نقد، بررسی و نظرات کتاب اسیر سرنوشت - کالین هوور

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
سما جعفری
۱۴۰۳/۰۹/۱۲
این کتاب خیلی خیلی خیلی قشنگه. دختر نوجوونی که یه عشق واقعی رو تجربه میکنه اما با کوله‌باری از مشکلات مواجه میشه. گرچه به خاطر سن کمش مدیریت زندگی واسش سخت میشه، اما به خوبی با اونها کنار میاد و خیلی سرسخت و قوی ادامه میده. البته مثل این که اسم اصلی این رمان «این دختر» هست. نمیدونم چرا مترجم محترم اسم اصلی رو تغییر دادند و همچین اسم بدی رو واسش جایگزین کردند. واقعا اولش بخاطر اسم زشتی که داشت، دلم نمیخواست شروع کنم به خوندن کتاب.. آدمو یاد رمانهای عاشقانه خیلی قدیمی میندازه (البته نه از نوع قشنگش).. خیلی تعجب کردم که کالین هوور، نویسنده به این خوبی و معروفی اینقدر در انتخاب عنوان رمان بی‌سلیقگی کرده ولی بعد متوجه شدم تغییرش دادند. در کل رمان آموزنده‌ای هست. این که چطور با سختی‌ها و مشکلات کنار بیایم. حتی درباره‌ی سوگ و مراحل گذروندن دوران اون هم توضیحات خوبی داده بود. من که خیلی خوشم اومد و خیلی هم توصیه میشه.
ترنج
۱۴۰۳/۰۸/۱۹
بعد از اینکه کتاب رو شروع کردم متوجه شدم چندین سال قبل اونو یکبار خوندم البته اسمش فکر کنم فرق داشت.
داستان در مورد کنار اومدن یک دختر با مشکلات و محرومیتهای ناخواسته زندگیشه.
یکی از نکات جالب داستان این بود که برخلاف رمانهای امریکایی قهرمان داستان تو مشکلات خودش رو در نوشیدنی غرق نمیکنه، یه دوست همجنس باز که از قضا عاقل و فهمیده و مهربون هم هست نداره، با مادرش روابط خصمانه نداره.
در عوض قسمتهایی از داستان هم با فرهنگ‌ ما چون همخوانی نداره برای من به عنوان خواننده ایرانی دلچسب نبود.
شعرها هم درسته توی ترجمه وزن و قافیه رو از دست میدن ولی عنصر خیال انگیز شعر رو هم انگار از دست داده بود یا شاید اصلا نداشت.
کتاب به یک ویرایش کلی نیاز داره.
و در نهایت خیلی چیز خاص و نابی نبود صرفا برای سرگرمی خوبه و یکی دو نکته ریز آموزشی.
فاطمه محمدی
۱۴۰۳/۰۹/۲۳
زندگی روزمره همه ما آدما پر از همین اتفاقاته اینکه بتونیم بپذیریم و اگر بتونیم بپذیریم میتونیم ادامه بدیم... مشکلات همیشه هست ولی چیزی باعث میشه بتونیم ازش گذر کنیم یا نه دیدگاه مونه، اگر دیدگاه مون باز باشه و توانایی دیدن مشکل رو از زوایای مختلف داشته باشیم بهتر میتونیم رد بشیم و ادامه بدیم ولی اگر فقط از‌ی نظر به مشکلات نگاه کنیم سختتر از سخت میشه... دیگه هیچ راه عبوری برای خودمون باقی نمیذاریم... این موقع قدرت پذیرشمون خیلی پایین میاد و بیشتر مواقع آدم خودشو مقصر میدونه و نمیتونه حتی خودشو ببخشه...!!! قلم این رمان رو خیلی دوست داشتم ساده و روان. بهم یاد داد که شعر نوشتن حتما نباید کلی وزن و قافیه داشته باشه، میشه با کمی داشتن ذوق و احساسات و البته علاقه شعرهای قشنگی نوشت. این کتاب رو دوست داشتم چون درحالیکه ساده بود نکته‌های ریزی داشت
