نقد، بررسی و نظرات کتاب رویاھای خطرناک - لارن دیستفانو

یه کتاب به شیرینی رویا و تلخی یه کابوس کتاب داستانی شبیه کتاب مایکل وی زمانی که مرز بین واقعیت و رویا کاسته میشه زیباترین بخش موضوع جالبی داشت کسانی که رویا‌های خطرناک خود رو کنترل میکنن پایانش یه جورایی شبیه پایان فیلم‌های سینمایی درست لحظه‌ای که معلوم نیست میخوان چیکار کنن یه پیام که میگه چند سال بعد میاد و چهره بزرگسال شخصیت‌های اصلی در حالی که همه چی درست شده فقط یه بخش کتاب مشکل داشت و اون این بود که اواسط کتاب شخصیت اصلی بدون اینکه هیچ اطلاعاتی راجب مکانی که دوستش در اون زندانی داشته باشه به سمتش رفت به نظرم رو این قسمت بیشتر باید کار میشد
و کلام اخر
این کتاب با موضوع جالب و متن گیراش مارو به دنیایی بین خواب و بیداری میبره جایی که افسانه‌ها رقم میخورن

عالی خیلی کتاب هست درباره چهارتا از بچه‌هایی هست که تو مدرسه برسمر زندگی میکنند آن‌ها همیشه در خواب‌های مشترک می‌بینند و همیشه در خواب‌های مشترک خود با هیولاها می‌جنگند هرچه بزرگتر میشوند کشتن هیولاها سخت‌تر می‌شود یک شب در خواب پلام و وین و گوییندل آرتم را پیدا می‌کنند و به دنبالش میروند علف‌ها رشد می‌کنند و نمی‌گذارند به آرتم برسند و فقط پلام می‌تواند به آرتم می‌رسد وقتی او آرتم را پیدا می‌کند او در خلسه است و وقتی پلام به او می‌رسد به پلام میگوید «دارن میان سراغمون سراغ تک تکمون میان تا اونی رو که میخوان پیدا کنن»

این کتاب بسیار عالی بود. داستان کتاب به گونه‌ای است که هر خواننده‌ای رو به خودش جذب کند. این کتاب هم دنیا خواب و هم دنیای واقعی را به تصویر کشید و این باعث زیباتر شدن داستان شد‌. پیشنهاد میکنم حتما این کتاب رو مطالعه کنید.

این داستان برام واقعا جذاب بود اما بعضی جاها برای تصور کردن به مشکل می‌خوردم اخر داستان اینجوری بود که انگار نویسنده حال نداشت دیگ بنویسه:)

داستان منو جذب خودش کرد ولی آخر داستان مثل این بود که نویسنده حوصله نوشتن دیگه نداشت و سریع سر و ته همه چی رو هم اورد😉🤔

عالی هست シ︎حتما بخونید 👍🏻