نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی پر - شارلوت مری ماتیسن

با سلام به کتاب راه عزیز و خوانندگان گرامی؛ من فکر میکنم انسان‌ها به دنبال رفع نقایص و کمبودها و خلاهاشون به چیزهای مختلفی رو میارن هر کسی به طریقی می‌خواد روحش رو آرام کنه از دیدگاه من پناه آوردن راجر به میویس علاوه بر پیوند روحی که به هر دلیلی بین آدم‌ها ایجاد میشه و نامش عشق هست جهت رفع نقایص در کل زندگیش بود من قضاوت نمی‌کنم که رفتارش در قبال زنش اوا درست یا نادرست بود اما به این فکر می‌کنم که تصمیم به عاشقی در اون زمان، در اون مکان و در اون شرایط برای اون فرد تنها راه خلاصی از بحران خشکی و یاس و سردی در زندگیش بوده منظورم اینه که یک عمل انسانی می‌تونه در عین حال که زشته زیبا هم باشه در عین حال که آسیب زننده است متعالی هم باشه اما باید دید اون فرد در چه شرایط فکری روحی خانوادگی شخصیتی پرورش پیدا کرده و نهایتاً زندگی روحی و روانیش به کجا رسیده که چنین تصمیماتی میگیره. اوج هنر نویسندگی رو در اینجا میبینیم که خود نویسنده ابداً قضاوتی از درستی و نادرستی تصمیمات قهرمان داستانش ارائه نمی‌ده و اتفاقا عاقبتش رو به تلخی به تصویر می‌کشه و در واقع قصدش اینه که توضیح بده بهترین تصمیم برای من نوعی و شمای نوعی با توجه به زندگی و شرایط خودمون تعریف میشه نه با ترازوی افکار سایر انسان‌ها. در پایان از گروه حرفه‌ای صدابرداری نهایت تشکر و امتنان رو دارم.

شنیدن کتاب را به اتمام رساندم اول از تیم صدا پیشه تشکر میکنم خیلی حس و حال را درک میکردم چون حتی به صداهای محیط هم توجه میشد اگر چای می‌نوشیدند صدای فنجان هایشان می‌آمد، یه کم با این حالت که اخر هر قسمت از فضای داستان خارج میشد و تهیه کننده صحبت میکرد مشکل داشتم ترجیح میدادم ابتدا و انتها با موزیک پس زمینه کتاب باشه تا از حس و حال کتاب خارج نشیم،
اسپویللللل
درمورد موضوع کتاب من در حال شنیدن یک داستان عاشقانه بودم که از اول داستان احساس میکردم میویس در حال فریب دادنه، عشقش برام باور پذیر نبود، در خلال داستان به موضوع خیانت پرداخته نشد و راجر از همسر و دخترش غافل بود و هیچ وقتی براشون نمیذاشت و در عوض مقصر اونارو میدونست،
ناراحت کننده بود که به خاطر خواننده شدن میویس پول دزدید ولی بعد از معروف شدن اون باز حاضر نشد بگه سه سالو کجا بوده و خودشو در شان اون نمیدید، نمیدونم چقدر میشه قضاوتش کردو متهمش کرد یا بهش حق داد اما این چه عشقی بود که به خاطرش خیانت کرد دروغ گفت دزدی کرد بی اعتبار و تنها شد؟؟
باز هم ممنون از عوامل این کتاب صوتی

