نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی 1984 - جورج اورول
4.5
1206 رای
مرتبسازی: پیشفرض
Amirtaher Shahri
۱۴۰۱/۱۱/۱۲
372
همانا جورج اورل از برجستهترین نویسندگان در وادی میارزه با استعمار و امپریالیسم میباشدو در تمام آثاراوزیرساخت وتاروپود اصلی رمانهایش برپایه این عقاید و باورهایش بوده وبانگاهی طنزآمیزوبه سبک تلخند (کلمه امروزی جدیدبه معنی طنز تلخ) میباشد. ۱۹۸۴بهترین وشناختهترین اثرش بهمراه قلعه حیوانات میباشد و دراین اثرجامعه با نهایت فاصله طبقاتی و استبدادو مردمی محروم از آزادی بیان ومحروم از اولین نیازهای طبیعی انسان نیازهایی که وجه تمایز انسان بودن ونقطه ثقل آزادی وخفگان مطلق میباشند. جامعهای که همه بایدچاپلوسی بالادستان خودرا بکنندو ارزشهای واقعی جای خود را به خذعبلات داده وبه معنی واقعی کلمه روابطچیره برضوابط وجایگزین تام آن شدهاند. نویسنده دراین رمان تلنگری به مردم وآگاه ساختن مردم به اینکه درچه دنیایی زندگی میکنندوبدلیل همزمان بودن با دوران جنگ سرد ودرآشکارساختن وبرملاکردن ردای خونین جباران در دو جناح غرب وشرق درطول دوران سیاه جنگ سرد وبرملاکردن ستمگری و چپاول انسانها نقش بسزایی داشته است. این اثرزیبا و بینظیر را به تمام افرادعلاقهمند به مطالعه و اهل کتاب اکیدا توصیه میکنم و به نظر بسیاری از نویسندگان این اثر جز آثاری هست که هر فردی باید قبل از کوچ از این دنیا آن را بخواند. با تشکر از کتابراه بخاطر هدایای آخرهفته🌹…
همین جملات تاثیرگزار کتاب کافیه تا هرکسیو ترغیب به خوندن این کتاب فوق العاده کنه
جنگ صلح است
آزادی بردگی است
نادانی توانایی است
یک جامعه طبقاتی فقط بر اساس وجود فقر و نادانی قابلدوام است تا آگاه نشدهاند عصیان نمیکنند.. و تا عصیان نکنند نمیتوانند آگاه شوند.
محرومیت جنسی باعث افزایش شور و جنون میشود که بسیار مطلوب است.. زیرا میتوان آن را به اشکال دیگری نظیر علاقه به جنگ و پرستش رهبر تغییر داد
وینستون نوشت: اگر امیدی وجود داشته باشد. به طبقه کارگر است. اگر امیدی وجود داشت باید در طبقه کارگر جستجو میشد، زیرا فقط آنجا، در میان خیل عظیم تودههایی که مورد بیتوجهی قرارگرفته بودند و هشتادوپنج درصد جمعیت اوشنیا را تشکیل میدادند. امکان داشت نیرویی برای نابودی حزب ظهور کند. حزب از درون نمیتوانست متلاشی شود، اگر دشمنی هم داشت. دشمنانش راهی برای گردآمدن یا حتی شناخت یکدیگر نداشتند
آنها میخواهند آدم تمام مدت سرشار از انرژی باشد، تمام راهپیماییها و بالا و پایین رفتنها و پرچم تکان دادنها فقط برای پر کردن جای خالی رابطه جنسی است. اگر در درونت شادباشی. چرا باید برای برادر بزرگ و برنامه سهساله و هفته ابراز تنفر و بقیه کارهای آنها به هیجان بیایی؟
جنگ صلح است
آزادی بردگی است
نادانی توانایی است
یک جامعه طبقاتی فقط بر اساس وجود فقر و نادانی قابلدوام است تا آگاه نشدهاند عصیان نمیکنند.. و تا عصیان نکنند نمیتوانند آگاه شوند.
محرومیت جنسی باعث افزایش شور و جنون میشود که بسیار مطلوب است.. زیرا میتوان آن را به اشکال دیگری نظیر علاقه به جنگ و پرستش رهبر تغییر داد
وینستون نوشت: اگر امیدی وجود داشته باشد. به طبقه کارگر است. اگر امیدی وجود داشت باید در طبقه کارگر جستجو میشد، زیرا فقط آنجا، در میان خیل عظیم تودههایی که مورد بیتوجهی قرارگرفته بودند و هشتادوپنج درصد جمعیت اوشنیا را تشکیل میدادند. امکان داشت نیرویی برای نابودی حزب ظهور کند. حزب از درون نمیتوانست متلاشی شود، اگر دشمنی هم داشت. دشمنانش راهی برای گردآمدن یا حتی شناخت یکدیگر نداشتند
آنها میخواهند آدم تمام مدت سرشار از انرژی باشد، تمام راهپیماییها و بالا و پایین رفتنها و پرچم تکان دادنها فقط برای پر کردن جای خالی رابطه جنسی است. اگر در درونت شادباشی. چرا باید برای برادر بزرگ و برنامه سهساله و هفته ابراز تنفر و بقیه کارهای آنها به هیجان بیایی؟
این کتابو دارم و خوندم خیلی هم دلم میخواست به صورت فایل صوتی هم داشته باشم که البته تشکر میکنم از کتابراه واقعا خیلی منتظر بودم آخر هفته یه کتاب صوتی عالی از کتابراه داشته باشم ممنونم و خدا قوت ان شاالله هر هفته همینقدر دست پر باشیم...
حالا در مورد کتاب براتون بگم... کتاب ۱۹۸۴ واقعا با روح و روان آدم کاری میکنه که هیچ کتبی نمیتونه همچین تلنگری بزنه... کتابی که پاشو از تخیل فراتر میذاره و وارد جسم و جان آدم میشه.. کتابی که داره تقریبا تبدیل میشه به پیشگویی و هر چیزی که جورج اورول فقط تصور کرده بود داره به واقعیت و عینیت میرسه.. جامعهای تحت نظارت شدید امنیت و دولت و دیکتاتوری بسیار شدید و شستشوی ذهنی که تمام کارمندان یک سازمان تحت تاثیر اون باورهایی دارند که البته اگه هنوز کسی متقاعد نشده باشه این عدم همسویی با هدف سازمان فقط از طریق ذهن و افکارش خونده میشه و کارش ساخته هست.... البته قهرمان داستان که تا آخر داستان شجاعانه در مقابل این سازمان ایستاد ولی دیگه کارش تموم بود اگه... فصل آخر اینقدر قشنگ و اینقدر ریز و باجزئیات تمام شکنجهها و اتفاقات توضیح داده شده که خودم احساس میکردم داخل تک تک او لعنتیهای عذاب آور هستم... بعد از تمام شدن کتاب تمام انرژیم رفته بود.. خلاصه این اولین تجربه من در این سبک کتاب بود و واقعا لذت بردم.... به نظرم این نویسنده یه حس ماورایی داره که اینقدر قشنگ منتقل میکنه تمام حسهای داستانو.. به نظرم نویسنده البته نویسنده خوب یک پیامبر هست که تمام پیامشو از طریق نوشتن بیان میکنه وتمام نوشتهها وحیهای الهی هستند که به نویسنده الهام شده.... حتما به همه توصیه میکنم این کتابو بخونن و حتما تو کتابخونه داشته باشن... باز هم ممنون کتابراه... همیشه ازین کارها بکن
حالا در مورد کتاب براتون بگم... کتاب ۱۹۸۴ واقعا با روح و روان آدم کاری میکنه که هیچ کتبی نمیتونه همچین تلنگری بزنه... کتابی که پاشو از تخیل فراتر میذاره و وارد جسم و جان آدم میشه.. کتابی که داره تقریبا تبدیل میشه به پیشگویی و هر چیزی که جورج اورول فقط تصور کرده بود داره به واقعیت و عینیت میرسه.. جامعهای تحت نظارت شدید امنیت و دولت و دیکتاتوری بسیار شدید و شستشوی ذهنی که تمام کارمندان یک سازمان تحت تاثیر اون باورهایی دارند که البته اگه هنوز کسی متقاعد نشده باشه این عدم همسویی با هدف سازمان فقط از طریق ذهن و افکارش خونده میشه و کارش ساخته هست.... البته قهرمان داستان که تا آخر داستان شجاعانه در مقابل این سازمان ایستاد ولی دیگه کارش تموم بود اگه... فصل آخر اینقدر قشنگ و اینقدر ریز و باجزئیات تمام شکنجهها و اتفاقات توضیح داده شده که خودم احساس میکردم داخل تک تک او لعنتیهای عذاب آور هستم... بعد از تمام شدن کتاب تمام انرژیم رفته بود.. خلاصه این اولین تجربه من در این سبک کتاب بود و واقعا لذت بردم.... به نظرم این نویسنده یه حس ماورایی داره که اینقدر قشنگ منتقل میکنه تمام حسهای داستانو.. به نظرم نویسنده البته نویسنده خوب یک پیامبر هست که تمام پیامشو از طریق نوشتن بیان میکنه وتمام نوشتهها وحیهای الهی هستند که به نویسنده الهام شده.... حتما به همه توصیه میکنم این کتابو بخونن و حتما تو کتابخونه داشته باشن... باز هم ممنون کتابراه... همیشه ازین کارها بکن
درود و سپاس از کتابراه
به کسانی که بدنبال آگاهی هستند توصیه میکنم با این کتاب جایگاه خود را در جهانی که میزیند بسنجند
شنیدن کتاب نفس گیر بود بگویم شاهکار حیرت انگیز ادبیات جهان یا بواقع جهان ادبیات و سیاست، توامان
کتابی مخوف و برای تمام دورانها، با نمونههایی در ادوار تاریخی مختلف. هنوز پس از اتمام آن، سایههای تردید در پی آگاهی تفکرم جولان میدهد
برای من قلب کتاب در فصل ۲۲ تپید؛ حزب قدرت رو صرفا برای نفس قدرت میخواهد. خیر سایرین اهمیت نداره نه ثروت یا عمر طولانی یا سعادت فقط قدرت ناب. اشتباه حکومتهای مثل هیتلر این بود که قدرت رو ناخواسته و برای مدت محدود قبضه کردن. به این امید که سر نبش بهشتی هست که اونجا ابنای بشر آزاد و برابر خواهند بود هیچکس قدرت رو برای اینکه ازش دست بکشه بچنگ نیاورده، قدرت وسیله نیست هدفه. آدم دیکتاتوری راه نمیندازه که از انقلاب پشتیبانی کنه، انقلاب میکنه تا دیکتاتوری راه بندازه. هدف از سرکوب جز سرکوب نیست، هدف از شکنجه بجز شکنجه نیست، هدف از قدرت جز قدرت نیست!!؟؟؟
ویسنده حتی، قدرت عشق را در تقابل با عطش قدرت طلبی مانند واماندهای به مرداب عدم و نیستی کشانده است
براستی نشان داده که شکنجهی جسم میتواند پایان بخش سلطهی ذهن که دغدغهی همیشگی ابنا بشر بوده، باشد
مغز میتواند وارونه فکر کند اگر وادار شود!!؟؟؟؟
قابل توجه یکی از دوستان؛ بر این کتاب سنگین بواقع میتوان کتابهای نقد و بررسی بسیاری نگاشت.
