نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی بوف کور - صادق هدایت
4.3
333 رای
مرتبسازی: پیشفرض
گوینده کتاب صدای بسیار زیبا و دلنشینی دارد. مشخص است استاد بهروز رضوی کتابخوانی ماهر و اهل علم است.
اما کتاب،
نظر شخصی بنده تنها به عنوان یک جوان و علاقمند به مطالعه کتاب این است:
کتاب گویاست، دردی عمیق در آن نهفته است که با خواندن هر سطر خود را بیش تر نشان میدهد. مشوش بودن افکار نویسنده به وضوح دیده میشود. این پراکندگی افکار ناشی از همان دردی است که شما را با خودش به سیاه چاله غم میبرد.
این کتاب دریاست، بی جهت نیست که آن را شاهکار ادبی معاصر ایران میدانند باور غلطی وجود دارد که هر کس کتابهای صادق هدایت را بخواند کارش به خودکشی میرسد، این چرند محض است.
صادق هدایت
صادق، با ما صادق بود. قلمش صدها سال جلوتر از زمانش مینوشت. حتی اگر در زمان حال میزیست، این سالها شایستگی نگه داشتن آن را نداشتند.
توصیه میکنم؛
افرادی که تازه شروع به خواندن کتاب کردند سراغ نوشتههای صادق هدایت نروند.
اما کتاب،
نظر شخصی بنده تنها به عنوان یک جوان و علاقمند به مطالعه کتاب این است:
کتاب گویاست، دردی عمیق در آن نهفته است که با خواندن هر سطر خود را بیش تر نشان میدهد. مشوش بودن افکار نویسنده به وضوح دیده میشود. این پراکندگی افکار ناشی از همان دردی است که شما را با خودش به سیاه چاله غم میبرد.
این کتاب دریاست، بی جهت نیست که آن را شاهکار ادبی معاصر ایران میدانند باور غلطی وجود دارد که هر کس کتابهای صادق هدایت را بخواند کارش به خودکشی میرسد، این چرند محض است.
صادق هدایت
صادق، با ما صادق بود. قلمش صدها سال جلوتر از زمانش مینوشت. حتی اگر در زمان حال میزیست، این سالها شایستگی نگه داشتن آن را نداشتند.
توصیه میکنم؛
افرادی که تازه شروع به خواندن کتاب کردند سراغ نوشتههای صادق هدایت نروند.
داستان زندگیه یک نویسنده البته به طور مستقیم زندگی نامه نیست و اگر هم بود تهی از زندگی بود. صادق در این اثرش از پوچی سخن میگوید چه نوع پوچی؟! پوچ گرایی یعنی نگاهی تهی از رنگ بو هدف فهم به همه چی ولیکن او چنین اندیشهای نداشت بلکه چیزی که او میدید پوچ و تهی بود نه اینکه او خود بخواهد مانند محیط زندگیاش انسانهای دور و اطرافش انسانهای که کل دغادغ زندگیشان امیال حیوانی است (خوردن خوابیدن دفع کردن و هم بستر شدن) آنهم بیچاره صادقی که از عشق چنین سخن میگفت و البته برویم به اول داستان جایی که او از روح سخن میگوید که در تنهایی رو به زوال و نابودی قدم میگذارد و براستی چنین است این تنهایی این نافهموم بودن ساز مخالف زدن در چشم دیگران نقص دیده میشد و این مسعله چنان روی او تاثیر بگذاشته بود که عالم ماده را گویی رها کرده بوداز جهانی دیگر سخن میگفت از جهان اثیری یعنی ارواح جهانی که اکثر مردم اصلا نمیدانند چیست و حتی اسمش را هم نشنیدهاند حتی در عصر امروز! و همین باعث شد که رویا پردازی کند شاید در عالم رویا میزیست و نتیجهاش دیدن آن دخترک از سوراخ کنج اتاق شد این نیاز او را نشان میدهد نیازی که به صراحت بیان میکند او چقد زجر میکشد و چنانچه شروع به تعریف داستان زندگیاش میکند چیزهای جدیدی به گوشمام میخورد وقتی میگوید با خواهر شیریاش ازدواج کرده این جهولی عمیق را نشان میدهد که در زمان او حکمفرما بود و همینطور مادرش و بطور کلی همهی این چیزها نتیجهاش ذره ذره نابود شدنش شد...
