نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی رستاخیز - لئو تولستوی
4.5
1374 رای
مرتبسازی: پیشفرض
این رمان نیست. شرح تاریخ، اقتصاد، فرهنگ، روابط اجتماعی، اختلاف طبقاتی شدید و زندگی دو قطبی، بی تفاوتی جامعه و قشر حقوق بگیر رده بالا و پایین دست به شدت مدعی و ظاهرا مسئول ولی بدون احساس مسئولیت در سیستم اداری، مشکل در سیستم قضایی، رفاه فاحش و زندگی اشرافی اربابان و مالکان و زمین داران و زمین خواران و در قطب مخالف بدبختی مطلق قشر کارگر و کشاورز و عدم برخورداری از حداقل مزایای انسانی، به چالش کشیدن انسانیت و شان والای انسان در جامعه، از نگاه فردی فئودال که دچار انقلابی در درون شده، قدم نهادن در دنیای انسانهایی با اوج فلاکت و بدبختی و شرح دلایل گمراهی و به بیراهه رفتن انسانها و... در نظر محققی جامعه شناس، آشنا به مسائل دینی و حقوق قضایی، فیلسوف و روان شناس با قلمی توانمند بنام تولستوی است. آنچنان در شرح وقایع اجتماعی و مسائل انسانی دقیق و نکته بین است که خواننده و شنونده را به عمق جریان فکری خود میبرد. آری این است که آثار این بزرگواران همواره زینت بخش محافل ادبی و کلاسهای دانشگاهی و بحثهای تخصصی و مجالس علمی و کتابخانههای بزرگ و منازل افراد فرهیخته است. (هدیه کتابراه به همراه ترجمه و خوانش استادانه و بی بدیل کتاب بسی جای قدردانی و تشکر دارد). به دوستان توصیه میکنم این اثر فوق العاده را از دست ندهند.
این اولین کتابی که از تولستوی دارم میخوانم. داستان سادهای داره از آن دسته داستانهای پیچیده نیست. در اوایل داستان یک رومان عاشقانه به نظر میرسید اما هر چه جلو تر رفت این روند عوض شد و رنگ اعتراضی به خود گرفت و از مشکلاتی که مردم کشور روسیه از آن رنج میبردند صحبت شد که نشان میدهد که تولستوی در آن زمان فرد روشن فکری بوده. جزئیات بسیار ریز و کوچک و فضا سازیها و بیان نحوه بیان و حرف زدن کاراکترها واقعا برایم جذاب بود ولی گاه کمی در بعضی از قسمتها شاهد پرگوییهایی بودم که کمی از حوصله خارج بود به این شکل که داستان در جایی توقف میکرد و در آن دست و پا میزد مثل ماشینی که تویه گل گیر کرده باشد. در مورد گوینده هم باید گفت صدای دلنشین و مهارتهای بیان واقعا فوق العاده است ایشان تا جایی میتوانستند صدای خود را به کاراکترها نزدیک میکردند و این تلاش ایشان نتیجه بخش بوده و مانع از این شده داستان ریتمی یکنواخت و حوصله سر بر داشته باشه
با این کار انواعی را برای گوش مخاطب ایجاد کرده.
با این کار انواعی را برای گوش مخاطب ایجاد کرده.
درود و سپاس از کتابراه🌷
✔کتب تولستوی که از برترینهای ادبیات جهان هستندجای هیچ بحث و جدلی ندارند
✔از جمله این اثر. فردی از طبقه اشراف روسیه، با تلنگری سهمگین مواجه میشود، برای رای دادن درباره دختری به صندلی ژوری مینشیند که خود مسبب گرفتاری او بوده است
✔طی روند دادگاه، اندک اندک وجدان خفته جوان بیدار میشود و در صدد جبران برمی آید
✔تولستوی پی رنگ داستان را چنان زیرکانه میچیند که همزمان با کمک اشراف زاده به دختر مورد علاقهاش، خواننده در میابد که خود جوان نیز گام به گام در مواجهه با افراد ذی نفوذ دولتی به آگاهی اجتماعی میرسد که تاکنون زیر پوست اشرافیت از دید او پنهان مانده بود
✔از طرفی با شرایط پیش آمده برای دختر از طرف جوان، او نیز به تکامل انسانی و ذات خوب خود نزدیکتر میشود
✔در کشاکش داستان پرده از رازهای بسیاری برداشته میشود که اگر جوان در پی دختر نبود هرگز از آنها آگاه نمیشد و این رازها در بیشتر جوامع فارق از دست اندازی تاریخ همیشه وجود داشته است
✔پایان بندی داستان کمی غیر منتظره بنظر میآید ولی نویسنده به مقصود خود رسیده است
✔و اما اصل مطلب.. قصد داشتم پیام تولستوی را در این بخش قرار دهم که متاسفانه سهمیه نوشتار من رو به اتمام است تنها یک نکته: ✔گل کتاب پارت (۱۱۹) آن است که بیش از چند بار بشنوید
✔شنیدن این کتاب را اکیدا توصیه میکنم بویژه پارت ۱۱۹
✔جان کلام.... از مترجم مجرب، بر خواننده محترم و توانا و کلیه دست اندرکاران تولید این محتوی سپاس فراوان دارم. کاش عاشقان کتابی که در گذشته میزیستند از لذت امروز ما نصیبی داشتند. من لحظههای با کتابراه بودن را دوست دارم
🍃🌟🌟🌟🌟🌟💜💜💜💜💜🍃
✔کتب تولستوی که از برترینهای ادبیات جهان هستندجای هیچ بحث و جدلی ندارند
✔از جمله این اثر. فردی از طبقه اشراف روسیه، با تلنگری سهمگین مواجه میشود، برای رای دادن درباره دختری به صندلی ژوری مینشیند که خود مسبب گرفتاری او بوده است
✔طی روند دادگاه، اندک اندک وجدان خفته جوان بیدار میشود و در صدد جبران برمی آید
✔تولستوی پی رنگ داستان را چنان زیرکانه میچیند که همزمان با کمک اشراف زاده به دختر مورد علاقهاش، خواننده در میابد که خود جوان نیز گام به گام در مواجهه با افراد ذی نفوذ دولتی به آگاهی اجتماعی میرسد که تاکنون زیر پوست اشرافیت از دید او پنهان مانده بود
✔از طرفی با شرایط پیش آمده برای دختر از طرف جوان، او نیز به تکامل انسانی و ذات خوب خود نزدیکتر میشود
✔در کشاکش داستان پرده از رازهای بسیاری برداشته میشود که اگر جوان در پی دختر نبود هرگز از آنها آگاه نمیشد و این رازها در بیشتر جوامع فارق از دست اندازی تاریخ همیشه وجود داشته است
✔پایان بندی داستان کمی غیر منتظره بنظر میآید ولی نویسنده به مقصود خود رسیده است
✔و اما اصل مطلب.. قصد داشتم پیام تولستوی را در این بخش قرار دهم که متاسفانه سهمیه نوشتار من رو به اتمام است تنها یک نکته: ✔گل کتاب پارت (۱۱۹) آن است که بیش از چند بار بشنوید
✔شنیدن این کتاب را اکیدا توصیه میکنم بویژه پارت ۱۱۹
✔جان کلام.... از مترجم مجرب، بر خواننده محترم و توانا و کلیه دست اندرکاران تولید این محتوی سپاس فراوان دارم. کاش عاشقان کتابی که در گذشته میزیستند از لذت امروز ما نصیبی داشتند. من لحظههای با کتابراه بودن را دوست دارم
🍃🌟🌟🌟🌟🌟💜💜💜💜💜🍃
وای که من عاشق تولستوی و جهان بینیاش هستم. رستاخیز حاصل زندگی و به عبارتی زندگینامهٔ تولستوی است. رستاخیز داستان شیرین و دلنشینی دارد و تولستوی آن را در میانسالی و دوران پختگی خود نوشته است. تولستوی در این رمان تصویری غمانگیز از طبقات فقیر جامعه ارائه میدهد و بر ظلم و ستمی که اشراف بر این طبقه روا میدارند، تاکید میکند. آثار تولستوی را جاده صاف کن انقلاب ۱۹۰۵ روسیه دانستند. رستاخیز سومین رمان بزرگ تولستوی است. رستاخیز حاصل تحول درونی نویسنده و تلاش برای بازشناساندن آنچه در پیرامون او در حاکمیت تزارها در روسیه وجود داشته میباشد. نویسنده در این رمان تلاش میکند که جزییترین مسائل پیرامونی را از قلم نیندازد برای همین شخصا برای تکمیل دانستههای خود از زندانها بازدید میکند و از فضای آن مینویسد و با زندانیان به گپ و گفت میپردازد. یکی از بهترین کتابهایی که به عمرم خوندم. البته اگه علاقه مند به معنویت و عرفان هستید باید سمت تولستوی برید وگرنه براتون کاملا کسل کننده میشه. راوی هم عالی خوندن. ممنون از کتابراه
وقتی رستاخیز رو (البته با این صدای دلنشین و لحن خوشایند و موسیقی بنظرم متناسب) گوش میدادم چون در پیشگفتار اومده بود ک رستاخیز در برابر جنگ و صلح درخشش کمتری داره و جنگ و صلح رو تابحال نخوندم ذهنیتم ب این بود ک یک اثر درجه دو گوش میدم!!
حالا که رستاخیز به پایان رسید از خودم میپرسم پس جنگ و صلح چی میتونه باشه و سخت مشتاق خوندنش هستم.
گاهی ادم از یک کتاب لذت میبره چون اون چیزی که با تموم وجود درک کرده و خودش توان توصیحشو نداره نویسندهای با فصاحت و با جزئیات چنان زیبا نقل میکنه که هر سطر تحسینتو بر میانگیزه.. و رستاخیز برای من چنین بود.. رستاخیز با این طیف متفاوت از شخصیتهایی ک در داستان به اونها اشاره میکنه ثابت کرد که نویسنده درک عمیقی از انواع طرز تفکر و انواع مختلف شخصیتها داره که با خوندن کتاب دلایل موجه بودن هر شخص از نظر خودشو میتونی متوجه بشی و با هر نوع شخصیت احساس همدردی و درک متقابل کنی... و این کار نویسنده یعنی بذر عشق پاشیدن در جهان هستی
درود بر نویسنده، مترجم، گوینده و کتابراهیها...
💜💙💚💛🧡
حالا که رستاخیز به پایان رسید از خودم میپرسم پس جنگ و صلح چی میتونه باشه و سخت مشتاق خوندنش هستم.
گاهی ادم از یک کتاب لذت میبره چون اون چیزی که با تموم وجود درک کرده و خودش توان توصیحشو نداره نویسندهای با فصاحت و با جزئیات چنان زیبا نقل میکنه که هر سطر تحسینتو بر میانگیزه.. و رستاخیز برای من چنین بود.. رستاخیز با این طیف متفاوت از شخصیتهایی ک در داستان به اونها اشاره میکنه ثابت کرد که نویسنده درک عمیقی از انواع طرز تفکر و انواع مختلف شخصیتها داره که با خوندن کتاب دلایل موجه بودن هر شخص از نظر خودشو میتونی متوجه بشی و با هر نوع شخصیت احساس همدردی و درک متقابل کنی... و این کار نویسنده یعنی بذر عشق پاشیدن در جهان هستی
درود بر نویسنده، مترجم، گوینده و کتابراهیها...
