نقد، بررسی و نظرات نمایش صوتی دلباخته - مارک متیوز

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
🌸Zahra Habibi🌸
۱۴۰۱/۹/۱۶
خیلی خیلی واسم جالب بود چون قبلش کتاب روند شکل گیری اعتماد به نفس در فرزندان آقای محمد مجد رو گوش داده بودم بعد که این نمایشنامه رو گوش میدادم تمام اون مباحث روانشناسی توی ذهنم مرور میشد ما آدم بزرگها بازتاب تربیت والدینمون در بچگی هستیم شاید مادری که از همسرش متنفرشده وبا عذاب دادن فرزندش احساس رضایت و انتقام میکنه و جلوی چشم بچه ش خودش رو دار میزنه هرگز به این فکر نکنه که با مرگش هرروز و هرشب بچه ش میمیره و زنده میشه اگر نمیتونیم اون عشق و محبتی که یه بچه بی گناه بهش نیاز داره بهش بدیم پس حق نداریم بی احتیاطی کنیم حق نداریم از اون بچه‌های معصوم هیولا بسازیم و زندگی دیگران رو با اون هیولاهایی که به دنیا آوردیم به لجن بکشیم. اسم نمایشنامه هم میتونست دست بالای دست یا عشق زهرآگین باشه این اسمی که براش انتخاب شده بیشتر به داستان‌های عاشقانه شباهت داره ولی روی هم رفته عالی بود صدای بازیگرها و فضا سازی هم حرف نداشت
نرمین صوفی
۱۴۰۱/۷/۳۰
ازنظرموضوع تکراری وکوتاه بود. دوتا ادم مریض و سادیسمی که به خودشون و دیگران اسیب میرسونن اما به نکته‌ی خوبی هم اشاره میکنه که کودکی انسان چقد میتونه درشکل گیری شخصیت اون ادم دربزرگسالی مهم و حیاتی باشه پسربچه‌ای که شاهد رنج و عذاب مادرش بوده ومرگش رو به تماشا نشسته دربزرگسالی گوشت همسر مرده شو توسرکه نگهداشته و همونو که حالا باسم هم مسموم شده به خورده معشوقش که ادعا میکنه دلباخته ش هم هست میده حالا هدفش هرچی که هست. بنظرم اینجطور میشه برداشت کردکه اون توذهن بیمارش عزیزانش رو بامرگ همیشه درکنارخودش نگه میداره اما غافل ازاینکه معشوقش هم مثل خودش بیمارروانی ازکاردرمیادو همون موقع با خوروندن نوشیدنی سمی قصد کشتنش رو داره اینجا باز انگیزه چیه خدا میدونه و نویسنده درکل بد نبوداما باب سلیقه‌ی من نبود
melika baradaran
۱۴۰۱/۸/۱۰
این کتاب گویندگی زیبایی داشت و نحوه‌ی خوانش و یا لحن گوینده‌ها خوشبختانه آسیبی به روند داستان نزده بود. اولش کمی گیج کننده بود اما ناگهان خیلی چیزها مشخص شد.
روایتی از دو انسان زخمی که هر کدام برای نجات خودش ترجیح میدا دیگری رو غرق کنه.
شاید روند داستان و کارهای غریبی که شخصیت‌ها در مواجهه با دیگران و خودشون انجام میدادن استعاره ایه از روابط سمی ما آدم‌ها با همدیگه. این که اونقدر در ضربه زدن به هم پیش میریم که زمانی که نیاز به پادزهر داریم دست هیچکدوممون به دارو نمیرسه.
راه حل‌های متعدد اشتباه برای مشکلات عمیق و اجتناب از مواجهه، اجتناب از درد در نهایت ما رو به سیاهی میبره جایی که نجات بخشی نیست. این برداشت من از این نمایشنامه بود.
طیبه سعادتی
۱۴۰۱/۹/۷
با سلام و ضمن تشکر از کتاب راه عزیز
اجرای نمایشنامه عالی بود بخصوص صداهای پس زمینه حس حضور در صحنه را القا میکرد، موضوع در رابطه با برخورد عاشق و معشوق روان پریش با موضوع عشق و تصمیم دیوانه وار برای حفظ یار درکنار خود بود که به این منظور تصمیم به قتل یکدیگر می‌گیرند و همزمان نقشه خود را اجرا می‌کنند بطوریکه پس از اطلاع از موضوع هیچکدام یارای نجات دیگری را ندارد.
