نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی بلندی‌های بادگیر: عشق هرگز نمی‌میرد - امیلی برونته

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
مهرداد یاری
۱۴۰۰/۱۲/۱۱
خیلیا میگن این کتاب عاشقانه‌ترین داستان انگلیسه ولی حقیقتا بیرون کشیدن عشقی که ما همیشه انتظارشو داریم از این داستان خیلی سخته، بیشتر کینه و دشمنی دیده میشه هدکلیف شباهتی به یه عاشق شریف رو نداره حتی اون به اندازه کسی که بی سرپرست و بدبخت بوده و این خانواده نجاتش دادن هم کمی سپاسگزاری نداشت و عین یک تومور به سرطانی بدخیم توی این خانواده تبدیل شد و در مقابل یک مشت انسان ضعیف النفس و ترسو در مقابلش بودن. ما تا پایان فقط ناراحت و ناراحت تر میشیم و هدکلیف هر کاری که دلش خواست کرد و در آخر هم با احترام باهاش رفتار شد.
کتاب بیشتر بلندی‌های بادگیر بود و اسم عشق هرگز نمی‌میرد واقعا به داستان بی ربطه!
گوینده‌ها عالی بودن و از صداشون لذت بردیم. زیبایی کتاب هم به روایت خوب و رئال بودن اونه که روابط شخصیت هاش خیلی آدمو درگیر میکنه.
البته من یه کتابخوان آماتور و کم دانش هستم.
شیوا جهانگیری
۱۴۰۲/۰۳/۱۹
خب پس اجازه بدین از راوی شروع کنم. ایشون به تنهایی میتونه بهترین کتاب رو با صداشون به یک اثر هنری اعصاب خرد کن تبدیل کنه. خب این خانم راوی احتمالا سابقه این کار رو داشته یا اینکه یک مدیر گروهی یا ناظری چیزی بالا سرشون بوده انقدر بی تجربه که یک دفعه هوار میکنه و یک جمله رو میگه و باز با صدای خیلی آروم شروع به ادامه میکنه. ادم موقع گوش دادن گاهی انقدر صدا نخراشیده ونوسان داره و یهو اوج میگیره در اون لحظه ادم میخواد دست به جنایت بزنه. از اقای سلطان زاده نیز خبری نبود. من بخاطر ایشون کتاب رو خریدم. در مورد داستان فکر میکنم منظورش این بود که افراد با اینکه از گذشته تجربیات سختی داشتند و شناخت کافی از یه ادمی مثل هت کلیف داشتن ولی در هر مرحله‌ای که یکی میخواد توی دام کثیف اون بیوفته جدی و مصمم رفتار نمیکنن و ادما بی اراده درون گردباد هیت کلیف نابود میشن. خرد میگه که از تجربیاتمون نهایت استفاده رو ببریمشخصیتهای قربانی درنهایت کودنی و ابلهی. اما خانم راوی افتضاح کردن. نام عشق هرگز نمیمیرد ربطی به داستان ندارد. داستان ضدو نقیض است چون یکجا رتکلیف علنا به دایه میگوید هدفش چیست ولی دایه اهمیتی نداده د اصلا اصلا ارزش نقد نظر دادن ندارد. از اصل ایراد دارد اینکه رت کلیف بچه اون خانواده نبوده و پسر خانواده دشمنش بوده خب پدر و مادر خانواده ارنشا که فوت کردن پسر میتونست براحتی رت کلیف رو بیرون کنه. کاری نداشته.
📚الناز محمدی📚
۱۴۰۱/۰۸/۱۱
🍁 کتابی بسیار حرفه‌ای با داستانی گیرا. نمیشه ادبیات انگلیس رو بشناسی، اما خواهران برونته رو نه!
اسم کتاب، اسم جایی بلند توی دشته که بادگیر هست، و اونجا یه خونه‌ای وجود داره که توی اون منطقه خیلی معروفه. خونه‌ای هست و‌خانواده‌ای داره به اسم ارن شا، با چند فرزند و دختر کوچیکشون‌ کتی هستش. یه شب پدر خانواده وقتی از سفر میاد به عنوان سوغات برای خونه پسری به اسم هیت کلیفت میاره و به خانواده هم میگه که اون یتیمه و اونو به فرزندخوندگی قبول کرده.