💜💙💚💛🧡
قبلا آنا کارنینا را از تولستوی خوانده بودم ولی هر چه تلاش کردم نتوانستم با جنگ و صلح ارتباط برقرار کنم. ولی رستاخیز رمان بسیار گیرا و پرکششی است که تا آخر خواننده را به دنبال خود میکشاند. جالب است که در هنگام گوش سپردن به قصه مدام به این فکر میکردم که گویی قصه دیمیتری و کاتیوشا تنها بهانهای است برای نقل شرایط روسیه تزاری در زمان نویسنده رمان. و جالب تر آنکه به خوبی میتوان ریشههای تفکراتی را که به انقلاب روسیه منتهی شد را در جای جای داستان مشاهده کرد. میل به تغیر و بهتر شدن و بهبود شرایط طبقات فرودست جامعه و کینه و نفرت از طبقه فرادست و نفی مالکیت خصوصی جز محرکهای اصلی انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ بود که البته متاسفانه به بیراهه رفت و دیدیم که چه برسر مردم اتحاد جماهیر شوری رفت و حتی تا سالها پس از فروپاشی شوروی، اقمار آن همچنان درگیر تبعات فاجعه آمیز مرام بلشویکی بودند. شخصیت پردازی و موقعیت پردازی بسیار درست و قابل درک و روند داستان بسیار روان بود. تمام کاراکترها حتی فرعیها شخصیت و بعد داشتند و چیزی خلق الساعه اتفاق نمیافتاد. سیر تحول شخصیتهای دیمیتری و کاتیوشا به خوبی پردازش شده و قابل درک بود. روایت بسیار بسیار عالی بود و به شیرین تر شدن داستان کمک میکرد. با سپاس از کتابراه
دیمیتری درجوانی تحت تاثیر تفکراتی خواهان این است که مزارع به کشاورزانی داده شود که درآن کارمی کنند ومحصول ان را برداشت میکنندودرهمین زمان باخدمتکار عمه هایش آشنا میشود وبه اوعلاقه مند میشود وبااو واردرابطه میشود که حاصل آن فرزندی نامشروع است اما دیمیتری وارد ارتش میشود وهمه اینهارافراموش میکند؛ اما بعد از مدتها درجریان دادگاهی که عضوهیات منصفه آن است کاتیوشا دادگاهی وبراثر یک اشتباه توسط همین هیات منصفه به تبعید با اعمال شاقه میشود ودیمیتری با تمام توان برای لغو این حکم تلاش میکند وقصد ازواج با اوراداردتا گذشته را جبران کند که متوجه میشود کاتیوشا علاقهای به این ازدواج ندارد و دیمیتری هم از این کار عقب نشینی میکند. درجریان تلاشهای دیمیتری برای لغو حکم کاتیوشا با فساد هاومشکلات عدیده نظام حاکم بر روسیه آشنا میشود واز ان متنفر میشودودراین نظام حاکم اتفاقاتی قانونی میافتد که باعث مرگ چند نفر
می شود که افرادی که باعث این اتفاق شدهاند وبه علت قانونی بودن این اتفاق نمیتوان افراد را مورد مواخذه قرارداد. درجریان انتقال محکومین به سیبری شخصی به اسم سیمونسون برخلاف دیمیتری عاشق خود کاتیوشا
می شودوکاری به گذشته اوندارد وعلاقه دوطرفه آنها باعث میشود که دیمیتری برپیشنهاد ازدواجش با کاتیوشا اصرارنکند. دیمیتری دوباره تحت تاثیر افکار قدیمیاش
قرار میگیرد وگامهای مهمی برای کمک به این طبقه که درزمینهای اوکارمی کنندبرمی دارد. درآخر روند اتفاقات داستان کند است وخیلی طولانی است وبرای من زیاد جالب نیست اما تولستوی توانمند است وکتاب را عالی به نگارش درآورده است اما در ادبیات روسیه من داستایوفسکی را بیشتر دوست دارم ونویسنده مورد علاقه من در روسیه است.
می شود که افرادی که باعث این اتفاق شدهاند وبه علت قانونی بودن این اتفاق نمیتوان افراد را مورد مواخذه قرارداد. درجریان انتقال محکومین به سیبری شخصی به اسم سیمونسون برخلاف دیمیتری عاشق خود کاتیوشا
می شودوکاری به گذشته اوندارد وعلاقه دوطرفه آنها باعث میشود که دیمیتری برپیشنهاد ازدواجش با کاتیوشا اصرارنکند. دیمیتری دوباره تحت تاثیر افکار قدیمیاش
قرار میگیرد وگامهای مهمی برای کمک به این طبقه که درزمینهای اوکارمی کنندبرمی دارد. درآخر روند اتفاقات داستان کند است وخیلی طولانی است وبرای من زیاد جالب نیست اما تولستوی توانمند است وکتاب را عالی به نگارش درآورده است اما در ادبیات روسیه من داستایوفسکی را بیشتر دوست دارم ونویسنده مورد علاقه من در روسیه است.
فکرمیکنم اثری که تولستوی نوشته هیچ نیازی به تعریف و تحسین نداشته باشه، داستان یک اشراف زاده روسی در روسیه تزاری که زندگی مرفه و بی دغدغهای داره و به دلیل طبقه بالای اجتماعیش دعوت میشه به عنوان هیئت منصفه در دادگاههای مختلف حضور داشته باشه و متهمین رو قضاوت کنه، برخورد تصادفی او با دختری که به عنوان متهم در دادگاه حضور داره و در گذشته اون رو میشناخته و به نحوی مسیر زندگیش رو تغییر داده باعث میشه تحول عظیمی در روح و ذهنش بوجود بیاد و به این نکته پی ببره که هیچ کس بی گناه و معصوم نیست وقضاوت کردن دیگران گرچه ظاهرا راحت به نظر میرسه اما در واقع کاری بی نهایت سخت و نشدنی ست. در ادامه مسیرزندگی اون به کلی تغییر میکنه و با مسائلی روبرو میشه که هیچوقت ندیده و متوجهشون نبوده. این کتاب یک رمان اجتماعی و انتقادی به وضعیت جامعه اون دوران روسیه بوده که البته درحال حاضر در بسیاری نقاط دنیا هنوز مصداق پیدا میکنه. تولستوی عقاید و باورهاش رو در قالب افکار قهرمان داستان شرح میده و از اون دفاع میکنه و در کنارش داستان رو به زیبایی پیش میبره، تفسیر و شرح دقیق و زیبای هرصحنه از داستان که تولستوی با هنرمندی به تصویر کشیده هرخوانندهای رو مبهوت میکنه. در پایان از هنر و تسلط گوینده کتاب که این شاهکار زیبا رو بسیار دلچسب و جذاب اجرا کردن تشکرمیکنم.
سلام و خسته نباشید.
کتابی بسیار عالی برای همه اقشار جامعه، از پیر و جوان، کم سواد و باسواد، فقیر و غنی و...
خواندن و یا شنیدن این کتاب را به همه توصیه میکنم، چرا که ارزشهای انسانی فراوانی در آن بیان شده.
شخصیت اول داستان، دیمیتری، فردی موقر و آرام ک آماده ترقی روحی است.
همه ما انسانها آمادگی پیشرفتهای روحی را داریم، بشرطی که در محیط و شرایط بدی قرار نگیریم.
مثل زندانیهایی که در این کتاب بتصویر کشیده شدند، که بخاطر خرد شدن شخصیت و روحشان، روزبروز در فساد بیشتری فرو میرفتند.
هرکدام از ما اگر در شرایط بغیر از شرایط کنونی مان، زندگی کرده باشیم، مطمئنا شخصیت متفاوتی از آنچه که اکنون هستیم، داشتیم،. چرا که محیط و شرایط بر انسان بسیار اثرگذار است.
و در این کتاب بسیار شیوا نشان داده شده که همانگونه که در اطراف خود نیز میبینیم، چه بسا افرادی که به بهانه شغل و شرایط شغلی، ارزش و اخلاق انسانی را زیر پا گذاشته و خود را توجیه میکنند،. حتی اگر خوب و بدور از تعصب فکر کنیم، خودمان هم اینچنین شرایطی را تجربه کرده ایم که کاری غیر اخلاقی انجام داده و سپس خودمان را توجیه میکنیم.
پایان داستان بسیار خوب بود، زیرا به حد اعلای انسانیت اشاره دارد.
درکل کتابی بسیار تأمل برانگیز بود.
تشکر از همه عوامل این کتاب و گوینده خوبش
کتابی بسیار عالی برای همه اقشار جامعه، از پیر و جوان، کم سواد و باسواد، فقیر و غنی و...
خواندن و یا شنیدن این کتاب را به همه توصیه میکنم، چرا که ارزشهای انسانی فراوانی در آن بیان شده.
شخصیت اول داستان، دیمیتری، فردی موقر و آرام ک آماده ترقی روحی است.
همه ما انسانها آمادگی پیشرفتهای روحی را داریم، بشرطی که در محیط و شرایط بدی قرار نگیریم.
مثل زندانیهایی که در این کتاب بتصویر کشیده شدند، که بخاطر خرد شدن شخصیت و روحشان، روزبروز در فساد بیشتری فرو میرفتند.
هرکدام از ما اگر در شرایط بغیر از شرایط کنونی مان، زندگی کرده باشیم، مطمئنا شخصیت متفاوتی از آنچه که اکنون هستیم، داشتیم،. چرا که محیط و شرایط بر انسان بسیار اثرگذار است.
و در این کتاب بسیار شیوا نشان داده شده که همانگونه که در اطراف خود نیز میبینیم، چه بسا افرادی که به بهانه شغل و شرایط شغلی، ارزش و اخلاق انسانی را زیر پا گذاشته و خود را توجیه میکنند،. حتی اگر خوب و بدور از تعصب فکر کنیم، خودمان هم اینچنین شرایطی را تجربه کرده ایم که کاری غیر اخلاقی انجام داده و سپس خودمان را توجیه میکنیم.
پایان داستان بسیار خوب بود، زیرا به حد اعلای انسانیت اشاره دارد.
درکل کتابی بسیار تأمل برانگیز بود.
تشکر از همه عوامل این کتاب و گوینده خوبش
راوی فوق العاده صدا گذاری عالی ترجمه بی نقص و نویسنده بی نظیرهمه و همه اثری چون الماس درخشان را خلق کرده اندکتاب پیش رو داستان مرد جوانی است که بدلیل تعرض به دختری پاکدامن باعث تغییر عمیق در شرایط زندگی دختر جوان میشودمرد جوان پس از سالها زن جوان را در دادگاهی بصورت اتفاقی و در جایگاه محکوم میابد دمیتری مرد جوان داستان در طول دادگاه درحال مرور خاطرات خود است و هنگام ارائه رای بدلیل یک اشتباه کوچک و عجله رای اشتباهی در حق دختر صادر میشود مرد جوان بدلیل احساس عذاب وجدان بخاطر آثار سوء رفتار او در زندگی دختر ایجاد کرده تصمیم به تغییر نظر دادگاه میگیرد داستان پس از این تصمیم وارد مرحله جدیدی میشود که شرایط اجتماعی و براشفتگیهای ان زکان را بتصویر میکشدکتاب جنبه فلسفی و اجتماعی دارد و یکی از ارزشمندترین اثار هنری در هرزمان خواهد بودبا تشکر از کتاب راه که این تجربه زیبای صوتی را به ارمغان اورده است
با درود و احترام
چند دقیقه از به پایان رسیدن این کتاب من در حال نگارش این نظر هستم.
ابتدا عرض کنم که خودم رو در جایگاه قضاوت در مورد نویسنده شهیر نمیدانم، ولی دیدگاه خود را از زاویه نگاه خود بیان میکنم.
این کتاب با توجه به اینکه لایههای متفاوت جوامع را بسیار خوب ترسیم کرده و نمایش میدهد، اما نتیجه گیری بسیار سطحی و ضعیفی دارد.
در مورد متن نیز باید عرض کنم که خیلی ناگهانی از مسائلی بسیار بی اهمیت مثل مدل کلاه به یکباره به پیچیدهترین مسائل اجتماعی تغییر مسیر داده میشد و این برای تمرکز مخاطب خیلی جالب نبود.
نمیتوان با تجویز و داروی آخر کتاب مسائل بسیار پیچیده انسانی و اجتماعی که در کتاب زندگی جنگ است و دیگر هیچ به خوبی نمایش داده شده را به این سادگی حل کرد.
در نهایت کتاب به عنوان یک رمان تصویر قوی از جامعه زمان خود به نمایش گذاشت ولی در نتیجه با هیچ یک از کتابهای علمی و نقطه نظرهای فلاسفه بزرگ، نقطه اشتراکی نداشت.
چند دقیقه از به پایان رسیدن این کتاب من در حال نگارش این نظر هستم.
ابتدا عرض کنم که خودم رو در جایگاه قضاوت در مورد نویسنده شهیر نمیدانم، ولی دیدگاه خود را از زاویه نگاه خود بیان میکنم.
این کتاب با توجه به اینکه لایههای متفاوت جوامع را بسیار خوب ترسیم کرده و نمایش میدهد، اما نتیجه گیری بسیار سطحی و ضعیفی دارد.
