نقد، بررسی و نظرات کتاب اسیر سرنوشت - کالین هوور
4.5
175 رای
مرتبسازی: پیشفرض
داستان اسیر سرنوشت، داستانی احساسی با هیجان متوسط هست. به نظرم نویسنده خیلی هوشمند بود با یک داستان چند هدف رو دنبال میکرده، شناسوندن شعرهاش به خواننده و آموزش مواجهه با سوگ و از دست دادن و همچنین شناسوندن یا تبلیغ برای یک گروه موسیقی. و همچنین خیلی خوب تونسته جایی که روند داستان عادی میشه یهو یه شوک بده. به نظرم بخش شک کردن لیک به مادرش می تونست طولانی تر بشه. نویسنده شناخت خوبی از احساسات نوجوان ها داره و از این لحاظ شخصیت ها رو خوب درآورده. مترجم کارش خوب بوده، اما لازم بود که کمی در مورد این قانون آمریکا توضیح میداد که داستان مبنای اصلیش بر پایه اونه و برای ما خواننده ایرانی مفهومی نداشت. گه گاهی غلط املایی و نگارشی هم داشت. اما در کل داستان رو دوست داشتم و ارزش خوندن داره مخصوصا نوجوان ها و پدر و مادرشون.
داستان زندگی دختری۱۸ساله به اسم کیلن همراه با فرازها و فرودهای زندگیاش که هنگام مواجهه ناگهانی با مرگ غیر منتظره پدر و اطلاع از بیماری لاعلاج مادرش در هنگام اسباب کشی به خانه جدیدشان، دلباخته پسری جذاب که در همسایگی خانه جدید آن هاست میشود و... عقل و احساس در تضاد با هم نیستند. عقل توزان منطقی بین احساس و رفتار است. مهمترین هدف زندگی رویارویی با واقعیت هاست نه انکار و نه فرار!!! اما
همیشه استثنا هم وجود داره زمانی که باید بخاطر معشوق پا روی عشق و قلبت بزاری و اینکه درک نشی!!!!
و نویسنده با فضا سازی واقع گرایانه و حس لطیف بیان خودش چقدر خوب باکلمات این مفاهیم رو به تصویر میکشه.
واقعا در جایگاه یک مخاطب جوان ارتباطی گیرا موثر با داستان در درونم ایجاد شد.
"قالب داستانی سرشار از مفاهیم اخلاقی و فلسفی"
همیشه استثنا هم وجود داره زمانی که باید بخاطر معشوق پا روی عشق و قلبت بزاری و اینکه درک نشی!!!!
و نویسنده با فضا سازی واقع گرایانه و حس لطیف بیان خودش چقدر خوب باکلمات این مفاهیم رو به تصویر میکشه.
واقعا در جایگاه یک مخاطب جوان ارتباطی گیرا موثر با داستان در درونم ایجاد شد.
"قالب داستانی سرشار از مفاهیم اخلاقی و فلسفی"
درود بر شما
مثل روند همه رمانها، چرخ دنده احساسات آدم رو تحریک میکنه دائما بالا و پایین میکنه، احساسات خوب میده بعد یهو احساسات بد، یسری جملاتی داشت واقعاً زیبا بودن، آدم هم یاد میگرفت ازشون هم لذت میبرد،
و نکتهی مثبتی که میشه ذکر کرد از نویسنده، نحوه داستان گویی ش بود، دقت به جزئیات بالا بود و دقیق وصف میکرد طوری که آدم موقعیت رو دقیقا جلوش تصور میکرد
البته نکتهی منفی میتونم اینو بیان کنم که آغاز یسری فصلها گاها نامرتبط با متن قبلی بود، رشتهی کلام پاره میشد انگار، داستان از جای دیگهای شروع میشد.
در کل لذت بردم از کتاب وقتی شروع کردم خوندم، پیوسته خوندم تموم ش کردم 🤝🏻
مثل روند همه رمانها، چرخ دنده احساسات آدم رو تحریک میکنه دائما بالا و پایین میکنه، احساسات خوب میده بعد یهو احساسات بد، یسری جملاتی داشت واقعاً زیبا بودن، آدم هم یاد میگرفت ازشون هم لذت میبرد،
و نکتهی مثبتی که میشه ذکر کرد از نویسنده، نحوه داستان گویی ش بود، دقت به جزئیات بالا بود و دقیق وصف میکرد طوری که آدم موقعیت رو دقیقا جلوش تصور میکرد
البته نکتهی منفی میتونم اینو بیان کنم که آغاز یسری فصلها گاها نامرتبط با متن قبلی بود، رشتهی کلام پاره میشد انگار، داستان از جای دیگهای شروع میشد.