ممنون از کتابراه
مهناز کیان مهر
۱۴۰۳/۰۸/۲۴
داستان اسیر سرنوشت، داستانی احساسی با هیجان متوسط هست. به نظرم نویسنده خیلی هوشمند بود با یک داستان چند هدف رو دنبال میکرده، شناسوندن شعرهاش به خواننده و آموزش مواجهه با سوگ و از دست دادن و همچنین شناسوندن یا تبلیغ برای یک گروه موسیقی. و همچنین خیلی خوب تونسته جایی که روند داستان عادی میشه یهو یه شوک بده. به نظرم بخش شک کردن لیک به مادرش می تونست طولانی تر بشه. نویسنده شناخت خوبی از احساسات نوجوان ها داره و از این لحاظ شخصیت ها رو خوب درآورده. مترجم کارش خوب بوده، اما لازم بود که کمی در مورد این قانون آمریکا توضیح میداد که داستان مبنای اصلیش بر پایه اونه و برای ما خواننده ایرانی مفهومی نداشت. گه گاهی غلط املایی و نگارشی هم داشت. اما در کل داستان رو دوست داشتم و ارزش خوندن داره مخصوصا نوجوان ها و پدر و مادرشون.
محمدرضا ابراهیمی
۱۴۰۳/۰۸/۲۱
داستان زندگی دختری۱۸ساله به اسم کیلن همراه با فراز‌ها و فرودهای زندگی‌اش که هنگام مواجهه ناگهانی با مرگ غیر منتظره پدر و اطلاع از بیماری لاعلاج مادرش در هنگام اسباب کشی به خانه جدیدشان، دلباخته پسری جذاب که در همسایگی خانه جدید آن هاست می‌شود و... عقل و احساس در تضاد با هم نیستند. عقل توزان منطقی بین احساس و رفتار است. مهمترین هدف زندگی رویارویی با واقعیت هاست نه انکار و نه فرار!!! اما
همیشه استثنا هم وجود داره زمانی که باید بخاطر معشوق پا روی عشق و قلبت بزاری و اینکه درک نشی!!!!
و نویسنده با فضا سازی واقع گرایانه و حس لطیف بیان خودش چقدر خوب باکلمات این مفاهیم رو به تصویر میکشه.
واقعا در جایگاه یک مخاطب جوان ارتباطی گیرا موثر با داستان در درونم ایجاد شد.
"قالب داستانی سرشار از مفاهیم اخلاقی و فلسفی"
م کاظمی
۱۴۰۳/۰۹/۱۱
کالین هوور یکی از پرفروش‌ترین نویسندگانی است که در سال‌های اخیر ظهور کرده است. هر کتابی که این نویسنده می‌نویسد با استقبال زیادی روبرو می‌شود و جزو نویسندگان محبوب بسیاری از نوجوان‌ها و بزرگسالان است. کتاب «اسیر سرنوشت» هم اولین کتاب کالین هوور است که در حقیقت سکوی پرتابی برای این نویسنده بود و با همین کتاب در گروه نویسندگان پرطرفدار و خوش‌آتیه قرار گرفت. این کتاب نه تنها جزو پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز محسوب می‌شود بلکه به عنوان کاندیدای بهترین رمان نوجوان از سوی سایت گودریدز برگزیده شد.
او برای نوشتن این داستان از یک ترانه از گروه اوت برادرز الهام گرفت. به همین دلیل ترانه‌ی آن‌ها را در داستانش آورده است.