در مورد متن نیز باید عرض کنم که خیلی ناگهانی از مسائلی بسیار بی اهمیت مثل مدل کلاه به یکباره به پیچیدهترین مسائل اجتماعی تغییر مسیر داده میشد و این برای تمرکز مخاطب خیلی جالب نبود.
نمیتوان با تجویز و داروی آخر کتاب مسائل بسیار پیچیده انسانی و اجتماعی که در کتاب زندگی جنگ است و دیگر هیچ به خوبی نمایش داده شده را به این سادگی حل کرد.
در نهایت کتاب به عنوان یک رمان تصویر قوی از جامعه زمان خود به نمایش گذاشت ولی در نتیجه با هیچ یک از کتابهای علمی و نقطه نظرهای فلاسفه بزرگ، نقطه اشتراکی نداشت.
سلام و خسته نباشید به کتاب راهیهای عزیز 🍃🍃
کتاب رستاخیز اولین رمانی بود که از استاد نویسنده روسی تولستوی خوندم. 🤔. شنیدم بدونه تردید خوندن یا شنیدنش رو توصیه میکنم گوینده بسیار توانمند عمل کرده بود و اثری دلپذیر با لحنی آرام شمرده و کارکتر سازی بی نقصی ارائه کرده
اما نویسنده بی شک شاهکاری از عمل کرد وجدان و سیر تحول معنوی و فکری ارائه کرده بود قابل قبول و باور پذیر بود
تحول ماسلوا واقعا برای من جذاب و تاثیر گذار بود حت. ا برای بار دوم هم سراغ کتاب خواهم رفت! هرچند تولستوی بیشتر به آناکارنینا مشهور هست ولی این کتاب هم به حق جزو شاهکارهای ادبیات روس هست و من هرقدر با داستان جلو میرفتم به طرز شگفت انگیزی شیوه زندگی جاری در داستان با جو حال ناظر ایران بسیار نزدیک بود و من بیشتر ترغیب میشدم بشنوم و بعضی از بخشها رو دو یا سه بار گوش دادم ☘🌿🍃
از کتاب راه ممنونم بابت کتاب رستاخیز که برای مدت محدود کتاب رایگان در اختیار ما قرار داد در اوضاع اقتصادی سخت و فرهنگ رو به افول کتاب خوانی الحق که کاری بزرگ انجام میدید خسته نباشید و خدا قوت
کتاب رستاخیز اولین رمانی بود که از استاد نویسنده روسی تولستوی خوندم. 🤔. شنیدم بدونه تردید خوندن یا شنیدنش رو توصیه میکنم گوینده بسیار توانمند عمل کرده بود و اثری دلپذیر با لحنی آرام شمرده و کارکتر سازی بی نقصی ارائه کرده
اما نویسنده بی شک شاهکاری از عمل کرد وجدان و سیر تحول معنوی و فکری ارائه کرده بود قابل قبول و باور پذیر بود
تحول ماسلوا واقعا برای من جذاب و تاثیر گذار بود حت. ا برای بار دوم هم سراغ کتاب خواهم رفت! هرچند تولستوی بیشتر به آناکارنینا مشهور هست ولی این کتاب هم به حق جزو شاهکارهای ادبیات روس هست و من هرقدر با داستان جلو میرفتم به طرز شگفت انگیزی شیوه زندگی جاری در داستان با جو حال ناظر ایران بسیار نزدیک بود و من بیشتر ترغیب میشدم بشنوم و بعضی از بخشها رو دو یا سه بار گوش دادم ☘🌿🍃
از کتاب راه ممنونم بابت کتاب رستاخیز که برای مدت محدود کتاب رایگان در اختیار ما قرار داد در اوضاع اقتصادی سخت و فرهنگ رو به افول کتاب خوانی الحق که کاری بزرگ انجام میدید خسته نباشید و خدا قوت
این کتاب لیاقت اینو داره بایستم و براش دست بزنم!
اول فکر میکردم قرارع با یک داستان عاشقانه که مرد زن رو رها کرده و بعد مدتها همو میبینن و... (که اوایلش کمی کسلکننده بود و باعث شد من ماهها رهاش کنم و پنج روز پیش خودمو وادار کردم ادامه اشو بخونم، و واقعاً خوشحالم که تا اخرش در عرض چهار روز خوندم!)
اما این فقط یک قالب بود تا لئو تولستوی حرف اصلیش، افکارش، پند، نصحیتاش رو بگه،
به زبان افراد مختلف و عقاید مختلف حرفهایی رو میزنه که به فکر فرو میری، میگه بیا دنیا رو ازی زاویه دیگه نگاه کن.
از صحبتهای جالبی که تو این رمان گفته میشه که میخواد بگه بعضی چیزایی که تو فرهنگ جامعه یک چیز عادی و مرسوم هست و همه قبول دارنش تاچهحد میتونه پست یا اشتباه باشه:
۱_گناهکار دیدن دزدان کوچک
۲_مسیح و دعا و آشامیدن خون مسیح
۳_هرکسی فکر میکنه کارش درسته حتی خود فروش ها.
یک ویژگی جذابی که داشت و باعث میشد فکر کنمی سریال میبینم این بود که بعضی از فصلها مثل سریالا دقیقا جایی تموم میشد که مشتاقی بدونی ادامهاش چی میشه و همین باعث توجه و تمرکزت میشه.
یک سری مشکل هم در ترجمه یا از اصل رمان بود که لازمه ذکر کنم:
۱_تکرار شدن کلمه نه تنها، و نیز، وانگهی بیشتر از یک بار در یک جمله
۲_در قسمتی از رمان ذکر میشه توی مایهای که از خمره نشت میکرد..
که درستش: «روی مایه» هست.
اول فکر میکردم قرارع با یک داستان عاشقانه که مرد زن رو رها کرده و بعد مدتها همو میبینن و... (که اوایلش کمی کسلکننده بود و باعث شد من ماهها رهاش کنم و پنج روز پیش خودمو وادار کردم ادامه اشو بخونم، و واقعاً خوشحالم که تا اخرش در عرض چهار روز خوندم!)
اما این فقط یک قالب بود تا لئو تولستوی حرف اصلیش، افکارش، پند، نصحیتاش رو بگه،
به زبان افراد مختلف و عقاید مختلف حرفهایی رو میزنه که به فکر فرو میری، میگه بیا دنیا رو ازی زاویه دیگه نگاه کن.
از صحبتهای جالبی که تو این رمان گفته میشه که میخواد بگه بعضی چیزایی که تو فرهنگ جامعه یک چیز عادی و مرسوم هست و همه قبول دارنش تاچهحد میتونه پست یا اشتباه باشه:
۱_گناهکار دیدن دزدان کوچک
۲_مسیح و دعا و آشامیدن خون مسیح
۳_هرکسی فکر میکنه کارش درسته حتی خود فروش ها.
یک ویژگی جذابی که داشت و باعث میشد فکر کنمی سریال میبینم این بود که بعضی از فصلها مثل سریالا دقیقا جایی تموم میشد که مشتاقی بدونی ادامهاش چی میشه و همین باعث توجه و تمرکزت میشه.
یک سری مشکل هم در ترجمه یا از اصل رمان بود که لازمه ذکر کنم:
۱_تکرار شدن کلمه نه تنها، و نیز، وانگهی بیشتر از یک بار در یک جمله
۲_در قسمتی از رمان ذکر میشه توی مایهای که از خمره نشت میکرد..
که درستش: «روی مایه» هست.
جالب بود و شنیدنی خوانش خوبی داشت و تغییر و تقلید صدا گوینده خیلی خوب انجام میشد تغییر حالتها و احساسات به قشنگی از صدا گوینده احساس میشد اما در مورد خود متن کتاب کتاب خوبی بود با موضوعات اجتماعی و دیدگاه عشق و محبت به مردم خیلی جالب بود تغییر نگاه و عذاب وجدان نقش اول داستان اونم با یک مسئلهای که شاید واسه خیلی افراد مهم نباشه یا حتی ارزش فکر کردن هم واسشون نداشته باشه ولی یک شخص به خاطر انسانیت اخلاق خوب و دل پاکش از همین مسئله متحول میشه و اتفاقات فوق العادهای رو برای خودش و دیگر افراد رقم میزنه که شاید انجام دادنش برای اون زحمت زیادی نداشته باشه ولی برای طرف مقابلش دنیایی میارزه و نقطه مثبت دیگه نگاه جالب نویسنده به زندگی تجمل گرایی و زیاده رویها یی که وجود داره و حتی حال بد افراد تجمل گرا در این نوع شرایط زتدگی هست. اینکه با یه مقدار خوبی و سادگی میشه حال بهتری برای خودت و اطرافیانت رقم بزنی ولی در کل من نقدی که داشتم اینکه درسته قانون مجازات به درستی در خیلی جاها اجرا نمیشه و در اون زیاد روی میشه اما در کل قانون مجازات یک عامل بازدارنده است که اگه در کل وجود نداشته باشه و هر عملی یه بازخورد متناسب با عمل نداشته باشه در این صورت هرج مرج زیادی به وجود میاد و این چیزی بود که من با توجه به اینکه کلیت زیبا و خیر خواهانهای که داستان داشت اما در این مورد با نویسنده موافق نیستم چون یک ضرب المثلی هست که خوبی زیاد آدم رو نابود میکنه چون در مقابل آدمهایی اگه خوبی زیاد بکنی باعث میشه ضعیف دیده بشی و ازت سوءاستفاده بشه
با سلام و قدر دانی از کتاب راه عزیز
موضوع در زمان حکومت تزارها در روسیه روایت شده و سرگذشت دختری است که فرزند نا مشروع است و به فرزند خواندگی دو دوشیزه اشرافی پذیرفته میشود. دختر تحت تربیت اشرافی قرار گرفته و بسیار زیباست. ولی در عنفوان نوجوانی مورد آزار یک پرنس قرار میگیرد، بار دار میشود، از خانه اشرافی رانده شده و در فشار فقر و فلاکت، در نهایت کارگر مراکز تن فروشی دولتی میشود. پرنس پس از سالها در فکر جبران میافتد و...
در کل کتاب به بررسی افکار طبقاتی آن زمان میپردازد، قضاوت در مورد دختر این است که: چون خون ناپاکی داشته به اصل خود برگشته، به قولی «تربیت نا اهل را چون گردکان برگنبد است». پرنس در جستجوی دختر، زمانی او را مییابد که به اتهام قتل یکی از مشتریانش، در دادگاه تحت محاکمه است
در ادامه کتاب به روایت عذاب وجدان، و جدال خیر و شر و توجیهات و حالات روحی پرنس میپردازد و همزمان روابط نا مشروع اشراف، بروکراسی اداری، تاثیر روابط بر احکام دادگاهها، وضعیت اسفبار زندانیان و تبعید شدگان به سیبری را شرح میدهد. آشنایی پرنس با افکار مالکیت متفکران غربی، اقدام به واگذاری زمینهای موروثی خود به کشاورزان، ناباوری و برخورد نامعقول کشاورزان با قضیه، و...
و سرانجام فداکاری دختر برای رهاکردن پرنس
موضوع در زمان حکومت تزارها در روسیه روایت شده و سرگذشت دختری است که فرزند نا مشروع است و به فرزند خواندگی دو دوشیزه اشرافی پذیرفته میشود. دختر تحت تربیت اشرافی قرار گرفته و بسیار زیباست. ولی در عنفوان نوجوانی مورد آزار یک پرنس قرار میگیرد، بار دار میشود، از خانه اشرافی رانده شده و در فشار فقر و فلاکت، در نهایت کارگر مراکز تن فروشی دولتی میشود. پرنس پس از سالها در فکر جبران میافتد و...
در کل کتاب به بررسی افکار طبقاتی آن زمان میپردازد، قضاوت در مورد دختر این است که: چون خون ناپاکی داشته به اصل خود برگشته، به قولی «تربیت نا اهل را چون گردکان برگنبد است». پرنس در جستجوی دختر، زمانی او را مییابد که به اتهام قتل یکی از مشتریانش، در دادگاه تحت محاکمه است
در ادامه کتاب به روایت عذاب وجدان، و جدال خیر و شر و توجیهات و حالات روحی پرنس میپردازد و همزمان روابط نا مشروع اشراف، بروکراسی اداری، تاثیر روابط بر احکام دادگاهها، وضعیت اسفبار زندانیان و تبعید شدگان به سیبری را شرح میدهد. آشنایی پرنس با افکار مالکیت متفکران غربی، اقدام به واگذاری زمینهای موروثی خود به کشاورزان، ناباوری و برخورد نامعقول کشاورزان با قضیه، و...
