لذتبخشه
توش یه عالمه از اساطیر یونانی سخن گفته شده
فقط یه کمی و یه جاهایی ترجمه ضعیفه فقط کمی و یه جاهایی.... 😊
ولی به متن و کلیت کتاب آسیب نزده
حتما بیمار خاموش رو هم میخونم اینو که خیلی دوست داشتم
هومن علایی الموتی
۱۴۰۱/۰۸/۰۲
اصل غافلگیری و تعلیق خوب رعایت شده بود، ولی منطق داستانی بدجوری میلنگه، و علت غافلگیری داستان بیشتر به خاطر همین ضعف منطقش هست، ولی به عنوان یه رمان سرگرم کننده با درون مایه‌های روانشناختی فردی خوب بود، جاهایی از داستان واقعا کنار گذاشتنش سخت میشد.....
azadeh shenavari
۱۴۰۱/۰۶/۰۶
کتاب جالبی بود. ولی سن و سال رو درست در نیاورده بود. اینکه سباستین با ماریانا ازدواج کرده به خاطر زویی که اون موقع فقط 6 سال و حتی کمتر سن داشته. باید این ماجرا رو جور دیگری نشون میداد یا اینکه زمان نوجوانی زویی، سباستین رابطه رو شروع میکنه با اون
کوثر نوری
۱۴۰۱/۰۶/۰۳
خیلی خوب بود اصلا انتظار همچین پایانی رو نداشتم واقعا شکه کننده بود داستانش هم خوب وقتی میخوندم منو به چالش میکشید همش میخواستم بدنم قاتل کیه اما واقعا برام پایان غیرقابل پیش بینی داشت.
مطمئنم دوستانی که ژانر جنایی دوست دارن از این رمان لذت میبرن.
نوح نظری نژاد تختی
۱۴۰۱/۰۵/۲۷
داستان زیبا، جذاب وآموزنده با اجرای خیلی خوبی بود. پیام اخلاقی خوبی دارو زود واز روی ظاهر قضاوت نکنیم بد بین نباشیم اما بسادگی اعتماد نکنیم، مراقب نفوذ داشتن نسبت فامیلی در تصمیم گیری خود باشیم، بعبارتی برای بدترین آماده و به بهترین‌ها امیدوار باشیم.
الهام معینی پناه
۱۴۰۲/۰۱/۰۳
بسیار مهیج و پر فراز و نشیب و خواندنی اصلا قادر به توصیف و ارئه نظر نیستم واقعا غیر قابل پیش بینی هست
و البته خیلی خیلی خوشحال هستم که بالاخره یک جایی اطلاعاتم راجع به یونان باستان به دردم خورد😉
توی کتاب پر هست از اساطیر یونان
حمیرا کریمی راده
۱۴۰۱/۱۲/۰۵
این کتاب به شدت جذاب بود و هر چی که به جلو میرفتم برام جذاب تر میشد اتفاقایی که در طول داستان میافتاد کاملا غیر منتظره بود و منو به حیرت و فکر کردن وامیداشت این کتاب یکی از بهترین‌های جنایی بود که تابحال خوندم من پیشنهاد میدم حتما بخونید.
نادیا سلیمیان
۱۴۰۱/۰۸/۲۶
من این کتابو با عنوان باکره‌ها ازنشر آموت خوندم. درکل جالبه. اما به پایان داستان کم پرداخته شده بود. یعنی کتاب رو با یه هدف دیگه دنبال میکنی اخرش یه چیز میشه گفت بی معنی ازش میپره بیرون. اما در کل خوب بود. یکمی مایه‌های روان شناختی داشت.
Mahsa A
۱۴۰۱/۰۷/۲۵
اولین رمانی بود که در این ژانر مطالعه می‌کردم
و لذت بردم
توصیف شخصیت‌های داستان حتی نقش‌های منفی از نظر من خیلی زیبا بود نویسنده در توصیف شخصیت‌ها عالی عمل کرده بود
ولی اوایل داستان روند کند بود و آخر داستان خیلی سریع پیش رفت
معصومه نادری
۱۴۰۱/۰۶/۰۸
رومان جذاب، رازآلود و هیجانی بود و تا آخر داستان نمیتونی حدس بزنی قاتل واقعی چه کسی هست، افراد روان پریش را خوب توصیف کرده و در کل داستان خیلی پر کشش و جذاب بود. خواندش رو به کسانی که از این نوع رومان‌ها دوست دارند توصیه می‌کنم
1 2 3 4 >>