حمیدرضا
۱۴۰۳/۰۸/۱۹
درود بر شما
مثل روند همه رمان‌ها، چرخ دنده احساسات آدم رو تحریک می‌کنه دائما بالا و پایین می‌کنه، احساسات خوب میده بعد یهو احساسات بد، یسری جملاتی داشت واقعاً زیبا بودن، آدم هم یاد میگرفت ازشون هم لذت میبرد،
و نکته‌ی مثبتی که میشه ذکر کرد از نویسنده، نحوه داستان گویی ش بود، دقت به جزئیات بالا بود و دقیق وصف میکرد طوری که آدم موقعیت رو دقیقا جلوش تصور می‌کرد
البته نکته‌ی منفی میتونم اینو بیان کنم که آغاز یسری فصل‌ها گاها نامرتبط با متن قبلی بود، رشته‌ی کلام پاره میشد انگار، داستان از جای دیگه‌ای شروع میشد.
در کل لذت بردم از کتاب وقتی شروع کردم خوندم، پیوسته خوندم تموم ش کردم 🤝🏻
ناهید کشاورزی
۱۴۰۳/۰۸/۲۴
کالین هوور رمان نویسی هست که بیشتر از اینکه قصد داستان نویسی و سرگرم کردن خواننده‌ رو داشته باشه میخواد درس زندگی بده. کارهاش از نظر کشش داستانی در حد متوسط ولی از نظر آموزش مسائل اخلاقی عالی هست. و مخاطب حرفاش بیشتر خانم‌ها و به خصوص دختران نوجوان و جوان هستند. درمورد سوگ و مراحل سوگواری هم خوب نوشته بود ولی به نظرم درمورد نشون دادن احساسات یک کودک ۹ ساله که قراره یک والد رو از دست بده خیلی ضعیف عمل کرده بود. بچه‌ها تو همچین موقعیتی قطعا آسیب بزرگی می‌بینند ولی از نظر نویسنده انگار درک خاصی از موقعیت ندارن و قضیه براشون مثل یه بازی پیش پا افتاده و بی اهمیته.
Sorani
۱۴۰۳/۰۹/۰۲
یه خانواده سه نفره بعد از مرگ پدرشون مجبور میشن یه یه شهر دیگه برای زندگی برن که مادرشون بتونه برای کار بره و خرج دختر و پسرش و بده دختره وقتی به اون شهر میرسن پسری همه قرار بود همسایشون بشه و میبینم و بعد از مدتی صحبت کردن و... عاشق هم میشن و وقتی دختره به مدرسه می‌ره می‌فهمه دوست پسرش معلمشه و مجبور میشن بخاطر اینکه پسره از کار بی کار نشه از هم جدا بشن ولی هرکار میکنن نمیشه مادر دختره هم سرطان ریه داشته و به بچه هایش نمیگفته آخر مجبور میشه بهشون بگه و....... بعد مرگش دختره با برادرش و دوست پسرش و بردار پسره زندگی میکننکتاب قشنگی بود از خوندنش لذت بردم
کاربر mbfd
۱۴۰۳/۰۸/۲۱
سلام کتاب خوبی بود و دوستش داشتم در عین حال که پایان سختی داشت اما به زیبایی به پایان رسید اینکه با وجود بیماری جولیا کل و لیکن به خوبی تونستن قبل از مرگش با این موضوع کنار بیان و خودشون رو آماده کنن مساله خوبی بود که نشون داد اگه آدمها بدونن بهتر کنار میان تا اینکه غافلگیر بشن شبیه ویل و اتفاقی که برای پدرو مادرش افتاد و اینکه در نهایت کل و ویل شجاعت اعتراف به همدیگه رو پیدا کردن خوب بود و اینکه جمله های خوبی داخل متن وجود داشت که واقعیتها رو بیان میکرد در قالب متن داستان جای متن طولانی روانشناسی، در کل کتاب خوبی بود ممنون از نویسنده و مترجمش
مریم رجایى
۱۴۰۳/۰۹/۱۷
کتاب جملات قصار خوبی داره. یه جاهایی یه صفحه ش خیلی خوبه. ولی در کل اسکلت داستان ضعیفه‌، نتونسته داستان رو با جملات قصار هماهنگ کنه، اجزا داستان با هم هارمونی ندارن، مثل داستانهایی که برای بچه‌ها میگن فقط چون میخوان ازش یه نتیجه‌ای بگیرن. کلید اسرار که نیست! داستان باید موجودیتی مجزای از نتایجش داشته باشه! جملات رو یه جاهایی درسته تحویلت میده.