به کسانی که بدنبال آگاهی هستند توصیه میکنم با این کتاب جایگاه خود را در جهانی که میزیند بسنجند
شنیدن کتاب نفس گیر بود بگویم شاهکار حیرت انگیز ادبیات جهان یا بواقع جهان ادبیات و سیاست، توامان
کتابی مخوف و برای تمام دورانها، با نمونههایی در ادوار تاریخی مختلف. هنوز پس از اتمام آن، سایههای تردید در پی آگاهی تفکرم جولان میدهد
برای من قلب کتاب در فصل ۲۲ تپید؛ حزب قدرت رو صرفا برای نفس قدرت میخواهد. خیر سایرین اهمیت نداره نه ثروت یا عمر طولانی یا سعادت فقط قدرت ناب. اشتباه حکومتهای مثل هیتلر این بود که قدرت رو ناخواسته و برای مدت محدود قبضه کردن. به این امید که سر نبش بهشتی هست که اونجا ابنای بشر آزاد و برابر خواهند بود هیچکس قدرت رو برای اینکه ازش دست بکشه بچنگ نیاورده، قدرت وسیله نیست هدفه. آدم دیکتاتوری راه نمیندازه که از انقلاب پشتیبانی کنه، انقلاب میکنه تا دیکتاتوری راه بندازه. هدف از سرکوب جز سرکوب نیست، هدف از شکنجه بجز شکنجه نیست، هدف از قدرت جز قدرت نیست!!؟؟؟
ویسنده حتی، قدرت عشق را در تقابل با عطش قدرت طلبی مانند واماندهای به مرداب عدم و نیستی کشانده است
براستی نشان داده که شکنجهی جسم میتواند پایان بخش سلطهی ذهن که دغدغهی همیشگی ابنا بشر بوده، باشد
مغز میتواند وارونه فکر کند اگر وادار شود!!؟؟؟؟
قابل توجه یکی از دوستان؛ بر این کتاب سنگین بواقع میتوان کتابهای نقد و بررسی بسیاری نگاشت.
این کتاب واقعا شاهکار بود، قلعه حیوانات را بارها خواندم از ۴۰ سال پیش تاحالا، ولی تاکنون این رمان را مطالعه نکرده بودم چون تصور میکردم شبیه وقایع نگاری سیاسی باشد ولی بالاخره شنیدم و از شنیدن آن شوکه شدم: ایده و هسته اصلی داستان، تصویرپردازی نویسنده از یک جامعه توتالیتر شبه کمونیستی، تصویرپردازی از آینده، تصویرپردازی جزییات فرهنگ جامعه، ادبیات جامعه، نوشتار و گفتار، مشاغل و حرفهها، رابطهها، شخصیت ابراین که بنظرم میآمد وینستون تاسالها یک رابطه عجیب مرید و مرشد با او داشت، فضایی که خیلی شبیه کشور کره شمالی امروز و در خیلی جهات نیز شبیه کشور خودمان بود، مخفف کردن عناوین وزارت خانهها، تفکرات حیرت انگیز لیدرهای جامعه برای مسخ و دگرگونی انسانها، از بین بردن حافظه، گذشته، آینده، تفکر..... همه شاهکار بود، بنظرم این رمان چندین بار نیز به فیلم تبدیل شده است. در نهایت وینستون و جولیا تبدیل به دو آدم متفاوت شدند و دوباره همدیگر را ملاقات کردند، یاد عبارت معروف هاروکی موراکامی افتادم که میگفت وقتی از طوفان گذشتی دیگر آن آدم سابق نیستی... همچنین ترجمه گویا و جامع کتاب و اجرای گوینده نیز عالی بود!
در بخش پایانی کتاب، در قسمت ضمیمه نویسنده توضیحات را به گونهای ارائه داده است که به خواننده حس واقعی بودن داستان و شرایط موجود را القأ میکند در حالی که کل داستان خیالی و غیر واقعی است. (اکران دور بورد، پلیس پندار، جامعه جاسوسی) همه به شدت اغراق شده بودند و در عین حال شیوهی نویسنده برای باور پذیری آن بسیار قوی و موفق است. داستان برای کسانی که اهل مطالعه هستند جذاب است ولی برای اکثر مردم که فقط رمانهای زرد را میپسندد فقط قسمتهای مربوط به دختر جوان کشش خواهداشت که صد البته نویسنده هم به قدر کافی از این موضوع برای افزایش خواننده سود برده است، ولی بخشهای که به شرح ایدئولوژی و شرایط حاکم بر داستان اختصاص دارد که به نظر من قسمتهای قوی کتاب هستند برای عامه مردم مقداری سخت و طاقت فرسا خواهد بود. البته این نکته که آقای اورول به شدت مسائل اخلاقی و انسانی را در این داستان مورد حمله قرار داده است را نباید نا دیده گرفت. همیشه افراط وتفریط در هر موضوعی مشکل ساز خواهد بود ولی این باعث نمیشود که یک امر را کاملا بد یا خوب دانست. برای مثال به آماری که خود آمریکا اعلام کرده است، نگاهی بیندازیم طبق این امار سومین علت مرگ و میر در این کشور مصرف الکل اعلام شده و میانگین تجاوز به زنان هر هفت ثانیه یکبار اعلام شد که به اکثر شکایات این زنان رسیدگی هم نمیشود. که اگر این مصائب به خاطر رعایت مسائل اخلاقی رخ میداد چنان در رسانهها تکرار میشود و مورد هجمه قرار میگرفت که گوش فلک را کر میکرد، ولی حالا که بخاطر عدم رعایت اخلاقیات این مشکلات پیش امده است طوری برخورد میشود که انگار هیچ اتفاق خاصی رخ نداده است ونه جان انسانها ارزشی دارد ونه زن حرمتی دارد.
