نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی بلبل و کفشدوزک - مریم قمی بزرگی
4.2
469 رای
مرتبسازی: پیشفرض
maniya
۱۴۰۳/۰۹/۱۳
00
یک داستان ساده برای کودکان بود گوینده آن صدایش بیش از اندازه ملایم بود باید کمی در تن صدا حالت می داد بیش از اندازه روان و آرام بود به طوری که به زور می شنیدی در مورد یک بلبل بود که خانه اش در منطقه دیگر توسط سیل خراب شده بود و او به از آن جا پرواز کرده بود و به منطقه دیگر به یک باغ سرسبز آمده بود کفشدوزک به پیش او رفته بود و از حال او جویا شده بود او به بلبل گفت تو نباید برای از دست دادن لاله ات غمگین و ناراحت باشی در این باغ می توانی یک لانه دیگر برای خود درست کنی یک نگاه به توانایی های خود بنداز تو صدای زیبایی داری همچنین بال های قشنگ و قوی که با آن ها می توانی پرواز کنی اگر در هنگام سیل تو بال نداشتی چگونه می توانستی فرار کنی بلبل متوجه خود شد دیگر غم و ناراحتی های خود را فراموش کرد او به کفشدوزک گفت تو هم دوست بسیار خوبی هستی اشد من در اینجا یک لانه دیگر برای خود درست می کنم داستان قشنگ بود اما اینکه کفشدوزک با آن کوچکی با یک بلبل به آن بزرگی صحبت می کرد کمی عجیب و غریب بود می توانست به جای کفشدوزک ک حیوان دیگر با او صحبت می کرد چون غذای پرندگان همین حشرات کوچک هستند
اولین نظری که میبینم مظر مجتبی شیخ محمدیه که یه داستان ساده رو قدر پیچیده کرده و خواسته از نظر فنی برسی کنه واقعا مسخره هست و بقیه نظراتم درمورد صدای راوی بود ک میگفتن بده و انگار داره روزنامه میخونه که به نظرم اصلا این طور نبود البته ایراداتی داشت که یادش میرفت جمله چیه و مکث میکرد اما مثل روزنامه خوندن نبود داستان درمورد بلبلیه که سیل اومده خونشو برده و به باغی پرواز میکنه و روی درختی میشینه که زیر اون یه کفشدوزکه و با هم همصحبت میشن و میگه که من از یه راه دور اومدم و سیل خونمو برده و الان خیلی ناراحتم کفشدوزکم میگه که تو بال داری میتونی به همه جا سفر کنی خدا نعمت های زیادی بهت داده صدای زیبا داده بال داده و هوش زیادی داده. و بلبل هم به خودش میاد و میگه رره اگه من بال نداشتم نمیتونستم پرواز کنم و همراه با خونه ام غرق میشدم و کفشدوزکم میگه میتونی توی همین باغ بمونی و با هم خونه جدید برات بسازیم
از دید فنی چون کارم نیست هیچ حرفی ندارم اما بیان دیدگاه شخصی نیازی به حرفهای بودن ندارد بنابراین باید بگویم معرفی خدا برای کودکان به این شکل بسیار سطحی و وام گرفته شده از گذشته نه تنها کار جالبی نیست بلکه مورد نکوهش است.
وقتی خدا میتواند خانه را با سیل خراب کند حتما میتواند از خراب شدنش نیز جلو گیری کند، در این ماجراها مدام سراغ جبر و اختیار باید رفت و اگر کودک ما پرسشی داشت که با این دید و باور همخوانی نداشت باید او را از کافر بودن ترساند.
لطفا برای هر چیز پای خدا را وسط نکشید و اگر خواستید به کودکان از امید و سپاس گذاری بگوئید آنها را دچار تناقض نکنید.
اما تصویر سازی عالی بود.
ممنون.
وقتی خدا میتواند خانه را با سیل خراب کند حتما میتواند از خراب شدنش نیز جلو گیری کند، در این ماجراها مدام سراغ جبر و اختیار باید رفت و اگر کودک ما پرسشی داشت که با این دید و باور همخوانی نداشت باید او را از کافر بودن ترساند.
لطفا برای هر چیز پای خدا را وسط نکشید و اگر خواستید به کودکان از امید و سپاس گذاری بگوئید آنها را دچار تناقض نکنید.
اما تصویر سازی عالی بود.
ممنون.
کتاب بلبل و کفشدوزک توسط خانم مریم قمی بزرگی برای کودکان نوشته شده است داستان خیلی زیبا و آموزنده است و به کودکان یاد میدهد که همیشه شکرگزار نعمت هایی که خدا به آن ها داده است باشند و همیشه با دید مثبت به اتفاقات نگاه کنند و هیچوقت خدا را فراموش نکنند و با دیگران مهربان باشند و به آن ها کمک کنند. در این داستان کودکان با پدیده ی سیل و عواقبی که به دنبال دارد نیز آشنا میشوند و بنابراین علاوه بر آموزش کمک به همنوع و دستگیری از دیگران به این نکته هم پرداخته است. با تشکر از کتابراه و کانون فرهنگی چوک برای تهیه ی داستانهای زیبا و آموزنده برای کودکان.
با سلام خدمت تمامی اعضای محترم و پرتلاش کتابراه ضمن عرض خسته نباشید بابت زحمات شما در این برهه زمانی که اکثریت مادران شاغل ومشغله دارن فرصت کمتری برای وقت گذاشتن برای فرزندانشان دارند کتابراه توانسته یک خلا بزرگ را در کارهای مادران پر کند و با کتابهای صوتی قصه برای کودکان توانسته قدم مثبت و پررنگی بردارد من از وقتی کتابراه را نصب کردم دیگه هر شب حداقل یک قصه برای کودکم میگذارم تا گوش کند قصهها علاوه بر اینکه حس کنجکاوی را در بچهها ایجاد میکند باعث اموزش و یادگیری آنها هم میشود ممنون از شما 🫡
کتاب جالبی برای کودکان است خود من حدود ۱۰ سال پیش یاد گرفتم که شکرگزار نعمتهای زندگیم باشم و در تلخترین حوادث زندگی هم دنبال یک حکمت یا نعمت بگردم در این داستان به زیبایی به کودکان میآموزد هر اتفاقی هر چند تلخ میتواند در خود نعمتی داشته باشد مطمئناً بابت همان اتفاق میتوان شکرگزاری نیز کرد جایی که بلبل میگوید اگر من درون لانهام بودم سیل مرا با خود میبرد نشان میدهد که او دیدگاهی دارد که میتواند درون تلخترین اتفاقات نعمتها را ببیند
این داستان کوتاه کودکانه میتونه به بچهها همدلی کردن و شکرگزاری رو یاد بده. والدین یا بزرگترها میتونند از بچه بپرسند که از این داستان چی یاد گرفته و یا خودشون واسش توضیح بدند که باید قدر نعمتهای خدا رو بدونیم و در هنگام مشکلات به دیگران کمک کنیم. اگرچه توی داستان به خوبی اشاره شده ولی برای تاثیر گذاشتن بیشترروی کوچولوها این کار هم بد نیست انجام بشه.
سلام. ممنون از راوی داستان که با صدایی زیبا باعث شد ما از شنیدن داستان لذت ببریم. به نظر من بلبل تو این داستان نماد خیلی از ما ادمها هست که متاسفانه فراموش کردیم که خداوند چه نعمتهایی به ما داده و ما باید شکرگزار این نعمتها باشیم. کفشدوزک هم نماد یه دوست خوب هست که به ما یاداوری میکنه که چه نعمتهایی خدا به ما داده و نباید به سادگی اونها رو نادیده بگیریم