من یه جاهایی هم گریه کردم حتی ولی با اصل داستان که عشق بین این دو تا بچه بود ارتباط نگرفتم!
یه مشکل ه کسره هم دیدم که وحشتناکه تو کتاب دیده بشه! "کار کاره" رو نوشته بود "کار کارِ"!
مریم عصری
۱۴۰۳/۰۸/۱۷
داستان کتاب در مورد انتخاب‌ها و اولویت‌های زندگی انسانه. اینکه بین اون چیزها و یا کسانی که دوستداری کدوم هارو با عقل و منطق اولویت خودت قرار بدی. ممکنه بین عشق و خانواده یکی رو انتخاب کنی یا بین عشق و مسولیت... شایدم بشه اولویت‌های عقلانی رو خط بزنی و به حرف دلت گوش بدی. داستان آموزنده‌ای داشت. جالب بود یکم حوصله سر بر هست اما میشه تحملش کرد مطالب اموزنده خوبی داره. درضمن انتظار یه رمان عاشقانه با روند هیجانی و سوپرایزی نداشته باشید. یه رمان کاملا آموزنده است البته از نظر من
سمیه یوسفی
۱۴۰۳/۰۸/۲۶
با اینکه اهل رمان خوندن نبودم ولی با توجه به نظرات خوندم و لذت بردم، توصیه میکنم گروه نوجوان حتماً بخونه، اینقد خوب و ریز جزییات و بیان میکنه که همراه با شخصیت داستان میشی و همزاد پنداری میکنی
همراه با شخصیت‌ها میخندی و عشق و تجربه میکنی و در کنارش یاد میگیری که با سختی‌های بزرگ زندگی مخصوصا ً از دست دادن والدین کنار بیای و با این سختیها رشد کنی
من که دوسش داشتم
ممنون از کتابراه که به راحتی، این حجم کتاب خوب و مفید و در جهت رشد فرهنگ کتابخوانی، در اختیار مردم قرار داده
خدا قوت👏🏻
زهرا تیموری
۱۴۰۳/۰۹/۰۷
این کتاب در مورد انتخاب‌ها و اولویت‌های زندگی انسانه. اینکه بین اون چیزها و یا کسانی که دوستداری کدوم هارو با عقل و منطق اولویت خودت قرار بدی. ممکنه بین عشق و خانواده یکی رو انتخاب کنی یا بین عشق و مسولیت... شایدم بشه اولویت‌های عقلانی رو خط بزنی و به حرف دلت گوش بدی. داستان آموزنده‌ای داشت. جالب بود یکم حوصله سر بر هست اما میشه تحملش کرد مطالب اموزنده خوبی داره. درضمن انتظار یه رمان عاشقانه با روند هیجانی و سوپرایزی نداشته باشید. یه رمان کاملا آموزنده است البته از نظر من
موسوی
۱۴۰۳/۰۸/۲۸
کالین هوور یکی از بهترین نویسنده‌هایی است که داستان‌هایی پر از فراز و نشیب و عاشقانه در قالب رمانهای آموزنده با نکات ارزنده بسیار در کارهاش داره، البته من به جز این کتاب فقط کتاب‌های ما تمامش میکنیم و ما شروعش میکنیم رو خوندیم و من قلمشون رو خیلی دوست دارم، اینقدر داستان آن قابل لمس هست که من بارها خودم رو ناخودآگاه جای شخصیت داستان حس کردم و با اونا گریه کردم و خندیدم، به هرحال از نظر من دوستداشتنی بود
ام البنین زمانی
۱۴۰۳/۰۹/۲۸
