نقد، بررسی و نظرات کتاب زنجیرهای شیشهای - نغمه تفلیسی
مرتبسازی: پیشفرض
پانته آ اسکویی فر
۱۴۰۰/۰۵/۱۹
00
شما رو به خدا بدون علم، بدون پشتوانه، در عالم رویا ننویسید این مهملات رو…من با شیوه نگارش و بعد ادبی این کتاب کاری ندارم، ولی قرار نیست به صرف رویا پردازی و داستان سرایی بدون علم و آگاهی در مورد مسالهای هر مهمل و توهمی رو به خوردِ مخاطب بدیم…محمد عرفان، شخصیت محوری داستان با توجه به توصیفات نویسنده دچار اختلال اسکیزوفرنی هستش که باز هم با توجه به توصیفات در دوره عود بیماری و سایکوز بوده…اسکیزوفرنی درمان قطعی ندارد، در هیچ کجای دنیا و با هیچ روش درمانی و فقط کنترل میشه، بعد نویسنده محترم نه تنها اومدن پروتکل درمانی از خودشون ارائه دادن، بلکه مانند تفکرات دختران در سن بلوغ راهکار و درمان اصلی این اختلال رو عشق!!!! توصیف کردن و این تصویر رو ارائه کردن که بیمار اسکیزوفرنی نه تنها درمان میشه بلکه میتونه کاملا نرمال به زندگی خودش ادامه بده، عاشق بشه!!!! و ازدواج کنه!!!! واقعا تا چه حد بلاهت و سهل انگاری که شما فکر نکنی به اینکه ممکن است این نوشتههای بی پایه و اساس شما باعث بشه شاید کسی این تصور ساده لوحانهای که در داستان آوردید و باور کنه و در در زندگی واقعی دچار مشکل بشه، فکر نمیکنید وقتی بدون تحقیق و آگاهی هر مطلبی رو نشر میدید، ممکنه آسیب زننده باشه…واقعا تاسف آوره!!!!!!!
این کتاب منو خیلی جذب کرد، درونمایه اجتماعی با موضوعات روانشناختی داره، به نحوی تفکرات اشتباه جامعه خودمون رو پیش رومون قرار میده و برخی از مشکلات و اختلالات روانشناختی رو برامون ملموس میکنه، نثر گیرا و سادهای داره. فصل بندی کتاب خواننده رو غافلگیر میکنه و باعث میشه دوس داشته باشید به خوندن ادامه بدید، البته فضای غمگین داستان شاید حس بدی رو ایجاد کنه اما در کل من این کتاب رو خوندم و دوس داشتم.
کتاب خوبی بود. در ابتدا، خواننده به خاطر پرشهایی که از یک شخصیت به شخصیت دیگه داره، ممکنه کمی گیج یا خسته بشه اما به اواسط داستان که میرسیم این پرشها نه تنها عادی و قابل فهم میشه، بلکه جذاب هم میشه. شاید اگر بخواهیم ار نظر علم روانشناسی یا روانپزشکی بررسی کنیم کمی جای ایراد داره اما خوب اگر از دیدگاه یک رمان نگاه کنیم، قابل چشم پوشی هست.