رمان زیبای پر به دودسته تقسیم میشه اول خوانش زیبای آن که جناب رضا عمرانی و تیم خوبشون انجام دادند که فوق العاده بود بخش دوم محتوای کتاب به نظرم کتاب جذابی بود و اگر به جای قضاوت شخصیت کتاب به نتیجه گیری کتاب بپردازم بهتره این کتاب به ما میگه که در زندگی مشترک یا فردی اولویت باید خودمون باشیم نه این که همش سعی کنیم بقیه اعضا رو راضی نگه داریم همین بی اعتنایی به خودمون تبدیل میشه به عادت روزانه و بعد به شخصیت ما شاید از نظر افرادی که از بیرون شاهد زندگی ما هستند خیلی خوب باشه اما باید دید آیا خودمون هم راضی هستیم یا نه فقط می‌خواهیم جلوی مردم همه چیز خوب به نظر بیاد من نه قصد دارم عاشق شدن دالتون رو زیر سوال ببرم نه از دزدی و بی آبرو کردن خودش بخاطر عشقش حمایت کنم فقط به عنوان شنونده کتاب میگم اگر من هم در چنین موقعیتی بودم ممکن بود همین کار رو چه بسا بدتر انجام بدم مهم این هست که درس روی حرمت نفسم کار کنم تا به قدری قوی شه اجازه‌ی چنین کاری و پیدا نکنم در آخر هم از آبرو و جامعه و خانواده رانده از عشقم هم مانده نشم به نظرم کتاب ارزش شنیدن داره یک نقد هم به آخر هر فصل دارم چون دیدم این جدید هست واقعا چه کاری بود پایان هر فصل سکته می‌دید میخوایید معرفی کنید یه بار ابتدای کتاب یه بار انتهای کتاب دیگه ما بقی کسل کننده و بی ارزش بود امیدوارم کتاب‌های بعدی جناب عمرانی این گونه نباشه سپاس از کتابراه

اول از همه بابت این کتاب صوتی که تهیه شده تشکر میکنم، بسیار عالی بود. از همه جهت.
نظرم در رابطه با خود داستان:
نمی دونم چی بگم. واقعا در خنثی‌ترین حالت هستم و دارم فکر میکنم
انسان کیست (؟) چیست (؟).
واقعاً هر چه میریم جلوتر به مفهوم پیچیدگی انسان پی می‌بریم. ولی باز شناخت کافی ازش نداریم.
من نمی‌تونم قضاوتی درباره شخصیت‌های داستان داشته باشم یا کسی رو سرزنش کنم.
البته شناخت بیشتری نسبت به خود پیدا کردم.
اینکه مفهوم زندگی چیست.
نتونستم نظرم رو ساده بگم. اگه بخوام نظرمو بگم، این داستان عالی بود.
و من رو به لایه‌های عمیق تر زندگی برد.
در حال حاضر که نوشتن این داستان هستم
_ من 19 سال 29 روزمه؛ معادل 6969 روز زندگی.
احساس دیگه‌ای دارم و فکر میکنم زندگی یه بازی عادلانه ست. ترازوی منصفانه.
البته هر شخص یه تعریف از زندگی برا خودش داره و اینم تعریف منه.
تو این رمان به دنبال درست و غلط بودن نبودم فقط میخواستم که ببینم بازی چطوری انجام میشه.
مرسی از همه 🌹

اولین رمانی بود که خوندم و همچنین اولین کتابی که ناتمام رهاش نکردم، یه جورایی اصلا نمیتونی ازش دست بکشی دلم میخواد همه این داستان رو بخونن و عمیقا و قلبا و عقلا بهش فکرکنند و قبل از اینکه بحث خیانت را به میان آورند کمی با خود بیندیشند که چه چیز باعث دل سپردن شخصیت اول داستان شد چون تعدادی از دوستان "راجر" رو خیانت کار دونستنند که البته شاید صحیح باشد اما احتمالا "اوا" گناهکارتر باشد و همچنین خواهشی که از دوستان دارم توی نظراتشون پایان داستان رو تعریف نکنند😬ممنون از💞 کتابراه💞 در واقع من قشنگترین عیدی🎁 سال۹۹ رو از شما گرفتم چون اگه هدیه نبود هرگز این هزینه رو بابت خرید کتاب پرداخت نمیکردم و از جنبه آموزشی این کتاب غافل بودم😘 در آخر به شما دوستان پیشنهاد میکنم که پرداخت این هزینه ارزشش را دارد.

