نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی خشم و هیاهو - ویلیام فاکنر
4.1
136 رای
مرتبسازی: پیشفرض
سلام بر شما
برای خواندن کتاب دلیل مختلفی وجود دارد این دلایل به صورتهای مختلفی دسته بندی شدهاند که هر کسی میتواند بنا بر یک یا چند دلیل کتابی را مطالعه نماید لیکن به نظر من کتاب حاضر با ادبیات و فرهنگ ما هیچ یک از دلایل را نمیتواند تامین نماید نه چیزی یاد میدهد نه باعث خلاقیت میشود نه سرگرمی و نه و نه ونه
شاید در ادبیات و فرهنگ نویسنده کاربرد داشته باشد
که من به انها آشنایی ندارم و نمیتوانم قضاوت کنم
بازی کردن با کلمات برای پیچیده کردن مفاهیم اگر نتیجهای زیبا نداشته باشد سوهان روح است من شخصا این کتاب را به هیچ فارسی زبانی توصیه نمینمایم
ولی اجرای آقای سلطانزاده مثل همیشه عالی بود متشکرم
اینهارو بعد اضافه میکنم
به نظرم منصفانه نیست به خاطر عصبانیت از کل موضوع صرفا اجرای عالی را در نظر بگیرم
فصل اول که توسط بنجامین روایت میشود در بخشهایی که به حالات روحی او و توهماتش مربوط میشود جالب و برای من بی بدیل بود قبلا چنین توصیفی از این دسته حالات نشنیده بودم
و مورد بعد خلا روایت از سوی کدی بود سه فرزند پسر حتی کم توان ذهنی فرصت روایت دارند ولی کدی نه چرا؟
برای خواندن کتاب دلیل مختلفی وجود دارد این دلایل به صورتهای مختلفی دسته بندی شدهاند که هر کسی میتواند بنا بر یک یا چند دلیل کتابی را مطالعه نماید لیکن به نظر من کتاب حاضر با ادبیات و فرهنگ ما هیچ یک از دلایل را نمیتواند تامین نماید نه چیزی یاد میدهد نه باعث خلاقیت میشود نه سرگرمی و نه و نه ونه
شاید در ادبیات و فرهنگ نویسنده کاربرد داشته باشد
که من به انها آشنایی ندارم و نمیتوانم قضاوت کنم
بازی کردن با کلمات برای پیچیده کردن مفاهیم اگر نتیجهای زیبا نداشته باشد سوهان روح است من شخصا این کتاب را به هیچ فارسی زبانی توصیه نمینمایم
ولی اجرای آقای سلطانزاده مثل همیشه عالی بود متشکرم
اینهارو بعد اضافه میکنم
به نظرم منصفانه نیست به خاطر عصبانیت از کل موضوع صرفا اجرای عالی را در نظر بگیرم
فصل اول که توسط بنجامین روایت میشود در بخشهایی که به حالات روحی او و توهماتش مربوط میشود جالب و برای من بی بدیل بود قبلا چنین توصیفی از این دسته حالات نشنیده بودم
و مورد بعد خلا روایت از سوی کدی بود سه فرزند پسر حتی کم توان ذهنی فرصت روایت دارند ولی کدی نه چرا؟
خشم و هیاهو یکی از پیچیدهترین و رازآلودترین رمانهایی بود که تا حالا خونده بودم. تمرکز روی خط سیر داستان بسیار مشکله و به احتمال زیاد خواننده مبتدی و بسیاری از کسانی که این کتاب را شروع میکنند قادر نیستند این کتاب را تموم کنند. موضوع داستان و شناسایی شخصیتها هم متفاوت و مسائل کاملا متفاوت از رمانهای دیگر هستند. بهتره که این کتاب دوبار شنیده شود و روی دیالوگها و دغدغههای شخصیتها تمرکز بیشتری صورت بگیرد. یکی از بحرانهای اساسی مد نظر این کتاب رابطه عاطفی خواهر و برادرانه است که به صورت پر از ابهامی به تصویر کشیده شده است.
این رمان را نباید به هر کسی پیشنهاد کرد و فقط مناسب طبقه خاصی از افراد هست که سابقه طولانی در مطالعه و نویسندگی دارند.
این کتاب سرچشمه ظهور کتاب سمفونی مردگان است و عباس معروفی به خوبی از این رمان الگو گرفته است و رمان شگفت سمفونی مردگان را خلق کرده است. اگرچه سمفونی مردگان با همه اعتبار و اهمیت با خشم و هیاهو قابل مقایسه نیست.
این رمان را نباید به هر کسی پیشنهاد کرد و فقط مناسب طبقه خاصی از افراد هست که سابقه طولانی در مطالعه و نویسندگی دارند.