در کل لذت بردم از کتاب وقتی شروع کردم خوندم، پیوسته خوندم تموم ش کردم 🤝🏻
کالین هوور رمان نویسی هست که بیشتر از اینکه قصد داستان نویسی و سرگرم کردن خواننده رو داشته باشه میخواد درس زندگی بده. کارهاش از نظر کشش داستانی در حد متوسط ولی از نظر آموزش مسائل اخلاقی عالی هست. و مخاطب حرفاش بیشتر خانمها و به خصوص دختران نوجوان و جوان هستند. درمورد سوگ و مراحل سوگواری هم خوب نوشته بود ولی به نظرم درمورد نشون دادن احساسات یک کودک ۹ ساله که قراره یک والد رو از دست بده خیلی ضعیف عمل کرده بود. بچهها تو همچین موقعیتی قطعا آسیب بزرگی میبینند ولی از نظر نویسنده انگار درک خاصی از موقعیت ندارن و قضیه براشون مثل یه بازی پیش پا افتاده و بی اهمیته.
یه خانواده سه نفره بعد از مرگ پدرشون مجبور میشن یه یه شهر دیگه برای زندگی برن که مادرشون بتونه برای کار بره و خرج دختر و پسرش و بده دختره وقتی به اون شهر میرسن پسری همه قرار بود همسایشون بشه و میبینم و بعد از مدتی صحبت کردن و... عاشق هم میشن و وقتی دختره به مدرسه میره میفهمه دوست پسرش معلمشه و مجبور میشن بخاطر اینکه پسره از کار بی کار نشه از هم جدا بشن ولی هرکار میکنن نمیشه مادر دختره هم سرطان ریه داشته و به بچه هایش نمیگفته آخر مجبور میشه بهشون بگه و....... بعد مرگش دختره با برادرش و دوست پسرش و بردار پسره زندگی میکننکتاب قشنگی بود از خوندنش لذت بردم
سلام کتاب خوبی بود و دوستش داشتم در عین حال که پایان سختی داشت اما به زیبایی به پایان رسید اینکه با وجود بیماری جولیا کل و لیکن به خوبی تونستن قبل از مرگش با این موضوع کنار بیان و خودشون رو آماده کنن مساله خوبی بود که نشون داد اگه آدمها بدونن بهتر کنار میان تا اینکه غافلگیر بشن شبیه ویل و اتفاقی که برای پدرو مادرش افتاد و اینکه در نهایت کل و ویل شجاعت اعتراف به همدیگه رو پیدا کردن خوب بود و اینکه جمله های خوبی داخل متن وجود داشت که واقعیتها رو بیان میکرد در قالب متن داستان جای متن طولانی روانشناسی، در کل کتاب خوبی بود ممنون از نویسنده و مترجمش
داستان کتاب در مورد انتخابها و اولویتهای زندگی انسانه. اینکه بین اون چیزها و یا کسانی که دوستداری کدوم هارو با عقل و منطق اولویت خودت قرار بدی. ممکنه بین عشق و خانواده یکی رو انتخاب کنی یا بین عشق و مسولیت... شایدم بشه اولویتهای عقلانی رو خط بزنی و به حرف دلت گوش بدی. داستان آموزندهای داشت. جالب بود یکم حوصله سر بر هست اما میشه تحملش کرد مطالب اموزنده خوبی داره. درضمن انتظار یه رمان عاشقانه با روند هیجانی و سوپرایزی نداشته باشید. یه رمان کاملا آموزنده است البته از نظر من
با اینکه اهل رمان خوندن نبودم ولی با توجه به نظرات خوندم و لذت بردم، توصیه میکنم گروه نوجوان حتماً بخونه، اینقد خوب و ریز جزییات و بیان میکنه که همراه با شخصیت داستان میشی و همزاد پنداری میکنی
همراه با شخصیتها میخندی و عشق و تجربه میکنی و در کنارش یاد میگیری که با سختیهای بزرگ زندگی مخصوصا ً از دست دادن والدین کنار بیای و با این سختیها رشد کنی
من که دوسش داشتم