با سلام
برای صحبت در مورد این کتاب باید از دو جنبه بررسی کرد؛ یکی عشق و دیگری خیانت.
قسمتهای عاشقانه داستان واقعا به شیوه‌ای عالی بیان شده بود و تمام توصیفات و صحبتهایی که بین دو عاشق رد و بدل میشد قابل لمس بود. من این کتاب رو برای بار دوم هم گوش دادم و باز هم به نظرم همون حس بار اول در من زنده میشد.
اما در مورد خیانت باید بگم طوری در داستان گم شده بود که اصلا خواننده بهش حق میداد که خیانت کنه و حتی نمیخواست چیزی درباره اون قسمت داستان بشنوه. و برای کسی مثل من که به شدت با شنیدن خیانت عصبانی میشه، این بخشش قابل قبول نبود.
اما به هر حال داستانی بود که باید میشنیدم مخصوصا با اجرای بسیار عالی دوستان در ماه آوا واقعا لذت بخش بود.
در مجموع از حیث عاشقانه بودن، واقعا داستان غنی‌ای محسوب میشه و شنیدنش رو به جوانان توصیه میکنم 😊

بسیار ممنونم کتابراه عزیز، گویندگی و صداگذاری که عالی، داستان رمان هم عالی بود، نهایت ایثار و فداکاری، رفتار راجرد نسبت به اوا خیانت نبود بی‌انصافیه که اون رو خیانتکار خطاب کنیم و خیلی زشته که بگیم این کتاب داره خیانت رو رواج میده، همه چیز خودکار اتفاق افتاد زندگی بی‌روح و سرد اوا باعث این اتفاقات شد، مگر غیر از اینکه توی خیلی از خانواده‌ها مرد و زن بی‌میل و اشتیاق همدیگه رو تحمل میکنند؟ چرا باید مرد یا زن زندگی خودشونو بخاطر اجتناب از یک کلمه بی‌معنا و موهومی به اسم خیانت تباه کنند و بزرگترین نعمت خدا یعنی زندگی رو حرام کنند؟ راجرد شخصیت فوق العاده بزرگ و با شهامتی داشت! ممنونم که این کتاب رو رایگان در اختیار ما قرار دادین، جامعه نیاز به رشد داره، باید بعضی تابو‌ها که فقط باعث تباهی زندگیها میشه شکسته بشه. 💚🙏

کتاب واقعا از نظر نثر و گویندگی و... عالی بود اما این نکته هم قابل توجه بود که خیانت این مرد به همسرش خیلی زیبا و لطیف بیان شده بود و حتی ما به راجر حق می‌دادیم که عاشق میویس بشه و خانوادش رو به خاطر میویس رها کنه... در صورتی که این از انسانیت به دوره... به نظر من هر کدوم از طرفین فقط به دنبال پر کردن خلا‌ها و کمبود هاش بود... راجر انقدر محتاج محبت بود که به خاطر دریافتش از میویس حاضر شد خیانت کنه، دزدی کنه و حتی در برابر قتلی که میویس مرتکب شده بود سکوت کنه، و از طرف دیگه هم میویس به خانواده و پشتیبان نیاز داشت و اون رو حتی به قیمت خراب کردن یه خانواده دیگه به دست آورد...
به هر حال کتاب زیبایی بود و از این لحاظ که تونست منو با منطق فردی که خیانت می‌کنه آشنا کنه برام مفید بود