شاید نویسنده سعی داشته با این استعاره غلو شده، خواننده را متوجه رفتارهای غیر منطقی هر فرد در رابطه با موضوع بنماید، شاید هم منظور روایت تاثیر آسیب‌های کودکی در بزرگسالی و.. بوده، در هر شکل، علیرغم اجرای عالی موضوع متن دلچسب نبود
Sepid Mmm
۱۴۰۲/۱/۱۹
اول از گوینده شروع کنم چون نمایش بود تاثیر به سزایی داشت
صدای گوینده و لحن خوانش ایشان واقعا عالی و تاثیر گدار بود و باعث درک بهتر روند داستان و شخصیت‌ها میشد
فضای داستان خیلی تاریک بود. داستان دو انسان را روایت می‌کند که هر دو در دوران کودکی زخم دیده‌اند و حالا به دنبال ترمیم دردهایشان و رندگی جان‌های دیگران را آسیب میرسانند.
آن فکر‌هایی که واقعا مزخرف و سادیسمانه بود گاها مک به ترس می‌انداخت و نمی‌توانستم حرکت بعدی یک دیوانه را حدس بزنم
ولی با این حال نمایشنامه خوبدو جالبی بود. برای افراد بالای ۱۴ سال توصیه میشود
mahdi solhjo
۱۴۰۱/۷/۲۳
از چیزی که فکر می‌کردم قشنگ تر بود. مقایسه بین کشتن مورچه و موش و گربه و مگس برای من جالب بود. بیشتر از هرچی اون صدای زوزه باد دوست داشتم.
یه حس جالبی به آدم می‌داد وقتی صدای‌های محیط رو می‌شنیدم حس می‌کردم خودم هم آن جا هستم. فقط فلسفه داستان رو درک نکردم با توجه به اوضاع و احوال کاراکتر‌ها احتمال همچین پایانی منطقی به نظر می‌رسید اما این نمایش نامه چه چیزی رو می‌خواست بیان کنه؟ من که چیز زیادی ازش دستگیرم نشد. اما با این حال از شنیدنش لذت بردم
یزدان پناه مهدیار
۱۴۰۱/۸/۱۹
نمایش دل باخته یک نمایش جسورانه ولی فاقد تخیل مثبت دو نفر عاشق همدیگه میشن که انگار هر دو هم متاهل هستند بعد از مدتی رابطه یک روز بارانی سر قرار که در خانه مرد بوده هرکدوم نقشه کشیده بوده طرفش رو بکش و نگهش داره برای خودش مرد با پختن همسر سابقش و خوراندن به معشوقش قصد کشتنش را داشته وزن باسم‌ای که در مشروب ریخته بوده در آخر هم هر دو میمیرن دوستان را نپسندیدم ولی از قلم و نگارش قوی برخوردار بود ممنون از کتاب را با تشکر
آزاده رهاورد
۱۴۰۱/۸/۲
این کتاب به طرزماهرانه ایی اهمیت اتفاقات وتاثیرعمل خانواده درکودکی رو میرسونه، که درمان نشدن، همه ما بی شک درزندگیمون شاهد بالا وپایین شدن در روح خودمون هستیم، پدرمادرایی ماروبزرگ کردن که خودشون هم شفا نیافته بودن، انسان درعین کمال وبی نقص آفریده شده، هیچکس مقصرنیست ولی ماباید مسئولیت شفادادن خودمونو به عهده بگیریم تا زنجیره قطع بشه وبتونیم فرزندانی سالم به جامعه تحویل بدیم، امیدوارم درک کنید حرفم رو 🙏
آمین
۱۴۰۱/۹/۳
اجرای گویندگان و صداهای صحنه عالی بود، نویسنده حس دوطرفه رو از منظری دیگه روایت کرده بود ولو خیلی عجیب و غریب و بیمارگونه، قبلادر داستان معروف و عاشقانه هدیه شب کریسمس (زنی که موهاش رو بابت خرید ساعت همسرش میفروشه و مردش که ساعتش رو میفروشه تا شانه سر برای زن بخره اثر گی دو موپوسان) شنیدیم اما نگاه انسانها به عشق و اثرات وقایع کودکی بر بزرگسالی انکارناپذیره... ممنون از کتابراه عزیز
فائقه
۱۴۰۱/۷/۲۱
داستان جالب بود کسی که در کودکی شاهد خودکشی مادر بوده ودچار بیماری روحی روانی شده و معشوقه‌اش رو به غذا خوردن دعوت میکنه وغذا رو با زهر آلوده میکنه وبعد میگه که این غذا از گوشت همسرش که کشته تهیه کرده وجالب تر این که همون معشوقه هم در نوشیدنی این مرد زهر ریخته وبا هم مسموم میشن ودر همون حال بد ومسمومیت میگن که همدیگرو دوست دارن وتمام‌ای خدا دو تا دیوانه به تور هم خوردن
بهار بهاران
۱۴۰۱/۸/۱۴
داستان درمورد زن و مرد بیمار روانی هست و البته زیاد درمورد گذشته‌ی شخصیتهای اصلی داستان و یاچیزهایی که باعث شده اونها تبدیل به یه قاتل بشن توضیحی داده نشده فقط جزییات کوتاهی از کودکی اونها میگه درکل جالب بود اما به نظر من میتونست بیشتر به علت انگیزه قتل زنش بپردازه و یا جزییات بیشتری بگه که باعث جذابیت داستان بشه درکل داستان کوتاه خوبی بود ‌.
