🍁 خوب یک کتاب با کلی قلم و فکر متفاوت از افراد مختلف در ادبیات المان! قشنگ برای من، این کتاب مثل یه لیوان بزرگ معجون بود، که هم خیلی خوشمزه بود، و هم بعد از خوندنش هضمش سنگین بود! پس ۲ بار این کتاب رو کوش کردم تا خوب بتونم اون رو توی آرایههای ذهنم مرتب و ذخیره کنم!!
یه نکنه که راجع به این کتاب غیر قابل انکار بود، درد و رنج این گروه از نویسندهها درمورد جنگ بود!!! جنگ، جنگ، جنگ… چیزی که هنوز هم کل ادبیات المان رو پر کرده، چه توی کتابها، چه توی فیلمها، چه تویموسیقی شون، و چه توی شعرهاشون همیشه و همیشه میتونیم رد دردناک جنگ رو ببینیم!!
این داستانها هم همین بودند؛ داستان چهرهی غمگین من یه خروار درس توش برای گرفتن داشت! این که روای داستان برای خنده به زندان افتاده بود و برای ناراحتی هم مجبور به اعدام بود، و یا اینکه حکومت، اونها رو رباط کرده بود تا هرچی که دیکته میکنند رو انجام بدن، خیلی دردناک و قابل لمس بود! کبوتران ایلیا رو دوست داشتم! اینکه راحت میتونستن نامرد باشن و زیر حرف زده شده شون بزنن خیلی دردناک بود! یا داستان فرار ولت دیتریش واقعا قلبم رو به درد آورد و اشکام رو سرازیر کرد! همش آرزو میکردم کهای کاش بچه شون توی اون همه درد و شرایط وحشتناک نمیمرد! و یا داستان نان که به معنای واقعی و خیلی ساده گذشت و فداکاری یه زوج پیر رو برای ما به تصویر کشید! من واقعا از همهی داستان لذت بردم. و همهی داستانها چیزی برای تحسین داشت! واقعا درکل کتابی هستش که ارزش یک بار خوندن رو واقعا داره! در اولین فرصت حالی جلد ۲ رو هم حتما میخونم!
صدا هم بسیار مناسب بود کتابراه.
ممنون دوست عزیزم کتابراه …☘️
یه نکنه که راجع به این کتاب غیر قابل انکار بود، درد و رنج این گروه از نویسندهها درمورد جنگ بود!!! جنگ، جنگ، جنگ… چیزی که هنوز هم کل ادبیات المان رو پر کرده، چه توی کتابها، چه توی فیلمها، چه تویموسیقی شون، و چه توی شعرهاشون همیشه و همیشه میتونیم رد دردناک جنگ رو ببینیم!!
این داستانها هم همین بودند؛ داستان چهرهی غمگین من یه خروار درس توش برای گرفتن داشت! این که روای داستان برای خنده به زندان افتاده بود و برای ناراحتی هم مجبور به اعدام بود، و یا اینکه حکومت، اونها رو رباط کرده بود تا هرچی که دیکته میکنند رو انجام بدن، خیلی دردناک و قابل لمس بود! کبوتران ایلیا رو دوست داشتم! اینکه راحت میتونستن نامرد باشن و زیر حرف زده شده شون بزنن خیلی دردناک بود! یا داستان فرار ولت دیتریش واقعا قلبم رو به درد آورد و اشکام رو سرازیر کرد! همش آرزو میکردم کهای کاش بچه شون توی اون همه درد و شرایط وحشتناک نمیمرد! و یا داستان نان که به معنای واقعی و خیلی ساده گذشت و فداکاری یه زوج پیر رو برای ما به تصویر کشید! من واقعا از همهی داستان لذت بردم. و همهی داستانها چیزی برای تحسین داشت! واقعا درکل کتابی هستش که ارزش یک بار خوندن رو واقعا داره! در اولین فرصت حالی جلد ۲ رو هم حتما میخونم!
صدا هم بسیار مناسب بود کتابراه.
ممنون دوست عزیزم کتابراه …☘️