راستش نظر دادن کمی دشوار هستش.
تو این داستان عشق خالص و واقعی تواما با خیانت به زن و فرزند و در واقع خانواده همراه شده.
چنین عشق خالصی که بخاطرش تعهدی که به واسطه ازدواج نادیده گرفته شده و از اون بالاتر برای حفظ و تعالی معشوق، عاشق از تمام خودش میگذره.
مفهوم داستان کمی عجیب و سخت بود.
داستان قلم روانی داره اما ابتدای ماجرا کمی کند پیش می‌ره. شاید اگر کتاب چاپی بود راحت به انتها نمی‌رسیدم.
نویسنده آخر داستان فکر میکنم انتقام بدی گرفت از همه ما که منتظر بودیم بالاخره پایان این همه جدایی وصال باشه. آخه اوا جان شما که میخواستی سکته کنی لاقل بلافاصله بعد مرگ راجر فوت نمی‌کردی آنقدر دلمون نسوزه...
ولی واقعا تشخیص درست و غلط تو این داستان گم شده. عشق و خیانت خیلی در هم پیچیده شده

اولا ممنون از کتابراه حالا در مورد کتاب؛وقتی کتاب رو میخوای با سایر کتاب‌ها مقایسه کنی در رده متوسط هستش... گیرایی کتاب هم در حد متوسطه یعنی امکان اینکه کتاب رو برای دوروز بذاری کنار و دوباره دستش بگیری هست... خیانت رو خیلی دمه دستی جلوه میده واینکه در اخر داستان با کنایه به عشق همسر اول اشاره میکنه و اینکه در طول تمام این سالها چقدر اذیت شده، اینکه یک زن باید همه چیز تمام باشه ولی مرد نه و این خیانت مرد رو توجیه میکنه... نگاه مردسالارانه در تمام داستان موج میزنه... من فمنیست نیستم ولی نوع نگاه نویسنده به عشق و زن رو در داستان اصلا نپسندیدم... جا برای نقد زیاد داره ولی به نظرم همینقدر کافیه تا شما هم داستان رو یکبار برای همیشه گوش بدید

من نمیدونم واقعا کجای این داستان عاشقانه بود 😐شاید یکم دارم زود دارم قضاوت میکنم ولی به نظرم این عشق نبود ادم عاشق روحه یه نفر میشه البته قبول دارم ظاهرم تاثیر دارت بعدشم اونجاشو که دالتون راجر گفت اون خیلی ساکت بود شاید مجبور نبود مثه بقیه‌ی زنا حرف بزنه احساس خیلی بدی بهم دست داد به نظرم خیلی خودخواه بود نه فداکار😕اگه با زنش حرف میزد و رفتارش با اون مثه میبیس بود شاید زنشم سعی خودشو میکرد من اصلا ازش خوشم نیومد فقط 2 فصلشو خوندم حذفش کردم از بس عصبانی شدم چرا همیشه خانوما باید اونطوری باشن که شاید یه آدم بلهوس خوشش بیاد ما هم حق داریم برا خودمون زندگی کنیم😤😤😤😤

*خطر اسپویل*
این کتاب محشره، یه بدی داره که بعد از این دیگه کتابی به چشمت نمیاد، مثلاً من بعدش جاسوس پائولو کوئیلو، سینوحه، کیمیاگر، پیرمرد و دریا، ۱۹۸۴ و... خوندم ولی به قشنگی این نشدن؛ البته موضوعات‌شون متفاوت بود. من از کتابراه نخوندم و خود کتابش رو دارم، حدود چهار سال پیش خوندم. کتاب، داستان یه مامور بیمه است که به خونه یه کارگذار مراجعه کرده و با همسر متوفی آشنا میشه، این خانم صدای زیبایی داره، تو کودکی‌ش جادوگری بهش گفته که نباید صدای آوازش رو کسی بشنوه، وقتی این دو با هم آشنا میشن، خیلی داستان جذاب‌تر میشه، آخرش هم نویسنده یه نتیجه میگیره که "صبر، مفتاح نجات است"؛ شاید اگه یه روز خودکشی رو به تاخیر می‌انداخت،....

