نقد، بررسی و نظرات کتاب خون بهای عشق - نصراله شاه ولی
3.8
197 رای
مرتبسازی: پیشفرض
موضوع داستان خوب بود اما زیاده گوییها در بعضی جاها که یسری احساسات رو بیان میکرد که ما غالبا واژه برای بیان اون احساس کم میاریم زیبا بود ولی اکثر جاها اضافه بود و حوصله آدم رو سر میبرد واینکه بهتر بود به سرگذشت سهراب و خانواده مریم هم میپرداخت ولی در کل نتیجه داستان خوب بود که آدمها به هیچ عنوان نباید قضاوت داشته باشند و قضاوت فقط مختص خداس وهمچنین جزا و پاداش هر کار، مثلا یک فرزند نامشروع امکان داره که پاکترین آدم روی زمین باشه و بالعکس... هرکس در زندگی یا باید تاوانی رو پس بده یا امتحان بشه که فقط خدا تعیین کنندس..
در اول تا نزدیک نیمه کتاب یعنی تا مرگ مریم شخصی که گمان میکند شخصیت اصلی داستان است همه چیزش در کتاب ریز به ریز نوشته شده درحالی که وقتی به داستان مجید میرسیم هیچ اتفاق خاصی نمیفتد فقط مرد همسر ناپدریش و دیگر هیچ منتظرید که پدرش بیاید و نجاتش دهد اما هرگز به او اشارهای نمیشود و نامزدی که سالها پای رسیدن به او مانده و برادرش که در طول داستان نقش بسیار کمرنگی دارد میاید و او را از قصاص نجات میدهد داستان طولانی با پایان بد فقط انگار میخواهد بگوید چون نطفه حلال نداشته پس دلیل نمیشده آدم بدی باشد. پسر خوب درس خوانده کاری و آرام و نجیب...
با سلام از خواندن کتاب بسیار لذت بردم تشبیهها زیبایی استفاده شده بود. توصیف مکانها، حالات و... بسیار دقیق بود. فقط در مورد اینکه برای مریم در روستا اتاق اختصاصی وجود داشت آن هم در آن سالها! نتونستم ارتباط برقرار کنم معمولا در روستاها یک اتاق همگانی دارند و یک اتاق مخصوص میهمان و یک اتاق به عنوان محل پخت و پز. و مورد دوم اینکه مجید در زندان معلم کلاس نهضت سوهد آموزی شد! در آن سالها نهضت سواد آموزی وجود نداشت و نهضت بعد از پیروزی انقلاب به وجود آمده. در انسالها فکر میکنم از لفظ اکابر استفاده میشده. ولی در کل بسیار آموزنده و زیبا بود. با تشکر
با سلام دست مریزاد خسته نباشید
من زیاد کتاب میخونم وبه همین دلیل لازم میدونم که نظرم را اعلام کنم بسیار عالی بود هیچ کم وکاستی نداشت از بهترینها بود بطوری که نمیتوانستم رهایش کنم کلمات خیلی وزین وعالی بکار برده شده بود بطوری که با خواندن کلمات خودم را در شرایط داستان قرار میدادم
من توصیه میکنم که این کتاب را با حوصله بخوانید بسیار پند اموز بود
حتما تمامی کتابهای این عزیز را خواهم خواند
با تشکر فراوان
من زیاد کتاب میخونم وبه همین دلیل لازم میدونم که نظرم را اعلام کنم بسیار عالی بود هیچ کم وکاستی نداشت از بهترینها بود بطوری که نمیتوانستم رهایش کنم کلمات خیلی وزین وعالی بکار برده شده بود بطوری که با خواندن کلمات خودم را در شرایط داستان قرار میدادم
من توصیه میکنم که این کتاب را با حوصله بخوانید بسیار پند اموز بود
حتما تمامی کتابهای این عزیز را خواهم خواند
با تشکر فراوان
قلم و نحوهی نگارش نویسنده سنگین و متفاوت بود و باعث میشد مطالعهی کتاب طولانی تر از حد معمول وقت بگیره ولی داستان زیبایی بود چند روز با مریم زندگی کردم و با کارهایی که میکرد و کارهایی که نمیبایست انجام بده حرص خوردم هر اتفاقی که در گذشتهی آدم رخ داده نباید آیندهاش رو تحت شعاع قرار بده اشتباه گذشته نباید آدم رو ضعیف و حقیر کنه بلکه باید اونو قوی و محتاط کنه
اول این که تعداد صفحات خیلی زیاد بود و حوصله سر بر میشد ولی در عین حال با داستان و موضوع نسبتا سادهاش گیرایی خوبی داشت
نویسنده خیلی از جملات ادبی برای بیان موقعیتهای مختلف نظیر شادیها و غمها و هیجانات استفاده کرد و البته بعضی جاها متن یک روزمرگی و زندگی روتین روزانه رو نشون میداد یا خیلی اغراق آمیز توصیفات رو انجام میداد.
و اینکه بعضی مسائل بر خلاف تصور دیگه درباره شون صحبت نشد مثلا سهراب چی شد یا مادر و پدر مریم....
کسانی که به کتابهایی با تراژدی عاشقانه علاقه دارند کتاب مناسبی هست براشون البته به شرطی که خواهان ادبیات و شیوه نگارش نویسنده محترم باشند
در کل ۳۷۰ صفحه خوشبختانه تعداد غلطهای املایی بسیار کم و در حد ۳ یا ۴ تا بود ولی باز هم به نظر من نقطه ضعف بزرگ رمان این بود که خیلی در توصیف احوالات شخصیتها تلاش میکرد که نتیجهای جز خستگی در خواننده ایجاد نمیکرد.
در کل ممنونم از قلم نویسنده که با زحمت هاشون این رمان رو به نگارش در آوردند