و سرانجام فداکاری دختر برای رهاکردن پرنس
اگر بخوام در مورد رمان رستاخیز از آثار نویسنده معروف روسی تولستوی نظر بدم این کتاب مانند دو آثار معروف جنگ و صلح و آناکارنینای تولستوی نگاهی واقعی و عمیق به جوامع روسی و تزاری آن دوران و تبیعضات و فاصله بسیار زیاد طبقاتی را که خود نیز جزوی از آن خانوادههای اشراف زاده محسوب میشد به وضوح و موشکافانه به تصویر میکشد. او به بی عدالتیهای بسیار زیادی در این جوامع در مورد انسانها و طبقات و اقشار زیر دست جامعه تحمیل میشد به قانونهای ناعادلانه، وضیعیت دهقانها و ظلمی که در قبال کار زیاد بروی زمینهایی که اربابان آنها تمامی سود و دسترنج این دهقانهای بیچاره را به بهانهی مالکیت زمینها از دستشان درمیاوردند و یا به وضعیت اسفناک زندانیان که بسیاری از افراد بیگناهانه به طرز وحشتناکی در آن زندانها به سر میزردند را به شکلی بسیار هنرمندانه بیان میکند که انسان گویی خود را در بین آنها و در آن زمانها تصور میکند شیوهی داستان گوی تولیستوی، شخصیت پردازی منحصر به فرد و دیالوگهایی که (گوینده آقای حامد فعال الحق نقش بزرگی در بیان آن ایفا میکند و شنیدن کتاب را برای شنونده هر چه جذابتر میکند) خارق العاده است. در کل رستاخیز جزو کتابهایی بود که تا آخر مشتاق شنیدن و وقت گذاشتن برای آن را داشتم ستاخیز کتابی است که با دید واقع بینانه به بیان جامعه شناسی قدیم و مدرنیته، سیاست، قانونهای ناعادلانه، عشقهای هوس آلوده و تصمیمهایی که افراد به اصلاح مرفه و قدرتمند جامعه بر اقشار زیر دست خود برای منفعت خود به نام قانون روا میدارند که بسیاری از این مصائب از گذشته تا اکنون گریبان جامعه و افراد و اقشار معمولی و تهی دست را همچنان میفشارد مشکلاتی که انسانها چه در گذشته و چه هم اکنون با نوعی از آنها دست و پنجه نرم میکنند
با سلام و احترام
کتاب رستاخیز اثر فاخری از لئو تولستوی با ترجمهای فاخر از پرویز شهیدی در ایران همه این نویسنده را با آثاری چون جنگ و صلح و آنا کارنینا میشناسند ولی یکی از آثار او که به نظر من واقعا ارزش مطالعه را دارد کتاب رستاخیز است کتابی در نگاه اول رمانی عاشقانه ولی هرچه در مطالعه آن به جلو میروید نظرات شما در مورد آن عوض میشود و یکی از کتابهایی است که میتواند عقاید شما را به زندگی دگرگون کند.
داستان در حال و هوایی نقل میگردد که دمیتری درگیر یک زندگی اشرافی و کاملاً در هوای نفس است ولی با یک اتفاق خیلی خیلی ساده گناهان قبلی خود را به یاد آورده و سعی بر آن میکند تا همه آنها را درست و نفسی پاک از خود بسازد. با نگاه به این کتاب خواهید فهمید که نگاه به اصلاح جامعه در روسیه تزاری فقط محدود به قشر فقیر جامعه نیست همه این اهداف را در زندگی خیلی از اشراف آنها هم جویا شده است که انقلابی را در پی داشته است. دمیتری که شاید در خیلی از مواقع اگر داستان زندگی خود نویسنده یعنی ائو تولستوی را مطالعه کرده باشید. با زندگی او برابری میکند و خیلی از منتقدین بر این نظر هستند که این داستان، داستانی خلاصه شده از زندگی خود نویسنده است.
از آثار دیگر این نویسنده شهیر روس میتوان به کتابهای به یکدیرگر محبت کنید، حرص باعث هلاکت میشود، جنگ و صلح، آناکارنینا و.... اشاره کرد که همه آثار او برای مطالعه ارزرشی دارد. در پایان باید تشکر کرد از انتشارات مجید که این کتاب را به صورت صوتی نیز منتشر کرده است.
کتاب رستاخیز اثر فاخری از لئو تولستوی با ترجمهای فاخر از پرویز شهیدی در ایران همه این نویسنده را با آثاری چون جنگ و صلح و آنا کارنینا میشناسند ولی یکی از آثار او که به نظر من واقعا ارزش مطالعه را دارد کتاب رستاخیز است کتابی در نگاه اول رمانی عاشقانه ولی هرچه در مطالعه آن به جلو میروید نظرات شما در مورد آن عوض میشود و یکی از کتابهایی است که میتواند عقاید شما را به زندگی دگرگون کند.
داستان در حال و هوایی نقل میگردد که دمیتری درگیر یک زندگی اشرافی و کاملاً در هوای نفس است ولی با یک اتفاق خیلی خیلی ساده گناهان قبلی خود را به یاد آورده و سعی بر آن میکند تا همه آنها را درست و نفسی پاک از خود بسازد. با نگاه به این کتاب خواهید فهمید که نگاه به اصلاح جامعه در روسیه تزاری فقط محدود به قشر فقیر جامعه نیست همه این اهداف را در زندگی خیلی از اشراف آنها هم جویا شده است که انقلابی را در پی داشته است. دمیتری که شاید در خیلی از مواقع اگر داستان زندگی خود نویسنده یعنی ائو تولستوی را مطالعه کرده باشید. با زندگی او برابری میکند و خیلی از منتقدین بر این نظر هستند که این داستان، داستانی خلاصه شده از زندگی خود نویسنده است.
از آثار دیگر این نویسنده شهیر روس میتوان به کتابهای به یکدیرگر محبت کنید، حرص باعث هلاکت میشود، جنگ و صلح، آناکارنینا و.... اشاره کرد که همه آثار او برای مطالعه ارزرشی دارد. در پایان باید تشکر کرد از انتشارات مجید که این کتاب را به صورت صوتی نیز منتشر کرده است.
کتاب از لحاظ به تصویر کشیدن بی عدالتی اجتمای، تفاوت طبقاتی، فقر، ظلم، بی رحمی و نبود داد خواهی حقیقی بسیار موفق عمل کرده و سنگ تمام گذاشته است. هر چند که در پایان داستان دقیقا مشخص نشد که دو شخسیت اصلی داستان چه خواهند کرد، و اینکه عمق فاجعه و درد و رنجی که بر سر کاتیوشا و زنان ودخترانی مثل او امده است به خوبی بیان نشد و مطلبی بخشودنی نشان داده شد ولی میتوان گفت تا حد زیادی مسیر تکامل شخصیت هر دو به زیبای به تصویر کشیده شده است. من به شخصه این موضوع را که متفاوت شدن دیدگاه دیمیتری باعث شد که اطرافیانش دیگر او را درک نکندد وخود او هم دچار سردرگمی در، درک افراد و جهان پیرامون خودش شده بود، را خیلی دوست داشتم، چون خود سالها با همین نوع از حس و گیجی درگیر بوده و هستم، و همین سوال که من در اشتباه هستم یا بیشتر مردم دنیا را بارها وبارها از خودم پرسیده بودم و حالا که میبینم این مسائل تنها مشکل من نیست احساس بهتری دارم. در مورد خود داستان و درسهای بیشماری که در آن وجود دارد و حتی نکات منفی کج رفتنهای گاه و بیگاه آن البته از دیگاه شخصی من، موارد بسیاری وجود دارد که من به دلیل کم حوصله گی در نوشتن در حال حاظر از بیان آنها صرف نظر میکنم، شاید در زمان دیگری، آن موارد را اضافه کنم، اما در کل این مورد، کتاب بسیار خوبی برای مطالعه و نگاهی جدید به زندگی ودنیاست، امیدوارم شما هم مثل من از این داستان پر از حقایق تلخ، لذت ببرید.
لئوتولستوی طرفدار جامعه فقرا، زندانیان و سربازان فراری بود و همیشه در مقابل سیاستهای دولت که بر علیه این افراد بود قرار میگرفت.
او بمدت سه روز در سرشماری مسکو شرکت کرد و تونست از نزدیک با فقرا و نوع زندگیشون آشنا بشه.
او وقتی کتاب رستاخیز رو مینوشت برای درک بهتر شرایط از زندان بازدید میکرد و با نگهبانها و زندانیان صحبت میکرد همین عامل سبب درک بهتر او از شرایط شده و باعث شده نوشتهی واقع گرایانه تری داشته باشه،
بنظر من برای جذاب تر کردن کتاب و اینکه در اون دوران، بیشتر رمانهای عاشقانه مورد توجه قرار میگ رفتند، تولستوی یک داستان عاشقانه را در دل یک داستان سیاسی_اجتماعی و اعتراضی جای داده.
تولستوی عقیده داشته ک پول سبب فساد و ابتذال میشه.
این کتاب دو شخصیت اصلی داره. یکی ماسلوا، دختر جوانی و فقیری ک جامعه شرایط سختی رو براش بوجود آورده و دیمیتری پسر جوان و ثروتمندی ک تجربیات گذشتهی او جلوهی جدیدی از زندگی رو براش نمایان کرده.
بطور کلی تولستوی تمام عقاید و باورهاش رو در دل شخصیت دیمیتری جای داده و در واقع دیمیتری روح متصلی با روح او دارد.
او بمدت سه روز در سرشماری مسکو شرکت کرد و تونست از نزدیک با فقرا و نوع زندگیشون آشنا بشه.
او وقتی کتاب رستاخیز رو مینوشت برای درک بهتر شرایط از زندان بازدید میکرد و با نگهبانها و زندانیان صحبت میکرد همین عامل سبب درک بهتر او از شرایط شده و باعث شده نوشتهی واقع گرایانه تری داشته باشه،
بنظر من برای جذاب تر کردن کتاب و اینکه در اون دوران، بیشتر رمانهای عاشقانه مورد توجه قرار میگ رفتند، تولستوی یک داستان عاشقانه را در دل یک داستان سیاسی_اجتماعی و اعتراضی جای داده.
تولستوی عقیده داشته ک پول سبب فساد و ابتذال میشه.
این کتاب دو شخصیت اصلی داره. یکی ماسلوا، دختر جوانی و فقیری ک جامعه شرایط سختی رو براش بوجود آورده و دیمیتری پسر جوان و ثروتمندی ک تجربیات گذشتهی او جلوهی جدیدی از زندگی رو براش نمایان کرده.
بطور کلی تولستوی تمام عقاید و باورهاش رو در دل شخصیت دیمیتری جای داده و در واقع دیمیتری روح متصلی با روح او دارد.
کتابی که افراد جامعه آن بنا بر طبقات خاص اجتماعی طبقه بندی شده و توانایی یا ناتوانی افراد برای به دست آوردن حق خود به سطح اجتماعی و اینکه از چه طبقهای هستند بستگی دارد، این کاملا در نوع شخصیت مرد اشراف زاده و دختری که در آن خانواده به فرزند خواندگی پذیرفته شده مشهود است
ناگهان بر اثر اتفاقی مرد قصه که ساختار اجتماع و نظام باعث خاموش شدن شعله وجدانش شده بود به خودش میآید وبرای جبران کار زشت خودش هرکاری میکند و در همان حال نقشه کمونیست را میکشد و معتقد است زمین و هرچه در آن سرزمین هست متعلق به جامعه هست و نباید در انحصار شخص باشد افکاری کاملا کمونیستی......
اما ناگهان در آن جای سرد ودر کنار زندانی تهوع آور از مقدسات بحث میکند و باوری که به دست میآورد این است: تنها راه نجات بشر مقدسات و عمل به آن است و راستی پیشه کردن راه نجات است که اوج و پیام داستان است.
اما به ناگاه از فکر جبران و بخشش و ازدواج
کاملا بیرون آمده و با یک بار انجیل خواندن تمام افکار کمونیستی خود را از دست میدهد.....
