نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی یادداشت‌های یک پزشک جوان - میخائیل بولگاکف

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
پ ش
۱۴۰۱/۰۵/۲۰
کتاب بسیار زیبا و آموزنده‌ای بود. برای من بشخصه از چند جهت جالب بود. اول اینکه آغاز کار برای یک پزشک بخصوص در نواحی دور افتاده که باید به تنهایی از پس همه‌ی موارد مختلف بر بیاد و ناگهان از دل تئوری‌های امن دانشگاهی، بیفته در رودخانه کارهای عملی و حیاتی برای نجات جان بیماران، چقدر دشواره. و همین موارد هم چقدر در افراد ایجاد تجربه و مهارت میکنه، چون تا اضطرار واقعی وجود نداشته باشه جرأت و جسارت انجام این کارها، پدید نمیاد و این موضوع خیلی عمیقی درباره‌ی ذات انسان هست..
نکته دوم اینکه خود امر "تنهایی" چه اثرات مختلفی بر شخصیت‌های مختلف میتونه داشته باشه. اون روستای دورافتاده و ساعتها تنها بودن با کتاب‌های علمی، بجز اینکه موجب شکوفایی ذهنی انسان و عمیقتر شدن بینش او شده؛ اثرات مختلفی روی دو پزشک مختلف داشته و نشون میده چقدر شکست‌های عاطفی میتونه به واکنش آدمها در شرایط سخت یا پر استرس، دامن بزنه..
سوم، کتاب، خرافات و ترس یا انکار بعضی بیماریها، که در بسیاری از مردم در نقاط مختلف جهان وجود داره رو بخوبی به تصویر میکشه و این نشون میده تا بوده همینطور بوده و باید برای روزی که اطلاعات عمومی مردم بالا بره و جهل و خرافات حذف بشن خیلی تلاش کنیم..
و چهارم درباره بخش آخر کتاب، که واقعا مفید بود. گویی دست نوشته‌ای فداکارانه از دکتری رو میخوندیم که اثرات مخدرها رو بر خودش آزمایش کرده و دگرگونی‌های حسی و فکری انسان رو خارج از دایره لغات محدود پزشکی، بطرز شگفت انگیزی شرح داده باشه.. خوندنش واقعا توصیه میشه‌..
در آخر هم واقعا سپاسگزارم از آقای سلطان زاده که با گویندگی خوبشون، انگیزه شنیدن کتاب‌های ارزشمند رو برای من ایجاد کردن. بخصوص ادبیات روسیه که حس میکنم به فرهنگ ما بسیار نزدیک هست..
محمدعلی کلوندی
۱۴۰۱/۰۲/۱۰
بولگاکف در این کتاب ساختار نظام پزشکی روسیه در سال‌های ۱۹۱۷و۱۹۱۸را در چهار زمینه مورد برسی قرارداده است.
اولین زمینه تعداد کم پزشک در جامعه آن روز روسیه است، در آن سال‌ها دربخش‌هایی از روسیه پزشک به اندازه‌ای کم بوده است که یک پزشک کار‌هایی مانند قطع عضو، زایمان، کشیدن دندان ویا همان دندانپزشکی، ودرمان سیفلیس را انجام می‌داده است.
زمینه دوم کمبود بیمارستان ‌و تخت‌های بیمارستانی است.
زمینه سوم فداکاری واز خود گذشتگی پزشک‌ها برای درمان بیمارهای خود است.
زمینه چهارم مهارت وتوانایی یک پزشک در درمان بیمارهای خود با بیماری‌های مختلف است ودربیشتر موارد هم موفق بوده است (گرچه ممکن است خواننده این نظر ممکن است فکر کند من داستان را زیادی جدی گرفته‌ام اما توصیه میکنم توضیحات کتاب را مطالعه کنید).
