نقد، بررسی و نظرات کتاب گوتیک مکزیکی - سیلویا مورنو گارسیا

خیلی خیلی دوستش داشتم! یه حال و هوای گوتیک محشر که وقتی دارید کتابو میخونید اصلا چنان غرق داستان میشید که بعید میدونم تا مدتی بتونید از حال و هواش بیاید بیرون! البته اینم بگم گاهی انقد بعضی قسمتا وحشتناک و ترسناک میشد که حسابی میترسوند منو داستان یه جاهایی خیلی باگ داشت حتی میشه کلیت کتاب رو برد زیر سوال اما من اهمیتی ندادم و از کتاب نهایت لذت رو بردم به همه هم پیشنهادش میکنم. خودمو تو اون عمارت بزرگ تصور کردم و با شخصیت اصلی داستان همه جارو سرک کشیدم حس و حالی که میداد خیلی شباهت زیادی به بلند های بادگیر داشت حتی تو خود داستانم شخصیت اصلی بهش اشاره کرد (چون خودش و دختر عموش عاشق رمان و داستان بودن و اسم این کتابم آوردن چون تو یه عمارت شبیه عمارت بلندیهای بادگیر بودن) ولی با این تفاوت که این یه داستان ترسناک و تخیلیه کلا ماهیت این دوتا داستان باهم متفاوتن اما حال و هوای گوتیکشون مثل همه. هرچند من خیلی از بلندی های بادگیر خوشم نیومد ولی این کتابو واقعا دوست داشتم توصیه میکنم حتما بخونید عاشقش میشید.

کتاب نسبتا خوبیه. متن روان و پر کششی داره که باعث میشه تا انتها داستان رو دنبال کنی. پرماجراست و برای من نیمه اول کتاب خیلی جذاب بود ولی در نیمه دوم روند داستان کاملا متفاوت با چیزی شد که فکر میکردم، هر چند پایانی قابل قبول داشت. فکر میکنم ارزش یکبار خوندن رو داشت.

کتاب جالبی بود، بر اساس یک کهن الگوی نامیرایی و دقیقا بر اساس افسانه‌های آمریکای جنوبی، به هر کسی که به داستانهای آمریکای جنوبی علاقه مند است پیشنهاد می‌کنم این کتاب را بخواند. من لذت بردم از خوانش کتاب.

کتاب کشش خوبی داشت و همون طور که گفته شده، نمیشه تا تمام نشدن کتاب، کنار بگذاریدش، پس حواستان باشه که در دوران فراقت بخونید، هرچند خیلی خشن است و یک مقدار بعضی جاها تهوع آور

کتابی است که جنایی است و روایت خانه‌های تاریخی و قدیمی و اسرار آن‌ها س که در داستان جذابی نوشته شده است