نقد، بررسی و نظرات کتاب رستگاران - محمدعلی قجه

مرتب‌سازی: پیش‌فرض
Fatemeh Ap
۱۳۹۸/۱۰/۲۱
این کتاب رو به سفارش نویسنده‌ی محترم ان اقای محمدعلی قجه خواندم،،، موضوع کتاب خوب بود، اما مشکلات کتاب‌های قبلی نویسنده در این کتاب هم دیده میشد،، به صورت افراطی در مورد احساسات و مشکلات شخصیت‌ها بحث میکرد،، جملات تکراری مداوم استفاده میشد،،، به صورت نامتعارفی داستان اصلا جلو نمیرفت،، بین بخش‌های کتاب بخش تصادف مهسا از وضعیت بهتری برخوردار بود، از همه بدتر بخش کولبر کردستانی بود، اصلا نیاز نبود این همه کش داده بشه،، بعضی مواقع لحظات تلخ یک داستان باید کوتاه گفته بشه و تصویر پردازی و حس غم به خواننده‌ی کتاب واگذار بشه،، ولی به قدری توصیف و تفضیل داده شده در این کتاب که خواننده فرصتی پیدا نمیکند تا حس همدردی داشته باشه،، به خواننده اعتماد داشته باشید،،، برای طولانی کردن کتاب این راه مناسبی نیست،، نویسنده ذهن خلاق و قلم خوبی دارند همون طور که در کتب قبلی ایشون هم مشخص است،، اما این روش نوشتار و توصیف باعث گمراهی نویسنده میشود و زیبایی‌های داستان رو نابود میکند،، باتشکر
زینب پورکلهر
۱۴۰۱/۰۶/۱۳
سلام و درود، آقای قجه استعدادخوبی در داستان پردازی دارد ولی معمولا قهرمان داستان تصمیمات احمقانه‌ای می‌گیرد و باعث می‌شود خواننده بگوید "حقشه هرچی سرش بیاد"در داستان اول زن جوان قصه که بارها از زیباییش سخن گفته شده چرا با لجبازی علیرغم فقدان توان مالی پسربیمارش را به همسر سابق و متمولش نداد و باعث اینهمه زجر وشکنجه برای خود و پسرش گردید که جانش را نیز از دست داد. آیا خانواده ای، پدری، مادری، بستگانی نداشت که جا داشت نویسنده به جای شاخ و برگ دادن بی حاصل، کمی به این موضوع می‌پرداخت. موقعیت ازدواج خوبی برای زن قصه فراهم شد که این فرصت راهم ازدست داد، از مرگ او ناراحت نشدم چرا که خودش که در جایی تصمیم به خودکشی داشت و از طرفی سرنوشت بهتری برای پسر بچه در کنار پدرش خواهد بود.
داستان دوم کولبر ۴۵ ساله قصه، اول اینکه هرچی حساب کتاب کردم نفهمیدم موقع ازدواج چند سالش بود که الان دو دختر زیر ده سال دارد (البته این را هم از توصیفات نویسنده حدس زدم وگرنه آقای قجه معمولا در ارتباط با زمان و سن وسال اطلاعاتی نمی‌دهد) هر چی هم فکر کردم نفهمیدم زیبای قصه چرا زنش شد، حالا زنش شد چرا عاشق قصه نرفت پیش پدر دختر کارکند و چطور راضی شد خانواده‌اش با این فلاکت و بدبختی زندگی کنند در حالی که می‌توانست تصمیمات بهتری بگیرد آخرش هم که خدابیامرز شد و فکر می‌کنم هم خودش هم خانواده‌اش راحت شدند.
داستان سوم بسیار غم انگیز است، نوجوان چهارده ساله ماهیگیر با تمام سختی‌ها و مشکلاتش، چرا آقای قجه اصرار دارد که علاوه بر تمام مشکلات قهر مان قصه، یک بیماری صعب العلاج نیز میان تمام این رنج‌ها بگذارد، و دوباره یک تصمیم احمقانه دیگر، یک نوجوان میان دریای پرتلاطم، مگر قایق کهنه‌اش چقدر گنجایش داشت و خودش چقدر توان داشت.