کتابی که ارزش خواندن دارد فقط عشق به تنهایی نمی تواند کاری از پیش ببرد درک خود و شرایطمان، پذیرش زندگی و چالش هایش، پذیرش دیگری و شرایطش، نگاه به زندگی از دیدگاهی نو، گامی برداشتن برای رسیدن به آنچه می خواهیم، زمان دادن به خود و درک حال خوب و بدمان و گذر گردن از بسیاری چیزها در زندگی. و همه اینها در کنار هم زندگی و عشق را می سازد و معنا می بخشد سپاس از شما واین کتاب جالب
افسانه ذوالفقار
۱۴۰۳/۰۹/۰۵
کتاب فوق العاده دلچسب بود ومتفاوت خواندن اسیر سرنوشت به چندمطلب اشاره کردن که باخواندش خیلی راحت تصمیم بگیرم گریزی وجودندارد وحتی مشاعری که درآن کل یک داستان یا شاد یاناراحت به عنوان یک داستان ولی شعرگونه میتوان تکرار کرد وکلی خالی بشی یا شادبشی وخیلی نصیحت‌های مادری خانم که توانمندبودن رو به فرزندانش یاد میداد وانها رو باهرمشکلی که پیش میامد چرا نداشت برم به جنگ واقعا ازکتاب راه ممنونم
نيلوفر
۱۴۰۳/۰۸/۱۹
رمان قشنگی بود. افکار کارکتر ها برام جالب بود. یه جورایی داشت اون روی ناخوش زندگی رو نشونمون می داد. اما من دوست داشتم نویسنده در آخر رمان رابطه ای عمیق تر و کامل تری رو بین لیک و ویل نشون بده تا اینکه رمان سر سری تموم شه. اما نویسنده خیلی خوب به احساسات و چالش ها و باید ها و نباید هاپرداخته بود. و ارتباط بر قرار کردن بارمان و تصویر سازی اون کار جالبی بود و اصلا کار خسته کننده ای نبود.
عارفه زراعی
۱۴۰۳/۰۹/۰۱
رمان‌های کمی رو تا انتها دنبال میکنم... اما این داستان جذابیت خاصی برام داشت!
داستان جالب و جذابی داشت و خوشم اومد...
اما جا داشت که اشعار نه صرفا ترجمه تحت اللفظی بلکه مفهومشون و ترجمه روانشون در کتاب توسط مترجم، نگارش بشه
و اون قوانین مدرسه هم در قسمت مقدمه توسط مترجم توضیح داده بشه تامخاطب بتونه راحت تر داستان رو هضم کنه
کلااز داستان خوشم اومد و برای همین پنج ستاره دادم👌
مینا شریفى
۱۴۰۳/۰۹/۰۲
رمانى جذاب وآموزنده که میتونه گوشه اى ازاون درزندگى هرکدوم ازمااتفاق بیفته ومهم اینه که در چالشها بدون اینکه خودمون رو ببازیم ودنبال مقصر بگردیم دنبال راه حل باشیم. ازطرفى باید از وقتى که براى زندگى در اختیارداریم به نحو احسن استفاده کنیم وازدرکنارهم بودن لذت ببریم وقدر باهم بودن رو بدونیم نه اینکه اوقات خودمون رو با مسائل کوچک وبى اهمیت تلخ کنیم.
mitra.mh. 46
۱۴۰۳/۰۸/۲۲
ضمن تشکر از مترجم محترم، من اینطورمتوجه شدم که با ترجمه ی روانی روبرو نیستم جای فاعل، فعل، مفعول بدرستی در جمله ها مشخص نبود اشکالات نگارشی داشت اما در کل مفهوم را می رساند. داستان درباره ی دختری جوان بود که بعد از دست دادن پدرش با حوادث متعددی روبرو میشود اما با راهنمایی گرفتن از مادرش میتواند آن حوادث را خوب مدیریت کند. و سرانجام به عشقش می رسد.