بعد از کتاب قلعه حیوانات که چند سال پیش خونده بودم این کتاب دومین کتابی است که از جرج اورول گوش میدم، اول درمورد گوینده کتاب بگم که خیلی مسلطه و در بیان احساسات و شخصیتهای مختلف کتاب کاملا تواناست. درمورد موضوع کتاب هم یه کتاب سیاسی البته تاریکه، اگه به مسائل سیاسی علاقه دارین براتون مناسبه،
(اسپویل)...... داستان درمورد یک جامعه با فضای بسته سیاسیه که افراد باید طبق نظر حزب حاکم زندگی کنند، عشق مفهوم با هم بودن و حریم شخصی کاملا از بین رفته و بچهها از همان بچگی یاد میگیرن که جاسوسهای حرفهای باشند و بدون هیچ وابستگی حتی پدر و مادر خود را در صورتی که پندار مخالف داشتن لو بدهند. مثل قلعه حیوانات اخر کتاب تحول پیش نمیاد بلکه شخصیت اصلی داستان که انسانی متفکر و پرسشگره آخر کتاب به یک نفر عوام و فریب خورده تبدیل میشه البته بر اثر شکنجههای روحی و فکری بسیار، کتاب مخصوصا موقع بیان شکنجهها برای من دردناک بود و دو سه روز اعصابمو بهم ریخت. اما گوش دادن داستان تجربهی خوبی بود برام. از عوامل گویندگی تشکر میکنم
(اسپویل)...... داستان درمورد یک جامعه با فضای بسته سیاسیه که افراد باید طبق نظر حزب حاکم زندگی کنند، عشق مفهوم با هم بودن و حریم شخصی کاملا از بین رفته و بچهها از همان بچگی یاد میگیرن که جاسوسهای حرفهای باشند و بدون هیچ وابستگی حتی پدر و مادر خود را در صورتی که پندار مخالف داشتن لو بدهند. مثل قلعه حیوانات اخر کتاب تحول پیش نمیاد بلکه شخصیت اصلی داستان که انسانی متفکر و پرسشگره آخر کتاب به یک نفر عوام و فریب خورده تبدیل میشه البته بر اثر شکنجههای روحی و فکری بسیار، کتاب مخصوصا موقع بیان شکنجهها برای من دردناک بود و دو سه روز اعصابمو بهم ریخت. اما گوش دادن داستان تجربهی خوبی بود برام. از عوامل گویندگی تشکر میکنم
کتاب ۱۹۸۴ نوشته جورج اورول، این کتاب کتابی سیاسی است و هدف جورج اورول این است که کومونیسم و حکومتهای توتالیتر را که خود در زندگی واقعیاش از آن رنج برده و با آن دست و پنجه نرم کرده نقد کند و به خواننده این پیام را برساند که باید چنین حکومتهایی رد شوند که نویسنده به خوبی در جهان ادبیات به اهداف گفته شده رسیده است و شاهکاری ادبی را همچون قلعه حیوانات به عرصه ظهور رسانده، متنی که نوشته شده است داستانی تخیلی است و از نمادهای فراوان بهره برده واز زبان داستانی در قالب تخیل، نقد سیاسی را به زیبایی روایت میکند و خواننده باید آن را در عمق وجود خود حس و درک کرده و مطالعه نماید. در این داستان اورول عشق، کار، زندان و زندگی را در دنیای کمونیستی به خواننده نشان میدهد. ترجمه کاوه میر عباسی ترجمه خوبی از این کتاب است و با صدای گوینده عزیز که مفاهیم را شیوا تر بیان میکند کتاب
چون تئاتری زیبا روایت میشود. توصیه میشود که بخوانید و لذت ببرید و یاد بگیرید.
چون تئاتری زیبا روایت میشود. توصیه میشود که بخوانید و لذت ببرید و یاد بگیرید.
درود بدون شک جورج اورل یکی از بهترین نویسندگان در زمینه مبارزه با استعمار میباشد و در تمام آثار او زیر ساخت و تاروپود اصلی رمان هایش برپایه این عقاید و باورهایش بوده و با نگاهی طنز آمیز و به سبک تلخند کلمه امروزی جدید به معنی طنز (تلخ میباشد. ۱۹۸۴ بهترین و شناخته ترین اثرش بهمراه قلعه حیوانات میباشد و و در این اثر جامعه با نهایت فاصله طبقاتی استبداد و مردمی محروم از آزادی بیان و محروم از اولین نیازهای طبیعی انسان نیازهایی که وجه تمایز انسان بودن میباشند. جامعه ای که همه باید پاچه خواری بالادستان خود را بکنند و ارزشهای واقعی جای خود را به خذعبلات داده و به معنی واقعی کلمه روابط چیره برضوابط و جایگزین نام آن شده اند. نویسنده در این رمان تلنگری به مردم و آگاه ساختن مردم به اینکه درچه دنیایی زندگی میکنند و بدلیل همزمان بودن با دوران جنگ سرد و در آشکار ساختن و برملا کردن ردای خونین جباران در دو جناح غرب و شرق در طول دوران سیاه جنگ سرد و برملا کردن ستمگری و چپاول انسانها نقش بسزایی داشته است. این اثر زیبا و بینظیر را به تمام افراد علاقه مند به مطالعه و اهل کتاب اکیدا توصیه میکنم و به نظر بسیاری از نویسندگان این اثر جز آثاری هست که هر فردی باید قبل از مرگ آن را بخواند.سپاس کتابراه عزیز
سیاست و تاکتیکهای دولتمردان روسیه زمان کتاب ۱۹۸۴، از نگاه نویسنده جورج اورول را در این کتاب میخوانید. آشنایی ضمنی با دیکتاتورهای شوروی و استثمار گونه روسها در ۱۹۸۴، کمی آزرده کننده است. دنیای عشق و روابط فردی زن و مرد، کارفرما و کارگر و...، نیز تسلط و کنترلگری حاکمان و بالاترها بر مردم و ملت در رمان جورج اورول به خوبی با قلمی شیوا بیان شده است. نقاب مردم بر چهره هایشان در این نوع حکومت به خوبی پایین نمیافتد و اعتمادسازی جز بر پایه زور و ترس نبست. استبداد حاکمه دوران روسیه زمان با قلم اورول و از چشم انداز عشق و عاشقی دستمایه تامین نیاز بالادستیها شده است و این ایجاد نوعی انزجار میکند. انفجاری که اورول زیاد اگزجرهاش نکرده است یا شاید سعی کرده که این چنین باشد تا دولتها و ملتهای سالهای اخیر نیز آن را بتوانند درک کنند و بخوانندش. کتاب برای همگان نوشته نشده است و میتواند مخاطب خودش را درگیر کاراکترهای داستانش کند و کشش ایجاد کند.
واقعا در مورد یکی از بهترین کتاب دیستوپیایی چی میشه گفت؟
من این کتاب رو چندین سال پیش خوندم، اما تصمیم گرفتم بازخوانیش کنم تا دوباره یه سری چیزای مهم بهم یادآوری بشه. این کتاب یکی از بهترینها در نوع و سبک خودش به حساب میاد و حتی میشه گفت کتابی که تونست اورول رو تا این حد مشهور کنه همین کتاب بود. اگه شما حتی که کتابخوان حرفهای هم نباشید، این کتاب میتونه کاری کنه که ساعتها صفحه ورق بزنید تا از سرنوشت شخصیتها مطلع بشید. به نظر من برای ما ایرانیها یه کتاب واجب برای خوندن به حساب میاد، شاید یکی بگه که خیلی تبلیغ میشه پس حتما یه کتاب زرد هستش، اما در واقعیت اصلا اینجور نیست.
اگه کسی کتاب توتالیتاریسم هانا آرنت رو خونده باشه به محض شروع کتاب متوجه میشه که در داستان ما با یه حکومت توتالیتر رو به رو هستیم که تک تک حرکات هر شخصی رو کنترل میکنند و زیر نظر دارند و سه شعار معروف که اگه بهش فکر کنیم چیزی جز حقیقت نیست: جنگ صلح است، آزادی بردگی است و جهل قدرت است. امیدوارم از خوندش لذت ببرید و هیچ وقت زیر کنترل کسی مثل برادر بزرگ یا ناظر کبیر قرار نگیرید.
من این کتاب رو چندین سال پیش خوندم، اما تصمیم گرفتم بازخوانیش کنم تا دوباره یه سری چیزای مهم بهم یادآوری بشه. این کتاب یکی از بهترینها در نوع و سبک خودش به حساب میاد و حتی میشه گفت کتابی که تونست اورول رو تا این حد مشهور کنه همین کتاب بود. اگه شما حتی که کتابخوان حرفهای هم نباشید، این کتاب میتونه کاری کنه که ساعتها صفحه ورق بزنید تا از سرنوشت شخصیتها مطلع بشید. به نظر من برای ما ایرانیها یه کتاب واجب برای خوندن به حساب میاد، شاید یکی بگه که خیلی تبلیغ میشه پس حتما یه کتاب زرد هستش، اما در واقعیت اصلا اینجور نیست.
اگه کسی کتاب توتالیتاریسم هانا آرنت رو خونده باشه به محض شروع کتاب متوجه میشه که در داستان ما با یه حکومت توتالیتر رو به رو هستیم که تک تک حرکات هر شخصی رو کنترل میکنند و زیر نظر دارند و سه شعار معروف که اگه بهش فکر کنیم چیزی جز حقیقت نیست: جنگ صلح است، آزادی بردگی است و جهل قدرت است. امیدوارم از خوندش لذت ببرید و هیچ وقت زیر کنترل کسی مثل برادر بزرگ یا ناظر کبیر قرار نگیرید.
کتاب خوبی بود هرچند هر بحثی را خیلی طول و تفصیل میداد اما در نهایت کتاب خوبی بود.
جورج اورول نویسنده برجستهای است و آثارش نیاز به معرفی ندارد کتاب قلعهی حیواناتش یکی از بهترین کتابهایی است که خواندم و این کتاب هم دست کمی از آن ندارد. جورج اورول در این کتاب جامعهای را به تصویر میکشد که هیچ عقاید و باوری از خودشان ندارند جز عقایدی که سیستم حاکم بر این جامعه برآنها تحمیل میکند و هیچ هدفی نباید داشته باشند جز ستایش حزبشان و هرکس که این را زیرپا بگذارد به شدت مجازات میشود. صدالبته همیشه در چنین شرایطی کسانی هستند که این را نمیپذیرند و به مبارزه با این سیستم بر می خیزند و این داستان یکی از این اشخاص است هرچند پایان بندی کتاب را دوست نداشتم اما خود کتاب بی نظیر بود.
درقسمتی از کتاب میگفت فقط پروتلها میتوانند انقلاب کنند اما آنها آگاهی و شعور کافی برای راه اندازی یک انقلاب را ندارند فقط زمانی میتوانند که به آگاهی برسندو تا انقلاب نشود هرگز به آگاهی نمیرسند، جورج اورول در این کتاب میگوید که میشود این سیستم را منهدم کرد و در عین حال هم هیچ راهی برای نابودیش نیست اما شخصیت اصلی داستان تا اواخر کتاب هنوز هم امیدش را از دست نداد که پروتلها انقلاب میکنند، کاش پایانش جور دیگری بود.