با اینکه این اثر راچندین بار خوندم (در طول ۲۰ سال، اولین بار در نوجوانی که اصلا چیزی متوجه نشدم) و حالا هم همینطور، یک داستان خیالی بی معنی و هنری (مثل تابلوهای نقاشی که همه رنگها را با هم قاطی میکنند و بیخود مشهور میشوند آثار ون گوگ…. مرا بیاد فیلم ملونهول درایو که نه تنها سر و ته ندارد بلکه در طول فیلم چیزی مفهوم نیست). آثار دیگر نویسنده از نظر ادبی بسیار عالی هستند. در اثر روانی و دو قطبی بودن همچنین در اثر ریاکاری دینی بسیاری از مردم، تعصب قومی خود نویسنده (پان ایرانیسم)، غرب گرایی، شخصیت خود را از دست میدهد (یک نقاش با قلمدان به معنی کلمه خود شخصیت داستان) و به افسردگی میگراید و در نهایت مثل پایان داستان آبجی خانوم خود را میکشد. بنظرم داستان دیگرش به نام «میهن پرست» از یک شخصیت ثابت تری حکایت میکند. و بسیار بهتر از این داستان است. (لطفا کتاب صوتی کامل تذکره الاولیا بهروز رضوی را قرار دهید..
سلام وعرض ادب
صادق هدایت بی شک یکی از قهارترین داستان نویسهای ایرانی هستند.
وقتی نظرها رو میخوندم متوجه یک نکته جالب شدم، اینکه بعضی از دوستان روح داستان رو یعنی چیزی رو که نویسنده میخواد انتقال بده رو اگر قبول دارن ویا ندارن به درجه کیفیت قلم نویسنده نسبت میدن.
یعنی اگه اون فضا رو دوست دارن نویسنده شاهکار خلق کرده و اگه نه که نویسنده اثر مهمی رو خلق نکرده.
این اشتباه بزرگیه که ما معمولا دجارش هستیم.
من شخصا زیاد با ایدولوژی صادق هدایت موافق نیستم ولی نمیشه قدرت قلم ایشون رو کتمان کرد.
صادق هدایت بی شک یکی از قهارترین داستان نویسهای ایرانی هستند.
وقتی نظرها رو میخوندم متوجه یک نکته جالب شدم، اینکه بعضی از دوستان روح داستان رو یعنی چیزی رو که نویسنده میخواد انتقال بده رو اگر قبول دارن ویا ندارن به درجه کیفیت قلم نویسنده نسبت میدن.
یعنی اگه اون فضا رو دوست دارن نویسنده شاهکار خلق کرده و اگه نه که نویسنده اثر مهمی رو خلق نکرده.
این اشتباه بزرگیه که ما معمولا دجارش هستیم.
من شخصا زیاد با ایدولوژی صادق هدایت موافق نیستم ولی نمیشه قدرت قلم ایشون رو کتمان کرد.
بینظیر بود. سالها ذهنم درگیر ِ نظرات بزرگترها بود و منع کردنشون از خوندن این کتاب. شنیدم، با ذره درهی وجودم شنیدم و دیدم و درک کردم. بعضی قسمتها رو دوبار و سه بار شنیدم. مثلِ تمامِ آثار استاد هدایت،، زندگیِ کثیف و بیرحم و واقعی رو به تصویر کشیده بود.
و صدا و تسلطِ جناب رضوی، چندین برابر، اثر رو جذابتر کرده بود.
ممنونم از جناب رضوی و کتابراه بابت رقم خوردن این اتفاق و کار بر روی این اثر ارزشمند.