دو نکته هم درمورد متن کتاب باید بگم: «نکته اول اینکه در بعضی از جاها به بعضی از کتاب‌ها اشاره می‌کند مانند ارباب وبنده اثرتولستوی ورابینسون کروزو اثر دنیل دفو است که نشان از مطالعه و آگاهی از آثار سایر نویسندگان است ونکته دوم اشاره به بعضی از خرافات ماننداستفاده از قند برای زایمان بهتر و بعضی از نا آگاهی‌های مردم آن زمان روسیه است مانند وقتی که میخواهد کاری کند که کودک بیمار از راه گلو ولوله‌ای که به گلویش وصل می‌شود که برای من جالب بود.»
در آخر هم از انتشارات آوانامه به خاطر انتخاب
آقای سلطان زاده برای اجرای این کتاب تشکر کنم چون آقای سلطان زاده هم مهارت لازم وهم توانایی لازم برای اجرای کتاب‌های صوتی را دارد و به خوب این کار را می‌کند ومن می‌توانم باصدای ایشان با کتاب ارتباط خوبی
برقرار کنم و کتاب راهم درست وبا اشتیاق گوش کنم.
📚الناز محمدی📚
۱۴۰۳/۰۴/۲۹
بعد از کتاب‌های ‘وقتی نیچه گریست’ و ‘دل سگ’ این سومین کتاب از بولگاکف هست که خوندم و واقعا لذت بردم. مگه میشه آخه یه آدم هم توی‌ پزشکی اینقد تبهر داشته باشه و هم توی نویسندگی! این کتاب دست نوشته‌های بولگاکف از شرح حالشه که بعد از دانشگاه فرستادنش‌توی یه روستای برای خدمت و مطالب تئوری دانشگاه‌ها هیچوقت برای انجام کارای عملی کافی نیست، اون سعی میکنه هر بار توی انجام خدمت‌اش توی بیمارستان به کتابهاش مراجعه کنه و درست و‌بدون اشتباه و با وجدانی روشن به مریض‌ها خدمت کنه. درواقع خاطرات یک پزشک می‌تونسته کتابی حوصله‌ سر بر برای خواننده‌ باشه، اما بولگاکوف از نثر جذاب و گه‌گاه طنزآمیز خودش استفاده می‌کنه تا هر دوم از داستانای این کتابو با هیجان بیشتری تموم کنه. ولی مسئله اینجاست که؛ شاید اگه کسی ندونه که بولگاکوف خودش یه پزشک بوده و تمامی این اتفاق‌ها کم‌وبیش و با اندکی تمایز برای خودش اتفاق افتاده، باور چنین روایت‌هایی برایش کمی دشوار باشد و کتاب رو یه کتاب داستانی به شمار بیاره، اما علم به اینکه بولگاکوف خودش همین «پزشک جوان» قصه ست، جذابیت داستان‌ها را دوچندان می‌کنه! نکته جالب دیگه درمورد این کتاب اینه که بولگاکف میتونست حجم کتاب رو خیلی بیشتر کنه، اما عمدا خواسته کتاب رو کوتاه بنویسه و این نکته‌ی مثبت کتاب یادداشت‌های یک پزشک جوانه! درواقع کتاب یه کتاب خاطره‌نویسی تمام‌عیار به حساب میاد که خلاصه و جمع‌وجور نوشته شده. داستان نهایی کتاب (مورفین) هم ماجرای اعتیاد خود بولگاکوف به مورفینه و به‌نظرم آوردن این داستان، به‌عنوان داستان پایانی، نکته ش اینه که تمام افرادی که ازشون توی ذهنمون قهرمان بسازیم، نقاط سیاهی تو زندگیشون دارن و این خوبه که آدما رو‌ با همه خوبیا و بدی‌هاشون
آیدا رها
۱۴۰۲/۰۳/۲۴
داستان کتاب حول محور پزشکی‌ست که به روستایی کوچک برای طبابت فرستاده شده…
استرس‌هایی که این پزشک جوان برای کسب تجربه و یادگیری متحمل می‌شود برای من بسیار آشنا و ملموس است…
در طول داستان به خوبی می‌توانستم خودم را جای او بگذارم و به این بیندیشم که وقتی بعد از مدت‌ها درس خواندن و گذراندن دوره‌های تئوری نوبت کار عملی می‌رسد، آن هم تک و تنها و بدون هرگونه راهنما… کار چقدر سخت می‌شود… حالا در پزشکی فرد با جان آدمی سر و کار دارد و ما در روانشناسی با روان فرد…
و کلی پیش قضاوتی‌هایی که درباره این رشته همیشه وجود دارد کار مارا سخت‌تر هم می‌کند…
باید اضافه کنم که داستان این کتاب بر اساس واقعیت بود و در کل داستان سرگرم‌کننده‌ای بود، اما برای من حامل پیام خاصی نبود، در حقیقت داستان بی شباهت به نامش نبود و از یک سری یادداشت و روزنوشت تشکیل می‌شد..