فاطمه احسنی
۱۴۰۳/۰۸/۱۸
ممنون از رایگان شدن کتاب😊گاهی انقدر پول دارم که چندین کتاب رو باقیمتای بالا و پایین میخرم و میخونم و از نگارش، ترجمه، کیفیت لذت میبرم. گاهی هم حتی ۵۰ تومن ته کارتم نیست که بتونم غذای روحم رو تهیه کنم. میخوام بگم دمتون گرم که گاهی با تخفیف و رایگان شدن کتاب به من کمک میکنین تا از بلعیدن کتابی خوب لذت ببرم
سوگل رضایی
۱۴۰۳/۰۹/۲۰
کتاب بیشتر برای رده سنی نو جوانان خوبه چون قشنگ سانسور هم شده و تو دقیقا نمیفهمی بینشون چی گذشته یدفعه وسط داستان خودت باید اون قسمتهای حذف شده رو تصور کنی تا بفهمی راوی چی میگه. درکل میخواد بگه هر انسان افسرده و شکسته ای نیاز به عشق داره و با عشقه که میتونه دوباره خودشو بسازه و خوب عشق کجا بود؟ اصلا کجا هست؟؟ همه الان فقط فریبه!
Y. R
۱۴۰۳/۰۸/۲۹
کتاب خوبی بود
اصلا خسته کننده نبود تو قالب داستان نکات آموزشی هم در مورد زندگی بود که ممکنه برای خیلی از افراد کارآمد باشه ولی آخر داستان دوست نداشتم
داستان باز تموم شد مثل یه سری از فیلم‌های ایرانی که خوب شروع میشه متن داستان هم خیلی خوبه و یه طوری تموم میشه که انتظار نداری میتونست بهتر از این تموم بشه
این نظر من بود
ghazale rafeie
۱۴۰۳/۰۸/۲۲
به نطرم عالی بود خیلی بی تکلف و واقعی زندگی دو خانواده و چندین آدم رو به تصویر کشید. خیلی تخیلی نبود و در واقع در واقعیت زندگی داستانش رو پیش برد و البته خیلی نکات آموزنده داشت که البته از این نویسنده غیر از این انتظار نمیرفت ممنون کتابراه بخاطر هدیه ی عالیتون چقدر باهاش گریه کردم و خندیدم بازهم ممنون
مژگان پاک
۱۴۰۳/۰۳/۰۸
کتاب خیلی جذابی بود و من خیلی دوستش داشتم. بیشتر جوانان باید مطالعه کنن ولی بنظرم هر گروه سنی هم میتونه اینو مطالعه کنه. و اینکه در کشورهای غربی چقدر همه راحت و بی تکلف زندگی میکنن و چقدر مدارس و دانشگاهاشون امکانات و مزایا و حقوق شاگردانشون رو محترم میشماره. و کلا چقدر دنیاشون متفاوت تر از ماست از هر نظر و من دنیاشونو و منطقشونو خیلی دوست دارم.
Ziba Abu
۱۴۰۳/۰۸/۲۰
بسیار عالی و دلنشین جذاب
من اکثر کتابهای نویسنده محترم کالین هوور را خوندم این کتاب هم مثل کتابهای قبلی که خوندم واقعا عالی واموزنده بود خیلی دوستش داشتم توصیه میکنم حتما بخونید ممنون از نویسنده، محترم. وتشکر میکنم از کتابراه که این کتاب را رایگان در اختیار ما گذاشت موفق و موید باشید🙏🙏⚘
Fariba.A
۱۴۰۳/۰۸/۲۷
این کتابو به خاطر کالین هوور خریدم. خیلی عالی بود مثله بقیه کتاباشون... زیبایی جملات و عمق مطلب مبهوتم کرد. چقدر عالی و زیبا بود. چه خوب به معنا و مفهوم زندگی اشاره کرد. قطعا یه قسمتایی از کتاب نیاز به مرور و مطالعه‌ی مجدد داره که بتونی درک صحیح تری ازش داشته باشی
Tayebe Ahmadi
۱۴۰۳/۰۸/۱۹
بسیار عالی بود تمام احساسات یک انسان رو بدون بزرگ‌نمایی ولفت ولعاب دادن به تحریر درآورده بود اینکه گاهی انسان حتی از خودش بیزار میشه وراه فراری نیست اینکه چطور با نبودن عزیزانش کنار بیاد وخودشو نبازه ودر اوج بیقراری برخلاف میلش عمل کنه برای من جالب بود
با تشکر از کتابراه
زینب آزادمنش
۱۴۰۳/۰۹/۱۷
واقعا رمانی بسیار خوبی بود. من که که واقعا دوستش داشتم اگر چند داستانش ناراحت کننده هم بود اما واقعا ارزش خواندن رو داشت. داستانش راجع به دختری هست که تازه پدرش را از دست داده و بعدا هم مادرش بخاطر سرطان می‌میره. اینکه چطوری با این مسائل کنار میاد.
