نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی تصویر دختری در آخرین لحظه - سیامک گلشیری
4
42 رای
مرتبسازی: پیشفرض
اقای گلشیری بهترین داستان نویس هستند وتمام داستان هاشون یه کهکشان ستاره داره. این داستان زیبا هیجان انگیز جذاب در مورد گم شدن دختر عمو پسری که خودش عاشق وخواستگار دختر عمو بوده. در تمام طول داستان شما نمیدونید ایا واقعا این پسر عمو بلایی سر شقایق اورده یا اون خواستگار سمج غریبه. با قلم قهار وفریبنده اقای گلشیری خواننده مدام در فراز ونشیب وهیجان سیر میکنه وهمش فکر میکنه اخر داستان رو فهمیده، که بعد شوکه وسوپرایز میشه. صدای دلنشین واجرای هنرمندانه وماهرانه اقای رئیسی به جذابیت داستان صد چندان افزوده. خواننده وکاربر عزیز کتابراه هر جا اسم نویسنده اقای گلشیری رو دیدید بدون یه ثانیه معطلی داستان رو بگیرید وبخونید، پشیمون نمیشید. اخر جذابیت وخوبی داستانهای گلشیری
کتابی نسبتاً خوب در ژانرجنایی است ولی بدون تعلیقهای هیجان انگیز این فرم از رمانها. مزید بر این در قسمتهایی حاشیه روی غیر ضروری وبی مورد داشت نکته دیگر که یا شیوه کار نویسنده است یا عیبش، و خواننده راکمی عصبی میکند ومکرر هم بکار برده میشد پرسشهای غیر منطقی وبا پاسخ مشخص بود. مثلاً پسر در مورد خاطرات خودش با شقایق صحبت میکند ومیگوید فلان جمله را بااو گفتم، گفت... استاد میپرسد کی گفت؟ بنظر من خواننده شگفت زده میشود که استاد تیز هوش ومجرب در محاوره چرا اینقدر بی توجه باید باشد
صدای آقای نیما رئیسی جذابیت داستان را چندین برابر کرد. کتابهای صوتی وقتی با صداهای زیبا و دلنشین و مجرب مانند آقای رئیسی خوانده میشود مخاطب را جذب میکند و ترغیب میشود. کتابهای صوتی درست است که لذت ورق زدن کتاب و عطر دلنشین کاغذ نصیبمان نمیشود ولی از طرفی صدای گرم و زیبا هم میتواند جای عطر و ورق را پر کند. داستان جنایی و درام بود و مشکلات خانوادگی و عاشقی یک طرفه و درنهایت قتل.
داستان مثلا راز آلود اما من زیاد خوشم نیامد. اینقدر دیگه در رسانههای اجتماعی هر روز با این مسئله اجتماعی بدوی و وحشیانه مواجه هستیم که دیگه مطالعه کتاب در موردش برام لطفی ندارد. فقط احساس خشم و تنفر از کوته فکری یک قشر از کسانی است که فقط اسمشان آدم است و بس. البته راوی داستان را خوب روایت کردند.
می شود که بهرام برای کمک گرفتن از استادش به اوزنگ میزند تا بتوانند دختر عمویش راپیدا کنند. همان اوایل داستان پدر دختربرای نرفتن آبرویش به پلیس زنگ
نمی زند که غیر منطقی است ودر ادامه بهرام داستان کشتن فرزند ناقص الخلقه توسط عمو وزن عمویش را بیان میکند وبهرام هم از قصد ازدواجش با دختر عمویش صحبت
می کند ودرسیاه نشان دادن رقیب عشقیاش سنگ تمام میگذاردواگر این هاراکنار هم بگذاریم میتوان اخر داستان راحدس زدوگرفتن آدرس نوید از همکارش هم درحاشیه قرارداردوبرای پرت کردن حواس است ودرآخر هم دلیل جنایت نوید وعمویش نادیده گرفتن دختر و نوید است وحاضر نیستند با این مسئله کنار بیایند ودرکل جذابیت چندانی نداشت. آخر هم آقای رئیسی اجرای خوب و
قابل قبولی داشت و به نوعی برای کتابی با موضوع این کتاب صدای مناسبی دارد.