وقتی پدر خونه میمیره، پسر بزرگ که از هیت کلیفت دل خوشی نداره، با اون به بدترین شکل مثل یه برده رفتار میکنه. درحالیکه میبینیم که کتی دختر کوچیک خونه عاشق هیت کلیفت شده و دوست نداره که باهاش کسی بدرفتاری کنه!
توی همسایگی خانواده ارن شا، خانواده‌ای متوول زندگی میکنه که پسری دارن به اسم ادگارد که اون هم عاشق کتی میشه.
کتی که عاشق هیت کلیفت هستش، برای اینکه بتونه اموال ادگارد رو بر دست بیاره، و از این طریق بتونه هیت کلیفت رو از دست برادرش نجات بده، زن ادگارد میشه. اما هیت کلیفت که این نیت کتی رو نمی‌دونه، برای مدتی طولانی به یکباره اونجا رو ترک میکنه. و بعد از چند سال وقتی برمیگرده جوونی برومند و پولدار شده!! خواهر ادگارد که مجرده عاشق کلیفت میشه! برادر بزرگ کاترین که همسرش رو زمان زایمان از دست داده بود، حالا یه قمارباز شده که همه داشته هاشو از جمله خونه ارن شا رو توی قمار به هیت کلیف میبازه…
و در آخر کاترین جبران اشباهاتش رو با مرگش داد. هیت کلیفت بر اثر عذاب وجدان و عذاب دوری از کتی به جنون مبتلا شد و‌ از دنیا رفت… در کل کتابی بود که همه به اندازه اشتباهاتشون تاوان دادن. کتاب زیبایی بود☘️
Amber hred
۱۴۰۳/۰۳/۱۲
کتاب بلندی‌های بادگیر اثر امیلی برونته رو پیشنهاد میکنم. از لحاظ کاراکتر سازی بخوام بگم کامل مشخص هستش که هر کاراکتر عمق زیادی داره و لایه لایه به مرور مشخص میشه. بیشترین جذابیت رو کاراکترسازی و ساختاری داره. قبول دارم که جایی از داستان طوری بود که کمی برای من به شخصه تحمل ناپذیر بود اما ارزشش رو داشت که تا آخر گوش دادم.. فکر میکنم اون قسمت که کمی خسته کننده به نظر می‌رسید به این دلیل بود که کاراکتری در داستان نبود که خواننده بتونه احساس نزدیکی بکنه. هیدکلیف شده بود کاراکتر منفی و کاراکتر‌های دیگه یا منفور بودند یا ترحم آمیز. اما امیلی برونته با مهارت قشنگی که داره تونسته بود در آخر این ضعف رو جبران کنه.
Yasna Ava
۱۴۰۱/۱۱/۱۶
بنظرم رمان در عصر خودش یعنی قرن نوزدهم بداعتی محسوب می‌شده و قطعا خوانندگان ان دوران حوصله بیشتری برای خواندن توصیفات طولانی و رخدادهای کند داشته اند، با توجه به این ویژگی‌ها بنظرم داستان زیبایی بود که نشان می‌داد انسانها بی دلیل بد و شرور نیستند و بدطیتی شان ناشی از تربیت غلطی است که در دوران کودکی تجربه کرده اند، علاوه بر این رمان بازتابی از قوانین حاکم بر جامعه است که نشان می‌دهد، زن در جامعه اروپایی آن دوران از حق و حقوق اجتماعی برخوردار نبوده و مردها برایش تصمیم می‌گرفتند. درکل خواندن این کتاب را پیشنهاد می‌کنم مخصوصا که خوانش آن بسیار خوب و عالی بود.