پر - شارلوت مری ماتیسن
بعضی کتاب‌ها را (مخصوصا کتاب‌های صوتی) طرز اجرای بازیگران و صدا پیشه هاش من را تحت تاثیر قرار میده نه خود داستان، در رابطه با پر هم برام اینجوری بود.
اگر عاشقانه‌های کلاسیک زیاد خونده باشین (کتاب‌هایی مثل دزیره، برباد رفته، ربکا و...) پر برای شما جذابیت چندانی نخواهد داشت مخصوصا یکی دو فصل آخر داستان که بر عکس کل کتاب که پر از جزییات و توصیف بود، خیلی روایی و به سرعت گذشت.
البته باز هم تاکید کنم نه اینکه کتاب بدی باشه منتهی به سلیقه‌ی من واقعا در حد رتبه 4. 5 و بالاتر نیست.
ولی در کل از حق نگذریم، اجراها و موزیک و افکت‌ها بسیار جذاب بود. ممنون از کتابراه

از شما خیلی ممنونم نحوه اجرا بسیار عالی و ترغیب کننده بود من صداها رو خیلی دوست داشتم به خصوص صدای آقای عمرانیو. ولی قضاوت کردن این داستان کار خیلی سختیه پس قضاوت نمیکنم، اما نظر شخصیم اینه که آدما فقط دنبال هیجانن وقتی یه مورد جدید تر پیدا میکنن اسمشو میذارن عشق و بعد شروع میکنن به گفتن حرفهای مزخرف عارفانه!! عشق اینه که در موقعیتی که هستی عاشق باشی نه بگردی دنبال چیز جدید چون دنیا پر از چیزای جدید و هیجان انگیزه و من اسم این رو میذارم هوسی که اعتماد به نفس نداره، نه عشق چون عشق پاکه و خیانت نمیکنه، متاسفانه همه کسایی که خیانت میکنن فکر میکنن عاشقن و دنبال بهانه‌های مسخره میگردن

نمیتونم توی چند تا کلمه بگم که چقددددر این رمان رو دوست داشتم و چقدر معرکه بود. اولین و معرکه‌ترین کتاب صوتی‌ای بود که تا انتها گوش دادم و خسته نشدم. قبل از اینکه کتاب رو گوش بدم نظراتو خوندم خیلی از نظرات منفی بود بیشتر بخاطر اینکه راجر متاهل بود و حق اینو نداشت عاشق بشه اما وقتی کتاب تموم شد من اصلا این احساسو نداشتم و عشق اونو کاملا قبول دارم حتی اگه خیلیا این حقو بهش ندن من میدم. رمان فوق و العاده عاشقانه بود و تعبیر‌های بی‌نظیری داشت همونجور که اولش گفتم نمیتونم بگم چقدر عاشق این رمان شدم. گوینده‌ها فوق العاده بودنوااااقعا ممنون ازت کتابراه💜

قبل از هر چیز تشکر میکنم از تیم مجرب و حرفه‌ای و اجرای دلنشین این کتاب که با تبحر لذت خواندن این کتاب را دو چندان میکنند. کتاب با محتوایی متوسط و موضوعیتی یکنواخت و عشقی نه از روی، منطق بلکه ممنوعه و پردازشی معمول نوشته شده بطوریکه کل کتاب در مدح و ستایش زنی خلاصه شده است. در مورد داستان هم باید گفت که خداوند جبران به انسان اختیار داده تا مسئولیت این اختیار و عواقب و پیامد آنرا بپذیرد و اشتباه شیرینی که شخصیت داستان در اثر تزلزل احساس و عاری از منطق پیش گرفت و پا گذاشتن روی ارزشها و تعهدات هیچگاه انسان را به سر منزل مقصود و آرامش نخواهد رساند. ممنون از کتابراه عزیز