این کتاب سرچشمه ظهور کتاب سمفونی مردگان است و عباس معروفی به خوبی از این رمان الگو گرفته است و رمان شگفت سمفونی مردگان را خلق کرده است. اگرچه سمفونی مردگان با همه اعتبار و اهمیت با خشم و هیاهو قابل مقایسه نیست.
در کل به نظر من فاکنر از آن جور نویسندههایی است که بیش از حد لقمه را دور سرش میچرخاند و سپس به مخاطب میدهد و ارتباط برقرار کردن با آن مشکل است. خب این هم برای خود سبکی است مخاطب را گیج کردن و ضربه نهایی را زدن البته اینها نظر شخصی من است اما این کتاب صوتی مشکلاتی دارد مانند کلمه گفت گفت گفت گفت گفت و باز هم گفت در نهایت گفت. چی گفت و کی گفت و به کی گفت و در کجا گفت خدایش بهتر میداند. من که کتاب را نمیتوانم تا آخر گوش کنم این گفتها خیلی اذیتم میکند آن هم در پارت اول و در کل از ژانر معمایی خیلی خوشم نمیآید. و.... . البته به غیر از یکی دو قسمت بیشتر نمیتوانم جلو بروم شاید فاکنر بنده خدا بیگناه است و مشکل ترجمه وجود دارد من از گور به گور که از همین نویسنده است خیلی لذت بردم ولی این اثر نمیدانم چرا... حالا شما دوستان فقط کافی است مکالمههایی که در کتاب برادران کارامازوف است مقایسه کنید چند بار از گفت استفاده شده است در کل با شنیدن اولین قسمتش خیلی ناامید شدم. در پایان دوستان اگر کسی میداند آخرش چه کسی چی گفت برای من هم بگوید چی گفت زیرا حوصله ندارم تا آخرش گوش کنم البته دوستان بنده خودم را در مقامی نمیبینم که به یک اثر ادبی امتیاز بدهم اما امتیازم را متوسط میدهم که نه سیخ بسوزه و نه کباب.
یکی از بهترین رمانهایی که خواندم. شخصیت کونتین (برادر) خیلی فیلسوف مآبانه بود.
شبیه ایوان در برادران کارامازوف.
شخصیت کدی طغیانگری بود که نهایتاً سقوط کرد، شبیه شخصیت پردازیهای کامو از افسانه سیزیف تا سقوط.
اما کم بهش پرداخته شد به نظر من.
جاسون شخصیت مشابه با راسکولنیکف داشت و علی رغم زمینه سازی برای ضدقهرمان بودن، انسانی شدیداً انسانی بود.
قهرمان داستان کدی نبود بلکه محور داستان کدی بود و قهرمانان حول این محور بودن، از نظر من کونتین، جاسون بنجی و دیلسی قهرمانهایی بودن که باید با آثاری که کدی برجا گذاشته بود کلنجار میرفتن و این کلنجار رفتن و پاسخ متفاوت بود که از چهار زاویه روایت میشد.
شبیه ایوان در برادران کارامازوف.
شخصیت کدی طغیانگری بود که نهایتاً سقوط کرد، شبیه شخصیت پردازیهای کامو از افسانه سیزیف تا سقوط.
اما کم بهش پرداخته شد به نظر من.
جاسون شخصیت مشابه با راسکولنیکف داشت و علی رغم زمینه سازی برای ضدقهرمان بودن، انسانی شدیداً انسانی بود.
قهرمان داستان کدی نبود بلکه محور داستان کدی بود و قهرمانان حول این محور بودن، از نظر من کونتین، جاسون بنجی و دیلسی قهرمانهایی بودن که باید با آثاری که کدی برجا گذاشته بود کلنجار میرفتن و این کلنجار رفتن و پاسخ متفاوت بود که از چهار زاویه روایت میشد.
خوانش خوب بود
سبک جدیدی برای روایت دارد و از روایت بسیار مبهم بنجی تا روایت کاملا شفاف دانای کل. انگار همه با درک زمان مشکل دارند. «کتاب خشم و هیاهو ماجرای زندگی آدمهایی است که مدام «میخواهند بگویند» ولی نمیتوانند. یکی بهخاطر عقبماندگی ذهنی، دیگری بهخاطر فشار درد و رنج، دیگری زیر بار سنگین حسادت و طمع. و به همین خاطر حرفهای آنان نهایتاً چیزی جز خشم و هیاهو نیست»
در کل داستان برای من دلنشین نبود ولی از جمله کتابهایی است که هرگز فراموشش نخواهید کرد.