اعظم صادقی
۱۴۰۲/۱۰/۱۷
با سلام و احترام خدمت خواننده‌ی آینده کتاب خوبی بود از نظر دایره‌ی لغات عالی بود و راوی نیز عالی بود هر دو خواننده کناب عالی بودن
ولی این عشق واقعی نبود که انتظارش رو داستم تنها کسی که در این کتاب عاشق واقعی بود هیرتن بود که عشق دل سختش رو نرم کرده بود و به هیچ کسی بدی نکرد و خوب زندگی کرد و اینکه آدم دیگه با خوندن این کتاب میترسه به کسی کمک کنه اون بچه رو به خونه آورد و کل زندگی شون رو تحت الشعاع قرار دادو نابود کرد همه رو به دامن مرگ کشوند و نویسنده خیلی راحت درباره‌ی مرگ حرف میزد و شخصیت‌ها عمر کوتاهی داشتن و انگار مرگ رو خیلی نزدیک به تصویر کشیده بودن
محسن یوسفی
۱۳۹۹/۰۷/۱۶
یک داستان ضعیف که هیچ نشانی از عشق نداره و فقط در مورد چند نسل از یک سری خانواده بیمار روحیست که به دنبال آزار هم هستند و سیر اتفاقات به شکلی کاملا ساده لوحانه پیش میره و اگر شخصیت‌ها کوچک‌ترین بهره هوشی داشتند اینقدر ساده گول شخصیت بد داستان رو نمی‌خوردن
خوندن و شنیدنش رو به هیچ عنوان توصیه نمیکنم حتی با دو گوینده بی نظیرش
شبنم ملکی
۱۴۰۱/۱۱/۰۹
کتاب فکر می‌کنم برای عصر خودش یعنی قرن نوزدهم کتاب بی بدیلی بوده، جالب اینکه من ۱۵ سال پیش که این رمان را خونده بودم نسبت به الان جذابیت بیشتری برام داشت و شاید دلیلش این بوده که من ۱۵ سال پیش هیچ آشنایی با دوست داشتن و عاشق شدن واقعی نداشتم و اتفاقاتی که در داستان میافتاد رو بعنوان عشق قبول میکردم، داستان در بسیار از بخش‌های خیالی و خارج از واقعیت پیش میره یعنی به راحتی و یکی یکی شخصیت‌های اصلی داستان رو حذف میکنه. و همین موضوع باعث تعجب و سردی خواننده میشه،
ولی در آخر ارزش خواندن دارد
راشین مظفری
۱۴۰۰/۱۲/۰۱
نکته جالب توجه برای من این بود که مثل کتاب صد سال تنهایی گذر سالها و اتفاقاتی برای دو نسل از یک خانواده می‌افتد را از زبان یک خدمتکار وفادار به تصویر می‌کشد. و نویسنده با هنرمندی تمام همانند داستایوفسکی ما را وا می‌دارد در بعضی موارد با شیطانی‌ترین شخصیت‌ها همدردی کنیم. یک مورد دیگر که زیاد تاکید شده بود لزوم استفاده از هر دوی عقل و احساس برای تصمیم در مورد ازدواج است و اینکه بدون وجود هر کدام از این موارد ازدواج منجر به فاجعه‌ای عظیم خواهد بود.
مژگان درفشی
۱۴۰۱/۰۹/۲۸
سلام و درود
این کتاب یک کتاب روانشناسی رمان وار کلاسیک است. بلندهای بادگیری که عمارت داستان را درون خود جای میدهند پر از طوفان و هیاهو. عقده، کینه و نفرت و در آخر حسرت داشتن یک عشق که ثمر بدهد و به ثبات برسد. به نظر شخصی من ارزو و حسرت عشق بود تا عشق راستین بین دو نفر. نویسنده به خوبی عقده‌ی شخصیت و مهر طلبی و تاثیر آن بر نسل بعدی را به تصویر میکشد. با سپاس فراوان از گویندگان کتاب، که به مانند نمایشنامه‌ی خوب اجرا کرده‌اند و از شیوایی بیانشان لذت بردم. ممنونم از کتابراه
مهرناز نورآذر
۱۴۰۲/۰۱/۲۵
اول روایت عمرانی رو خریدم و دیدم خوانش و ترجمه بسیار بدی داره، به هوای آقای سلطانی این نسخه رو خریدم و صدای راوی زن این داستان کسل کننده رو بدتر کرد، انصافا هر رمان کلاسیکی ارزش خوندن نداره، مثلا رمان ترغیب کجا و این کجا. این کتابو ۱۲-۱۳ سالگی خونده بودم و خیلی دوست داشتم ولی دوباره که شنیدم متوجه شدم به درد همون نوجوانی میخورده، ضمنا الن دین خدمتکار تو جریان کاترین اول و دوم نشون داد که چقدر گاف میده و کلی دسته گل به آب داده بود
زهرا محسن زاده
۱۴۰۱/۱۱/۰۴
علیرغم اینکه این رمان جزء کتابهای خیلی معروف می‌باشد اما من از خواندن (شنیدن) آن لذت نبردم.