اولین نکته گوینده‌ها عالی بودن. اما در مورد خود داستان خیانت مرد به همسرش وعاشق زنی تقریبا همسن وسال دختر خودش شده! ودر راه این عشق یا هوس همه کاری میکنه از دروغ و خیانت و دزدی ووووو! در صورتیکه برای زندگی مشترکش کمترین ریسک رو میکرد. درمورد میویس هرطور که خودش میخواست به اون خط میداد در صورتیکه میویس با همون نحوه زندگی خوشحال بود و این تغییرات رو نتونست هضم کنه و دوست نداشت، ارامش نداشت. و در اخر داستان بجای کنار اومدن با واقعیت تصمیم بزدلانه‌ای گرفت! در فصل اخر این کارش رو شهامت روایت میکنن واصلن قابل نیست. با تشکر از کتابراه

کتاب صوتی پر رامی‌توان از جهات مختلف مورد بررسی قرار داد:
مهم‌ترین وجه آن خوانش زیبا و نمایشنامه گونه آن توسط هنرمندان عزیز بخصوص جناب عمرانی می‌باشد که داستان را دوچندان زیبا، دلفریب و خواندنی نموده است. متن داستان نیز خالی از لطف نیست ولی وجه فانتزی گونه و پایان تلخ آن به نوعی است که کشش ابتدایی داستان را ندارد ولی به لطف هنرمندی عزیزان تا آخرین لحظه پیگیر آن می‌باشیم در کل رمانی زیبا، جذاب و گیرا بود ولی اگر صداپیشگی دوستان را از آن حذف نماییم چندان مورد اعتنا نخواهد بود.
از عزیزان هنرمند و شرکت محترم کمال تشکر را دارم

خیلی ممنون از مجموعه کتابراه عزیز و نمایشنامه عالی که گویندگان با صدای جذاب و گیرایشان اجرا کردند. به نظر من این داستان تلویحا این را به ذهن شنونده یا خواننده میخواهد بگوید که در ازدواج هیچگونه عاطفه و عشقی وجود ندارد و اگر کسی بخواهد عاشق شود باید از همه وجود و زندگیش دست بکشد چرا که معنی عشق در فداکاری و نرسیدن عاشق و معشوق به یکدیگه ست. در حالی که در واقعیت چنین نیست و انسان می‌تواند عاشق هم باشد بدون اینکه مخفی کند. ازدواج کند و همسرش را هم دوست داشته باشد. همان چیزی که در زندگی برادرانش جریان داشت

عالی بود. اینم یکی دیگه از داستان هاییه که تو ذهن همیشه باقی میمونه. قلم نویسنده بسیار قوی بود و داستانش همه‌ی فاکتورهایی که یک عاشقانه تلخ باید داشته باشه رو داشت البته شاید کمی اغراق آمیز ب نظر برسه ولی در کل داستان فوق العاده‌ای بود که البته اجرای جناب عمرانی و بهرام ابراهیمی گوش نواز بود هر دو گوینده صدایی بی مانند و اجرایی فراتر از تصور دارن که به جذابیت یک اثر صوتی کمک زیادی میکنن. بسیار لذت بردم هرچند خیلی داستان غم انگیزی بود و به کسانی که به عاشقانه‌های غم انگیز علاقه دارن توصیه میکنم. با سپاس فراوان

سلام به نظرم یک رمان متوسطه (از نظر نگارش، موضوع و...) و اصلا موضوعش را نمیپسندم. هر دو شخصیت اصلی داستان به جای حل مشکلاتشون از راه درست که میتونستن!!!! بدترین کارها را انجام میدن و آخر کار اسمش را میزارن عشق. و نویسنده تمام تلاشش را میکنه تا بدترین را بهترین نشون بده.
هرزگی با عشق متفاوته....
به دوستان پیشنهاد میکنم که اگر دوست دارن یه رمان جذاب و عاشقانه بخونن رمان" بر باد رفته" را حتما امتحان بکنند.
در مورد راویان داستان هم من صدای میویس را دوست نداشتم و اصلا روی این شخصیت نمینشست.