زری بانو
۱۴۰۳/۰۴/۳۰
درود فراوان عرض می کنم خدمت محمد علی قجه و عرض خسته نباشید خدمتشون دارم. به خاطر شناختی که از مطالعه داستانهای قبلی از ایشون برام بوجود آمده بود در کنار موضوعاتی که گهگاه دغدغه فکریم بودن، انتظار قصه هایی قوی تر از این داستانها رو داشتم که متأسفانه به خواسته ام نرسیدم. از اتفاق و عاقبتهای تلخی که دچار سارای بسیار زیبا و یدالله کولبر افتاد اندوهگین نشدم چون توی کتاب خوندم که با فکر و تعقل قبل از عاقبت تلخشون می تونستن سرنوشت زیبا تر و مناسبترین برای خودشون بیافرینند ولی با تصمیمات احمقانه و خود خواهی بی تعقلشون سرنوشت مرگباری رو برای خودشون آفریدند. در کل توضیح اضافه ای که برای احساس و افکار یا زیبایی نقش اولها توی داستان با تشدید مکرر تکرار می شد حوصلم سر بر بود و خوشم نیومد.
سارینا دهدشتی
۱۴۰۱/۰۵/۲۲
سلام و خسته نباشید
کتاب زیبایی هست، شامل سه داستان کوتاه.
داستان اول رو قبلا در کتاب در آغوش عشق با پایانی متفاوت خونده بودم. و نظرمو گفتم. داستان قشنگی هست که حس‌های مادرونه رو خوب بتصویر کشیده.
و در داستان دوم که راجع به کول بر زحمت کش بود، بسیار زیبا توصیف شده. زندگی سراسر سختی که خیلی از مردم جامعمون در ارن و انشای پایانی بسیار زیبای دختر عاقل و فهمیده اش.
و در داستان سوم هم بسیار زیبا وفاداری یک مرد به عشق و احساس قلبیش و همسری که همواره تا زمان بیماری بهش عشق و محبت هدیه میداد، بتصویر کشیده شده و من واقعا از اینکه حاضر به خیانت نشد، احساس خوبی داشتم. ممنون از عوامل کتاب خوب
و ممنون از عوامل کتابراه
آزاده فلاح عزیزی
۱۳۹۸/۱۰/۰۹
در کل کتاب ضعیفی بود چه از لحاظ متن وچه از لحاظ موضوع این کتاب در حد کتابهای فهیمه رحیمی بود وبرای قشری خوب هستش که فقط به دنبال داستان هستند نه افرادى که ذهن جستجو گرى داشته باشند این سطح از نوشته‌ها باعث میشن جامعه ى مطالعه کننده در حد عوام باقى بمانند وسواد وفرهنگ جامعه هیچ تغییرى با کتاب خوانندن حاصل نشه لطفاً کتابهایى رو براى مطالعه انتخاب کنید که حداقل برنده جایزه ادبى شده باشند اینهمه کتاب خوب وجود داره از نویسند هاى ایرانى وخارجى لطفاً لطفاً بهفکر بالا بردن سطح فکر جامعه باشیم نه فقط سرگرم کردن ممنونم از شما
فائزه
۱۴۰۲/۰۳/۱۹
داستان اول رو توی کتاب آغوش عشق خوندم، توی اون کتاب پایانش خیلی بهتر بود. توی داستان دوم اگه یدالله پدرزن پولدار نداشت و بهش پیشنهاد کار نداده بود بیشتر تحت تاثیر قرار میگرفتم، ولی الان حس خاصی بهم دست نداد، قرار نبوده که پدرزنش بهش صدقه بده، قرار بوده پیش پدرزنش کار کنه و در ازای کارش پول بگیره، بخاطر یه غرورِ بیخودی خودش رو به کام مرگ کشوند و باعث رنجش همسر و فرزندانش شد. داستان سوم هم محتوای خاصی نداشت، چهارمی هم باز تکراری بود توی یه کتاب دیگه خونده بودمش، فکر کنم اسم کتاب حسادت بود.