ممنون از کتابراه که به راحتی، این حجم کتاب خوب و مفید و در جهت رشد فرهنگ کتابخوانی، در اختیار مردم قرار داده
خدا قوت👏🏻
همراه با شخصیتها میخندی و عشق و تجربه میکنی و در کنارش یاد میگیری که با سختیهای بزرگ زندگی مخصوصا ً از دست دادن والدین کنار بیای و با این سختیها رشد کنی
من که دوسش داشتم
ممنون از کتابراه که به راحتی، این حجم کتاب خوب و مفید و در جهت رشد فرهنگ کتابخوانی، در اختیار مردم قرار داده
خدا قوت👏🏻
کالین هوور یکی از بهترین نویسندههایی است که داستانهایی پر از فراز و نشیب و عاشقانه در قالب رمانهای آموزنده با نکات ارزنده بسیار در کارهاش داره، البته من به جز این کتاب فقط کتابهای ما تمامش میکنیم و ما شروعش میکنیم رو خوندیم و من قلمشون رو خیلی دوست دارم، اینقدر داستان آن قابل لمس هست که من بارها خودم رو ناخودآگاه جای شخصیت داستان حس کردم و با اونا گریه کردم و خندیدم، به هرحال از نظر من دوستداشتنی بود
رمان قشنگی بود. افکار کارکتر ها برام جالب بود. یه جورایی داشت اون روی ناخوش زندگی رو نشونمون می داد. اما من دوست داشتم نویسنده در آخر رمان رابطه ای عمیق تر و کامل تری رو بین لیک و ویل نشون بده تا اینکه رمان سر سری تموم شه. اما نویسنده خیلی خوب به احساسات و چالش ها و باید ها و نباید هاپرداخته بود. و ارتباط بر قرار کردن بارمان و تصویر سازی اون کار جالبی بود و اصلا کار خسته کننده ای نبود.
رمانهای کمی رو تا انتها دنبال میکنم... اما این داستان جذابیت خاصی برام داشت!
داستان جالب و جذابی داشت و خوشم اومد...
اما جا داشت که اشعار نه صرفا ترجمه تحت اللفظی بلکه مفهومشون و ترجمه روانشون در کتاب توسط مترجم، نگارش بشه
و اون قوانین مدرسه هم در قسمت مقدمه توسط مترجم توضیح داده بشه تامخاطب بتونه راحت تر داستان رو هضم کنه
کلااز داستان خوشم اومد و برای همین پنج ستاره دادم👌
داستان جالب و جذابی داشت و خوشم اومد...
اما جا داشت که اشعار نه صرفا ترجمه تحت اللفظی بلکه مفهومشون و ترجمه روانشون در کتاب توسط مترجم، نگارش بشه
و اون قوانین مدرسه هم در قسمت مقدمه توسط مترجم توضیح داده بشه تامخاطب بتونه راحت تر داستان رو هضم کنه
کلااز داستان خوشم اومد و برای همین پنج ستاره دادم👌
رمانى جذاب وآموزنده که میتونه گوشه اى ازاون درزندگى هرکدوم ازمااتفاق بیفته ومهم اینه که در چالشها بدون اینکه خودمون رو ببازیم ودنبال مقصر بگردیم دنبال راه حل باشیم. ازطرفى باید از وقتى که براى زندگى در اختیارداریم به نحو احسن استفاده کنیم وازدرکنارهم بودن لذت ببریم وقدر باهم بودن رو بدونیم نه اینکه اوقات خودمون رو با مسائل کوچک وبى اهمیت تلخ کنیم.
ضمن تشکر از مترجم محترم، من اینطورمتوجه شدم که با ترجمه ی روانی روبرو نیستم جای فاعل، فعل، مفعول بدرستی در جمله ها مشخص نبود اشکالات نگارشی داشت اما در کل مفهوم را می رساند. داستان درباره ی دختری جوان بود که بعد از دست دادن پدرش با حوادث متعددی روبرو میشود اما با راهنمایی گرفتن از مادرش میتواند آن حوادث را خوب مدیریت کند. و سرانجام به عشقش می رسد.