شاید دیگر این نوع داستان‌ها نیاز خواننده امروز را ارضا ننماید. به ظاهر رمان عاشقانه بود اما سرتاسر پر رذالت و حماقت بود. نویسنده به هر دستاویزی چنگ زده بود تا بتواند داستان را پیش ببرد فارغ از اینکه نیم نگاهی هم به شعور و درک خواننده داشته باشد، پرداختن به جزییات بیش از حد خارج از حوصله بود.
نتوانستم با این کتاب ارتباط برقرار کنم.
مژگان مهرعلیان
۱۴۰۲/۰۵/۰۷
از لحاظ خوانش کتاب من صدای خانم پاک ذاتو دوست داشتم البته قسمت‌هایی که با خوانش آقای سلطان زاده هست کمه. ولی در کل صداها و تغییرشون عالیه. درمورد متن داستان اصلا انتظار یه عاشقانه را نداشته باشین بلکه بیشتر به نظرم انتقام جویی و کینه توزی را نشان میده در طی دو نسل. به عنوان کتاب‌های کلاسیک که معروف هستند ترجیح دادم خونده باشم اما جزو کتابای محبوب من نبود. شاید برای دوره‌ی خودش کتاب خیلی قوی محسوب میشده
nazanin ghadimi
۱۴۰۱/۱۲/۱۷
خود داستان بسیار گیرا بود و شخصیتهای فوق‌العاده‌ای در آن بود اما راویها! در نسخه نمونه راوی بیشتر داستان وجود نداشت! اساسا با اینکه کتاب صوتی مثل تئاتر اجرا شود با انواع صداها مخالف هستم! به عقیده من کتاب صوتی باید مثل قصه‌گویی باشد نه یک تئاتر رادیویی با نواع صداهای مختلف و‌موزیکهای متن شوک دهنده! در مورد این کتاب صوتی، صدای راوی بیشتر داستان که صدای یک خانم است اصلا صدای راوی در نسخه نمونه نبود گیرایی نداشت!
بهاره محمدی اسفه
۱۳۹۹/۱۲/۲۹
به نظرم داستان را زیادی پیچ و تاب داده بود و میشد خیلی کوتاه تر بیان کرد.
جملات سرشار از تکرار بود و چندین کلمه مترادف رو پشت هم ردیف میکرد.
اینجور داستان‌ها بیشتر به درد فیلم و سریال میخورند
گویندگی عالی بود و پر احساس و نقطه قوت کار بود.
تا کنون چندین رمان با صداهای خانم پاک ذات و آقای سلطان زاده شنیدم که همه عالی روایت شدند و اینجا هم که این همکاری بسیار خوب بود.
یاسمن کیا
۱۴۰۳/۰۹/۰۷
این‌بار موقع گوش دادن به این کتاب، هی یاد این حرف جودی ابوت توی یکی از نامه‌هاش به بابالنگ دراز میوفتادم که نوشته بود: خواهران برونته تمام عمر توی صومعه زندگی کرده بودند، چطور تونستن همچین کتابای فوق‌العاده‌ای رو از زندگی‌هایی که تقریبا هیچ درکی ازش نداشتن بنویسن؟؟...
از آخرین باری که این کتاب رو خونده بودم، چندین سال می‌گذشت. اینبار هم مثل همیشه خیلی چسبید.