اما ارزش خواندن رو داره
ناگهان بر اثر اتفاقی مرد قصه که ساختار اجتماع و نظام باعث خاموش شدن شعله وجدانش شده بود به خودش میآید وبرای جبران کار زشت خودش هرکاری میکند و در همان حال نقشه کمونیست را میکشد و معتقد است زمین و هرچه در آن سرزمین هست متعلق به جامعه هست و نباید در انحصار شخص باشد افکاری کاملا کمونیستی......
اما ناگهان در آن جای سرد ودر کنار زندانی تهوع آور از مقدسات بحث میکند و باوری که به دست میآورد این است: تنها راه نجات بشر مقدسات و عمل به آن است و راستی پیشه کردن راه نجات است که اوج و پیام داستان است.
اما به ناگاه از فکر جبران و بخشش و ازدواج
کاملا بیرون آمده و با یک بار انجیل خواندن تمام افکار کمونیستی خود را از دست میدهد.....
اما ارزش خواندن رو داره
شخصیت پردازی، توصیفات مکانی، زمانی، موقعیتی و احوالات به خوبی به رشته تحریر درآمده و خواننده رو در تجسم درست به خوبی راهنمایی میکند، داستان با موضوع ظلم و نتیجهی آن بر فرد و جامعه، به تصویر سازی نتایج ممکن تعرضات جسمی، روحی، حقوقی و اجتماعی پرداخته، تصویر زن جوانی از جامعه و طبقه پایین که در دام هوس دو جانبه خود و مرد جوان پولدار و متشخصی میافتد و در تضاد آموزشهای روحانی و تقدس گونه و تمایلات دنیایی منحصر به فرد بودن، پولداری و موفقیت و ناکامی در رسیدن به درجات بالای هر کدام خشمگینش میکند و دست به رفتار عصبی خودتخریبی و ضد اجتماعی میزند و بعد از سالیان سال در پی توطئهای در دام اتفاقی دیگر میافتد و گرفتار دادگاه قانون تبعیضگری میشود که سرنوشت زندگیش را مجدد تغییر میدهد. که مرد جوان پولدار و متشخص صدمه زننده اولیه به او، در نتیجه ناعادلانه حکم دادگاه بر علیه او نقش مثبت ایفا میکند. ولی این محکومیت ناعادلانهاش تلنگری میشود بر روح خفته آن مرد و او را از خوابی عظیم بیدار میکند طوری که برای خلاصی زن از این گرفتاری و جبران گذشته دست از ثروت، موقعیت اجتماعی و راحتی زندگی میشوید و پله پله از غرور خود پایین میآید تا با التماس از مسئولین برای برائت او کاری کند در این راه هر دو چشمهایشان به مسائل ناهنجار جامعه و مردم اطرافشون بیشتر باز میشود و جامعه بی تبعیض و عدالت همگانی را دغدغه فکر و رفتارشون میگردد
داستان علی رقم به نمایش گذاشتن مسائل و دغدغه و چرکهای جامعه، لحنی سرزنشگر و نصیحت گونه دارد، به طوری که خواننده همراه با شخصیتهای داستان مدام مورد سرزنش و نصیحت واعضانه وجدانها قرار میگیرد که این داستان را خسته کننده و کسل کننده میکند، ماجرای عشقی پریشان و متزلزل
داستان علی رقم به نمایش گذاشتن مسائل و دغدغه و چرکهای جامعه، لحنی سرزنشگر و نصیحت گونه دارد، به طوری که خواننده همراه با شخصیتهای داستان مدام مورد سرزنش و نصیحت واعضانه وجدانها قرار میگیرد که این داستان را خسته کننده و کسل کننده میکند، ماجرای عشقی پریشان و متزلزل
باسلام و تشکر از کتابراه
کتاب صوتی رستاخیز رو بسیار دوست داشتم. از بزرگترین نویسنده روس تولستوی؛ عالی بود و نیاز به بیان نیست. رمان رستاخیز زندگی خود تولستوی را به تصویر کشیده است.
"رستاخیز" در زمان پختگی نویسنده نگاشته شده و حاصل تحول درونی و تلاش برای بازشناساندن آنچه در پیرامون او در حاکمیت تزارها در روسیه وجود داشته میباشد. نویسنده در این رمان تلاش میکند که جزییترین مسائل پیرامونی را از قلم نیندازد برای همین شخصا برای تکمیل دانستههای خود از زندانها بازدید میکند و از فضای آن مینویسد و با زندانیان گفتگو میکند.
رستاخیز ریشه در مناسبات و رفتارهای اجتماعی مردم عصر خویش بخصوص طبقه کارگر و کشاورز و اختلاف طبقاتی جامعه اشراف و فقرا دارد.
تولستوی به صورت کاملا روانشناسانه
در این رمان تاثیر اشتباه و خطای (گناه) کسی بر زندگی خود و دیگری را عنوان کرده و اینکه فرد چگونه تلاش میکند که به هر نحو این خطا را جبران کند و خود را مجازات میکند تا اثر گناهش محو شود. و زندگی واقعی را به شخص مقابلش که به او ظلم شده برگرداند.
در این رمان بخشش و مجازات، وجدان، ثروت و فقر بخوبی و ملموس بیان شده است.
کتاب صوتی رستاخیز رو بسیار دوست داشتم. از بزرگترین نویسنده روس تولستوی؛ عالی بود و نیاز به بیان نیست. رمان رستاخیز زندگی خود تولستوی را به تصویر کشیده است.
"رستاخیز" در زمان پختگی نویسنده نگاشته شده و حاصل تحول درونی و تلاش برای بازشناساندن آنچه در پیرامون او در حاکمیت تزارها در روسیه وجود داشته میباشد. نویسنده در این رمان تلاش میکند که جزییترین مسائل پیرامونی را از قلم نیندازد برای همین شخصا برای تکمیل دانستههای خود از زندانها بازدید میکند و از فضای آن مینویسد و با زندانیان گفتگو میکند.
رستاخیز ریشه در مناسبات و رفتارهای اجتماعی مردم عصر خویش بخصوص طبقه کارگر و کشاورز و اختلاف طبقاتی جامعه اشراف و فقرا دارد.
تولستوی به صورت کاملا روانشناسانه
در این رمان تاثیر اشتباه و خطای (گناه) کسی بر زندگی خود و دیگری را عنوان کرده و اینکه فرد چگونه تلاش میکند که به هر نحو این خطا را جبران کند و خود را مجازات میکند تا اثر گناهش محو شود. و زندگی واقعی را به شخص مقابلش که به او ظلم شده برگرداند.
در این رمان بخشش و مجازات، وجدان، ثروت و فقر بخوبی و ملموس بیان شده است.
همونطوری که در توضیحات این کتاب هم عنوان شد شرح دقیق موقعیتها و وقایع حسی رو به خواننده القا میکنه که انگار به تماشای یک فیلم سینمایی نشسته، از منظر بیان جزییات و تصویرسازی ذهنی برای خواننده داستانی قوی بود.
عنوان داستان رو شاید بشه به بخشی از اون که بیشتر با عذاب وجدان نقش مرد داستان مرتبط بود نسبت داد ولی در همین زمینه هم به نظر گاهی داستان از روال طبیعی خودش خارج و به مسایلی میپرداخت که به کلیت داستان و محوریت موضوع اتفاق افتاده برای کاتیوشا ماسلوا لطمه وارد میکرد و داستان رو بوسیله وارد کردن شخصیتهای متعدد و پرداختن به حواشی زندگی اونها شاخه و برگ زیادی میداد. البته داستانهای تولستوی عموما بوسیله وارد کردن شخصیتهای متعدد در خلال داستان خواننده رو گاهی به وجد مییاره و گاهی هم دچار سردرگمی میکنه.
در مجموع اثر خوبی بود، با صدای بسیار گرم گوینده و اجرایی تحسین برانگیز.
عنوان داستان رو شاید بشه به بخشی از اون که بیشتر با عذاب وجدان نقش مرد داستان مرتبط بود نسبت داد ولی در همین زمینه هم به نظر گاهی داستان از روال طبیعی خودش خارج و به مسایلی میپرداخت که به کلیت داستان و محوریت موضوع اتفاق افتاده برای کاتیوشا ماسلوا لطمه وارد میکرد و داستان رو بوسیله وارد کردن شخصیتهای متعدد و پرداختن به حواشی زندگی اونها شاخه و برگ زیادی میداد. البته داستانهای تولستوی عموما بوسیله وارد کردن شخصیتهای متعدد در خلال داستان خواننده رو گاهی به وجد مییاره و گاهی هم دچار سردرگمی میکنه.
در مجموع اثر خوبی بود، با صدای بسیار گرم گوینده و اجرایی تحسین برانگیز.
بسم رب الشهدا و صدیقین
آقای تولستوی یکی از نویسندههای برجسته هستن و اثار بسیار زیبایی از جمله این کتاب یعنی رستاخیز رو به نگارش دراوردن.
رستاخیز کتاب فوق العاده جذابی با تمام توصیف هاش که ادم رو خسته نمیکنه و خوب. اما نکتهای که در کتاب صوتی باید بهش توجه بشه اینه که همه صداهارو حتی صدای خانم هارو هم با تغیر راوی داستان درمیاره که یکم اذیت کنندست. کتاب رستاخیز قسمتهایی داره که خسته کننده میشه. برای مثال (خطر اسپویل)
وارد شدن ماسلوا به دادگاه رو کش داده تا ما همینطوری در هیجان بمونیم کا واکنش اون مرد چیه؟! اما با صدای راوی و اون جذابیت کش دادن و توصیف کردن هرشخص فوق العاده جذابش کرده که نمیزاره زیاد دراون حس و حال خستگی بمونیم. هرکی رستاخیز رو خونده باید با تصورات در ذهنش این کتاب رو پیش برده باشا چون هرکلمه ان حتی مرور گذشته هم بر افکار ادمها تاثیر میزاره. از نظر من این نسخه به نویسندگانی که سبک کلاسیک مانند دارن توصیه میکنم گوش کنن. 🙏🏻
خیلی دوست داشتم تا اخر کتاب رو بتونم و سپس نظر کاملی بدم با تمام نکتهها اما تا همینجاهم که گوش دادم نظرم رو دادم چون مطمئنم بقیه داستان نیز با همین روند قشنگ پیش خواهد رفت.
آقای تولستوی یکی از نویسندههای برجسته هستن و اثار بسیار زیبایی از جمله این کتاب یعنی رستاخیز رو به نگارش دراوردن.
رستاخیز کتاب فوق العاده جذابی با تمام توصیف هاش که ادم رو خسته نمیکنه و خوب. اما نکتهای که در کتاب صوتی باید بهش توجه بشه اینه که همه صداهارو حتی صدای خانم هارو هم با تغیر راوی داستان درمیاره که یکم اذیت کنندست. کتاب رستاخیز قسمتهایی داره که خسته کننده میشه. برای مثال (خطر اسپویل)
وارد شدن ماسلوا به دادگاه رو کش داده تا ما همینطوری در هیجان بمونیم کا واکنش اون مرد چیه؟! اما با صدای راوی و اون جذابیت کش دادن و توصیف کردن هرشخص فوق العاده جذابش کرده که نمیزاره زیاد دراون حس و حال خستگی بمونیم. هرکی رستاخیز رو خونده باید با تصورات در ذهنش این کتاب رو پیش برده باشا چون هرکلمه ان حتی مرور گذشته هم بر افکار ادمها تاثیر میزاره. از نظر من این نسخه به نویسندگانی که سبک کلاسیک مانند دارن توصیه میکنم گوش کنن. 🙏🏻
خیلی دوست داشتم تا اخر کتاب رو بتونم و سپس نظر کاملی بدم با تمام نکتهها اما تا همینجاهم که گوش دادم نظرم رو دادم چون مطمئنم بقیه داستان نیز با همین روند قشنگ پیش خواهد رفت.
کتاب صوتی رستاخیز رمانی بسیار زیبا و جذاب است که توسط نویسندهی شهیر روسیه لئو تولستوی نوشته شده است داستان وضعیت مردم روسیه در زمان امپراتوری تزار را نشان میدهد که همهی امکانات رفاهی میان شاهزادگان تقسیم شده است و مردم عادی جزء رعایای آنها هستند و از کمترین امکانات برخوردار نیستند و در فقر و تنگدستی زندگی میکنند و بار همهی کارها روی دوش آنان است و از هیچگونه امکانات رفاهی برخودار نیستند و همیشه و در همهی شرایط محکوم هستند و قانون از آنها هیچ حمایتی نمیکند و درواقع قانون هم در اختیار حاکمان است تا بیشتر به مردم فشار بیاورند و از گردهی آنها کار بکشند و مردم از هیچگونه حقوق شهروندی برخوردار نیستند و... ..