جورج اورول نویسنده برجستهای است و آثارش نیاز به معرفی ندارد کتاب قلعهی حیواناتش یکی از بهترین کتابهایی است که خواندم و این کتاب هم دست کمی از آن ندارد. جورج اورول در این کتاب جامعهای را به تصویر میکشد که هیچ عقاید و باوری از خودشان ندارند جز عقایدی که سیستم حاکم بر این جامعه برآنها تحمیل میکند و هیچ هدفی نباید داشته باشند جز ستایش حزبشان و هرکس که این را زیرپا بگذارد به شدت مجازات میشود. صدالبته همیشه در چنین شرایطی کسانی هستند که این را نمیپذیرند و به مبارزه با این سیستم بر می خیزند و این داستان یکی از این اشخاص است هرچند پایان بندی کتاب را دوست نداشتم اما خود کتاب بی نظیر بود.
درقسمتی از کتاب میگفت فقط پروتلها میتوانند انقلاب کنند اما آنها آگاهی و شعور کافی برای راه اندازی یک انقلاب را ندارند فقط زمانی میتوانند که به آگاهی برسندو تا انقلاب نشود هرگز به آگاهی نمیرسند، جورج اورول در این کتاب میگوید که میشود این سیستم را منهدم کرد و در عین حال هم هیچ راهی برای نابودیش نیست اما شخصیت اصلی داستان تا اواخر کتاب هنوز هم امیدش را از دست نداد که پروتلها انقلاب میکنند، کاش پایانش جور دیگری بود.
در مقایسه تمام مهاجران به غرب نکتهای که باید به آن توجه کرد اینست که رسانههای قدرتمند انها باعث شهرت جهانی شان میشود حتی اگر آثار انها از یک هنرمند شرقی ضعیف تر باشد
نمونه مشابه جورج اورول هندی مهاجر به انگلستان، جبران خلیل جبران لبنانی مهاجر به ایالات متحده است
این موضوع وقتی مضاعف میشود که آثار نویسنده همجهت با سیاست کشور میزبان در جهت نقد و سیاه نمایی فرهنگ و جامعه و مردم کشور رقیب از جمله روسیه، لیبی، آلمان، چین و کره شمالی، و اخیرا ایران باشد،
اگر دقت کنید همه کشورهای فوق نقطه مشترکی دارند، فرهنگ انها حداقل در برهه ای، مخالف غرب بوده است.
تنها روایتهایی با پروپاگاندا فراوان در سطح جهانی ترویج داده میشوند که فرد بومی از میهن خود که از مخالفان غرب هستند رمان خود را به غرب برای انتشار میسپارد.
کتاب حرم سرا را دقت کنید چه تبلیغات وسیعی در سطح جهانی برای تخریب کشور لیبی میکند، این درحالیست که برخلاف اطلاعات عموم و رسانهها سطح زندگی مردم لیبی در زمان قذافی بسیار مطلوب بوده است که سرمایه داری غرب برای توجیه حمله خود به لیبی، درصدد محو آن از تاریخ است.
اطلاع ما از نحوه زندگی مردم در کره شمالی، جز از رسانههای مخالف آن، و حتی در قشر فرهیخته کتابخوان، رمانهای منتشر از امازون و نیویورک تایمز است؟!
دقت کردید چرا هیچ رمانی با این حجم تبلیغات در نیویورک تایمز و امازون و...، در نقد زندگی در غرب منتشر نشده است؟
یا شاید بنده بی اطلاع از آن هستم، چون حداقل در برنامه کتابراه یا برنامههای مشابه و طبیعتا در لیست پر فروشهای نیویورک تایمز و... اینگونه تبلیغ نشده است و نبوده است.
ممنون میشوم از هم اندیشی فرهیختگان متفکر.
نمونه مشابه جورج اورول هندی مهاجر به انگلستان، جبران خلیل جبران لبنانی مهاجر به ایالات متحده است
این موضوع وقتی مضاعف میشود که آثار نویسنده همجهت با سیاست کشور میزبان در جهت نقد و سیاه نمایی فرهنگ و جامعه و مردم کشور رقیب از جمله روسیه، لیبی، آلمان، چین و کره شمالی، و اخیرا ایران باشد،
اگر دقت کنید همه کشورهای فوق نقطه مشترکی دارند، فرهنگ انها حداقل در برهه ای، مخالف غرب بوده است.
تنها روایتهایی با پروپاگاندا فراوان در سطح جهانی ترویج داده میشوند که فرد بومی از میهن خود که از مخالفان غرب هستند رمان خود را به غرب برای انتشار میسپارد.
کتاب حرم سرا را دقت کنید چه تبلیغات وسیعی در سطح جهانی برای تخریب کشور لیبی میکند، این درحالیست که برخلاف اطلاعات عموم و رسانهها سطح زندگی مردم لیبی در زمان قذافی بسیار مطلوب بوده است که سرمایه داری غرب برای توجیه حمله خود به لیبی، درصدد محو آن از تاریخ است.
اطلاع ما از نحوه زندگی مردم در کره شمالی، جز از رسانههای مخالف آن، و حتی در قشر فرهیخته کتابخوان، رمانهای منتشر از امازون و نیویورک تایمز است؟!
دقت کردید چرا هیچ رمانی با این حجم تبلیغات در نیویورک تایمز و امازون و...، در نقد زندگی در غرب منتشر نشده است؟
یا شاید بنده بی اطلاع از آن هستم، چون حداقل در برنامه کتابراه یا برنامههای مشابه و طبیعتا در لیست پر فروشهای نیویورک تایمز و... اینگونه تبلیغ نشده است و نبوده است.
ممنون میشوم از هم اندیشی فرهیختگان متفکر.
کتاب صوتی ۱۹۸۴ جورج اورول ترجمه جناب آقای کاوه میرعباسی و اجرای عالی و جالب جناب آقای علی تاج میر موضوع کتاب در رابطهی استعمار و دیکتاتوری و استبداد کامل جامعه و وعدههای پوچ و توخالی حکومت میباشد متن این کتاب را در گذشته خوانده بودم منتهی شنیدن صوتی این کتاب خیلی جالب ولذت بخش بود و بارها گوش کردم واقعا آدم مدیون این نویسنده است بطور حرفهای داستانی روایت میکند که در هردوره از زندگی قابل لمس است و میتوان در جای جای این دنیا دید و شنید تاسف آور است چگونه فردی استثمار و بهره کشی اجتماعی میشود البته در بخشی از کتاب شخص اصلی داستان با توجه به وضع موجود قبول میکند در نظام احتمالی دست به جنایات فجیع و فساد آلوده کند
نویسنده برجستهای که کتاب مزرعه حیوانات را نوشته است از دست اندرکاران کتابراه کمال تشکر دارم پیشنهاد میکنم شنونده این داستان باشید ممنون
نویسنده برجستهای که کتاب مزرعه حیوانات را نوشته است از دست اندرکاران کتابراه کمال تشکر دارم پیشنهاد میکنم شنونده این داستان باشید ممنون
مهم بودن کتاب 1984 و کلا آثار جورج اورول بر کسی پوشیده نیست ولی ترس از سنگین بودن کتابها گاهی مانع خوندنشون میشه. خوندن این کتاب از اونجایی جالبه که میتونی تک تک اتفاقات و موضوعاتی که میگه رو با یکمی پایین و بالا توی خاطرات زندگی خودمون هم پیدا کنیم، باعث میشه دیگه کورکورانه یک سری قواعد رو پذیرفته شده ندونیم. توی این کتاب درباره همه چیز صحبت شده؛ عشق، سیاست و روابط اجتماعی و بررسی انواع حکومتها و انقلابها و مفهوم خود زندگی و خاطرات و تاریخ. فکر میکنم موضع افراد در برابر این کتاب اینجوریه که: نمیخونن /نصفه رهاش میکنن یا چندبار میخونن.
نکات مثبت:
✅ترجمه بسیار روان با حداقل سانسور ممکن ✅گویندگی حرفهای (خوب میشد اگه برای کاراکترهای مختلف گویندگان متفاوتی باشن ولی به هرحال در همین نسخه هم گوینده با تغییر لحن و تُن کار رو درآورده)
نکات مثبت:
✅ترجمه بسیار روان با حداقل سانسور ممکن ✅گویندگی حرفهای (خوب میشد اگه برای کاراکترهای مختلف گویندگان متفاوتی باشن ولی به هرحال در همین نسخه هم گوینده با تغییر لحن و تُن کار رو درآورده)
با سلام به کتابراه و تشکر از رایگان کردین این کتاب فوق العاده. صدای گوینده واقعا با متن و اتفاقات کتاب هم خوانی داشت. کتاب عالی هست از این جهت که به قول نویسنده همان چیزهای که میدانیم را دوباره به ما میگوید که احساس نکنیم دیوانه هستیم یا زیاد بدبینیم، شرایط زندگی شرح داده شده بسیار قابل لمس بود زیرا لحظه به لحظه شرایط زندگی خودمان هست نکته جالب برای من این بود که هر حکومتی دیکتاتوری خود را دارد و طبقه وسط انقلاب میکنند و حکومت خود را برپا میکنند تا دیکتاتوری خود را برپا کنند ولی در هر حکومتی شرایط برای ما هیچ تغییری نمیکند و این وحشتناک است. با خواندن این کتاب بیشتر به این پی میبریم که چیزی را نه ما تغییر میدهیم و نه توان تغییر آن را داریم هر چه که تصمیم بگیرند به آن شکلی که میخواهند تغییر میکند مانند دو به علاوه دو که میشود پنج یا سه.
