نقد، بررسی و نظرات کتاب مسابقه خرگوش و خوردن فلفل - فورچن تازویوینگا
3.8
5 رای
مرتبسازی: پیشفرض
maniya
۱۴۰۳/۱۰/۰۳
00
داستان مسابقه فلفل خوری بود که در آن برنده بلیط شهرکه بازی اهدا میشد خرگوش به همراه دوستش میمون تصمیم گرفتن شرکت کنند میمون گفت اگر تو برنده شوی با چه کسی به پارک میروی خرگوش گفت معلوم است با بهترین دوستم و میمون ندانست دوست او کیست در مسابقه فلفل خلقی قوانین گفته شده بود باید همه فلفلها را بخورند تمام شرکت کنندگان از تندی فلفل باختن شیر گفت چه تلخ است فیل گفت آخ زبانم مار گفت سوختم گورخر گفت بسیار تنده اما وقتی نوبت خرگوش رسید او با خنده در حال خوردن فلفلها شد و در همان حال شعری نیز میخواند همه تعجب کردند عاقبت خرگوش برنده شد او با بلیطش به میمون گفت تو بهترین دوستمی آنها با هم به شهر بازی رفتند در واقع او برای اینکه در این مسابقه برنده شود سعی کرد شعر بخواند و حواسش را با خاندان شعر پرت کرد تا کمتر متوجه تندی فلفل شود.