باتشکر از کتابراه، هنوز یک فصل رو گوش نکرده عاشقش شدم. مخصوصا با صدای گیرا و جذاب خانم هاشمی. کتاب تموم شد. میتونست بهتر باشه، عشق دالتون بیشتر ابزاری بود برای تحقق زندگی رویایی که می‌خواست و البته اشتباه کرد که به همون رابطه ساده ولی بی‌ریا قانع نبود. به نظر من از میویس میخواست برای پیشترفت استفاده کنه. و در آخر نتیجه کارش رو دید. عشق واقعی اینچنین نیست و این‌ کتاب‌ بزرگنمایی کرده و از دالتون خواسته عاشقی فداکار بسازه که چنین نبود. اون‌ به خود میویس قانع نبود...

داستان از نظر جذابیت و کشش خوب بود، عاشقانه‌ای رو تعریف میکرد که نسل ما فقط تو کتابها خوندیم و برای من دور از واقعییت هست که‌ی نفر را انقد دوست داشته باشی که بخاطرش از جان خودت هم بگذری. ولی در کل ارزش خوندن را داره. کاری به دلدادگی راجر و میویس ندارم که خیانت بود یا عشق برام جالب بود که ظاهرا در هر فرهنگی زشتی و گناه روابط فرا زناشویی باز برمیگرده به کم کاری و عدم توجه همسر به مرد. دلم میخواد بدونم اگر همچین عشق برای اوا اتفاق میفتاد آیا مقصر راجر بود؟؟؟.

فوق العاده قشنگ بود. نمیدونم دالتون عاشق بود یا نبود. هم برای عشقش مُرد خودشو فدا کرد و هم سه سال حبس کشید دزدی کرد ولی با این حال حاضر نبود با عشقش بمونه و معمولا عاشقا فقط عشقشون براشون مهمه و مادیات اصلا مهم نیست. دالتون خودش میدونست که میوسو از دست میده ولی بازم گذاشت بره. به نظر من همین دوگانگی هاست که فکرو درگیر میکنه و رمانو قشنگ میکنه. ممنون از کتابراه. ولی خودمونیما یعنی میویس نمیتونست این منشیشو بندازه بیرون دالتونو بزاره جاش. خخخخخ

با سلام
من با شنیدن این کتاب یاد مثل معروف
عشق پیری چون بجنبد سر به رسوایی زند افتادم
داستان تاحدود زیادی جذاب لست مخصوصا با صدا و اجرای مناسب گویندگان آن که آنرا تبدیل به اثری شنیدنی نموده است
هرچند که پایانی قابل پیش بینی دارد ولی از آن جا که بیان صادقانه احساسات مردی میانه سال وتنها به عشق رویای‌اش است وبرای او فداکاری می‌کند جذاب بوده قابلیت همذات پنداری زیادی با فراد جامعی ما دارد
ازکتابراه بابت فراهم آوردن امکان شنیدن این رمان سپاسگزارم

کار خوبی بود من پیشنهاد میکنم همسر پنهانیم گوش کنید عشق اون دوتا خیلی صداقت توش داش در مورد این داستان من موندم پدری که یه دختر داره چجوری تو کله این مدت خبری از دخترش نگرفت اون طفل معصوم گناه داشت جای اینکه قرون قرون پول خرج اون خواننده کنه خرج دخترش میکرد بعدش این دختر به ادعای خودش عاشق بود فهمید عشقش مرده اصلا خبری از مزارش نگرفت یا بخواد داخل کنسرل خودش از خوبیای عشقش بگه تا ثابغه زندانشو از بدی پاک کنه بازم ممنون قسمت هخرش کلی اشمو در اوورد