خیلی تخیلی و در عین حال ملموس بود با وجود غیر ممکن بودن خیلی از واقعههای داستان ولی کاملا به نظر حقیقی و حتی عاقلانه میومدن انقدر عجیب بود که نمیتونستم بگم که نویسنده یه نخبه شگفت انگیزه یا یه دیوانهی تمام عیار ولی چیزی که خیلی مشهود بود تفکر منفرد نویسنده بود که تو تک تک شخصیتها واضح بود اینطور بیان کنم که انگار یه خواب بود که تمام شخصیتها در واقع یک نفر هستن فردی با افکار و احساسات و عقاید پیچیده و متضاد که در یه بحث و جدل با خودش قرار داره فردی که از خودش گریزی نداره و با ایجاد شخصیتهای دیگه فقط سعی داره به منطق نهایی دست پیدا کنه اما این تلاش کاملا بیهوده خواهد بود گر چه این روند مغز منفرد ممکنه برای نویسنده ضعف به نظر بیاد اما انقدر داستان جالب بود و مجادلهها جذاب که به نظرم یه ژانر جدید درست کرد شاید یه جور صدای تفکرات.
اول کتاب مثل این است که کتاب کودک 44 را میخوانی و به دورهی استالین پا گذاشتهای کم کم که جلو میروی در میابی که این کتاب جز تخیل نیست و انگلستان هیچگاه دستخوش چنین دورانی نبوده و این از تخیلات نویسنده است برادر بزرگ کتاب بیش از همه چیز با ما مانوس است طوری که در مییابیم ما هم گویی در چنین زمانهای زندگی میکنیم عصر سانسورر همه چیز مبارزه با فضای مجازی بی خبری و دهها نمونه از این موارد این کتاب پایانی نیست که به دنبال آن هستیم فقط حال و سرنوشت است گویی در زمان هیچگاه وجود نداشتهای کتابی است که تو را به تأمل وادار میکند که سرنوشت من چیست قرار است در این همه هیاهو من چگونه زندگی کنم و حتی بمیرم درد است و درد ولی حتما توصیه میکنم آن را مطالعه و بدان تامل کنید ممنون از تمامی عوامل و کتابراه راهتان روشن باد
با استقبال و درخواست کم نظیر مردم و آغاز حکمرانی امام علی (ع)، دوران محافظه کاری اش به پایان می رسد و این همان تفاوت آشکاری است که به گفته شریعتی میان علی و همه انسان ها وجود دارد. لازمه یک حکمرانی پایدار، در نظر گرفتن برخی مصلحت ها و زیرپاگذاشتن برخی اصول اخلاقی است و این با انقلابی گری نمی سازد. همه انقلابی ها پس از رسیده به قدرت الزاماً تن به محافظه کاری هایی می دهند تا به گمان خود، اصل انقلاب و دستاوردهای آن را به باد ندهند. اما علی از همان آغاز خلافتش تن به هیچ مصلحت اندیشی ظاهری نمی دهد و در نهایت هم قربانی عدالتش می شود. برای بیشتر ماندن در قدرت، هیچ اصل دینی و اخلاقی را زیر پا نمی گذارد: «أتأمرونّی أن اطلب النصر بالجور فیمن ولیت علیه؟» (آیا به من دستور می دهید که برای پیروزی خود بر مردم ستم کنم؟ - خطبه 126)
با درود فراوان خدمت دوستان کتابخوان و گرامی، کتابی بسیار جذاب و خواندنی و شنیدنی از نویسندهای با قدرت تخیل شگفت انگیز و قلمی روان و قدرتمند که تونسته به این زیبایی جامعهای رو به تصویر بکشه که سیستم بیمار و حاکم بر آن فقط وجود داره و قهرمان و به عنوان دیگر شخصیت اول داستان که ورود میکنه به این سیستم و مجبور به تحمل سختیها و مشقتهایی میکنه که غیر قابل تصور هست. به نظرم آقای اورول به زیبایی تونسته مثل یک پیش گو لحظاتی رو به تصویر بکشه در این کتاب که الان در خیلی از جوامع شاهد آن هستیم و این تحکم و استبداد بیمار رو میتونیم ببینیم. فصل آخر هم که میشه گفت خودم هم درد رو حس کردم این چنین که روایت میکرد راوی. ترجمهی بسیار عالی و خوانش فوق العادهای هم داره این کتاب. سپاس از تیم خوب کتابراه برای این کتاب عالی
این کتاب را به صورت صوتی گوش دادم.. کلا میشه با کتابهای جورج اورول زندگی کرد، اولین کتابی که ازش خوندم، و تا حالا ۴ بار اون را خوندم و گوش دادم کتاب مزرعه حیوانات بود و دقیقا در ارتباط با همون موضوع کتاب ۱۹۸۴،
اینکه جهان به سه قدرت بزرگ تبدیل شده، مثل زمان کومونیستها.. اینکه شخصیت اصلی داستان، باید در راستای رفیق بزرگ حرکت کنن.. حتی حق یک عاشق شدن را ندارن.. اینکه یک فرزند، پدر خودش را لو میده و اون پدر خوشحاله از این کار..
کتابی بود که با یک استرس جالبی اون را گوش دادم.. اینقدر شخصیت اصلی داستان را شکنجه کردن و روی روح و روانش کار کردن تا دقیقا شد یکی مثل خودشون، و عاشق رفیق بزرگ.. اینکه دوباره جولیا را دید، و هر دو به هم بی تفاوت بودن.. اینمه تمام چیزهایی که قبلا فکر میکرد چرا.. الان دیگه همه را پذیرفت..
اینکه جهان به سه قدرت بزرگ تبدیل شده، مثل زمان کومونیستها.. اینکه شخصیت اصلی داستان، باید در راستای رفیق بزرگ حرکت کنن.. حتی حق یک عاشق شدن را ندارن.. اینکه یک فرزند، پدر خودش را لو میده و اون پدر خوشحاله از این کار..
کتابی بود که با یک استرس جالبی اون را گوش دادم.. اینقدر شخصیت اصلی داستان را شکنجه کردن و روی روح و روانش کار کردن تا دقیقا شد یکی مثل خودشون، و عاشق رفیق بزرگ.. اینکه دوباره جولیا را دید، و هر دو به هم بی تفاوت بودن.. اینمه تمام چیزهایی که قبلا فکر میکرد چرا.. الان دیگه همه را پذیرفت..