اگر به چنین داستان‌هایی علاقه دارید پیشنهاد من شنیدن نسخه صوتی کتاب است، با روایت خوب آرمان سلطان زاده
من این کتاب رو بر اساس معرفی‌های زیاد و به‌به و چه‌چه‌های فراوانی که خونده بودم انتخاب کردم و مشتاق شدم به خوندنش، اما واقعا در حد اون همه تعریف و تمجید هم نبود.. 🌱
سمیه گلچین
۱۴۰۳/۰۱/۱۳
این کتاب مربوط به خاطرات یک پزشک روسی، پس از فارغ‌التحصیلی و مشغول به کار شدن در یک منطقه دورافتاده و محروم هست.
این کتاب رو برای دانشجوهای رشته علوم پزشکی به شدت توصیه می‌کنم.
از زیباترین نکاتی که در این داستان به آن اشاره شده این است، تا زمانی که به صورت عملی و کیس محور آموزش داده نشه و مواجهه‌ی بالینی نداشته باشیم، یاد نمی‌گیریم و درک نمی‌کنیم.
از زیباترین بخش‌های کتاب اونجایی بود که بعد از مواجهه با بیمار و درمانش، وقتی میرفت سراغ کتاب‌های رفرنس می‌گفت حالا می‌فهمم کتاب چی می‌گه.
به قول یکی از اساتیدمون، هیچ وقت یک دانشجو با صبح تا شب توی کتابخونه بودن، پزشک نمی‌شه. باید مواجهه بالینی داشته باشین...
نشر آوانامه و صدای آرمان سلطان زاده واقعا بی‌نظیره. فضاسازی به همراه مهارت گوینده، به قدری عالی هست که اضطراب و احساس پزشک رو کاملا منتقل می‌کنه.
Monir Naghikhani
۱۴۰۱/۰۱/۳۱
واقعا عالی بود، با صدای جناب سلطانزاده، درباره قشر فداکار جامعه یعنی پزشکان میگوید، قشری که از کودکی علاقمند به نجات انسانها هستن، ایثار و از خود گذشتگی‌شان تا پای مرگ که متأسفانه ما آنها را درک نمی‌کنیم و آنچنان که باید احترام خود را نسبت به این فداکاران ابراز نمی‌کنیم، و وای به حالیکه ناخواسته خطایی از آن‌ها سربزند، فراموش میکنیم که ایناها هم مانند ما انسان هستن و هیچکدامشان راضی نمی‌شوند که به بیمارشان کوچکترین آسیبی برسد، چشمها را می‌بندیم و رسوایشان می‌کنیم، افسوس
داریوش شیروانی
۱۴۰۱/۰۳/۱۵
یکی از آثار کمتر شناخته شده‌ی ادبیات بی‌نظیر روسیه از میخاییل بولگاکف. معمولا بولگاکف را با کتاب مرشد و مارگاریتا می‌شناسند که شخصا ترجمه‌ی آقای حمیدرضا آتش برآب را از این اثر بسیار می‌پسندم، اگرچه آثار متعدد و خواندنی بسیاری از ایشان به فارسی نیز موجود است. این اثر درباره‌ی تجربیات یک پزشک جوان و تازه‌کار است که در روستای کوچکی مشغول به کار می‌شود. صدای تکرار نشدنی، و مهارت مثال زدنی آقای آرمان سلطان زاده این اثر را دوچندان زیبا و لذت‌بخش کرده.