پرستو
۱۴۰۱/۱۲/۲۹
حقیقتا اینجور مواقع که یه اثر جاودانه رو میخونم یا میبنیم که ازش لذت نمیبرم همیشه به خودم میگم لابد من چیزی نمیفهمم…
در کل خیلی خسته کننده بود. خیلی زیاد. با جزییات زیاد که البته من طرفدارش هستم ولی اینجا…؟ همچنین شدیدا طرفدار این فضا و دوره‌ی انگلیس هستم با این حال بازم اصلا جذبم نکرد. حتی میتونم بگم ارزش یکبار خوندن هم نداره متاسفانه.
شاید واقعا ادبیات کلاسیک سلیقه‌ایه.
Mahsa Bashiri
۱۴۰۱/۱۲/۱۷
کتاب زیبا و روانی بود داستانی گیرا داده که دوست داری هرچه سریعتر کل کتاب رو گوش بدی، متن رمان ذهنت رو درگیر خودش میکنه و خودت رو جای شخصیت‌های اون میزاری و انگار داستان رو زندگی میکنی، پر از درس و پند اگر با دقت به ادن گوش بدی و نکته سنج باشی، از شنیدن کتاب اصلا خسته نمیشی و مثل همیشه راوی با صدای جذاب و شخصیت پردازی عالی به جذابیت کتاب اظافه کرده و لذت بخش تر.
غزال ایلخانی‌زاده
۱۴۰۱/۰۹/۱۰
به نظر من "یکی از برجسته‌ترین داستان‌های رمانتیک ادبیات انگلیس" توصیفی اغراق آمیز برای این رمان است، کتاب خیلی ساده و ضعیف هست حتی برای زمان خودش!!! البته شاید مشکل از ترجمه‌ی کتاب هم باشد، جمله‌های بی سر و ته، دیالوگ‌های بی ربط و نصف و نیمه و... حتی باوجود گوینده‌های توانایی که این داستان داشت، باز هم من گوش کردن این کتاب رو پیشنهاد نمیکنم.
شعری اولیا
۱۴۰۲/۰۹/۰۲
مدت‌ها بود که می‌خواستم این داستان را بخوانم. داستان بسیار معروفی است که بسیار توصیه می‌شود. اما جدای از بحث ارائه‌ی داستان که شایسته و زیبا بود، ارتباطی با متن و روند داستان برقرار نکردم. و نهایتا نفهمیدم چرا یک نفر باید این داستان را بخواند. چه نوع نتیجه‌ای از این همه خباثت باید گرفت؟!؟؟؟ مشکل من با متن داستان بود… به هر حال از کتابراه بسیار ممنونم
پارسا محمدی
۱۴۰۱/۰۵/۰۶
کتاب بدی نبود اما برای کسانی که با کتابهای داستایفسکی شروع کردن من جمله خودم باور پذیری کمتری داشت. قدرت داستایفسکی در تحلیل شخصیت به گونه ایست که در هیچ یک از کتاب‌هایی که خواندم نظیر آن را نیافتم. هیت کیلیت شخصیت منفی که به یکباره رنگ عوض می‌کند ملموس و باور پذیر نیست و نمی‌توان ارتباط خوبی با شخصیت‌های داستان برقرار کرد.
نیلو عبادی
۱۴۰۰/۱۱/۰۷
هربار کتاب رو گوش کردم حس افسردگی بهم دست داده ولی چون راوی خوب بود تا آخرش ادامه دادم! خیلی داستان غمگینی هست، خوشحالم که گوش کردم، چون میخواستم نسخه چاپیش رو بنا به تعریف زیاد دیگران به کسی هدیه بدم، و حالا هیچ وقت به کسی حتی پیشنهادش نمیکنم. شخصیتهای داستان انگار بیمار روانی هستن، من اصلا حس خوبی از کتاب نگرفتم.