سبک جدیدی برای روایت دارد و از روایت بسیار مبهم بنجی تا روایت کاملا شفاف دانای کل. انگار همه با درک زمان مشکل دارند. «کتاب خشم و هیاهو ماجرای زندگی آدمهایی است که مدام «میخواهند بگویند» ولی نمیتوانند. یکی بهخاطر عقبماندگی ذهنی، دیگری بهخاطر فشار درد و رنج، دیگری زیر بار سنگین حسادت و طمع. و به همین خاطر حرفهای آنان نهایتاً چیزی جز خشم و هیاهو نیست»
در کل داستان برای من دلنشین نبود ولی از جمله کتابهایی است که هرگز فراموشش نخواهید کرد.
عالی، محشر، بینظیر... ولی فوقالعاده دشوار! این کتاب فقط برای خوانندگان حرفهای توصیه میشود. کار آرمان سلطان زاده در خوانش این اثر دشوار بینظیر است. توصیه میکنم قبل از گوش دادن به این، کتاب دیلسی را از ایران صدا دانلود کنید و گوش دهید که فاکنر به عنوان مقدمه و پیش درآمدی بر این اثر آن را نوشته است
همه چیز این کتاب صوتی عالی بود. موضوع داستان، شخصیت پردازیها، ابهامهای ایجاد شده و بعد کم کم باز شدن گرههای ذهنی خواننده یا شنونده.
اجرای جناب سلطان زاده مثل همیشه دوست داشتنی و تاثیر گذار بود.
زمان شنیدن کتاب، یاد کتاب سلوک استاددولت آبادی و سمفونی مردگان جناب معروفی افتادم.
اگر حوصله به خرج بدید و از فصل اول بگذرید داستان شمارو بدون وقفه به دنبال خودش میکشونه.
اجرای جناب سلطان زاده مثل همیشه دوست داشتنی و تاثیر گذار بود.
زمان شنیدن کتاب، یاد کتاب سلوک استاددولت آبادی و سمفونی مردگان جناب معروفی افتادم.
اگر حوصله به خرج بدید و از فصل اول بگذرید داستان شمارو بدون وقفه به دنبال خودش میکشونه.
من این کتابو دوس نداشتم و پیشنهادش نمیکنم دو فصل اول رو که هیچ چیز متوجه نمیشه ادممگه اینکه دو دور بخونی کتابو در کل هم موضوع خا۲ی نداره اخرش هم معلومه نمیشه چی میشه
این همه تعریف و تمجید به نطر من بخاطر بازی کردن با زمانه که چون موضوع خاصی نداره مندوس نداشتم وگرنه شاید اگه موضوعش قشنگ بود و در اخر همه چی مثه یه پازل حل میشد لذت بخش بود
این همه تعریف و تمجید به نطر من بخاطر بازی کردن با زمانه که چون موضوع خاصی نداره مندوس نداشتم وگرنه شاید اگه موضوعش قشنگ بود و در اخر همه چی مثه یه پازل حل میشد لذت بخش بود
زمان در کتاب نه فقط بخاطر درهم شکستگیهای فصل و ترکیب و گذشته و حال نیست که مهم است. بلکه وجود و اهمیت زمان در جملات کتاب است
زمان زمانی پر رنگ میشود که کوئنتین کامپسون از زمان قرار گذاشته خویش (به دلیل اسپویل نمیگم چه موضوعی) در فرار است و حتی وقتی موری یا همان بنجی زمان جز اکنون برایش مفهومی ندارد.
می توان نام کتاب را زمان در خشم و هیاهو هم نامید
جالبی داستان در این است که فاکنر زمان را در جملات به نمایش میگذارد نه فقط فصول همچنین تلمیحهای کتاب بسیار هنرمندانه است و از نبوغ فاکنر سرچشمه میگیرد... من کتاب با ترجمه صالح حسینی و ترجمه بهمن شعله ور خواندم. راستش نمیتونم بگم کدوم بهتر است چون نیازمند این است که انگلیسی کتاب هم خوانده شود اما از دید من با توجه به سختی کتاب ترجمه شعله ور روان تر است اما صالح حسینی به نظر مییاد به متن وفادار تر است و تحلیل افعال در زمان بهتر میتوان پرداخت اما به طور کلی دشوار تر هم است
کلا کتاب خشم و هیاهو به دلیل شکستگیهای زمان دشوار است پس با دقت بخوانید مثل صدسال تنهایی
البته به نظر من خشم و هیاهو سخت تر از صدسال تنهایی است بخاطر بی ثباتی زمان
جالبی کتاب به این است که با همهی سردرگمی زمان باز هم به گونهای است که به اکنون فلش زمانی دارد و در طی سی سال سه روز تعیین کننده خانواده کامپسون میشود گویی که خودشان آن را نفرین مینامند.
مورد آخر، هر ترجمه را که خواندید ۷۰ صفحه آخر کتاب صالح حسینی تحلیل زمان و تشبیهات است به هیچ عنوان از دست ندینش چون در درک مطالب بسیار موثر است