Fereshteh k
۱۴۰۱/۰۱/۱۴
صدای ارمان سلطان زاده نویسنده‌ی این کتاب بسیارررر عالی و دلنشین بود👌🏻
ساختار ادبی داستان و توصیفات بسیار زیبا بود وخودم کاملا در داستان و در کنار شخصیت‌ها حس میکردم
جزو اولین کتاب‌هایی بود که از ادبیات روسیه خوندم و من و مشتاق و علاقه مند کرد
داستان خاطراته صادقانه یک پزشکه تازه کاره و بسیار جذاب روایت شده و احساسات و. ترس‌های او را به تصویر. کشیده و به هیچ وجه خسته کننده نیست
پیشنهاد میشه این کتاب و حتما مطالعه کنید 😍👌🏻🌱
آمنه جاویدی
۱۴۰۲/۰۱/۳۰
صدا و اجرای روای، بسیار خوب
از نظر ارزش ادبی و هنر نویسندگی، عالی است ولی از نظر موضوع بستگی به سلیقه خواننده دارد.
داستان پر کشش است ولی درعین حال روایت وقایع روزمره است و اتفاق خاصی در آن نمی‌افتد.
پایان بندی، غم انگیز بود.
این داستان برای کسانی که روحیه حساسی دارند و خون و جراحت و.... برایشان ناخوشایند باشد مناسب نیست.
به علاقمندان رشته پزشکی کمک می‌کند با واقعیت‌های شغل پزشکی آشنا شوند.
minoo
۱۴۰۲/۰۴/۰۷
کتابی بسیار زیبا، جذاب، خاص و تکرار نشدنی هست
احساس میکردم در حال شنیدن نوعی مستند پزشکی با روایتی داستانی هستم, دیدگاه‌های نویسنده انقدر طبیعی و زنده بود که مطمئن شدم او پزشک بوده است و حدسم هم درست از آب درآمد، ۳ فصل آخر بسیار افسوس برانگیز بود، با روح و روانم همراه میشد
بی شک خوانش آقای سلطان زاده تاثیر بسیار زیادی در درک زیبایی کتاب داشت.
فرخ شعاعی
۱۴۰۱/۰۱/۲۱
خیلی عالی بود
من هی فکر می‌کنم، دیگه تموم شد، دیگه هرچی کتاب خوب اینجا بود خوندم و شنیدم اما باز یک دفعه شاهکارهایی مثل همین مجموعه داستان‌های کوتاه بولگاکف پیدا می‌شه که دریچه‌ای باز می‌کنه به دنیایی جدید
ادبیات شوروی قوی هست و نمونه‌های کلاسیک زیادی داره، این مجموعه هم در فضایی کلاسیک و زمانه‌ای دور می‌گذره اما پیامش و شیرینیش هنوز کاملا قابل درک
م.عارفیان
۱۴۰۱/۰۳/۱۱
داستان یک پزشک در آغاز کار با حجم بالایی از بی تجربگی شروع بکار میکند.
احساسات متناقض و تلاش دکتر برای حل مشکل بسیار زیبا به تحریر درآمده.