Hana
۱۴۰۱/۱۲/۱۷
اول خسته نباشید میگم به اقای قجه بخاطر زحماتی که کشیدند و همه میدونیم نویسندگی و کتاب نوشتن چقدر سختی و زحمت داره!
و بعد میگم که این کتاب زیاد به دلم نشست چون در داستان‌ها موقعیت‌هایی پیش میومد که افراد رو از سختی نجات بده ولی داستان طور دیگه‌ای پیش رفت...
مثلا در داستان اول امکاتش بود که اون خانم با صاحبکارش ازدواج میکرد و بچه اشم خوب میشد با پول عمل و... یعنی باید یه مشکل دیگه سرراهش قرار میگرفت نه این موضوع ینی بهونه دیگه‌ای داشت... ولی عالی بود چون عشق مادر به فرزند رو به خوبی نشون داد 😍
Maryam
۱۳۹۹/۰۵/۲۲
داستان‌ها خوب بودند درسته که پایان هر داستان تلخ بود اما واقعیت‌هایی از زندگی روزمره‌اند بودن انسانهایی با چنین اتفاقات دردناکی ویا حتی بدتر از اون در دنیای امروز، اما بعضی از داستانها میتونست پایان نسباتا بهتری داشته باشه، دو داستان اول مهرومحبت مادروپدر رو یاداور میشد که میتونست خیلی قویتر وبهتر نوشته بشه داستان دوم به مراتب خیلی زیباتر وقویتر احساس رو منقل میکرد، داستان سوم میتونست پایان غمباری نداشته باشه، داستان چهارم بد نبود اما به نظر از سه داستان دیگه ضعیفتر بود احساس رو به طور واقعی منتقل نمیکرد
احسان حسین زاده
۱۳۹۹/۰۶/۱۰
خیلی خوب بود، خیلی چیزا یاد گرفتم، یاد گرفتم که آدما چقدر می‌تونن پست باشن، یاد گرفتم آدما چقدر می‌تونن وفا دارد و پر از عشق باشن، داستان اول و آخر دقیقا رو به روی هم دیگه بودن، یاد گرفتم دنیا هرچقدر هم سخت و نا مهربون باشه ولی عشق و وفاداری پدری و مادری میتونه مقاوم تر سختی‌ها رو پشت سر بگذاره، با لحظه لحظ‌ی این ماجرا‌ها اشک ریختم، احساس غرور کردم یه غرور شیرین و مثبت، خیلی چیزا یاد گرفتم، عالی بود، خیلی خوب بود
ARIA Maleki ....
۱۳۹۹/۰۷/۰۸
وااااو عالی مثل همیشه ادامه بدید و داستانهای صد برابر بهتر از این رو بنویسید کتاباتون عالین منتظر بقیه نوشته هاتونم.... بیشتر از کتاب‌های صندلی.... داوطلبان مرگ ۱ و ۲..... دستان کوچک خونی رو دوست دارم ادامه این داستانها رو بنویسید از شخصیت رابرت خیلی خوشم میاد حتما ادامه بدید بقیه این کتاب‌ها رو 🤩🤩🤩🤩
Hadis Alagheband
۱۳۹۹/۰۴/۲۱
آقای قجه خیلی جالبه که همه‌ی نظراتو مطالعه می‌کنید من همیشه قبل از مطالعه نظراتو می‌خونم و بعد کتابو مورد مطالعه قرار می‌دم اما نظرانی که اینجا نوشته شده اصلا جالب نیست اما شما قلم خوبی دارید و در ابتدا مخاتبو جذب می‌کنه به نظر من اگه از پایان خوش و داستان‌های نسبتا طولانی و فقابل باور استفاده کنید مورد استقبال قرار بگیرع
موفق باشید
کاربر .