حسین عیسی زاده
۱۴۰۲/۱۲/۲۴
به نظر من کتاب چیزی برای گفتن نداشت و من غیر از صدای دلنشین خانم پاک ذات از کتاب لذت نبردم درضمن آرمان سلطان زاده در حد ۵ درصد حضور داشت. منتظر بودم داستان در جایی بالاخره به نقطه قوت و هیجان خود برسد که چنین نشد همچنین هیت کلیف نتیجه شرارتش را ندید و در کمال احترام از او یاد شد. من پشیمانم از خواندنش.
mozhgan bazargani
۱۴۰۲/۰۷/۰۲
یکی از شاهکارهای امیلی برونته که نیازی به تعریف ندارد، عشق و نفرت را به قشنگی در این کتاب میتوان لمس کرد. صدای آقای آرمان سلطان زاده که استاد راوی گری هستند زیبایی این کتاب را چندین برابر کرده بود و همین طور خانم مریم پاک ذات، شخصا کتاب‌هایی که با صدای استاد آرمان سلطان زاده باشد را با کمال میل خریداری میکنم.
ساقی رجبی
۱۴۰۳/۰۱/۰۳
احساس میکنم چیزی بهم اضافه نشد ولی برای سرگرمی جذاب بود و مثل همه داستانهای عشقی کشش خاص خودش رو داشت. ولی اینو خوب نشدن داد که گاهی یک محبت بی جا و دلسوزی بیجا چه عواقبی میتونه برای خودت و حتی نسل‌های آیندت داشته باشه.
اندازه نگه دار که اندازه نکوست / هم لایق دشمن است و هم لایق دوست
مصطفی سلطانیان
۱۴۰۰/۱۰/۲۴
والا چی بگم؟ کتاب کتاب قشنگی بود، و بخوبی ما را با فرهنگ انگلیسی‌ها آشنا می‌کند. الان فهمیدم چرا انگلیسی‌ها انقدر بد ذات و تندخو هستند و با مردم دنیا این شکلی رفتار می‌کنند. اونا حتی با خودشون هم مهربون نیستن. ولی کتاب رو دوست داشتم. شنیدنش با صدای دلنشین راویانش تجربه دلپذیری بود.
لیلا مرادی
۱۴۰۰/۰۱/۰۴
داستان کتاب جذاب نبود و خیلی عنصر خیال درون داستان قوی بود. چیزی که خیلی کسل کنندش کرد لحن گوینده بود که کاملا یکنواخت و بی انرژی داستان رو روایت کرد. لزومی نداشت تمام شخصیتهای داستان رو با لحن یه پیرزن خسته روایت کنه. حتی هیجانی‌ترین بخشهای داستان رو
ازاده جوان
۱۳۹۹/۱۱/۲۵
جالب بود ولی خیلی خاص نبود تا کتابی خونده نشه مشخص نمیشه نظر خودت چیه درباره‌اش پس نمونه رو گوش بدیم بهتره تا ببینیم کاربران چی میگن چون کاملا سلیقه‌ای هس در ضمن قسمت کمی از کتاب رو جناب سلطانزاده اجرا کردن و صد البته دیگه که خانوم پاکذات هم عالی هستن در اجرا
جهت اطلاع وظیفه دونسم بگم
Maryam Taherkhani
۱۴۰۰/۰۷/۰۲
کتاب خوبی بود. اما طولانی و با داستانی نه خیلی جذاب. جریان کتاب نتوانست احساسات مختلف من را درگیر کرده و در بسیار مواردی پر از غصه و ناله بود اما تجربه‌ی بدی هم نبود و اوقات من را پر کرد. صدای خانم گوینده را نیز در شخصیت‌های مردانه اصلا نپسندیدم.
نوید پایدار
۱۴۰۰/۰۶/۰۱
کتاب انقد طولانی و‌ حوصله سر بر میشه که دیگه نمیدونی باهاش چیکار کنی؛ کتاب‌های داستانی قطور به جز این چندتایی خوندم اما اونا کشش رو داشتن و آدم تا انتها با ذوق ادامه میداد مثل آدمکش کور یا مسیح بازمصلوب
به نظرم سریالش از کتاب شاید بهتر باشه حتی
فاطمه میم
۱۳۹۸/۰۹/۳۰
فضای رمان یکم واسم غریب بود‌. زیاد عاشقانه نبود‌. درصد خشم و نفرتش بیشتر بود. انتظار داشتم مثل رمان " جین ایر " رمانتیک و آروم باشه. ولی با این حال جذاب و پر هیجان بود.