مینو رحمتی
۱۴۰۳/۰۹/۱۴
معرکه بود داستان جدیدی بود که خوندم اینکه دو نفر از هم خوش شون میاد و یهو دبیر و دانش آموز از آب در میان و قوانین اجازه ادامه ارتباط بهشون نمیده توجه به جزئیات و توجه به عواطف عمیق، اما یه جاهایی کلیشه‌ای بود بچگانه اما یه جاهای پخته و متفکرانه
Bakhshi
۱۴۰۳/۰۹/۰۶
داستان که خیلی به واقعیت نزدیک بود ولی اینکه دوتا نوجوان در مواجهه با مشکلات تا این حد قوی عمل کنند، کمی اغراق آمیز بود. رویارویی با سوگ از نقاط قوت کتاب بود که باعث می‌شد ارزش خواندن وتمام کردن را داشته باشد، برای سنین نوجوانی و جوانی کتاب مفیدی است.
مریم صراف زاده
۱۴۰۲/۱۲/۰۲
باید بگم کالین هوور واقعا نویسنده بی نظیریه... بقدری ساده و زیبا مینویسه که کاملا میتونی خودتو جای تک تک شخصیت‌های داستان بذاری... مهم تر از همه اینکه رمان‌هایی که مینویسه خیلی باور پذیر و واقعی هستند.... ممنونم از مترجم خوب این اثر و همینطور از کتابراه بره
فاطمه قلیزاده
۱۴۰۳/۰۸/۲۱
کمی گیج کننده بود بخاطر اینکه فیلسوفان بزرگ را در قالب داستانی با چندین شخصیت آنهم در زمانهای متفاوت معرفی میکرد.
بنظرم مطلبی به سنگینی معرفی فلاسفه بزرگ جهان و بیان عقاید آن‌ها باید دقیق نوشته شود و حاشیه پردازی نشود.
سمانه اسلامیان
۱۴۰۳/۰۸/۲۱
خطر اسپویل
داستان یه چیزی بود تو مایه های بیشتر رمان های عاشقانه ی یه کم زرد ایرانی. یه دختر و پسری که عاشق هم میشن. بعد یه مشکلی بینشون جدایی می اندازه و در آخر به هم میرسن. تفاوتش این بود یه کم جملات آموزنده توش بود
محمد مجتبی علی دادیان
۱۴۰۳/۰۸/۱۷
چرا انقدر این بشر خوب مینویسه!؟!!!! عالی درجه یک فوق‌العاده.... فقط تنها عیبش اینه که به نظرم پسری به خوبیِ ویل، اصلا وجود خارجی نداره😂 کتاب «ما تمامش میکنیم» از همین نویسنده، خیلییییییییییییییی... قشنگ تره
صبا باوفای حقیقی
۱۴۰۳/۰۹/۱۰
داستان لذت بخشی بود. گرچه به طور کلی نظرم نسبت به قانونی که باعث جدایی لیک و ویل شده بود منفی هست و هرگز نتونستم با دلیل این مسئله در تمام جهان کنار بیام اما قلم نویسنده جذاب و پر کشش بود
Aida
۱۴۰۳/۰۸/۲۹
بسیار عالی بود. ممنونم از کتابراه که این کتاب رو رایگان در اختیار خوانندگان قرار داد. متن زیبا و خواندنی بود و خواننده رو جذب خود می‌کند. موضوع جذابی داشت و خواندن آن را توصیه می‌کنم.