اولین کتاب سیاسی بود که خوندم البته اگه عقاید یک دلقک رو حساب کنم دومیِمن هر بار که به متن کتاب فکر میکنم با خودم میگم دولت ها چطور اجازه ی نشر این کتاب رو دادن چون به شدت هوشیار کننده است هر چند هوشیاری الزاما عمل رو به همراه نمیارهو از طرفی قدرت مردم کمه یادِ یه کلیپ میفتم معلم پرسید دو به علاوه دو چند میشه؟ دانش آموز گفت چهار معلم از سال بالایی ها پرسید چند میشه در حالی که تفنگ رو سرش بود گفت پنج میشه! سیاسیون حتی میتونن اندیشه رو هم ازت بدزدن کما این که سیاسیون تو این کتاب استعاره از افراد در قدرت و جوِ حاکم بر جامعه است در یک کلام manipulation! کما این که دید سیاسی رو باز میکنه کتابی نیست که خوندنش آسون باشه اما می ارزه البته من نسخه ی خطیش رو هم دارم
با سلام این چهارمین کتاب جرج ارول بود که من خواندم کلا آثار جرج ارول طوری است که از همان اول خواننده این توانایی را مییابد که وارد داستان شود و همراه شخصیت اول داستان ماجرا را تجربه کند و یا با شخصیت اول همزاد پنداری کند از بس که واقعیتهای ملموس زندگی را بصورت نمادین به تصویر میکشد
کتاب ۱۹۸۴ هم بصورت نمادین اوضاع جوامع سوسیالیستی و توتالیتر را طوری زیبا به تصویر میکشد که در آن حتی در داخل جمجمه هم توانایی فکر کردن آزاد را نداری و پندارت مشمول جرم نابخشودنی است
خواندن این کتاب را به همه پیشنهاد میکنم
کتاب صوتی هم که واقعا معرکه بود خصوصا لحن گوینده عالی بود فقط صدای جولیا را به شکل کاملا مبتدی و متفاوت با بقیه داستان در میآورد
از کارکنان و مسئولین کتابراه سپاسگزارم
کتاب ۱۹۸۴ هم بصورت نمادین اوضاع جوامع سوسیالیستی و توتالیتر را طوری زیبا به تصویر میکشد که در آن حتی در داخل جمجمه هم توانایی فکر کردن آزاد را نداری و پندارت مشمول جرم نابخشودنی است
خواندن این کتاب را به همه پیشنهاد میکنم
کتاب صوتی هم که واقعا معرکه بود خصوصا لحن گوینده عالی بود فقط صدای جولیا را به شکل کاملا مبتدی و متفاوت با بقیه داستان در میآورد
از کارکنان و مسئولین کتابراه سپاسگزارم
سلام کتاب فوق العاده زیبایی است. نویسنده حکومتهای دیکتاتوری را به خوبی نشان میدهد. حکومتهایی که به آرامی قدرت حرکت و فکر و عشق ورزیدن را از بین میبرد. انسانها تبدیل به ماشینهایی حرف گوش کن بدون کوچکترین قدرت تصمیم گیری میشوند. حرف اول و آخر را حزب میزند و بس. وقتی با دقت به این جامعه نگاه میکنیم قدرت، ثروت و تمام منابع دست عدهای انگشت شمارند. و اکثریت از کوچکترین حقی برخوردار نیستند. مردمی که به تمامی قوانین یک رژیم تن میدهند به تدریج تمامی حقوق خود را از دست میدهند. تبدیل به موجوداتی بی ارزش میشوند که برای زنده ماندن مجبور به انجام کارهای پست میشوند. آزادی و عشق و عقلانیت به استبداد و سرکوب تبدیل میگردد. کم کم تبدیل به عروسک دست قدرت میشویم
وحشتناک بود، به طرزی وحشتناک شبیه واقعیت بود، و به همون اندازه که وحشتناک بود عالی هم بود
فکر نکنم تا چند وقت اون آدم سابق بشم، همیشه میدونستم تو زندانهای سیاسی چه خبره اما با خوندن این کتاب و تصورش انگار که واقعا کمی تجربهاش کردم
اما دیدم که نظرهایی بود که میگفتند سانسور داره این کتاب؟
کجا میشه کلش رو پیدا کرد، کلش تو همین سایت هست؟
فکر نکنم تا چند وقت اون آدم سابق بشم، همیشه میدونستم تو زندانهای سیاسی چه خبره اما با خوندن این کتاب و تصورش انگار که واقعا کمی تجربهاش کردم
اما دیدم که نظرهایی بود که میگفتند سانسور داره این کتاب؟
کجا میشه کلش رو پیدا کرد، کلش تو همین سایت هست؟
این کتاب بعد از قلعه حیوانات یک شاهکار دیگر از اورول هس! متن کتاب کمی ثقیل است و اصطلاحات جامعه شناسی دارد که نیاز به دانش بیشتر در مورد آن هس. خفقان در جامعهای استبدادی بر پایهی شخصیت مستبد، وجود یک دشمن و مبارزه دائمی با آن، تحریف تاریخ و افکار، موافق با رهبری که او را برادر بزرگ مینامیدند و رنج ممتد قشر کارگر که با گوشت و استخوان میتوان حس کرد در کتاب به تفصیل شرح داده شده است. یک جمله در کتاب بود که منو سخت به فکر فرو برد: ”هیشکی هرگز قدرت را به این نیت که ازش دست بکشه به چنگ نیاورده! قدرت وسیله نیس، هدف به حساب میاد. آدم دیکتاتوری راه نمیندازه که از انقلاب پشتیبانی کنه، انقلاب میکنه تا دیکتاتوری راه بندازه!! ”
سلام کتاب صوتی ۱۹۸۴که توسط جورج اورول نوشته شده است
این کتاب در ژانرسیاسی، علمی وتخیلی هست که اینده را توصیف میکند. این رمان در سال۱۹۴۹ به زبان انگلیسی انتشار پیدا کرد و اسم اصلی این کتاب
(Nineteen Eighty-Four) هست
این رمان خاطرات مردی هست که انها را یادادشت کرده، که چگونه رهبر حزب انها را برده خود میکندوبرروح وجسم وتمام زندگی انها حکومت میکند وبالاخره این فشارها باعث طغیان میشود، این داستان کاملا تخیلی است ولی واقعیت است، و حکم روزگار الان مارا دارد.
من این رمان را در اوانامه با صدای اقای سلطان زاده گوش کردم،
افکتهای جذابی هم داشت، از صدای نشر رادیو گوشه زیاد لذت نبردم، پیشنهاد میکنم نشر اوانامه را گوش کنید.
این کتاب در ژانرسیاسی، علمی وتخیلی هست که اینده را توصیف میکند. این رمان در سال۱۹۴۹ به زبان انگلیسی انتشار پیدا کرد و اسم اصلی این کتاب
(Nineteen Eighty-Four) هست
این رمان خاطرات مردی هست که انها را یادادشت کرده، که چگونه رهبر حزب انها را برده خود میکندوبرروح وجسم وتمام زندگی انها حکومت میکند وبالاخره این فشارها باعث طغیان میشود، این داستان کاملا تخیلی است ولی واقعیت است، و حکم روزگار الان مارا دارد.
من این رمان را در اوانامه با صدای اقای سلطان زاده گوش کردم،
افکتهای جذابی هم داشت، از صدای نشر رادیو گوشه زیاد لذت نبردم، پیشنهاد میکنم نشر اوانامه را گوش کنید.
نقد کتاب:
کتاب خوبی بود داستان عاشقانه و کمی سیاسی داشت صدای گوینده هم خوب بود.
از نظر صفحه آرایی و نویسی کمی ضعیف بود من وقتی کتاب را میخواندم احساس افسردگی میگردم. موضوع آن هم در برابر کتابهای که من خواندم خوب نبود این کتاب جور است که به علاقه افرادبستگی داره. و یک نقطه ضعف آن جلد آن است که اصلا آدم را جذب خود نموند و همینطور نام آن.
جورج اورول نویسنده خوبی است و اگرچه من کتاب را نپسندیدم ولی ایشان زحمت کشیدهاند و باید قدردان او باشیم.
از انتشارات نشر چشمه هم که از بهترین انتشارات است بسیار متشکرم و کتاب خاطرات یک پسر به قلم پدر از این انتشارات را پیشنهاد میکنم.
در آخر هم از کتابراه عزیز بی نهایت ممنونم.
کتاب خوبی بود داستان عاشقانه و کمی سیاسی داشت صدای گوینده هم خوب بود.
از نظر صفحه آرایی و نویسی کمی ضعیف بود من وقتی کتاب را میخواندم احساس افسردگی میگردم. موضوع آن هم در برابر کتابهای که من خواندم خوب نبود این کتاب جور است که به علاقه افرادبستگی داره. و یک نقطه ضعف آن جلد آن است که اصلا آدم را جذب خود نموند و همینطور نام آن.
جورج اورول نویسنده خوبی است و اگرچه من کتاب را نپسندیدم ولی ایشان زحمت کشیدهاند و باید قدردان او باشیم.
از انتشارات نشر چشمه هم که از بهترین انتشارات است بسیار متشکرم و کتاب خاطرات یک پسر به قلم پدر از این انتشارات را پیشنهاد میکنم.
در آخر هم از کتابراه عزیز بی نهایت ممنونم.
این کتاب شاهکاره. به جرئت جزو بهترین و زیباترین کتابهایی بود که تا الان خوندم. تو برنامم هست که حتما چند بار دیگه تو زندگیم مرورش کنم. واقعا از نظر متن، داستان، شیوه بیان و همزادپنداری با شخصیت اصلی داستان درجه یک بود. برام جای سوال داره که چرا این شاهکار جورج اورول به اندازه قلعه حیواناتش معروف نیست در حالیکه من فکر میکنم خیلی از اون سر تره. قلعه حیوانات مفهوم کلی قشنگی داشت، توصیفاتش عالی بود و واقعا درجه یک بود. ولی این کتاب همه خوبیهای قلعه حیوانات رو داره بعلاوهی اینکه جملاتی داره که میتونه زندگیت رو متحول کنه.
این کتاب درس زندگی میداد. خیلی از جملات کتاب واقعا ساعتها جای تامل داره.
ممنون از کتابراه.
این کتاب درس زندگی میداد. خیلی از جملات کتاب واقعا ساعتها جای تامل داره.
ممنون از کتابراه.
باید در نظر گرفت که این یک رمان ضد سوسیالیسمی نیست بلکه تکههایی از هرنوع دیکتاتوری موجود چه در زمان نگارش و چه در دوره پیش از رمان است. تکههایی از شوروی در دوره استالین، فرانسه در سده 18 و 19 و حتی مطلق خواهی در خاورمیانه آن زمان. دیکتاتوری یک رنگ دارد که در نقاط مختلف پر رنگ و کم رنگ است. امروزه کشورهای توتالیتاریسم هم وجه اشتراک گفته شده در رمان 1984 را دارا هستند اما به شیوههای مختلف مانند کره شمالی، ونزوئلا، بلاروس و همونی که خودتون میدونید. در داخل رمان به صورت یکپارچه تمام تکههای مطلق خواهی و استبداد گفته شده و حال وظیفه ماست آن تکههای مربوط را به وضعیت کنونی منطبق کنید
در مورد نقد کتاب ۱۹۸۴: عدهای در کمال تعجب این کتاب را در ژانر علمی تخیلی قرار داده اند، اما این کتاب همانند قلعه حیوانات سیاسی است میتوان گفت این دو کتاب را باید با هم خواند، جورج اورول یک کمال گراست و شجاعت و جسارت او در نوشتههای واضح است، داستان این کتاب سراسر خفقان در حکومتی دیکتاتوری با حاکمیت حزب "برادر بزرگ" است، نمادهای داستان یکی از دلایلی است که این کتاب را در ژانر علمی تخیلی قرار نمیدهد، مانند وزارت حقیقت، وزارت فراوانی، جورج اورول اما نمادهای مد نظرش در متن پنهان کرده است، مانند آزادی اندیشه و بیان در برابر کنترل، دوستی در برابر خیانت، آزادی سیاسی در برابر سرکوب.