امیدوارم روح استاد هدایت، در آرامش باشه. 🙏🏻
و صدا و تسلطِ جناب رضوی، چندین برابر، اثر رو جذابتر کرده بود.
ممنونم از جناب رضوی و کتابراه بابت رقم خوردن این اتفاق و کار بر روی این اثر ارزشمند.
امیدوارم روح استاد هدایت، در آرامش باشه. 🙏🏻
عمق این کتاب بسیار وسیعه و میتونه دید خوبی از عمق افکار ذهنی یک ادم بده. صدای گوینده فوق العاده بود که تاثیر زیادی در جذب خواننده داره ایراداتی داشت مثل اینکه این کتاب بسیار گنگ هست تا یک مسئله ایی میاد در ذهن ادم شکل بگیره شکل داستان بطور کلی عوض میشه بنظرم برای کسانی مناسبه که زیاد کتاب خوندن و علاقه زیادی دارند به کتاب خواندن وگرنه برای یک فردی که اول راه هست میتونه بسیار گنگ و نامفهوم باشه که برای منم بود اما از زیبایی اثر چیزی کم نمیکنه
با کمال معذرت از طرفداران صادق هدایت این کتاب همانند تمامی کتابهای صادق هدایت به شدت منفی وسیاه است. و به راحتی میشه افسردگی نویسنده را از آن فهمید.
گمان کنم با توجه به زمانی که در آن قرار داریم وشرایط فعلی جامعه، دیگر نیازی به غم و قصه نداریم، بهتر است کتابهای بخوانیم که از مطالعه آن علاوه براینکه چیزی میآموزیم بلکه باعث به وجود آمدن احساس بهتر و شادتر در ما بشود.
البته این نظر شخصی بنده است، و اگر بخواهم خود آن را نقد کنم باید اعتراف کنم با اطلاع از سبک نگارش صادق هدایت تقریبا تمام آثار ایشان را خواندهام.
گمان کنم با توجه به زمانی که در آن قرار داریم وشرایط فعلی جامعه، دیگر نیازی به غم و قصه نداریم، بهتر است کتابهای بخوانیم که از مطالعه آن علاوه براینکه چیزی میآموزیم بلکه باعث به وجود آمدن احساس بهتر و شادتر در ما بشود.
البته این نظر شخصی بنده است، و اگر بخواهم خود آن را نقد کنم باید اعتراف کنم با اطلاع از سبک نگارش صادق هدایت تقریبا تمام آثار ایشان را خواندهام.
سیاهی این رمان زیباییشو چند برابر کرد.
هدایت حقیقت زندگی رو گفت که خیلی از ماها درگیرش هستیم.
رنج، سختی، توهم، خیال، خستگی، محکوم بودن، جبر، قربانی شدن و....
واقعا دستتون درد نکنه. لذت بردم.
ما هممون به هر نحوی دنیایی درون ذهنمون داریم که هر روز به اون ومراجعه میکنیم، میسازیم. برش میدیم. فضارو عوض میکنم و پرو بال میدیم بهش
دنیایی که به واسطه درد به وجود میاد
روح هدایت شاد باشه
هدایت حقیقت زندگی رو گفت که خیلی از ماها درگیرش هستیم.
رنج، سختی، توهم، خیال، خستگی، محکوم بودن، جبر، قربانی شدن و....
واقعا دستتون درد نکنه. لذت بردم.
ما هممون به هر نحوی دنیایی درون ذهنمون داریم که هر روز به اون ومراجعه میکنیم، میسازیم. برش میدیم. فضارو عوض میکنم و پرو بال میدیم بهش
دنیایی که به واسطه درد به وجود میاد
روح هدایت شاد باشه
سالها تعریف این رمان و فضای تاریکش رو شنیده بودم، رمانی از هدایت که به گفته بعضیها موجب برانگیختن حس خودکشی در فرد میشه.