ف سلطانی
۱۴۰۳/۰۸/۲۴
خیلی قشنگ بود... من چنتا کتاب دیگه هم از کالین هوور خوندم قلمش عالیه ساده و روان می‌نویسه و همه احساسات قهرمان داستان رو به زبانی ساده بیان می‌کنه که آدم باهاش بتونه ارتباط برقرار کنه
معصومه طولابی
۱۴۰۳/۰۸/۲۳
با عرض سلام و تشکر بابت کتابهای رایگانتون کتاب اسیر سر نوشت رو دوست داشتم و بعضی جاها خیلی به دلم نشست مثلا همون جایی که مادره خطاب به دخترش میگه همیشه ذهنت را باز بگذار برای چیزهای جدید
وحیده تقی پور
۱۴۰۳/۰۸/۲۵
کتاب خوبه و دوستش داشتم در مورد اولویت‌های زندگی بحث میکنه اینکه با وجود مشکلات و محدودیت‌ها بتونی بهترین تصمیم رو بگیری و عقل و منطق پیش بری. پایان خوبی داشت و آموزنده بود
Mahboobeh Moosanejad
۱۴۰۳/۰۹/۰۱
داستان، به گونه‌ای نوشته شده بود که دلم میخواست ادامه بدم. خوشم اومد گرچه با فرهنگ ایرانی تناسبی نداره امادررویاسازی محال، برای جوان ایرانی، مفیده
ندا ونه بینی
۱۴۰۳/۰۸/۲۳
بسیار عالی بود. با یه داستان ساده و روان و قابل لمس به موضوع مرگ پرداخته بود. چندین بار با کتاب گریه کردم. ممنونم که رایگان این رو در اختیار ما گذاشتید.
رعنا سرمالیان
۱۴۰۳/۰۸/۲۱
رمان بسیار خوبی بود. داستان بیماری مادر با اینکه ناراحت کننده بود ولی کنار اومدن با این موضوع وآمادگی برای مرگ وصحبت‌هایی که با بچه هاش داشت خواندنی بود.
دیانا شاهین مهر
۱۴۰۳/۰۸/۲۰
خوشحالم که تونستم این کتابو بخونم چون علاوه بر داستان جذاب و پرهیجان، پر از نکات و درس‌های اموزنده داشت که یکسری از ملزومات زندگی رو با لحنی دوستانه بیان میکنه
طلوع وحیدی
۱۴۰۳/۱۰/۰۱
این کتاب یک کشمکش زیاداحساسی را مطرح می‌کرد که همه ما انسانها به نوعی در زندگی با آن مواجه می‌شویم. برایم بسیار غمناک بود
مریم قنبری
۱۴۰۳/۰۹/۰۸
واقعا زیبا بود. گاهی احساس می‌کردم چقدر به فرهنگ ما شبیه هستش. و در نهایت دیدم شباهت هر دو فرهنگ در انسانیت و زندگی رو دوست داشتن هستش.
محمدرضا اکبری پردنجانی
۱۴۰۳/۰۹/۰۷
نقدی که بر این کتاب است، این است که انسان را ناامیدمی کندوازتلاش کوشش بازی دارد، اسیرسرنوشت وجود ندارد. سرنوشت انسان، همان اراده اوست. سپاس
Nooshin.tino
۱۴۰۳/۰۸/۲۶
فکر کنم فقط من زیاد خوشم نیومد بنظرم ضعیف بود، از نویسنده انتظار بیشتر داشتم خیلی کلیشه‌ای و از همون ابتدا قابل پیشبینی.
احمدی
۱۴۰۳/۰۸/۲۴
داستانش در مورد دختر جوانی است که سرنوشت مشکلات خاص و ناخواسته‌ای را سر راهش میزاره
توصیه می‌کنم بخونین.
ممنون از کتابراه
1 2 3 >>