🍁۱: بن بست؛ داستان پسری روستایی به نام شریف است که در ۱۲ سالگی توسط پدرش برای تحصیل از روستایشان به شهر رفته بدون پیشرفت و موفقیت بعد از ۲۲ سال مجدد به آن جا بازگشته و بدون هدف آن جا زندگی می‌کند. اوج دلتان با همه مشکلات زندگی شریف زمانی بود که دوست صمیمیش محسن جلوی چشماش زمانی که پیکنیک رفته بودن، توی دریا غرق شد اون نتونست کمکش کنه! حالا بعد از سالها مجید (که پسر محسن بود!) رو شناخته که اینقدر شبیه محسنه که مطمئنه تناسخ خود محسنه! شریف به مجید کمکهایی پدرانه میکنه به باد دوستش! تلخی بینهایت داستان اونجایی که مجید هم مثل باباش غرق میشه!
۲: دون ژوان کرج؛ داستانی بود بسیار قابل لمس. راوی بعد از سال‌های زیادی دوست همکلاسی خودشو میبینه، و اونها برای تعطیلات عیدبه کرج می‌رن. و زن با دیدن دون ژوان، دوست خودشو رها میکنه، و با اون به قزوین میره. دون ژوان و زن داستان، سمبلهایی از هوسرانیهای زود گذر هستن که از اونها در زندگی بسیار فراوان دیدیم!
۳: کاتیا؛ داستان زندگی و عشق یه مهندس اتریشی زمان جنگ ۱۹۱۸، که با دوست عرب خودش خاطراتی رو رقم زد، و هر دو عاشق یه دختر روسی به نام کاتیا میشن.
۴: میهن پرست؛ داستان زیبایی بود از یه پیری بوشهری به نام سیدنصرالله که از سمت مسئولین به یه ماموریت خارجی به هندوستان فرستاده شده، و اتفاقاتی برای اون با همسفرهاش توی این سفر دریایی میافته، اما متاسفانه زمان برگشت کشتی مشکل پیدا میکنه و همه میمیرند، و میهن پرست لقب اون میشه.
۵: سگ ولگرد؛ بسیار واقعی و دردناک بود، منو یاد کتاب سگ محله از عزیز نسین انداخت.
۶: تاریکخانه؛ داستان تلخ خودکشی یه مرده که عاشق تاریکی هستش و اون شب غریبه‌ای رو به خونه ش میاره تا توی تنهایی نمیره! خودکشی خود هدایت!
با این که بنده قلم صادق هدایت را بسیار دوست دارم ولی به نظرم این کتاب نسبت به کتابهای زنده به گور و بوف کور کمی ضعیف بود هرچند باز هم نمیشود منکر مفاهیم داستانها شد خصوصا داستان‌های میهن پرست و سگ ولگرد بسیار زیبا و تاثیرگذار بود
ممنونم از کتابراه
قلم ژرف صادق هدایت واقعا بی نظیر، انسانی بسیار جلوتر از زمان خودش، با روحی بسیار لطیف اما گاهی ترسناک، وخسته از زندگی وانسانها با روایت بی نظیر راوی متشکرم
۲: دون ژوان کرج؛ داستانی بود بسیار قابل لمس. راوی بعد از سال‌های زیادی دوست همکلاسی خودشو میبینه، و اونها برای تعطیلات عیدبه کرج می‌رن. و زن با دیدن دون ژوان، دوست خودشو رها میکنه، و با اون به قزوین میره. دون ژوان و زن داستان، سمبلهایی از هوسرانیهای زود گذر هستن که از اونها در زندگی بسیار فراوان دیدیم!
۳: کاتیا؛ داستان زندگی و عشق یه مهندس اتریشی زمان جنگ ۱۹۱۸، که با دوست عرب خودش خاطراتی رو رقم زد، و هر دو عاشق یه دختر روسی به نام کاتیا میشن.
۴: میهن پرست؛ داستان زیبایی بود از یه پیری بوشهری به نام سیدنصرالله که از سمت مسئولین به یه ماموریت خارجی به هندوستان فرستاده شده، و اتفاقاتی برای اون با همسفرهاش توی این سفر دریایی میافته، اما متاسفانه زمان برگشت کشتی مشکل پیدا میکنه و همه میمیرند، و میهن پرست لقب اون میشه.
۵: سگ ولگرد؛ بسیار واقعی و دردناک بود، منو یاد کتاب سگ محله از عزیز نسین انداخت.
۶: تاریکخانه؛ داستان تلخ خودکشی یه مرده که عاشق تاریکی هستش و اون شب غریبه‌ای رو به خونه ش میاره تا توی تنهایی نمیره! خودکشی خود هدایت!