این رمان شاهکار، در حقیقت داستان مردی هست که اصلا در فضای حقیقی زندگی نمیکنه، تمام زندگیش کابوس و توهم و تخیل و عشق به زنان غیر واقعیه.
به عقیده من، توی این کتاب، بیشتر با انزوا و پوچی طرفیم و غم نفرت و وحشت راوی رو حس میکنیم.
مرسی از کتابراه برای این نسخه صوتی با کیفیت و جذاب.
این رمان شاهکار، در حقیقت داستان مردی هست که اصلا در فضای حقیقی زندگی نمیکنه، تمام زندگیش کابوس و توهم و تخیل و عشق به زنان غیر واقعیه.
به عقیده من، توی این کتاب، بیشتر با انزوا و پوچی طرفیم و غم نفرت و وحشت راوی رو حس میکنیم.
مرسی از کتابراه برای این نسخه صوتی با کیفیت و جذاب.
داستانی سورئال با فضاسازیهای دارک و عمیق و بیزمان؛
رمزآلود و مرزی بین خیال و واقعیت؛
"... ۲ ماه و چهار روز... "
و مفاهیمی آشنا و دژاوو...
"... بوی عرق تن، بوی ناخوشیهای قدیمی، بوی دهن، بوی پا، بوی تن، بوی شاش، بوی روغن خراب شده، بوی حصیر پوسیده و خاگینه سوخته، بوی پیاز داغ، بوی جوشانده، بوی اطاق پسری که تازه تکلیف شده... "
مسحور کننده، رعبانگیز و ماندگار
رمزآلود و مرزی بین خیال و واقعیت؛
"... ۲ ماه و چهار روز... "
و مفاهیمی آشنا و دژاوو...
"... بوی عرق تن، بوی ناخوشیهای قدیمی، بوی دهن، بوی پا، بوی تن، بوی شاش، بوی روغن خراب شده، بوی حصیر پوسیده و خاگینه سوخته، بوی پیاز داغ، بوی جوشانده، بوی اطاق پسری که تازه تکلیف شده... "
مسحور کننده، رعبانگیز و ماندگار
بوف کور رو باید چندین بار گوش داد و هربار کلی نکات تازه ازش گرفت
با اینکه حجم کتاب خیلی کم هست اما باید چند بار و هربار عمیق و دقیق گوش بدی تا درست و دقیق متوجه داستان بشی
بعد از ۳ بار گوش دادن و یک بار کتاب رو خواندن میگم که کتاب فوق العاده و بی نقصی هست
پر از حسهای عجیب و متضاد
پر از چالش برای مغز و روح ادم
از اقای بهروز رضوی باید تشکر کرد بابت بیان زیبا و گیرا..
با اینکه حجم کتاب خیلی کم هست اما باید چند بار و هربار عمیق و دقیق گوش بدی تا درست و دقیق متوجه داستان بشی
بعد از ۳ بار گوش دادن و یک بار کتاب رو خواندن میگم که کتاب فوق العاده و بی نقصی هست
پر از حسهای عجیب و متضاد
پر از چالش برای مغز و روح ادم
از اقای بهروز رضوی باید تشکر کرد بابت بیان زیبا و گیرا..
در کتابهای هدایت چند شخصیتتی و دوقطبی بودن او کاملا مشخص است
و از شخصیت آن در زمانه سنتی و داغون زمان قاجار و دوره پیشرفت او در زمان پهلوی مشخص است که چرا دچار این دوقطبی شده و تحصیل در غرب هم به او بیشتر دامن زده تا جایی که بی هویتی که همه مردم ایران در آن درگیر هستیم در او به اوج خود رسیده و به نامیدی و ئاس تبدیل شده و روح ناآرام او به چرایی خودکشیاش جواب میدهد.
و از شخصیت آن در زمانه سنتی و داغون زمان قاجار و دوره پیشرفت او در زمان پهلوی مشخص است که چرا دچار این دوقطبی شده و تحصیل در غرب هم به او بیشتر دامن زده تا جایی که بی هویتی که همه مردم ایران در آن درگیر هستیم در او به اوج خود رسیده و به نامیدی و ئاس تبدیل شده و روح ناآرام او به چرایی خودکشیاش جواب میدهد.