۱۳۹۹/۰۱/۲۹
اقا خداوکیلی من نمیدونم چه تبی افتاده تو خیلیا عشق تولید کتاب.... شب بخوابن صبح کتاب بدن بیرون... با هر کیفیت و حجمی... 50 60 یا حتی 110 120 صفحه که اسمش رمان نیس. بعضی اثار اگه همشو یک کم بهتر و جمع و جورتر توی یک مجموعه داستان کوتاه اورده میشد بهتر بود خذعبلات و اراجیف همه استعداد یک جور ندارن.... . خداوکیلی بهتر بود
امیر رضا
۱۴۰۲/۱۲/۱۵
داستان جالب و منحصر به فردی داره که عشق بین پدر و مادر و فرزند و همسر رو به تصویر کشیده شده ولی به نظرم اگر در بعضی از قسمت‌ها به جای حوادث بیشتر به علاقه خانواده رو نشان میداد بهتر بود و این نظر خودمه و به هیچ وجه تلاش نویسنده رو انکار نمی‌کنم و به شدت توصیه می‌کنم
سمیه شهبازی
۱۴۰۳/۰۸/۲۸
با تشکر از زحمات نویسنده کتاب. در کل حس مادرانه به زیبایی تمام توصیف شده بود ولی اینکه این خانم احمقانه داشت خودش و فرزندش فدای مردی که اون را رها کرده میکرد جای ابهام داشت. و اینکه ناشکری این خانم که دائم میگفت خدا او را نمیبینه حس قشنگی را القا نمیکرد.
نگین
۱۴۰۲/۰۵/۲۹
نویسنده‌ی عزیز قلم‌تان همیشه بر روی کاغذ روان باشد.
داستان‌های جالب و آموزنده یربسیاری رو میشه از تو این کتاب به دست آورد اولین داستان این کتاب واقعا دردناک بود و بسیار زیبا همه چیز را و صف میکرد پایان داستان یکم نا معلوم بود اما باز هم این کتاب قابل تحسینه
Sepid Mmm
۱۴۰۱/۰۶/۱۹
به کسانی که طرفدار رمان‌های عاشقانه ایرانی و داستان‌های کوتاه هستند توصیه میشود جرا که برای این افراد مناسب است به نظرم نباید بیش از حد در رابطه با احساسات و عواطف آن‌ها توصیف میشد چرا که روند داستان هارا خسته کننده میکرد
حدیثه یزدانبان
۱۴۰۳/۰۸/۱۴
خیلی غم ناکه و بدتر از اون اینه که بدونی توی دور و اطراف واقعا بچه‌های بیچاره‌ای وجود دارند که همچین مشکلاتی رو دارن امیدوارم همه شون خوشحال باشن ما به جر کمک کردن به خیریه کار دیگه‌ای متاسفانه نمی‌تونم انجام بدیم
محمد آقابابایی
۱۴۰۳/۰۱/۲۴
کتاب اصلا کتاب خوبی نسیت علاوه بر اینکه به جنبه منفی زندگی نگاه می‌کند مدام به مخاطبینش القاء می‌کند خدا ما را فراموش کرده است خدا ما را نمی‌بیند. تنها نکته مثبت این داستان قدرت توصیف آن از شرایط مختلف است
طاها نامور
۱۳۹۹/۱۱/۳۰
به نام خدا
باسلام‌. خسته نباشید میگم خدمت نویسنده زحمتکش و کوشش گر کتاب. واقعا کتاب زیبایی بود لذت بردم. متشکرم از نویسنده و کتابراه که این کتب زیبا و بینظیر رو رایگان در اختیار ما قرار میدهند. باتشکر❤
کتاب دوست
۱۳۹۹/۰۶/۱۹
مجموعه داستانی عالی بود. تلنگری برای ما.... با توصیف زیبای نویسنده تلاش برای معاش و گذران زندگی دیگران را درک کردیم که با چه زحمت و مرارتی امرار معاش می‌کنند تا در برابر خانواده و فرزندان خود سربلند باشند.