گوینده داستان بسیار زیبا با بالا و پایین بردن صدا داستان را تعریف میکند و کار گوینده زیبا و فوق العاده است
تحریر داستان تقریبا ثقیل است اما از جذابیت داستان اصلا کم نمیکند
زهرا ظاهری
۱۴۰۲/۰۸/۲۲
از نظر من عالی بود، خاطراتش راجب جراحی‌ها و بیماری‌ها و دلهره و ترسش کاملا مخاطب رو میبرد به اون فضا، و منی که هیچ تجربه‌ای راجب پزشکی و عمل‌ها نداشتم دید بازتری پیدا کردن نسبت به این فضا. خوب نوشته شده بود و آقای ارمان سلطان‌زاده طبق معمول عالی اجرا کردن، توصیه میکنم همه یکبار گوش بدن.
سوزان مکبر
۱۴۰۰/۱۲/۲۳
من صدای آرمان سلطان زاده رو به شدت دوست دارم کتاب صادقانه نگارش شده بود و با اینکه خاطرات پزشکی بود به دلیل این صداقت از کوچکترین اتفاقات بهترین روایت شده من بعد تموم شدن افسوس میخورم که کاش خیلی بیشتر بود البته این احساسی هست که من غالبا بعد از کتاب‌های خوب سراغم میاد 🤗
Mohammad .
۱۴۰۳/۰۶/۲۲
همراه شدن با این پزشک در حال کار در نواحی دور افتاده در این کتاب با مشکلات، چالش‌ها و جذابیت هاش تجربه خیلی خوبی بود و علاوه بر اون تونستم با این کتاب به درون این پزشک سفر کنم و از افکار و احساساتش باخبر بشم. ممنون. راوی هم عالی
حبیب صفری اوریمی
۱۴۰۳/۰۶/۱۸
واقعا قشنگ بود. از اون کتابهاییکه تا اخر شو گوش نکنی خوابت نمیگیره.. من که حال کردم. مخصوصا صدای استاد سلطان زاده بچه محل عزیزم زیبایی خاصی به این کتاب داده. مرسی استاد. فدایی داری. صدات مثل لا لایی به ادم ارامش میده. سپاس
Shadi
۱۴۰۲/۰۳/۰۶
من به شخصه خودم چون همیشه با دنیای پزشکی بیگانه بودم، کنجکاو شدم این کتاب رو بخونم و میتونم بگم بولگاکف در توصیف دغدغه‌ها و نگرانی‌های یک پزشک خیلی عالی عمل کرده، در کل کتاب شیرینیست و به حق گوینده‌ی کتاب خیلی عالی اجرا کرده
بوک لاور
۱۴۰۱/۱۲/۰۵
کتاب خوبی بود، هم بخاطر ترجمه هم خوانش و هم محتوای ادبیات کلاسیک روسیه. داستان درباره پزشک‌ جوانی است که تجربه‌اش را در محیطی تقریبا محروم شروع میکند. و از چالش‌های بسیاری پیروز و شکست خورده بیرون می‌آید، روایت حقیقی زندگی نویسنده…
سوده المعی
۱۴۰۳/۰۷/۲۸
کتاب خوبی بود ارزش خوندن داشت مخصوصا با روایت آقای سلطان زاده بنظرم قلم نویسنده خیلی گیرا نیست و روند داستان ملایمه اوایل کتاب جالبتر بود برام یکسری خاطرات را روایت میکنه که در کل بد نیست.
نسرین امیری
۱۴۰۳/۰۶/۲۱
تصویر خوبی از وضعیت بهداشت و فرهنگ روسیه از اواخر دوره تزاری می‌دهد، بر خلاف تصورم روسیه در پزشکی و در آن زمان به نسبت پیشرفته بوده. نوشتار هم که عالی بود و البته راوی هم بینظیر.
متین عبدی
۱۴۰۱/۱۰/۰۱
لذت بردم، مثل همیشه گویندگی آرمان سلطان زاده لذت خواندن کتاب رو دو چندان کرده، کاملا در فضای داستان قرار گرفتم و هر داستان رو تصویرسازی کردم مخصوصا بخش کولاک رو خیلی دوست داشتم.