مشغول گوش دادن بهش هستم،، مشخصه که نویسنده ماهر و زبر دست هست،،، و آدم حس میکنه وقایع کتاب الانم توی تمام دولتها و حکومتها اتفاق میفته،،، چیزی که باعث میشه گوش دادنم به کتاب دیر پیش بره حس غم استرس و ترسی هست که از داستان منتقل میشه،، وقتی جای نفر اول خودمو میبرم توی داستان،، میخوام فرار کنم ازش اما توی بعضی داستانها نه تنها وقت خوندن غرق میشم و لذت میبرم بلکه در تمام مدت روز و حین انجام کارای دیگه هم توی فضای داستانم،،، نویسنده کارش درست بود،، قلمش خوب بود، اما یک امتیاز کم دادم به خاطر اینکه حالم گرفته میشه با شنیدن داستان،، ارتعاش آدم ترس و استرس میشه وقت گوش دادن
کتاب ١٩٨٤ کتابی بسیار شگفت انگیز اما بسیار بسیار تلخه. در مورد حکومت و نظامهای دیکتاتوری کتابهای زیادی در دنیا نوشته شده اما بدون شک این کتاب جزو ١٠ تای برتر قرار میگیره. داستان مردی که خلاف جریان آب قصد شنا کردن داره و میخواد زنجیر اسارت وعادت رو بشکنه... این کتاب پستی و بلندیهای زیادی داره و خواننده رو باخودش به اضطراب، ناامیدی، وحتی گاهی غم و افسردگی میبره. خوندن این کتاب شاید تجربه منحصر به فردی باشه برای خواننده کنجکاوی که فکرکنه اگه روزی خلاف عادت اتفاق بیفته چی میشه، فارغ از پایان کتاب که برای من شخصا اصلا قابل پیش بینی نبود کتاب بسیار تامل برانگیز و عمیقی هست.
اگر چه این کتاب در سال ۱۹۴۹ منتشر شده، اما یک سال قبل، یعنی در ۱۹۴۸ نوشته شده است. عدد ۸۴ هم وارونهٔ همان عدد ۴۸ است. شاید اورول با این کار میخواسته وضعیت ۱۹۸۴ را دقیقاً در تقابل با وضعیت فعلی کشورش قرار دهد و یادآوری کند که زندگی مردم انگلیس میتواند شکل دیگری هم باشد.
داستان ۱۹۸۴ حاصل بافته شدن دو روایت به یکدیگر است. یک روایت به رژیم توتالیتر برمیگردد و این که این رژیم چگونه حکومت را اداره میکند. روایت دوم که بر روایت اول سوار شده، داستان عاشقانه است که به خواننده کمک میکند حوصله به خرج دهد و با نویسنده تا پایان کتاب همراه بماند.
داستان ۱۹۸۴ حاصل بافته شدن دو روایت به یکدیگر است. یک روایت به رژیم توتالیتر برمیگردد و این که این رژیم چگونه حکومت را اداره میکند. روایت دوم که بر روایت اول سوار شده، داستان عاشقانه است که به خواننده کمک میکند حوصله به خرج دهد و با نویسنده تا پایان کتاب همراه بماند.
ممنون از کتابراه که این کتاب صوتی را هدیه دادند.
ترجمه اقای میرعباسی یکی از روانترین ترجمههای این کتاب هست و خوانش گوینده هم روان و دلپذیر بود. و برای من که قبلا کتاب رو خونده بودم اینقدر جذابیت داشت که به صورت صوتی هم بشنوم. خود کتاب هم که سالهاست در لیست صد کتاب برتر و شاهکارهای ادبی قرار گرفته و به زیبایی مثل یک کتاب کامل جامعه شناسی به تشریح حکومتهای تمامیت خواهی میپردازد که با کنترل همه ابعاد زندگی مردم طبقه متوسط، سانسورشدید اطلاعات، زندانی کردن منتقدان، اقتصاد بسته دولت مدار و وجود رهبری مقتدر، عشق و اعتماد و انسانیت را از جامعه سلب میکنند
ترجمه اقای میرعباسی یکی از روانترین ترجمههای این کتاب هست و خوانش گوینده هم روان و دلپذیر بود. و برای من که قبلا کتاب رو خونده بودم اینقدر جذابیت داشت که به صورت صوتی هم بشنوم. خود کتاب هم که سالهاست در لیست صد کتاب برتر و شاهکارهای ادبی قرار گرفته و به زیبایی مثل یک کتاب کامل جامعه شناسی به تشریح حکومتهای تمامیت خواهی میپردازد که با کنترل همه ابعاد زندگی مردم طبقه متوسط، سانسورشدید اطلاعات، زندانی کردن منتقدان، اقتصاد بسته دولت مدار و وجود رهبری مقتدر، عشق و اعتماد و انسانیت را از جامعه سلب میکنند
داستان جذاب و گیرا بود و از کتابهاییه که هرکسی باید یکبار حداقل بخوندشون. نویسنده در ترسیم یک جامعه بسته و تحت کنترل، عالی کار کرده بود طوری که خواننده به راحتی میتونه اونو در ذهنش مجسم کنه و ما به ازای اون رو نیز براحتی میتواند در جامعه پیدا کند.
به نوعی سیاهی رو ترسیم میکنه و آدم رو وارد فضای غم انگیزی میکنه، در عین حال سنگین و پرباره و انسان رو به فکر و امیداره
در کل کتابهای اورول به این دلیل که خواننده رو وادار به تفکر میکنن، بسیار ارزشمندن
من قبلا یکبار نسخهی فیزیکی ۱۹۸۴ رو خونده بودم اما شنیدنش هم خالی از لطف نبود و لذت داشت
به نوعی سیاهی رو ترسیم میکنه و آدم رو وارد فضای غم انگیزی میکنه، در عین حال سنگین و پرباره و انسان رو به فکر و امیداره
در کل کتابهای اورول به این دلیل که خواننده رو وادار به تفکر میکنن، بسیار ارزشمندن
من قبلا یکبار نسخهی فیزیکی ۱۹۸۴ رو خونده بودم اما شنیدنش هم خالی از لطف نبود و لذت داشت
جزو کتابایی که همه باید بخونن، تو کتاب نوشته که ژانر علمی تخیلی هستش اما به نظر من این کتاب رئالیستیه یعنی تو جهان امروز واقعی هستش و خیلی از اتفاقاتی که تو کتاب هست تو جهان واقعی رخ داده و باز هم اتفاق میفته، مثلا همون دوربینهای بیگ برادر همون دوربینهای چینی بودند که وارد ایران شدند و موقع اعتراضات خیلیا با این دوربینها شناسایی شدند، در واقع این کتاب نشون میده که مردم دارند توسط حکومتها و اونایی که دارند دنیا رو به بردگی میکشن کنترل میشن، این کتاب واقعیته بخونیدش. دنبال آگاهی باشیم هیچ چیزی رقیب کتاب در شناخت جهان نمیشود.
کتاب جالبی بود. من نسخه انگلیسیشو خوندم، چون مطمئنم زیاد سانسور شده (البته بعضی جاهاشو حق داشتن سانسور کنن😅)
برای چند هفتهای که درگیر خوندنش بودم منو خیلی به دنیای پیرامونم شکاک کرد که ناگفته نماند هنوزم گاهی این شبهات منو درگیر خودش میکنه و نمیدونم واقعاً درسته یا نه.
تخیل جرج اورول که نظم خارق العادهای به روند و اتفاقات داستان داده حیرت آوره.
نمیدونم پیشنهاد کنم بخونید یا نه😄
فقط همین که کتاب جالبی بود.
برای چند هفتهای که درگیر خوندنش بودم منو خیلی به دنیای پیرامونم شکاک کرد که ناگفته نماند هنوزم گاهی این شبهات منو درگیر خودش میکنه و نمیدونم واقعاً درسته یا نه.
تخیل جرج اورول که نظم خارق العادهای به روند و اتفاقات داستان داده حیرت آوره.
نمیدونم پیشنهاد کنم بخونید یا نه😄
فقط همین که کتاب جالبی بود.
این کتاب اینو میگه که چطور یک موجود متوهم و روانی به اسم برادر بزرگ یه مملکت رو دست گرفته و مشتی اراذل و اوباش و دزد دور خودش جمع کرده، این شخص از هیچ جنایتی ترسی نداره و هر کسی حتی کلمهای حرف بزنه دستگیر و شکنجه میشه تا به زور و اجبار اعتراف کنه که به به چه مملکتی و چه حکومت خوبی داریم.
شکنجههای شخصیت داستان تو زندانهای حکومت برادر بزرگ خودش گویای خیلی چیزها هست.
ولی دیکتاتورها همیشه فراموش میکنن که اگر اکثریت مردم اونا رو نخوان، محکوم به نابودی هستن.
شکنجههای شخصیت داستان تو زندانهای حکومت برادر بزرگ خودش گویای خیلی چیزها هست.
ولی دیکتاتورها همیشه فراموش میکنن که اگر اکثریت مردم اونا رو نخوان، محکوم به نابودی هستن.