فاطمه ز
۱۳۹۸/۱۲/۰۳
خیلی بد بود. نویسنده میتونست هرکدوم از داستان‌ها رو جداگانه ادامه بده اما تا داستان به اوج میرسید داستان رو تموم میکرد. اگه دنبال رمان عاشقانه هستید باید بگم وقتتون رو برای این رمان هدر ندین.
شادیه بنی اسد
۱۴۰۳/۰۹/۲۲
خیلی جالب و خوب بود نویسنده تمام سعی خودش و کرده که خواننده رو با داستان هاش همراه کنه قصه داستان زندگی خیلی از این مردم بودهر چهار داستان دوست داشتنی چون زندگی هم غم داره هم شادی زیبا بودن خوشم اومد
مائده
۱۴۰۳/۰۴/۱۹
داستان‌های زیبایی بودند در داستان اول حس‌های مادرانه و گرفتاری‌های اونو به رخ می‌کشه داستان دوم درد و رنج مردم و سوم عشقی که فرد به همسرش داشت ممنون از سازنده‌اش واقعا زیبا بودن
Eslam Yousefi
۱۳۹۸/۱۰/۰۱
نظر من پس از مطالعه فصل اول و قسمتی از فصل دوم که ناتمام رها کردم اینه که جز افسردگی چیزی تلقین نمیکنه نثر کتاب هم انگار انشا نویسی هست وخیلی باکلمات ور میره و در نهایت پر از غلط املایی.
فریبا امینی امینه
۱۳۹۸/۰۹/۲۲
آفرین به خالق این داستانهای زیبا. هر چند غمگین بود ولی گویای حقایق بسیاری در زندگی ما بود که اکثرا به راحتی از کنارش رد می‌شیم. داستان آخر بسیار بسیار زیبا و آموزنده و احساسی بود. سپاسگزارم
مهدی عزتی
۱۴۰۰/۰۹/۲۵
داستان‌ها واقعا غمناک و جوری هستند که ممکنه تو دنیا دچار همه بشه بنظرمن خیلی خوبه اما تنها داستان سوم خوشم نیومد و از همه غمگین تر داستان دوم بود بسیار گریه آور
منیر تیموری
۱۳۹۹/۰۴/۰۴
سلام وخسته نباشید خدمت اقای قجه قلم شما بی نظیره من همه کتابهاتونو خوندم همشون عالین به همه هم توصیه میکنم داستانهای نویسنهده عزیزمونو بخونید بی نظیرن
hadidizadeh hadidizadeh
۱۳۹۸/۱۱/۰۵
دوست نداشتم درکل غم انگیز است من چند تا داستانش را خوندم همش راجع به مرگ است اثری از شادی در داستان نیست و داستان کسل کننده‌ای است
Dina
۱۴۰۲/۰۱/۱۴
جالب بود ولی تا آخر نخوندم چون حوصلم دیگه سر رفت آقای قجه کتاب‌های جناییشون خیلیی بهترو جالب تر است
پیشنهاد میکنم کتاب جنایی بیشتر ارائه بدید
باتشکر
زهرا ز
۱۴۰۱/۱۰/۲۸
این کتاب از نظر من عشق و علاقه‌ای که بین افراد خانواده 6ست رو به خوبی نشون داد و متن و ماجرای داستان خوب بود. به سلیقه من عالی بود ممنون از نویسنده
آرش عسگری
۱۳۹۸/۱۱/۰۱
آدم بدجوری غصه‌اش میگیره فقط تونستم یک داستان را کامل بخونم و یکی هم نصفه در کل می‌تونم بگم فشار عصبی زیادی را به آدم وارد میکنه
تی ام
۱۴۰۳/۰۱/۱۱
کتابی برای گذراندن اوقات خالی کتابی که دردهای زنی بی پناه در اجتماع، پدری زحمت‌کش و کولبر در تکاپوی براورده کردن آرزوی فرزند و....
..