سارینا دهدشتی
۱۴۰۱/۷/۲۷
سلام و درود
نمایشنامه‌ای با موضوعی تقریبا تکراری، خیلی کوتاه، و حرف‌ها و حرکات تقریبا مصنوعی بود.
من بشخصه نتونسم ارتباط بگیرم با این اثر کوتاه.
موضوع جنون دوتا آدم که اتفاقا به زندگیشون، بخصوص در زمان کودکی برمیگرده. و بیانگر این قضیه هست که چقدر کودکی و رفتارها و آدم‌های اطراف یه کودک میتونن روی شخصیت و زندگیش مؤثر باشن.
ممنون از شما
ریحانه حسینی
۱۴۰۱/۷/۲۳
اوایل داستان جذاب بود و پیش خودم میگفتم چه پسر مهربونیه که حتی آزارش به مورچه هم نمیرسه بعد وقتی گفت کشتن مورچه با دست کثافت کاریه و بهتره با سم کشته بشن تمیز و مطمئن تره.. فهمیدم در موردش اشتباه کردم. اخر داستان برای خودشون جذاب بود مرگ تمیز با سم در اوج دوست داشتن همدیگه. امیدوارم گری دوباره برگرده و جسدهاشونو پیدا کنه وگرنه گند میزنن به اون خونه..
Parastoo Nahad
۱۴۰۱/۷/۲۳
ممنون از عزیزانی که با صدا و اکت‌های جذابشون زحمت ساخت این نمایش رو متحمل شدن، صدای گوینده‌ها عالی بود، صداهای محیط جالب و طبیعی بود اما کُلیت داستان رو دوست نداشتم یعنی آخرش گفتم خوب حالا که چی؟ اگر کسی کسی رو دوست داشته باشه ترجیح میده تمام لحظات زندگیشو باهاش شریک بشه نه اینکه بخوردش یا یه قسمتیشو یادگاری ازش نگه داره.
Alireza Mahmoodi
۱۴۰۱/۷/۲۲
بنظرم شنیدن این نمایشنامه با توجه به اجرای خوب هنرمندانش بد نیست. البته انتخاب و موضوع داستان سلیقه‌ای است ضمنا جملاتی که ردوبدل میشود قابل تامل است چیزی که باعث میشود این کار توسط پیتر و نیکولا انجام گردد خاطرات گذشته هر دوشون میباشد ازدست اندکاران این مجموعه کمال تشکر را دارم بابت رایگان بودنش نیز متشکرم
روشنک زیودار
۱۴۰۱/۷/۲۴
نمایش صوتی خیلی خوب کار شده بود. امتیازی که دادم به این اجرا بود نه خود نوشته. داستان با سلیقه من جور نیست. خواندن یا شنیدنش این قبیل داستان‌ها، حس و حالم را خراب می‌کنه. یک جایی خواندم که "جنایی نویس‌ها اگر نمی‌نوشتند، مرتکب جنایت می‌شدند" با شنیدن این نوشته فکر نمی‌کنم دور از حقیقت باشه.
نازيلا هادی نژاد
۱۴۰۱/۷/۲۵
داستان موضوع متفاوتی از عشق است البته عشقی که از دیوانگی نشئت گرفته با توجه به اسم داستان که فکر میکردم یک داستان عاشقانه و رمانتیک است و با شنیدنش حالم خوب میکند ولی دقیقا برعکس بود
گویندگان عالی بودن افکت‌ها قابل باور بودن و همه چیز در داستان سرجای خودش بود با تشکر از کتابراه
رقیه سلیمی
۱۴۰۱/۸/۶
این کتاب صوتی خیلی وخوب وبا صداهای خوبی ضبط شده من دوست ذاشتم ولی من کتابهای متنی رو بیشتر ترجیح میدم که تودلم بخونم ولذت ببرم واما نویسنده کتاب خوب تونسته با کلمات و واژه‌ها بازی کنه وکتاب تو دل برویی را نوشته وتهیه شده توسط گویندگانی عالی به ثمر رسیده
Najmeh Booraghi Booraghi
۱۴۰۱/۸/۱۱
گویندگی کتاب عالی بود.