این رمان را مثل بقیهی کتابهای تولستوی دوست داشتم و از شنیدن آن خیلی لذت بردم.
با تشکر از کتابراه عزیز و راوی داستان آقای پرویز شهدی
این رمان را مثل بقیهی کتابهای تولستوی دوست داشتم و از شنیدن آن خیلی لذت بردم.
با تشکر از کتابراه عزیز و راوی داستان آقای پرویز شهدی
مثل تمام آثار تولستوی عالی و بی نظیر بود، من خودم همیشه به این فکر میکنم که یک کاره بدون فکر سرنوشت یه آدمو نابود میکنه مثل کاری که دیمیتری با ماسلووا کرد، و اینکه ما آدمها بخاطر لذتها و هواهای نفسانیمون حتی به خودمونم دروغ میگیم مثل دیمیتری که به خودشم دروغ میگفت کهف1ه عاشقه ماسلووا هست، اما در واقع بعد از رسیدن به خواستش عشق رو فراموش کردو رفت، حتی بعد از سه سال هم که بر گشت هدفش این بود که ببینه ماسلووا چی شده شاید دوباره از او بتواند کامی بگیرد، در قسمت بعدی جالب اینجا بود که وجدان دیمیتری بیدار میشه و بداد اون میرسه، و نکته بسیار آموزنده این هست که ما انسانها بدونیم یک کار اشتباهمون میتونه کل زندگی فرد دیگر و حتی سرنوشت آدمها رو تحت تاثیر قرار بده، پس ما باید مراقب رفتارمون باشیم و براحتی بخاطر هوای نفس زندگی دیگرانو نابود نکنیم
بسیار زیبا جذاب و دلنشین
نقدی بر زندگی و عقاید جامعه روسیه اشراف و غیر اشراف در واقع تنها طبقه بندی موجود در آن دوران
شروع تفکر و بیدار شدن وجدانهای خفته انسانها
شاید همان نبرد بین خوبی و بدی یا خدا و شیطان ولی با دیدگاهی جدید
بدون هیچ قطعیت کامل در واقع همه چیز در دنیا نسبی است.
دختری فقیر و از طبقه پایین جامعه که تحت سرپرستی دو پیرزن سالخورده بزرگ میشود و توسط برادرزاده انها فریفته میشود، عفت خود را از دست داده و از جامعه رانده میشود. دخترک گرفتار زندگی خودفروشی شده و متهم به قتل اربابی میگردد که برای کامجویی به او روی اورده بود.. در دادگاه با برادر زاده دو پیرزن که یکی از اعضای هیئت منصفه میباشد، روبرو میگردد. کسی که از کرده گذشته خود پشیمان بوده و به دنبال جبران خطاهای گذشته خود درصدد دادخواهی و نجات و حتی ازدواج با دختر است...
نقدی بر زندگی و عقاید جامعه روسیه اشراف و غیر اشراف در واقع تنها طبقه بندی موجود در آن دوران
شروع تفکر و بیدار شدن وجدانهای خفته انسانها
شاید همان نبرد بین خوبی و بدی یا خدا و شیطان ولی با دیدگاهی جدید
بدون هیچ قطعیت کامل در واقع همه چیز در دنیا نسبی است.
دختری فقیر و از طبقه پایین جامعه که تحت سرپرستی دو پیرزن سالخورده بزرگ میشود و توسط برادرزاده انها فریفته میشود، عفت خود را از دست داده و از جامعه رانده میشود. دخترک گرفتار زندگی خودفروشی شده و متهم به قتل اربابی میگردد که برای کامجویی به او روی اورده بود.. در دادگاه با برادر زاده دو پیرزن که یکی از اعضای هیئت منصفه میباشد، روبرو میگردد. کسی که از کرده گذشته خود پشیمان بوده و به دنبال جبران خطاهای گذشته خود درصدد دادخواهی و نجات و حتی ازدواج با دختر است...
از اشتباهات بیپایه مردم یکی این است که خیال میکنند هر کس
دارای خصوصیاتی است تغییرناپذیر؛
یکی بد است و دیگری خوب،
این هشیار است و آن احمق؛
این فعال است و آن تنبل.
حال آن که اینجور نیست،
آدمها مثل رودخانهاند،
اگر چه همه یکشکل و یکجورند
ولی رودخانه را که دیدهاید،
همچنانکه پیش میرود،
گاهی آهسته حرکت میکند،
گاهی تند،
گاه که به کوهسار میرسد، باریک میشود،
گاهی که به دشت میرسد، پهن میشود و وسعت پیدا میکند؛
در جایی آبش سرد است
و چند فرسنگ آن طرفتر آبش گرم میشود؛
یک زمان آرام است
و یک زمان طغیان میکند.
هر انسانی در خود عناصر خوب و بد را دارد،
گاهی روی خوبش را نشان میدهد
و گاهی روی بدش را...!
رستاخیز | #لئو_تولستوی
از اشتباهات بیپایه مردم یکی این است که خیال میکنند هر کس
دارای خصوصیاتی است تغییرناپذیر؛
یکی بد است و دیگری خوب،
این هشیار است و آن احمق؛
این فعال است و آن تنبل.
حال آن که اینجور نیست،
آدمها مثل رودخانهاند،
اگر چه همه یکشکل و یکجورند
ولی رودخانه را که دیدهاید،
همچنانکه پیش میرود،
گاهی آهسته حرکت میکند،
گاهی تند،
گاه که به کوهسار میرسد، باریک میشود،
گاهی که به دشت میرسد، پهن میشود و وسعت پیدا میکند؛
در جایی آبش سرد است
و چند فرسنگ آن طرفتر آبش گرم میشود؛
یک زمان آرام است
و یک زمان طغیان میکند.
هر انسانی در خود عناصر خوب و بد را دارد،
گاهی روی خوبش را نشان میدهد
و گاهی روی بدش را...!
رستاخیز | #لئو_تولستوی
با سلام وعرض ادب خدمت کتابراهیهای عزیز
ادبیات روسیه به معنای واقعی یعنی شاهکار و البته نویسندههای مثل تولستوی خالق این شاهاکار.
رستاخیز تمام ناهنجاریهای دوران پایانی حکومت تزاری رو در غالب یک داستان و البته بیشتر مواقع خیلی صریح و بدون پرده روایت میکنه و در طول داستان میتونیم اثر مخرب این استبداد رو در کمال واقع گرایی لمس کنیم. بماند که در طول کتاب متوجه میشیم این نوع حکومت چه تاثیر ژرفی در حتی زندگی شخصی افراد حاضر در جامعه میذاره.
در کل من یکدرس کلی هم از این رمان گرفتم و اون هم اینه که چقدر حکومتها شبیه به هم هستن و شاید فقط نوع و اسم هاشون عوض میشه و اصلا فرقی نداره که در چه زمانی، مکانی، فرهنگی و دین و اقلیمی باشند و همگی میآیند برای یک هدف مشخص.
در آخر ممنون از کتابراه عزیز.
ادبیات روسیه به معنای واقعی یعنی شاهکار و البته نویسندههای مثل تولستوی خالق این شاهاکار.
رستاخیز تمام ناهنجاریهای دوران پایانی حکومت تزاری رو در غالب یک داستان و البته بیشتر مواقع خیلی صریح و بدون پرده روایت میکنه و در طول داستان میتونیم اثر مخرب این استبداد رو در کمال واقع گرایی لمس کنیم. بماند که در طول کتاب متوجه میشیم این نوع حکومت چه تاثیر ژرفی در حتی زندگی شخصی افراد حاضر در جامعه میذاره.
در کل من یکدرس کلی هم از این رمان گرفتم و اون هم اینه که چقدر حکومتها شبیه به هم هستن و شاید فقط نوع و اسم هاشون عوض میشه و اصلا فرقی نداره که در چه زمانی، مکانی، فرهنگی و دین و اقلیمی باشند و همگی میآیند برای یک هدف مشخص.
در آخر ممنون از کتابراه عزیز.
تولستوی نویسندهی بسیار بینظیریه که در حین خوندن کتابش همراه داستان میشی و انگار خودت هم در اون لحظه در اون موقعیت حضور داری و میتونی تمام وقایع رو حس کنی، این کتاب هم کتاب فوق العادهای بود که در عین حال که واقعیتهای زیر پوستی جامعه در چندین سال پیش را روایت میکنه ولی فرق چندانی با جامعه اکنون نداره، تنها چیزی که بهش پرداخته نشده از زمانهای گذشته تا اکنون محترم شمردن انسانیت است که به شدت در هر جامعهای مهم و ضروریست، در مورد خوانش کتاب هم اینقدر جذاب و شنیدنی بود و اینقدر مسلط خوانده شده که اصلا خسته کننده نیست و لحن شخصیتهای متعدد داستان با هم فرق میکرد در حالی که گوینده فقط یک نفر بود. بسیار لذت بردم و شنیدن یا خواندن این کتاب را به همه ووصیه میکنم. 😊🌺🙏🏻
اولین کتابی ست که از تولستوی خواندم. بسیار عالی، عمیق و تامل برانگیز 👌توصیه میکنم حتما گوش کنید. توصیفات و جزئیات نویسی و فضاسازی ملموس تو گویی راوی تویی که در درون دیمیتری و دیگران حضور داری و نقدشان میکنی،
رستاخیز پرنس دیمیتری سودازده و غافل و البته با شرافت' درونی آنچنان که با تلنگر دادگاه به خود آید و در پی جبران باشد به عشق و بخشش منتهی شد و "عشق تنها قانون اساسی انسان است" این تحول در ماسلوا هم بود که به پایانی درخشان رسید و بخشیدن و بخشش درس اول و آخر تمام ادیان 💜❤️
اجرای گوینده عالی و قوی وکم اشتباه بود، در زمینه ترجمه اصرار بر جمع بستن تمام اسمها با جمع فارسی و نامانوس بودن تا حدودی تمرکزم را میگرفت مثل حیوان ها...
سپاس کتابراه عزیز ❤️💜❤️
رستاخیز پرنس دیمیتری سودازده و غافل و البته با شرافت' درونی آنچنان که با تلنگر دادگاه به خود آید و در پی جبران باشد به عشق و بخشش منتهی شد و "عشق تنها قانون اساسی انسان است" این تحول در ماسلوا هم بود که به پایانی درخشان رسید و بخشیدن و بخشش درس اول و آخر تمام ادیان 💜❤️
اجرای گوینده عالی و قوی وکم اشتباه بود، در زمینه ترجمه اصرار بر جمع بستن تمام اسمها با جمع فارسی و نامانوس بودن تا حدودی تمرکزم را میگرفت مثل حیوان ها...
سپاس کتابراه عزیز ❤️💜❤️
قطعا تولستوی به عنوان یکی از بزرگترین فعالان و نویسندگان اجتماعی روسیه شناخته میشود
تجربه عملی تولستوی در شناخت نزدیک فقر فراگیر اعماق جامعه، خمیر مایه آثار بسیاری از او شد.
تولستوی برای نگارش رمان رستاخیز بارها از زندانها بازدید به عمل آورد و با نگهبانان و زندانیان سیاسی آشنا شد. تولستوی ۲بار از کاندید شدن خود برای جایزه ادبیات جهانی نوبل عذرخواهی کرد و آنرا رد نمود، چون به نظر او نه تنها نقد ادبی دوستانه، بلکه جایزه و پول زیادی موجب فساد و ابتذال خلاقیت هنری هنرمند میشوند.
ماسلوا دختری که از کودکی خدمتکاری نزد دو خانم بیوه را آغاز کرده بود و در ۱۸ سالگی در همانجا با پرنسی به نام نخلودف آشنا شد و...
تجربه عملی تولستوی در شناخت نزدیک فقر فراگیر اعماق جامعه، خمیر مایه آثار بسیاری از او شد.
تولستوی برای نگارش رمان رستاخیز بارها از زندانها بازدید به عمل آورد و با نگهبانان و زندانیان سیاسی آشنا شد. تولستوی ۲بار از کاندید شدن خود برای جایزه ادبیات جهانی نوبل عذرخواهی کرد و آنرا رد نمود، چون به نظر او نه تنها نقد ادبی دوستانه، بلکه جایزه و پول زیادی موجب فساد و ابتذال خلاقیت هنری هنرمند میشوند.