Monir Naghikhani
۱۳۹۹/۰۴/۱۷
رمان بسیار جذابی است، درنوجوانی مجذوب سریالش که بمدت حدود یکسال از تلویزیون ملی بودشدم، طوریکه تمامی آنراازحفظ بودم، ولی دلم خواست دوباره صوتیشو با صدای این دوعزیز بزرگوار گوش کنم، وجالب بود که بازهم دراین سن برایم جذاب وشیرین بود، بسیار ازشما سپاسگزارم 🙏 🙏🙏
natasha bayati
۱۳۹۸/۰۹/۲۶
این کتاب رو سی سال قبل خوندم و فوق العاده دوست داشتم. الان با صدا و اجرای آقای سلطان زاده قطعا جذاب تره. خوش بحال هرکس که با صدای ایشون بشنوه 😍😍😍
Nilliam
۱۴۰۱/۱۱/۲۰
کتاب خوبی بود ارزش یک بار خواندن رو داشت
من همیشه این ترس رو داشتم ک بچه‌ای از جایی ب هر دلیلی وارد خانواده بشه. تو این داستان مشکلاتش رو خوب نشون میده. ولی بیشتر در مورد کینه بود تا عشق. من همش منتظر بودم هیت کلیف رو یکی سرجاش بشونه
Lydia The orange
۱۴۰۰/۰۲/۱۶
راوی‌ها فوق العاده بودن. خود داستان هم جذابیت نسبی داشت ولی بعد از مدتی برام کسل کننده شد. چون زیاد باهاش ارتباط برقرار نکردم. احساس عجیبی بین دو شخصیت داستان وجود داشت که مخلوطی از عشق و نفرت بود. علاقه به آزار دادن همدیگه و...
Mary Ghasedak
۱۴۰۰/۰۲/۱۳
من هنوز کتاب رو تموم نکردم
قبلا رمان خوانی آقای سلطان زاده رو شنیده بودم
ولی این بار چقدر با عجله می‌خوندن، گیج میشدم😲، آخه اینهمه عجله واسه خوندن🤔
کاش یکم با آرامش میخوندن🤨
حالا دیگه تمومش کردم اصلا داستان خوبی نبود😐
مهرداد افلاک
۱۳۹۹/۰۵/۲۳
کتاب بسیارخوب وجذابی است. مخصوصا نحوه بیان مسلط وشیرین خانم پاک ذات که متناسب با شخصیتهای کتاب شنونده رادردنیای تجسم به دنبال خوداین سو وان سو می‌برد وآقای سلطان زاده که صدای ایشان نیز همیشه موردتحسین دوستداران است. اززحمات گروه آوانامه بسیارسپاسگذارم.
اعظم طلایی
۱۳۹۹/۰۱/۱۴
سلام... محشر بود... سپاس از گویندگان حرفه‌ای و درجه یک کتاب و آرزوی بهترینها برای این عزیزان.... من حدود ۳۵ سال پیش این کتاب خریده بودم و الان حس همان زمان را دارم.... . لذت بردم... به مجموعه کتاب راه تبریک می‌گویم و سپاسگزارم....
رویا حسینی
۱۴۰۳/۰۶/۰۸
به قدری شخصیت‌ها واقعی و جذاب طراحی و توصیف شدند که به همراه تک تکشون گاهی امیدوار شدم و خندیدم گاهی غصه خوردم گاهی طعم تلخ انتظار رو چشیدم و برای مرگ غم انگیز میس کتی و حتی هیت کلیف متاسف شدم این یعنی هنر نویسندگی
زهرا ظاهری
۱۴۰۲/۰۴/۱۸
یکی از کتاب‌های خیلی خوب تو ژانر عاشقانه کلاسیک بود، داستان و راوی آدم رو راغب می‌کرد که ادامه بده داستان رو. موسیقی متن و صداها عالی و خوب بود.