کتابی نبود که انسان رو به فکر وادار کنه یا حداقل انسان عادی (کسی که افسرده نیست) بخواد با داستان همراهی کنه. کلمات و تعابیر زیبایی هم در کتاب نبود حتی داستان هم خیلی کشش نداشت. در کل من توصیه میکنم اگر کسی میخواد وقت بذاره، آثار مفید تری از این هم هست برای گوش دادن. ممنون از آقای رضوی بابت خوانش صحیح و زیبای این متن.
بهترین رمان نویس دنیا وبهترین رمان جهان! انقدرعاشق این رمان بوف کورش هستم! که بیش ازدهبارگوش دادم! وهردفعه برایم تازگی دارد! خیلی رمان خوب وخیالی خوب هستش! رحمت خدا برروح این بزرگمردایرانی! که هرکسی درجهان! درهرکشوری! باخواندن این رمان! طرزتفکرش کلادرموردایران وایرانی عوض میشه! وایشان را یکی ازنویسندگان بزرگ جهان میدانند!
کتاب بوف کور کوتاه و خوب بود. ولی درکل من خیلی از حرفهای نویسنده صادق هدایت رو نمیفهمم. دوست دارم همه چیز در کتاب معلوم بشه هرچیز و هر شخصیتی که گفته میشه. مثلا کوزه چی بود در آخر نفهمیدم که تخیل نویسنده بود که نقاشی روی کوزه با نقاشی شخصیت داستان یکی بود یا واقعیت بود به هرحال هرچی بود دلیلش رو نفهمیدم.
صادق هدایت یکی از نویسندگان و مترجمان بارزایرانی در عصر معاصر است. وی هم زمان با مشاهیری همچون جمال زاده، بزرگ علوی وصادق چوبک میزیست و از داستاننویسان عصر جدید است.
کتاب بوف کور را بارزترین اثر وی میدانند. گفته میشود به دلایل شرایط خاص حاکم بر ایران در زمان نگارش این کتاب وی چند نسخه از این کتاب را به تعداد محدود تهیه و آنرا به جمالزاده که در خارج از کشور بوده میفرستد که با استقبال خواننده مواجه میشود. با رفتن رضا شاه و آمدن محمد رضا کتاب در ایران طور رسمی بطور کامل چاپ شد.
متاسفانه موضوع داستان در محیطی تاریک و مملو از نعشه اول شخص مفرد که راوی موضوع است در دایره پوچی و مرگ ونگاه منفی به زندگی اتفاق میافتد. این نگاه صادق هدایت به زندگی است که در زندگی شخصی وی نیز نمود یافت.
داستان به ظاهر در دوبخش متفاوت نگارش شده ولی در نهایت همچون رویایی سیاه دو بخش آن بطور نامتعارفی با هم ارتباط دارد.
خواندن این کتاب را برای جوانان با انگیزه و افرادی که دچار بحران روحی و روانی هستند توصیه نمیکنم، چون جوی مملو از یاس و نا امیدی و بدبینی به زندگی و اطرافیان، فقر، نعشگی و اعتیاد به مسکرات و مواد افیونی، سیر در عالم واهی و.... را القا میکند.
صادق هدایت در سال 1326 به فرانسه میرود، در سال 1330 در حالیکه همچون گذشته دچار بحران شدید روحی بوده، تمامی دست نوشتههایش را سوزانده و در 48 سالگی خودکشی میکند.
از آنجایی که کتاب فوق از اولین تجارب نویسندگان ایرانی در سبکی روانشناختی و فیلسوفانه در نگاه به انسان و جامعه ایران است آشنایی با آن برای خواننده فرهیخته جالب است.
گویش استاد بهروز رضوی ارزش اثر را دوچندان کرده به نظر میرسد تاثیر آن از مطالعه خود کتاب بیشتر است.