واقعا عالی بود ممنونم از کتابراه که این کتاب خیلی خوب رو اخر هفته هدیه داد، کتاب خیلی خوب نشون میده که چطور حکومت با مخالفت با تفکر به بقاش ادامه میده، شکنجه وینستون و وادار کردنش به اینکه فکر نکنه و همون چیزی که اونا میخوان رو قبول کنه و مثل ربات به زندگی ادامه بده و پندار دوگانه واقعا ادم رو تبدیل به کسی میکرد هم چیزی رو میدونه و هم نمیدونه و این فقط با حذف تفکر از افراد ممکن بود به همین دلیل حتی واژه تفکر رو هم از زبان حذف کردن، این جمله رو در نظر بگیرید یک ساعت تفکر بهتر از هفتاد سال عبادته
کتاب جالبی بود. مثل کتاب قلعه حیوانات پایانش نشون میدا که اون سیستم باقی میمونه. البته به نظر من یه تعارضات و تناقضاتی توش وجود داشت که معمولا توی داستانهای تخیلی وجود داره و یه کم توصیفات زیاد حوصلمو سر میبرد و حواسمو پرت میکرد اما در کل لذت بردم و کتاب خلاقانهای بود اما قلعه حیوانات برام جذاب تر بود. یه چیزی هم که زیاد بهش فکر میکردم این بود که در زمان ما امکان پاک کردن تاریخ و کنترل افکار با توجه به وجود اینترنت خیلی خیلی بیشتر شده و انگار از این نظر میتونسته پیشبینی درستی باشه
با سلام. کتاب در حد فوق العاده روشنگرانه و روشن فکرانه است. به طور دقیق یه نظام حاکم را شرح میدهد و تمام سیاستها، عملها و عکس العملها رابازگو میکنه. در خصوص فکر و رفتار مردم، در مورد سطح شعور مردم، در مورد عملکرد مرد و سطح سواد مردم و تاثیر نظام حاکم بر تمام اینها صحبت میکه. این کتاب به طرز خیلی جالبی در مورد روابط عاشقانه حرف میزنه و حتی تاسیر حکومت بر این رابطه... در کل یک اثر فوق العاده هست، به سبک یک رمان نوشته شده و ترجمه خوبی هم شده. گوینده هم خیلی خوب تونسته از پس این کتاب بر بیاد.
سلام خواستم بگم که این کتاب نکات آموزنده بسیاری داره و اینکه در مقابل درد واقعا هیچکس قهرمان نیست حتی عشق تو روزایی که عشق جرم محسوب میشه ولی تو یه عشق عالی و داری و براش حاضری هر کاری بکنی و حاضر نیستی بی هیچ قیمتی بفروشیش به هیچ چیزو هیچ کس فقط یه کلمه خلافشو بهت ثابت میکنه درد در کل سیاست فرقهی خوبی نیست ترسناکه و از اون بدتر برای ثابت نگه داشتن قدرت ذهن آدمارو عوض میکنن این کتاب مدته زیادی فکر منو رورانه منو پرشون کرد به نظرم ارزش خوندن داره ولی با روحیات من سازگاری نداشت مرسی از کتابراه
نویسنده کتاب با الهام از کمونیست حکومتی توتالیته و ترسناک تحت رهبری برادر بزرگ رو به تصویر کشیده، که با دروغ و تحریف واقعیت و تاریخ و تحت شدیدترین نظارتهای حکومتی هر گناهکاری رو اعدام میکنه، درجایی راوی داستان اسمیت به این فکر میافته که اگه روند تغییر نکنه چه اتفاقی برای انسانیت میوفته؟ تغییر و رشدی که اگر تا کنون کسی به آن جایگاه فکری نرسیده است قطعا با خواندن این کتاب به آن جایگاه خواهد رسید، جایگاهی فکری که انسانها برای رسیدن به جامعه و زندگی آرمانی به آن نیازمندند.
خیلی کتاب بی نظیریست. اما باید بدانید این یک رمان نیست. بلکه دستور کار الیت یا کابال است که در غالب داستان گفته شده است.
و امروز به آن نظم نوین جهانی میگویند.
اگر میخواهید بدانید نظم نوین جهانی دقیقا چگونه سیستمی خواهد بود، این رنان بی نظیر تصویری بشدت دقیق ارائه میدهد.
تنها دو کتاب که یکی این و دیگری دنیای جدید زیبا از آلدوس هاکسلی دقیقا به همین منظور نوشته شده اند. خبر رسانی از دستور کار کابال در ۱۰۰ سال بعد،، در قالب رمان
عالی. لذتش را ببرید.
و امروز به آن نظم نوین جهانی میگویند.
اگر میخواهید بدانید نظم نوین جهانی دقیقا چگونه سیستمی خواهد بود، این رنان بی نظیر تصویری بشدت دقیق ارائه میدهد.
تنها دو کتاب که یکی این و دیگری دنیای جدید زیبا از آلدوس هاکسلی دقیقا به همین منظور نوشته شده اند. خبر رسانی از دستور کار کابال در ۱۰۰ سال بعد،، در قالب رمان
عالی. لذتش را ببرید.
کل کتاب حس خفقان داشت و در نهایت این خفقان از بین نرفت بلکه کاراکتر اصلی یاد گرفت باهاش کنار بیاد!
قسمتهای جالبی داشت مثل وقتی که با نا آگاه نگه داشتن مردم و مشغول کردنشون به چیزهای بی اهمیت کنترلشون میکردن. و با دادن اطلاعات غلط مغز افراد رو شست و شو میدادن. جالبه که بخش اعظمی از این کتاب رو مردم کره شمالی دارن زندگی میکنن!!
خوندن این کتاب باعث شد دسترسی به اینترنت و این حجم از اطلاعات حتی اگه بخش زیادیش سانسور هم شده باشه برام شکل یه معجزه بشه!
قسمتهای جالبی داشت مثل وقتی که با نا آگاه نگه داشتن مردم و مشغول کردنشون به چیزهای بی اهمیت کنترلشون میکردن. و با دادن اطلاعات غلط مغز افراد رو شست و شو میدادن. جالبه که بخش اعظمی از این کتاب رو مردم کره شمالی دارن زندگی میکنن!!
خوندن این کتاب باعث شد دسترسی به اینترنت و این حجم از اطلاعات حتی اگه بخش زیادیش سانسور هم شده باشه برام شکل یه معجزه بشه!
داستان دلهره آور بود پیشنهاد میکنم بخوانید
اسکلت داستان روی نظمی غیرقابل چشم پوشی بنا شده
شخصیتها ماهرانه جزءنگاری شده بودند
به طور جالبی این روزها رو به نمایش گذاشته
حزب از افراد متوسط جامعه هراس داشت و
آنها را به شدت میپایید چون میدانست اگر
خطری باشد از جانب این قشر از جامعه است
بعد از گرفتن عاطفه و تفکر در وزارت محبت با
آنها کاری نداشت تا موقع مرگشان فرا برسد
گوینده خوب بود اما وقتی بجای دختر حرف میزد مسخره بود
اسکلت داستان روی نظمی غیرقابل چشم پوشی بنا شده
شخصیتها ماهرانه جزءنگاری شده بودند
به طور جالبی این روزها رو به نمایش گذاشته
حزب از افراد متوسط جامعه هراس داشت و
آنها را به شدت میپایید چون میدانست اگر
خطری باشد از جانب این قشر از جامعه است
بعد از گرفتن عاطفه و تفکر در وزارت محبت با
آنها کاری نداشت تا موقع مرگشان فرا برسد
گوینده خوب بود اما وقتی بجای دختر حرف میزد مسخره بود
تا انتها گوش ندادم،
بنظرم توصیفات کتاب و متنش خیلی عالیه ولی دوتا ایراد اساسی داره:
۱- ترجمه بعضی جاها ثقیله و بنظر میاد تحت الفظی ترجمه کرده، مثلا اکران دوربرد رو باید سرچ میکردم تا بفهمم منظورش تلسکرین ه یا مثلا پلیس پندار (thought police) همون پلیس عقیدتی خودمونه تحت الفظی پندار درست تره ولی باعث میشد ادم جدا بشه از داستان، مجبور بشه بره سرچ کنه.
۲- صدای گوینده رو اصلا دوست نداشتم (سلیقهای)
بنظرم توصیفات کتاب و متنش خیلی عالیه ولی دوتا ایراد اساسی داره:
۱- ترجمه بعضی جاها ثقیله و بنظر میاد تحت الفظی ترجمه کرده، مثلا اکران دوربرد رو باید سرچ میکردم تا بفهمم منظورش تلسکرین ه یا مثلا پلیس پندار (thought police) همون پلیس عقیدتی خودمونه تحت الفظی پندار درست تره ولی باعث میشد ادم جدا بشه از داستان، مجبور بشه بره سرچ کنه.
۲- صدای گوینده رو اصلا دوست نداشتم (سلیقهای)
این کتاب را خیلی وقته که خوانده ام، ولی فراموش کردم نظرم را بگویم، دور از ذهن نیست که شاید در آینده همچین سیستمی حاکم شود، دیکتاتوری به سرحد اعلا، ترس و وحشت از همه حتی نزدیکترینها، پوچی بی حد زندگی، چیزی شبیه کتاب ندیمه، اینها چیزهاییست که بیادم مانده گرچه زمان طولانی است که آن را گوش کرده ام. شاید طنزی تلخ از زندگی انسانها در آینده. البته که حتما قلعه حیوانات اوروول را حتما خوانده اید که خود یک شاهکار است، سپاسگزارم.