کامران بلوریان
۱۴۰۱/۰۴/۲۰
کتاب به جذابیت مرشد و مارگاریتا نبود ولی یک سرو گردن از خیلی کتابا بالاتر بود متن بسیار شیوا و روان ترجمه و خوانش هم عالی به نحوی که خواننده رو به دنبال خودش میکشه
رعنا ابوالقاسم
۱۴۰۳/۰۷/۰۵
تجربیات هیجان انگیز و پر فراز و نشیبی ست همه کسانی که تحصیلات دانشگاهی دارند اوایل کار که تجربه کمی دارند با این مشکلات مواجه می شوند ارزشمند بود سپاس
محمد رحیمی
۱۴۰۳/۰۴/۲۸
واقعا کتاب بی‌نظیریه به نظرم میتونه برای دانشجوهای علوم پزشکی جذاب تر باشه نسبت به بقیه هرچند که در کل تفاوتی نداره که خوانندش از چه قشری باشه
حامد هوشمند
۱۴۰۱/۱۲/۱۴
کتاب جالب و خواندنی بود. توصیف‌های دقیق از مکان‌های اتفاق افتادن داستانها شما رو به او فضا میبره. برای دانشجویان پزشکی و کادر درمان هم میتونه جذاب باشه
fateme kargar
۱۴۰۱/۱۰/۱۶
کتاب خیلی قشنگی بود من تک تک اتفاقات رو درک کردم و داستان خصوصا با روایت فوق العاده راوی حرفه‌ای بسیار ملموس و روان بود ممنون از تیم حرفه‌ای کتابراه
نوشین محسنی
۱۴۰۱/۰۸/۰۵
ای کاش همه‌ی پزشکان این جور خاطرات خودشون رو مینوشتن.
اینطوری آدمهای دیگه متوجه میشن که پزشکی چقدر سختی داره.
حداقل شاید مقداری متوجه بشن.
پگاه امامی
۱۴۰۱/۰۶/۰۸
تنها ایرادی که بر این کتاب وارد است کوتاه بودن آن است! دلم میخواست ساعت‌ها با داستان‌های مختلف ادامه داشته باشد! به راستی که نویسندگان روس بسیار قدرتمند اند
Pejman Pirmoradi
۱۴۰۱/۰۲/۲۶
خب نمیشه با مرشد و مارگاریتا مقایسه‌اش کرد در واقع فقط شرح واقیع هست اما خالی از لطف نیست.
آرمان سلطانزاده نوحه هم بخونه من گوش میدم
عطیه کیمیایی
۱۴۰۳/۰۷/۱۶
بسیار روایت زیبایی داره که ادم رو کاملا درگیر خودش میکنه. صدای راوی هم خیلی متناسبه. من چون خودم پزشکم خیلی باهاش همزاد پنداری کردم.
روجا امیری
۱۴۰۳/۰۷/۰۹
قلم نویسنده بسیار روان گیرا و جذاب کتاب و نمیشه زمین گذاشت صدا خواننده هم بسیار به دل مینشیند ولی امان امان از درد درد درد از درد اعتیاد
عصمت اندایش
۱۴۰۲/۰۹/۰۴
کتاب خوبیه با اینکه خیلی هیجان انگیز نیست ولی داستان جوریه که ادم پیگیرش هست تا تمام بشه فصل اخر برای من خیلیاموزنده بود
علیرضا پیرى
۱۴۰۲/۰۶/۲۲
این کتاب عالیست براى افرادى که در هر کارى شروع کارشون هست و اعتماد به نفس پایینى دارند و از فضاى تئورى میخواهند پل بزنند به فضاى عملى
طاهره شهبازی
۱۴۰۱/۱۲/۲۶
قدرت و توان بالای پزشکان را با مطالعه‌ی این کتاب به خوبی می‌توان درک کرد. می‌توان حس کرد که چقدر این قشر پر دل و جرات هستند
فرنوش رنجبری
۱۴۰۱/۱۱/۱۱
این کتاب تنها فقط خاطرات نیست در واقع قدرت باور انسانی را بیان میکند…برای دوستانی که پزشک هستن خیلی بیشتر میتونه جذاب باشه …
پویا
۱۴۰۱/۰۶/۰۲
هم از لحاظ محتوی و هم از لحاظ خوانش بسیار عالی هست. کتابی پر از تجربیات ریز و درشت یک پزشک جوان که برای دانشجویان پزشکی بسیار مفید می‌باشد.