ممنون از رایگان شدن کتاب😊گاهی انقدر پول دارم که چندین کتاب رو باقیمتای بالا و پایین میخرم و میخونم و از نگارش، ترجمه، کیفیت لذت میبرم. گاهی هم حتی ۵۰ تومن ته کارتم نیست که بتونم غذای روحم رو تهیه کنم. میخوام بگم دمتون گرم که گاهی با تخفیف و رایگان شدن کتاب به من کمک میکنین تا از بلعیدن کتابی خوب لذت ببرم
کتاب خوبی بود
اصلا خسته کننده نبود تو قالب داستان نکات آموزشی هم در مورد زندگی بود که ممکنه برای خیلی از افراد کارآمد باشه ولی آخر داستان دوست نداشتم
داستان باز تموم شد مثل یه سری از فیلمهای ایرانی که خوب شروع میشه متن داستان هم خیلی خوبه و یه طوری تموم میشه که انتظار نداری میتونست بهتر از این تموم بشه
این نظر من بود
اصلا خسته کننده نبود تو قالب داستان نکات آموزشی هم در مورد زندگی بود که ممکنه برای خیلی از افراد کارآمد باشه ولی آخر داستان دوست نداشتم
داستان باز تموم شد مثل یه سری از فیلمهای ایرانی که خوب شروع میشه متن داستان هم خیلی خوبه و یه طوری تموم میشه که انتظار نداری میتونست بهتر از این تموم بشه
این نظر من بود
به نطرم عالی بود خیلی بی تکلف و واقعی زندگی دو خانواده و چندین آدم رو به تصویر کشید. خیلی تخیلی نبود و در واقع در واقعیت زندگی داستانش رو پیش برد و البته خیلی نکات آموزنده داشت که البته از این نویسنده غیر از این انتظار نمیرفت ممنون کتابراه بخاطر هدیه ی عالیتون چقدر باهاش گریه کردم و خندیدم بازهم ممنون
کتاب خیلی جذابی بود و من خیلی دوستش داشتم. بیشتر جوانان باید مطالعه کنن ولی بنظرم هر گروه سنی هم میتونه اینو مطالعه کنه. و اینکه در کشورهای غربی چقدر همه راحت و بی تکلف زندگی میکنن و چقدر مدارس و دانشگاهاشون امکانات و مزایا و حقوق شاگردانشون رو محترم میشماره. و کلا چقدر دنیاشون متفاوت تر از ماست از هر نظر و من دنیاشونو و منطقشونو خیلی دوست دارم.
بسیار عالی و دلنشین جذاب
من اکثر کتابهای نویسنده محترم کالین هوور را خوندم این کتاب هم مثل کتابهای قبلی که خوندم واقعا عالی واموزنده بود خیلی دوستش داشتم توصیه میکنم حتما بخونید ممنون از نویسنده، محترم. وتشکر میکنم از کتابراه که این کتاب را رایگان در اختیار ما گذاشت موفق و موید باشید🙏🙏⚘
من اکثر کتابهای نویسنده محترم کالین هوور را خوندم این کتاب هم مثل کتابهای قبلی که خوندم واقعا عالی واموزنده بود خیلی دوستش داشتم توصیه میکنم حتما بخونید ممنون از نویسنده، محترم. وتشکر میکنم از کتابراه که این کتاب را رایگان در اختیار ما گذاشت موفق و موید باشید🙏🙏⚘
داستان در مورد کنار اومدن یک دختر با مشکلات و محرومیتهای ناخواسته زندگیشه.
یکی از نکات جالب داستان این بود که برخلاف رمانهای امریکایی قهرمان داستان تو مشکلات خودش رو در نوشیدنی غرق نمیکنه، یه دوست همجنس باز که از قضا عاقل و فهمیده و مهربون هم هست نداره، با مادرش روابط خصمانه نداره.
در عوض قسمتهایی از داستان هم با فرهنگ ما چون همخوانی نداره برای من به عنوان خواننده ایرانی دلچسب نبود.
شعرها هم درسته توی ترجمه وزن و قافیه رو از دست میدن ولی عنصر خیال انگیز شعر رو هم انگار از دست داده بود یا شاید اصلا نداشت.
کتاب به یک ویرایش کلی نیاز داره.
و در نهایت خیلی چیز خاص و نابی نبود صرفا برای سرگرمی خوبه و یکی دو نکته ریز آموزشی.