ماسلوا دختری که از کودکی خدمتکاری نزد دو خانم بیوه را آغاز کرده بود و در ۱۸ سالگی در همانجا با پرنسی به نام نخلودف آشنا شد و...
این کتاب یک شاهکاره ادبی هست مثل کتابهای دیگر تولستوی از جمله آناکارنینا و جنگ و صلح این کتاب داستان یک ارباب زاده س که دچار تحول روحی میشه و دختری که بخاطر لذتجوییهای این مرد به وادی سقوط و تباهی رسیده و حال این نجیب زاده در صدد جبران برآمده خیلی زیبا جامعهی اشرافی و فاسد آن زمان روسیهی تزاری رو توصیف میکنه توصیفات بسیار دقیق زنده و زیبا و واقعی هستن وقتی به داستان گوش میدید دقیقا فضایی که داستان داره اونجا اتفاق میفته در ذهن انسان مجسم میشه پرداخت به جزئیات در این داستان بسیار زیاده البته به طرز ماهرانهای باعث زیبایی داستان هم شدند که این شگفت انگیزه توصیه میکنم حتما بخوانید در نهایت میتونیم درسهای زیادی از این داستان بی نظیر بگیریم
اگر چه کتاب رستاخیز در ظاهر شرح زندگی اشراف زادهای به نام دیمیتری است که در جوانی با ندیمه یکی از بستگان خود آشنا میشود دامن او را لکه دار میکند و او را به ورطه فساد و نابودی سوق میدهد بعد از سالها وقتی عضو هیات منصفه دادگاه است او را به طور اتفاقی میبیند و سعی در جبران اشتباهش دارد اما نویسنده در این رمان سعی دارد به بیان
اختلاف طبقاتی بی عدالتی اجتماعی تفکرات مذهبی غلط فساد و ظلم حاکم بر روسیه قبل از انقلاب بپردازد رستاخیز اولین کتابی بود که از تولستوی گوش دادم قلم قوی تبحر نویسنده در بیان جزییات فضا سازی فوق العاده باعث شد این کتاب در زمره یکی از بهترین رمانهایی که تا به حال گوش دادم باشه ضمن اینکه اجرای گوینده بسیار عالی بود
اختلاف طبقاتی بی عدالتی اجتماعی تفکرات مذهبی غلط فساد و ظلم حاکم بر روسیه قبل از انقلاب بپردازد رستاخیز اولین کتابی بود که از تولستوی گوش دادم قلم قوی تبحر نویسنده در بیان جزییات فضا سازی فوق العاده باعث شد این کتاب در زمره یکی از بهترین رمانهایی که تا به حال گوش دادم باشه ضمن اینکه اجرای گوینده بسیار عالی بود
عالی بود.. بسیار لذت بردم... اما پایان کتاب را دوست نداشتم و ب نظرم بعد از یک داستان طولانی.. پایانش باید به زیبایی جم و جور شود.... بارها از خودم میپرسیدم چرا دیمیتری با وجود نابسامانیهای روحی خود از یک شخص با تجربه کمک نمیگرفت؟!! و اینکه در بسیاری موارد شاید میتوانست تصمیمات بهتری بگیرد و کمی هم بعید ب نظر میرسد ک چنین شخصی به یکباره بخواهد از ثروت و مقام خود دست بکشد... حوادث تاریخی، زندانها، شرایط سخت زندانیها و همچنین قصاوتهای گاه نادرست قضات و سرگرمیها و فسادی ک در بین آنان بود و اینکه تنها چیزی ک هیچ اهمیتی برای این قشر از جامعه نداشت... زندگیِ کسانی بود ک باید در موردشان رای صادر میشد، به زیبایی توصیف شده بود و در کل کتابی دوست داشتنی بود...
یک رمان عاشقانه که در انتها هیچ اثری از عاشقانه بودن آن باقی نمانده و سراسر به بحثهای اجتماعی میپردازد. اگرچه دغدغههای اجتماعی به خوبی به تصویر درآمده اما به نظرم پاسخ قوی و محکمی به این دغدغهها داده نشده و به جای حل مساله، صورت سوال را عوض کرده و از زیر پاسخ دادن به آنها شانه خالی میکند. برای مثال در مهمترین فصل که بخش آخر و نتیجه گیری است، نویسنده از آموزههای مسیح برای پاسخ دادن به سوالات استفاده میکند و بیشتر از روی اعتقاد و ایمان به آن و نه منطقی و عقلی و عملی، درباره زندانی کردن مجرمین بحث میکند.
ترجمه کتاب عالی بوده و متن روانی دارد. صداپیشه هم با وجود شخصیتهای متعدد کتاب، نسبتا به خوبی آن را بیان میکند.
ترجمه کتاب عالی بوده و متن روانی دارد. صداپیشه هم با وجود شخصیتهای متعدد کتاب، نسبتا به خوبی آن را بیان میکند.
یک رمان بلند وعمیق اجتماعی داستان نویسی نویسنده بزرگ روس لئو تولستوی به نحوی است که کاملا وقایع واتفاقات رو درک میکنید وانگار در ذهنتون دارید یه فیلم سینمایی نگاه میکنیدرستاخیز در درون یک فرد ثروتمند رخ میده کسی که اشراف زاده هست واز موقعیت اجتماعی وزمینهای فراوان وثروت برخوردار است، در جلسه دادگاه که به عنوان هیئت منصفه شرکت کرده بود رستاخیر عمیق افکارش رخ میدهد که این رستاخیز را مدیون دختری است که زمانی در حق او گناه بزرگی را انجام داده وسرنوشت این دختر را دستخوش تغییر ساخته حال او خود را مقصر میداند که حقیقت هم همینطور است واز تاریخ به بعد رستاخیز افکار واعمالش رخ میدهد ودرجهتی مخالف تمام ثروتمندان زمان خود گام برمیدارد
بعد از آنا کارنینا، رستاخیز دومین اثری است که از جناب تولستوی خواندم. اجرای حرفهای و بی نظیر جناب فعال زیبایی این اثر فاخر را دوچندان کرده است. واقعا با خواندن این اثر به راحتی میشود درک کرد که چرا نویسندگانی مثل تولستوی در جهان ادبیات اسطورهای جاودانی هستند. این کتاب فقط یک رمان عاشقانه، اجتماعی و سرگرم کننده نیست. داستان و درس زندگی است. بی تردید ادبیات کلاسیک نه فقط دوران خود بلکه تمام ادوار را در بر میگیرد. این کتاب بقدری عمیق، کامل، حساس و حاوی جزییات در هر زمینه است که با تمام وجود خواننده را در خود غرق میکند. بی اغراق بگویم تولستوی پیامبری در عرصه ادبیات جهانی است. و الحق ترجمه جناب شهدی نیز ستودنی است.
می تونم بگم یکی از بهترین پادکستهایی بود که تا حالا گوش کردم.
نویسنده با نکته سنجی و دقت بالایی که داره تمام صحنهها، شخصیتهای داستان و اتفاقات رخ داده رو بامهارت و توانایی زیاد توصیف میکنه. طوری که مخاطب فکر میکنه خود نویسنده جزو شخصیتهای داستان بوده. از طرفی قوانین حاکم برجامعه، وضع معیشت و بهداشت مردم، عقاید مذهبی، فرهنگ غالب و شکاف طبقاتی بین متملکین و فقرا کاملا به خوبی روایت شده به خصوص قوانین سخت گیرانهای که مختص قشر ضعیف و فقیره و ثروتمندان میتونن راحت از قوانین عبور کنن.
همچنین تولستوی تغییر شخصیت کاتیوشا رو در هرزمان به خوبی توصیف کرده. تغییرات روحی، فکری و رفتاری که مقتضای زمان و مکان بوده.
ممنون از کتابراه عزیز🌺🌺
نویسنده با نکته سنجی و دقت بالایی که داره تمام صحنهها، شخصیتهای داستان و اتفاقات رخ داده رو بامهارت و توانایی زیاد توصیف میکنه. طوری که مخاطب فکر میکنه خود نویسنده جزو شخصیتهای داستان بوده. از طرفی قوانین حاکم برجامعه، وضع معیشت و بهداشت مردم، عقاید مذهبی، فرهنگ غالب و شکاف طبقاتی بین متملکین و فقرا کاملا به خوبی روایت شده به خصوص قوانین سخت گیرانهای که مختص قشر ضعیف و فقیره و ثروتمندان میتونن راحت از قوانین عبور کنن.
همچنین تولستوی تغییر شخصیت کاتیوشا رو در هرزمان به خوبی توصیف کرده. تغییرات روحی، فکری و رفتاری که مقتضای زمان و مکان بوده.
ممنون از کتابراه عزیز🌺🌺
اولین اثری گه از تولستوی خوندم بود
شخصیت پردازی و درک درست و آگاهانه از شرایط مکان و زمان و سیاست و تاریخ که به تصویر کشید...
چنان ظریف و موبه مو سخن میگه انگار همونجا حضور داشته و در تک تک لحظات و دیالوگ هاشون بوده به معنای واقعی کلمه فوقالعاده بود
فقط من دوست داشتم سرنوشت دیمیتری و کاتیوشا و چند نفر دیگر ببینم چی میشه که حس کردم ته داستان باز گذاشته شد... و بعضی جاها یه سری شخصیتهایی اومدن که حس میکنم داستان طولانی تر کرده و بودنشون با نبودنشون تاثیری در روند داستان نداره...
از همه مهمتر اینه به نظر من این داستان یا رمان نبود بلکه واقعیتهای وجودی اون دوره از تاریخ در آن مکان بود.... در کل عااااالییییی بود 🙏 ممنون 🙏
شخصیت پردازی و درک درست و آگاهانه از شرایط مکان و زمان و سیاست و تاریخ که به تصویر کشید...
چنان ظریف و موبه مو سخن میگه انگار همونجا حضور داشته و در تک تک لحظات و دیالوگ هاشون بوده به معنای واقعی کلمه فوقالعاده بود
فقط من دوست داشتم سرنوشت دیمیتری و کاتیوشا و چند نفر دیگر ببینم چی میشه که حس کردم ته داستان باز گذاشته شد... و بعضی جاها یه سری شخصیتهایی اومدن که حس میکنم داستان طولانی تر کرده و بودنشون با نبودنشون تاثیری در روند داستان نداره...
از همه مهمتر اینه به نظر من این داستان یا رمان نبود بلکه واقعیتهای وجودی اون دوره از تاریخ در آن مکان بود.... در کل عااااالییییی بود 🙏 ممنون 🙏
اگر به ادبیات روسیه علاقمند هستید، حتما این کتاب رو گوش کنید، اگر هم به ادبیات روسی علاقه ندارید، باز این کتاب رو گوش بدین علاقه مند میشید، کتاب در یک کلام فوق العاده است، داستان انقلاب و رستاخیز روحی یک اشراف زاده روسی هست، که در خلال داستان جذاب و پرکشش، تولستوی ساختار فکری خودش در مورد مفاهیم اجتماعی و انسانی رو بیان میکنه، بدون شک با سه کتاب رستاخیز، جنگ و صلح و انا کارنینا تولستوی در صدر جدول رمان نویسان جهان قرار داره.
صدای گوینده هم خوب و قابل قبول هست، ترجمه پرویز شهدی هم بسیار خوب و قابل قبول به نظرم میاد، قبلا کتاب شرق بهشت رو با ترجمه پرویز شهدی خوندم که اون کتاب هم عالی ترجمه شده بود.
صدای گوینده هم خوب و قابل قبول هست، ترجمه پرویز شهدی هم بسیار خوب و قابل قبول به نظرم میاد، قبلا کتاب شرق بهشت رو با ترجمه پرویز شهدی خوندم که اون کتاب هم عالی ترجمه شده بود.
تحلیل این کتاب رو میشه از جنبههای متفاوتی انجام داد.