ماندانا ناظمی
۱۴۰۱/۰۲/۲۶
برای کسانی که به تشخیص و معالجه انواع بیماری‌ها و چالشهایی که پزشکان برای تشخیص و درمان دارند علاقمندند کتاب خوبیه من دوستش داشتم
Mehran Radmehr
۱۴۰۱/۰۱/۰۶
کتابی عالی، به هیچ عنوان از دستش ندهید. ترکیب بولگاکف دوست داشتنی و صدای دلنشین آقای سلطان زاده. خیلی منتظر بودم اتفاق بیفته.
Marziyeh
۱۴۰۳/۰۶/۰۸
صدای آقای سلطان زاده عجیب غریبه واقعا که هرکسی را بهر کاری ساختند ایشون رو هم بهر صد برابر کردن جذابیت کتاب
بهاره شهرآبادی
۱۴۰۲/۰۱/۱۷
آرمان سلطان زاده بی نظیر است
کتاب فوق العاده خوب بود.. آنقدر که دلم میخواست به این زودی تمام نشود.
موفق باشید
solmaz sadr
۱۴۰۱/۰۷/۱۷
کتاب عالی بود و بسیار جالب. اگر کمی اطلاعات در مورد پزشکی هم داشته باشین لذت کتاب دو چندان خواهد شد. راوی هم خوب بود
Amirtaher Shahri
۱۴۰۲/۰۹/۱۴
زیبا ‌و نگارش منحصر به فرد از زبان پزشکی در اوایل قرن بیستم در اوایل تشکیل حکومت سوسیالیستی شوروی
امیر شاکری
۱۴۰۲/۰۱/۰۷
داستان آموزنده و فوق‌العاده
نشان می‌دهد که اعتیاد یعنی پایان زندگی حتی برای افراد تحصیل کرده
Salar Tootoonchi
۱۴۰۱/۰۷/۰۳
راوی بسیار خوب روایت کرد عالی. به نظرم اوج کتاب قسمت آخرش باشه که مربوط به مورفین هست.
نوشین طالبی
۱۴۰۱/۰۷/۰۱
داستان عالیه...
از این نویسنده نمیشه گذشت
و رمان‌های روسی اکثرا زیبا و خاص هستن
پوریا پاکشیر
۱۴۰۱/۰۶/۱۱
نویسنده‌ای بی نظیر، گوینده‌ای حرفه ای. فقط آرام بگیرید دمنوش را آماده کنید و لذت ببرید
null null
۱۴۰۱/۰۴/۲۱
عالی بود
باید بگم توصیف سال‌های 1918-1917 نویسنده مثل بدبختی‌های الان منطقه محروم ماست.
علی خسروشاهی
۱۴۰۱/۰۲/۱۷
نویسنده و مترجم درجه یک، گوینده عالی؛ هر آنچه برای لذت از یک کتاب در نظر دارید، اینجا جمع شده است!
sana K
۱۴۰۱/۰۱/۱۹
نگارش کتاب عالی و زیبا بود
با صدای جناب سلطان زاده هم زیبایشش صدچندان افزایش یافته
موفق باشید
محمدرضا جوادی
۱۴۰۱/۰۱/۱۸
داستانی با نگارش عالی
با گویندگی بسیار عالی جناب سلطان زاده
لذت بردم
پایدار باشید
1 2 >>