۱۴۰۲/۱۱/۲۹
آقای قجه علاوه بر این که در نوشتن توصیفات و داستان‌های خیالی مهارت دارند مهارت بی‌نظیری در نگارش کتاب‌های عاشقانه هم دارند پایدار باشید
معصومه پیروزمند
۱۴۰۲/۰۲/۱۰
کتابی که عضه‌ای فراوان رو به خواننده تحمیل میکنه. اگرچه دردهای واقعی جامعه بود ولی اصلا حس مثبتی از مطالعه کتاب ندارم و توصیه نمیکنم
مریم دهقانیان
۱۴۰۲/۰۱/۰۶
زیادی تلخ بودن من که دوست نداشتم ولی بازم به نویسندش خسته نباشید و خدا قوت میگم امیدوارم بقیه داستانهاشون اینقد تلخ و ناراحت کننده نباشه
Mohammad Bagheri
۱۳۹۹/۰۹/۲۶
داستان‌های بسیار زیبایی داشت، البته داستان اول و چهارم این مجموعه رو پیشتر با عنوان در آغوش عشق و حسادت مطالعه کرده بودم.
Kian Saadati
۱۳۹۹/۱۱/۲۸
داستان خیلی افتضاح بود من انتظار چیز دیگه‌ای داشتم و‌ای کاش آقای قجه بیشتر رمان مینوشتن تا داستان کوتاه
فاطمه مطلب نژاد
۱۳۹۹/۱۰/۱۶
جالب نبود نگارش ضعیفی داشت بخصوص بخش اول بی نتیجه تموم شد انگار نویسنده میخواست داستانو زود تموم کنه
Nafas Rad
۱۳۹۹/۰۳/۰۲
مانند همه‌ی کتاب هاتون زیبا بود و دلنشین. همچنین نامی که برای کتاب انتخاب کردید بسیار مرتبط با شخصیت‌های داستان بود.
سمیه ایمانی
۱۳۹۹/۰۲/۲۵
این کتاب و کتاب در آغوش عشق قسمت اول کتاب که مربوط به داستان امیر علی و مادرش هستش در هر دو کتاب تکراری هستش
Behnaz Drp
۱۳۹۸/۱۰/۱۷
داستان‌ها آموزنده و عبرت آموز بودندباآرزوی موفقیت برای نویسنده
محمود ارجمند منش
۱۴۰۲/۱۲/۲۰
بسیار آموزنده برای افراد ریزبین واهل معرفت!!! توصیه میشود حتماً مطالعه و مورد استفا ده قرار گیرد۰۰
Dark
۱۴۰۲/۰۴/۰۴
مثل اثرهای دیگه ایشون خوب بود، من با داستان دوم گریه کردم چون واقعا تاثیر گذار بود
سکینه خسروانی شیری
۱۴۰۱/۱۲/۲۴
به نظرم کتاب آموزنده ومفید بود پیشنهاد میکنم مطالعه بفرمایید مطالعه غذای روح ماهستیم.
F.Namazi
۱۴۰۱/۱۲/۰۸
از نظر من کتاب قشنگ و عبرت آموزی بود نویسنده عزیز از ترکیب‌های جالب و خوندنی استفاده کرده بود
سیده زهرا جوادی
۱۴۰۱/۰۶/۰۲
زیاد جالب نبود اینکار نویسنده رو دنبال کرده بودن یه چیزهایی بنویس و سریع به پایان برسونه
علی نخعی
۱۳۹۹/۱۰/۰۲
تکراری و ضعیف بود. ازنویسنده انتظار بیشتری میرفت. البته وضع اقتصادی بسیاری از مردم این چنین است
نازنین رازیان
۱۳۹۹/۰۸/۲۰
قشنگ بود اما داستان اول در کتاب آغوش عشق هم هست
مگه میشه دو نویسنده یه داستان بنویسن
مرتضی ظهیری
۱۴۰۳/۰۷/۲۳
به دور از اشکالات موجود، داستان خوب و زیبایی بود ممنون از کتابراه
مائده
۱۴۰۳/۰۱/۰۸
خیلی خیلی عالی ارزش یکبار خوندن رو داره پیشنهاد می‌کنم حتما بخونید
1 2 >>