کتاب به طرز ماهرانه‌ای درباره تله‌های رفتاری ک منشأ آن‌ها در کودکیه صحبت کرده و نشون داد ک چگونه یه اتفاق در کودکی می‌تونه خسارت‌های جبران ناپذیری و در آینده به وجود بیاره
فرنوش علیزاده
۱۴۰۱/۸/۴
خسته نباشید به گروه تاپ آرت
به موضوع داستان کاری ندارم که خودش جای بحث زیاد داره
طرف صحبت من با گروه صداپیشه ست، بسیار گیرا بیان شده بود
اکت‌ها بسیار عالی بود
دقیقا حس یک تئاتر رو میداد
MDp
۱۴۰۲/۲/۷
اولین بار بود به نمایش صوتی گوش میدادم توی کتابراه.
اول فکر کردم کتابه اما بعد متوجه شدم نمایشنامه ست...
اجرا کمی غیر حرفه‌ای بود و حس مصنوعی داشت اما چهار ستاره رو میگرفت
حامد کرمی
۱۴۰۱/۱۰/۲۲
یه داستان جذاب داره خوبه
گوینده‌ها عالی بودن
داستان یجوری بود بعضی جاها به قول معروف (مو تنم سیخ شد)
یه پسر بچه رنج کشیده که گوشت همسرشو می‌خوره خیلی مزخرفه خیلی
M R
۱۴۰۱/۷/۲۱
بد نیست، اگر علاقه مند به نمایشنامه هستید میتونه جالب باشه، کوتاه و عجیب. البته نمونه داستانهای زیادی با این ایده قبلا نوشته شده و موضوعش چندان جدید نبود
Judy
۱۴۰۱/۱۰/۵
خب بیش از حد کوتاه بود
پایان چندان جذابی نداشت ‌و به نظرم زیاد غافلگیر کننده هم نبود
شاید اگه شاخ و برگ بیشتری داشت بهتر می‌شد
در کل زیاد لذت نبردم ازش
Ms Moti
۱۴۰۱/۹/۱
یه نمایش صوتی خیلی کوتاهه، کمتر از سی دقیقه.
شاید داستان به نظرتون خیلی تکراری باشه، ولی اجرای گویندگان فوق‌العادست.
پیشنهاد می‌کنم که حتما گوش بدید.
Elahe Arabkhani
۱۴۰۱/۸/۱۹
نمایشنامه‌ای سرگرم کننده و کوتاه
اگر از فرط بی حوصلگی یکجا افتاده اید و باید حداقل نیم ساعت معطل بمانید شاید بتواند شما را از آن وضعیت عصفناک نجات دهد
زهرا پناهی
۱۴۰۱/۷/۲۹
هم جالب بود هم عجیب و غریب😅🙄
ابتدا و نوع پیشروی داستان جالب و هیجان انگیز بود اما انتهای داستان رو اصلا دوست نداشتم. (به نظرم آخر داستان خیلی بی محتوا بود!)
ن د ا ز ر ن د ی
۱۴۰۱/۷/۲۵
کتاب برای دوستدارانش بد نیست و خواهان خودش رو داره.
نوع نگارش‌اش در این رده خوبه، اا ااااا ما من این نمی‌پسندم.
خرسندم که لااقل، شنیداری بودددد🙄
زهرا محسن زاده
۱۴۰۱/۷/۲۲
وای خیلی مسخره بود
درسته که خیلی کوتاه بود اما واقعا ارزش وقتی که صرف کرد و نداشت.
دو تا روانپریش دیوانه که به هم زهر دادند!!