درکل کتاب عشق و نفرت رو خوب و قشنگ در قالب داستان بیان کرده بود.
Zahra
۱۴۰۱/۱۲/۲۲
هوف رمانهای لوسِ عمارتی به قدری کسالت بارن که انگار ذره ذره خواننده رو از پا در میارن. به نظرم حتی تو زمان خودش هم کار ضعیفی بوده. از اونجایی که دوس ندارم کتابی رو نصفه کاره رها کنم با تندترین دور گوش دادمش.
عیاری بکتاش
۱۴۰۰/۰۲/۰۹
رمان خوبی و جذابی هست تصویر سازی مناسبی داره به همه نکات دور بر پرداخته و چیزی از قلم نینداخته. حالات و روحیات همه کاراکترها به خوبی برا مخاطب شرح داده صدای راوی هم خیلی مناسب و با کیفیت هست%
★★★★☆۴از ۵ستاره
حسن ناهید
۱۳۹۹/۰۸/۰۹
سال‌ها پیش این کتاب را خوانده بودم و برایم جالب بود ولی امروز آن جذبه و پختگی را ندارد، حسن آن در آسان بودن پیگیری و روان و ساده بودن آن است، داستان‌های امروز تفاوت فاحشی با این سبک نگارش دارند
امیر ایرانگرد
۱۳۹۹/۰۸/۰۶
عالی بود. خیلی عالی. بنطرم باید خوب و با دقت گوش بدید و عمق مطلب رو دریابید. صدای عالی و تسلط کامل جناب ارمان سلطان زاده رمان را شنیدنی تر کرده. بانو پاکزاد هم بسیار عالی اجرا کردن. در کل کیف کردم.
نگار حداد
۱۳۹۹/۰۱/۲۴
بنظرم خیلی یکنواخت و کسل کننده بود، اصلن قابل مقایسه با جین ایر نبود و من فقط بخاطر صدای خانوم پاک ذات تا اخر گوش دادم... توقعم خیلی بیشتر بود 🤔
زهرا یزدی
۱۳۹۹/۰۱/۱۰
صدا یکنواخت بوده و مطالب خیلی بیش از اندازه کش داده شده است و خسته کننده است چیزی برای پیدا کردن‌ی حس یا حتی مطلب آموزشی ندارد. برعکس کتاب ملت عشق که عطش خاصی برای گوش کردن به من و افرادی که شنیدن میداد.
Shadi Karimi
۱۳۹۸/۱۱/۳۰
کتاب افتضاحیه نمی‌دونم چرا اینقدر در موردش خوب شنیدم. داستان شامل یه مرد فزول، یه زن حسود و موزی، یه زن لوس و واسپرده، و کلی شخصیت پوچ هست... خدایا فکر کردم کتاب بخونم بهم چیزی اضافه میشه. این که مثل سریالای جم هست.
نسرین جهاندوست
۱۴۰۳/۰۴/۲۹
خیلی دوسش داشتم گاهی دلم میخواست هیتکلیف و بکشم اما فکر کنم اونم بسیار زجر کشیده و اسیب دیده بود صدای مریم پاکذات عزیز فوق العاده بود توصیه میکنم که گوش بدید و لذت ببرید یکی از بهترین‌های برونته
Khadije Farokhy
۱۴۰۳/۰۳/۲۶
هرچی بخش اول کتاب عاشقانه و رمانتیک بخش دوم وحشت ناک بود. آخه یه آدم چقدر میتونه نمک نشناس باشه. پسره‌ی بد شگون از وقتی که وارد خانواده شد یکی پس از دیگری مردن. سنگ دل حتی به بچه‌ی خودشم رحم نکرد
النا اسدالهی
۱۴۰۱/۰۹/۲۰
با سلام بنظرم کتاب‌های معروف رو باید خوند ولی بعضی هاشون مث همین کتاب خیلی عالی نیستن یعنی جوری که ادم نتونه از کتاب جدا بشه ولی باز خوندنش رو پیشنهاد می‌کنم با تشکر از کتابراه عزیز💖💖💖
1 2 3 4 >>