در درجه اول باید به گویندگی فوق العاده اقای فعال اشاره کرد که به واقع استانداردها رو جابجا کردند
دوم ترجمه مناسبشه که نمره قبولی میگیره
و اما خود کتاب. تولستوی از یک داستان فرعی و به ظاهر عاشقانه برای بیان تفکرات و اعتراضاتش استفاده میکنه و به زیر پوست فرهنگ و اجتماع جامعه تزاری پا میذاره. هرچند در نیمه دوم کتاب زیاده گوییهایی مشاهده میشه و گاهی حوصله ادمو سر میبره، اما نیمه اول کتاب به قدر کافی جذاب و سرگرم کننده و اموزنده بود که نمره قبولی به این کتاب بدیم
در نهایت این کتاب رو به همه اقشار جامعه با هر تفکری و هر جایگاهی پیشنهاد میکنم
در درجه اول باید به گویندگی فوق العاده اقای فعال اشاره کرد که به واقع استانداردها رو جابجا کردند
دوم ترجمه مناسبشه که نمره قبولی میگیره
و اما خود کتاب. تولستوی از یک داستان فرعی و به ظاهر عاشقانه برای بیان تفکرات و اعتراضاتش استفاده میکنه و به زیر پوست فرهنگ و اجتماع جامعه تزاری پا میذاره. هرچند در نیمه دوم کتاب زیاده گوییهایی مشاهده میشه و گاهی حوصله ادمو سر میبره، اما نیمه اول کتاب به قدر کافی جذاب و سرگرم کننده و اموزنده بود که نمره قبولی به این کتاب بدیم
در نهایت این کتاب رو به همه اقشار جامعه با هر تفکری و هر جایگاهی پیشنهاد میکنم
بسیار کتاب عمیقی بود. گوینده بسیار مسلّط و عالی اجرا میکنن. پیشنهاد میکنم پیشگفتار مترجم دوباره مرور بشه چون به نکات بسیار مهمّی درش اشاره شده. هر قسمت از داستان که جزئیّاتی ارائه میشه، حاوی اطّلاعاتیه که تنها با فکر کردن بهشون میشه متوجّهشون شد. پیشنهاد میکنم به هیچ عنوان سر سری از مطالب عبور نکنید چراکه هیچ قسمت اضافهای وجود نداره و توصیفاتو توضیحات هدف والاییرو دنبال میکنن. برعکس برخی نویسندهها (به علّت تفاوت سلایق، افراد نام بردن، بی احترامی و کوته فکری است) که به نظر بنده با توصیفات بی مورد، از پرداختن به اصل موضوعات فاصلهی نامناسبی میگیرند، توصیفاتو توضیحات بسیار به جا و پر مفهوم هستند.
رمانی بسیار زیبا از نویسنده شهیر روس میباشد که نویسنده با طرح روایتی عاشقانه خواننده را به دنبال خود میکشد و با کششی جذاب. روابط اجتماعی و حقوقی و اقتصادی دوره تزاری روسیه را تشریح میکند و ضعف عدالت و سوء استفاده حاکمان و اختلاف طبقاتی را به نقد میکشد.
با مطالعه این رمان زیبا خواننده به این مهم پی میبرد که موارد نقد شده توسط این نویسنده توانا در ادوار بعدی تاریخ و حکومتها و حتی اکنون نیزبا اشکال متفاوتی گریبانگیر بسیاری از جوامع میباشد.
واین انسان است که میتواند در هر زمانی در نقش یکی از کارکترهای داستان قرار گیرد و اوست که باید انتخاب نماید چه نقشی را میبایستی ایفا نماید
با مطالعه این رمان زیبا خواننده به این مهم پی میبرد که موارد نقد شده توسط این نویسنده توانا در ادوار بعدی تاریخ و حکومتها و حتی اکنون نیزبا اشکال متفاوتی گریبانگیر بسیاری از جوامع میباشد.
واین انسان است که میتواند در هر زمانی در نقش یکی از کارکترهای داستان قرار گیرد و اوست که باید انتخاب نماید چه نقشی را میبایستی ایفا نماید
میشه گفت که این کتاب سرگذشت خیلی از ما انسانهاست که در هردورهای از تاریخ تکرار میشه. اصلا همین جاری و ساری بودن موضوعاته که باعث میشه رمانهای کلاسیک هنوزم مخاطب خاص خودشونو داشته باشند.
این رمان از اشتباه و گناهی بظاهر خردوکوچک میگه که میتونه به کجاها ختم بشه ونتایج باورنکردنی رو رقم بزنه. وازون بدتر برای جبرانش چقدر مشقت و فداکاری رو باید تحمل کرد و تازه شاید اصلا نشه جبرانش کرد. بهمین خاطر خیلی از کاراکترها در دل به شخصیت اصلی متعجبانه میخندند. نتیجهای که بنده گرفتم اینه که تصمیم به شریف زندگی کردن تاوان سنگینی داره اما در انتها وجدان سرکش آدمی رو میتونه به ماوای آرامش برسونه.
این رمان از اشتباه و گناهی بظاهر خردوکوچک میگه که میتونه به کجاها ختم بشه ونتایج باورنکردنی رو رقم بزنه. وازون بدتر برای جبرانش چقدر مشقت و فداکاری رو باید تحمل کرد و تازه شاید اصلا نشه جبرانش کرد. بهمین خاطر خیلی از کاراکترها در دل به شخصیت اصلی متعجبانه میخندند. نتیجهای که بنده گرفتم اینه که تصمیم به شریف زندگی کردن تاوان سنگینی داره اما در انتها وجدان سرکش آدمی رو میتونه به ماوای آرامش برسونه.
بسیار لذت بردم.
گوینده خیلی کاربلد و حرفهای هست و به تناسب هر شخصیت، صدای خودش رو تغییر میده و داستان رو از ریتم یکنواخت خارج میکنه.
فضاسازی و توصیفات رمان عالیه به طوری که به راحتی تمام فضاها رو میتونید تصور کنید.
ایدهی اصلی کتاب، تقابل هست. تقابل ظلم و عدل، رفاه و فقر، ارباب و رعیت، ریا و صداقت، زجر و لذت و...
داستان در مورد اشراف زادهای هست که بعد از سالها، با دختری توی دادگاه روبرو میشه که قبلا مسیر زندگیشو تغییر داده و الان به شدت دچار عذاب وجدان میشه و در صدد جبران بر میاد...
با خوندنش میشه وضعیت فرهنگی روسیه در دو سه قرن قبل، به خوبی آشنا شد.
گوینده خیلی کاربلد و حرفهای هست و به تناسب هر شخصیت، صدای خودش رو تغییر میده و داستان رو از ریتم یکنواخت خارج میکنه.
فضاسازی و توصیفات رمان عالیه به طوری که به راحتی تمام فضاها رو میتونید تصور کنید.
ایدهی اصلی کتاب، تقابل هست. تقابل ظلم و عدل، رفاه و فقر، ارباب و رعیت، ریا و صداقت، زجر و لذت و...
داستان در مورد اشراف زادهای هست که بعد از سالها، با دختری توی دادگاه روبرو میشه که قبلا مسیر زندگیشو تغییر داده و الان به شدت دچار عذاب وجدان میشه و در صدد جبران بر میاد...
با خوندنش میشه وضعیت فرهنگی روسیه در دو سه قرن قبل، به خوبی آشنا شد.
این کتاب زیبا با توصیفات بسیار دقیقش مرا به درون داستان میکشاند و قسمتی از آن قرار میداد. اگر چه کتاب صوتی کمی از تاثیر ذهن خیال پرداز انسان را به خواننده اختصاص میدهد اما خوانش بسیار حرفهای کتاب برای من جذابیتش را صد چندان کرد. در مورد پایان داستان کمی تعجب کردم اما شاید تاثیر مذهب در آن زمانها جایگاه خود را در بین مردم همچنان پررنگ داشته اگرچه پیرمرد آخر داستان مثال نقضی کاملا روشن میباشد. در هر صورت گوش دادن به آنرا توصیه میکنم و باز هم از راوی داستان با آن صدای بسیار عالی و حرفهای و تقلیدهای درست و تاثیر گذار تشکر و قدردانی میکنم.
بسیار بسیار کتاب خوبی است و نشان دهنده اختلاف طبقاتی و نتیجه قرار گرفتن انسانها در هر رده اجتماعی و مالی در اینگونه جوامع است. اینکه چطور برای انسانهای ضعیف تر بدون در نظر گرفتن آنها تصمیم گیری میشود و هر تصمیم تا چه میزان میتواند سرنوشت آنها را تغییر دهد.
بسیار ممنون از کتابراه بابت ارائه این اثر ارزشمند و بسیار بسیار ممنون از جناب حامد فعال عزیز که انصافا بسیار زیبا از پس تصویر سازی ذهنی کتاب با گویشها و حسهای مختلفی که ارائه کردند.
بدون شک شنیدن این کتاب را به دوستان خود توصیه کرده و خواهم کرد.
بسیار ممنون از کتابراه بابت ارائه این اثر ارزشمند و بسیار بسیار ممنون از جناب حامد فعال عزیز که انصافا بسیار زیبا از پس تصویر سازی ذهنی کتاب با گویشها و حسهای مختلفی که ارائه کردند.
بدون شک شنیدن این کتاب را به دوستان خود توصیه کرده و خواهم کرد.
لئوتولستوی یکی از برجستهترین نویسندگان کتاب دنیاست.
پس قطعا این کتاب شما رو شیفته میکنه.
طریقهی قصه گویی اون، شخصیتها ودیالوگها کتاب روبینهایت جذاب میکنه.
این کتاب راجع به دختر جوانی است که توسط اشراف زادهای فریفته میشود و در پی این موضوع اتفاقات ناخوشایندی برای این دختر رقم میخوره.
منتقدین این کتاب رو حاصل یک عمر زندگی وتفکرات تولستوی میدانند.
اون در این کتاب وجدانها آدمها را مد نظر قرار داده و آن را برای رستگاری و سعادت انسان لازم میدونه.
از خوندن این کتاب پشیمون نمیشید و لذت میبرید.
با تشکر از کتابراه 🌷
پس قطعا این کتاب شما رو شیفته میکنه.
طریقهی قصه گویی اون، شخصیتها ودیالوگها کتاب روبینهایت جذاب میکنه.
این کتاب راجع به دختر جوانی است که توسط اشراف زادهای فریفته میشود و در پی این موضوع اتفاقات ناخوشایندی برای این دختر رقم میخوره.
منتقدین این کتاب رو حاصل یک عمر زندگی وتفکرات تولستوی میدانند.
اون در این کتاب وجدانها آدمها را مد نظر قرار داده و آن را برای رستگاری و سعادت انسان لازم میدونه.
از خوندن این کتاب پشیمون نمیشید و لذت میبرید.
با تشکر از کتابراه 🌷
از تولستوی جنگ و صلح، آناکارنینا و چندتایی دیگر را شنیده بودم. کتاب صوتی رستاخیز چون هر اثر دیگری متعلق به رماننویسان روس، وادارم کرد به شنیدن و باور دارم این کتاب یک ترم کامل درس جامعهشناسی بود و کاش در کلاسهایمان باهم میخواندیمش.
کتاب تحول روحی فردیست اشرافزاده، ارباب، صاحب زمین که اتفاقا در هیئت منصفه دادگاه هم حضور دارد. فردی که با چند تلنگر یه سراغ حقیقت میرود، حقیقتی که به راحتی با پول میخرند. حقیقتی که به راحتی و با اطلاع و حتی با اشتباه قربانی میشود و دیگران دانسته تنها تماشاگرند
نخلودوف رستاخیز تماشاگر نمیماند. گویی صحنههایی با جزئیات فراوان مانند فیلم را به نظاره نشسته باشی. روابط قدرت در دادگاهها، نوع و نحوه رای دادن و رسیدن به مجازات، شرایطی که باعث ایجاد جرم شده، وضعیت زندان و تمام سختیهای تبعید و... همگی بازگو میشود
اما ماجرا فقط زندان نیست. به سراغ زمینهایش میرود. روابط مالک و زمیندار با دهقان و زارع تشریح میشود، نوع عکسالعمل و میزان اگاهی زارعین را به معرض دید میکشاند و بعد وارد شهر شده و کارگر و صنعت و بهرهکشی را بهگونهای دیگر تصویر میکند.
اما روایت زندگی خودش روایت مردمانی از طبقه اشراف، روابطشان و زندگی بندهوارشان درباره قدرت است آن جا که سخت ایشان را مشمئزکننده مییابد و همنشینی با آدمهای ساده و کارگر را مطلوبتر میپندارد. او حتی در این میانه روابط بوروکراسی را هم تمسخر میکند و نقادانه ارزیابی