اصلاااااا توصیه نمی‌کنم
ملیکا نوری
۱۴۰۲/۱۰/۲۲
صداها و نمایش عالی بود و محتوا نشان دهنده دو تا آدم با آسیب هستند که ناشی از خانواده‌اش بوده و در کل پایان داستان جالب بود
یاسمین خلفی
۱۴۰۲/۱/۲۸
قشنگ بود مرسی از کتابراه توضیح نمیدم که اسپویل نشه ولی بنظرم راجب تاثیر دوران کودکی بر جوانی افراد هست که منم بشدت با این تئوری موافقم
رویا بابازاده
۱۴۰۲/۱/۸
بیشتر از هر چیزی تو داستان صدای زوزه باد و باران بود که خودنمایی میکرد، علاوه بر اون داستانی خنک داشت برای یکبار گوش کردن هم زیاد بود
الهه عباسی
۱۴۰۱/۸/۱۴
داستان دو بیمار روانی که در یک زمان و مکان اقدام به قتل هم میکنند من از متن موضوع خوشم نیومد ولی صداگذاری وخوانش خوب بود
Javad hzd
۱۴۰۱/۸/۵
نمایش زیبایی بود اولین باری بود که از این نویسنده کتابی رو گوش میدادم و به زیبایی در نمایش کوتاهی به شخصیت‌ها پرداخته شده بود
Morteza Nasiri
۱۴۰۱/۷/۲۹
نمیشه گفت یک رمان یا داستان و حتی نمیشه گفت یک کتاب، بلکه یک نمایشنامه با چند صدای مختلف و خوب برای تنوع کتابهایی که گوش میدهیم.
Mona abad
۱۴۰۱/۸/۱۰
داستان سمبلیک بود استعاره‌ای از آسیبهایی که در رابطه به دوطرف زده میشود. اجرا شنیدنی از آب درآمده است.
Water 19m
۱۴۰۱/۸/۲
به نظرم داستان ضعیفی بود و حاوی نکته خاصی نبود. اما کار گویندگان خیلی خوب بود و بخاطر همیناست دو ستاره.
هومن علایی الموتی
۱۴۰۱/۷/۲۶
منطق روایی جالبی نداشت، اما قافلگیری داشت، یه حرفای فلسفی هم سعی داشت بزنه..... متوسط رو به پایین بود
بهاره محمدی اسفه
۱۴۰۱/۷/۲۳
یک داستان معمولی قابل حدس زدن که نمونه‌اش قبلا هم شنیده شده.
صداها بسیار خوب بود و حس داستان رو به خوبی منتقل می‌کرد.
Mohammad javad Abbasi
۱۴۰۱/۷/۲۲
کوتاه و درعین حال متفاوت و عنصر غافلگیری جالبی داشت گرچه از روی مکالمه بیمارگونه طرفین قابل پیش بینی بود.
Javad
۱۴۰۱/۷/۲۲
راستیتش ته داستان نفهمیدیم نتیجه چیشد
لطفا روی کاور نمایش نامه یکم کار کنید اینجوری کسی رو جذب نمیکنه
زهرا بهرامی
۱۴۰۱/۷/۲۱
گوینده‌ها خوبن
داستان رو دوست نداشتم اگه مفهوم خاصی داشت نفهمیدم به نظر من که دیوونه بودن و به روش خودشون عاشق
mohammad jaafaran
۱۴۰۱/۷/۲۰
متوسط و نمونه کاملی از مازوخیسم و مالیخولیا...
عشق مثل تو دریا غرق شدنه و دوست داشتن مانند شنا کردن تو دریا...
Elaheh Ebrahimian
۱۴۰۳/۱/۲۳
سلام و عرض ادب رمان کوتاه بود با مزمون روان شناختی برای من زیاد جذاب نبود کتاب خشنی بود
پريا رضايي
۱۴۰۲/۷/۱۹
یه داستان روانشناختی
دو ادم روانی که مشکلات روحی و روانی دارند و ریشه در کودکی داره
نیما عطائی
۱۴۰۱/۱۱/۱۰
برام جالب بود ماجراشون به نظرم یه خورده میشد بهتر روش کار کرد از حالت خشکی دربیاد
زهرا شاکر
۱۴۰۱/۱۰/۱۲
گویندگان و صدا گذاری قوی داشت.
ممنون و خداقوت
متن کتاب هم داستانی کوتاه و جالب بود.
𝐅.𝐒
۱۴۰۱/۹/۲۴
جالب بود وخوب نشون داد که دوران کودکی تاثیر زیادی تو شکل گیری شخصیت انسان تو بزرگ سالی داره
زهرا باقرپور
۱۴۰۱/۸/۱۶
خیلی قشنگ بود عشق متفاوت و عجیب و غریب و احمقانه صدا‌ها و طرز بیان هم خیلی عالی بود
فائزه
۱۴۰۱/۷/۲۶
نمایش خوب اجرا شده ولی داستان مورد علاقه‌ام نبود. چون همو دوست داشتند، همدیگر رو کشتند.. ‌
1 2 >>