با توجه ب اینکه صداپیشه‌ها خیلی خوب بود اما باید بگم من اصلا از محتوای کتاب خوشم نیومد! ب نظرم روی کارهای راجر بیشتر میشه اسم «وقاحت» گذاشت تا «جسارت» و «فداکاری»! چون اعتقاد دارم هیچ چیزی نمیتونه خیانت یه فرد به همسرش رو توجیه کنه، ب نظرم غمناک‌ترین قسمت کتاب جمله آخرش بود ک در رابطه با «اوا» بود🥺البته میتونم بگم میشد از این کتاب کلی درس گرفت برای داشتن‌ی زندگی زناشویی موفق

داستانی بسیار زیبا و متاثر کننده از عشق و دلدادگی پاک یک مرد به یک زن 20ساله بیوه، که بسیار زیبا روایت شده جزییات و احساسات به خوبی شرح داده شده داستان بسیار پرکشش و جذابه و سبک اجرای نمایشنامه‌ای بسیار به زیبایی اثر اضافه کرده صدای همه گوینده‌ها مخصوصا آقای عمرانی بسیار زیبا و پر احساسه. موسیقی هم عالیه. حتما گوش بدین ترجیحا با هندزفری حتما خوشتون میاد.

سلام. ضمن تبریک سال نو همین طور تبریک روز (طبیعت در خانه) 🍂🍃🌷🍀☘🍁🌿☘🌾🌵🌴 از همین جا خواستم تشکر ویژه‌ای داشته باشم از مجموعه کتاب‌های صوتی شما. توسط یکی از دوستان عزیزم با مجموعه شما اشنا شدم و از این بابت بسیارخوشحالم. بسیار لذت بردم و خیلی مناسب کسالت‌های این روزهای قرنطینه بود برای من. جالبه بدونید با کتاب پر شروع کردم و برای من تجربه ویژه و جدیدی بود.. برای همگی ارزوی شادکامی و سلامتی رو دارم. در پناه ایزد منان باشید.

از کتابراه نهایت تشکررو دارم. که این رمان و شاهکار ادبی رواون هم صوتی ش رو دراختیار ما علاقمندان قرارداد. دست مریضا. این کتاب معرکه س. نمیدونم 20 سال پیش حدودا بود که خوندمش. این کتاب عالیه...

کتاب پر، رمانی عاشقانه در این باره بود که چطور انسان عاشق حاضر میشه همه چیز رو برای معشوق فدا کنه و از فدا کردن جونش هم ترسی نداره، هرچند که این عشق‌های بزرگ مخصوص کتابهاست ولی خوندنش خالی از لطف نیست و میشه اون رو در حد رمانهای عاشقانه‌ی معروفی مثل آناکارنینا دونست. اجرای نمایشنامه‌ای کتاب واقعا عالی بود و بسیار لذت بردم. از کتابراه ممنونم که هر چند وقت یکبار کتابهایی با این کیفیت رو با صد در صد تخفیف در اختیار کتابخوانها قرار میده

از دیدگاه من کتاب از نظر ادبیات خیلی عالیه و یک نکته‌ی روانشناسی مهم که توی کتاب مثل مرد فکر کن مثل زن رفتار کن هم بود مرد وقتی از لحاظ مالی ضعیف باشه نمی‌تونه به اندازه‌ی کافی عاشق باشه و عشق چیز قشنگیه اما همچین عشقی یک زندگی و اینده‌ی افراد زیادی رو نابود میکنه اگر ما برای خودمون زندگی می‌کردیم این عاشقانه زیبا میشد ولی متاسفانه این امکان وجود نداره پس نوعی خیانته و خیانت نابخشودنی هرچند زیبا اما نا بخشودنیه

بنظرم رمان جالبی بود از نظر گفتار گوینده و نگارش داستان. در کل عاشقانه‌ی جذابی بود ولی نه از راه خارج از ازدواج من این رو اصلن نمیپسندم. نکته قابل تامل این بود که وقتی مردی خیانت کنه در همه‌ی فرهنگها کوتاهی و قصار از جانب زن است و جای تاسف داره. امیدوارم اگر موافق این هستیم که سردی در رابطه را نباید تحمل کرد از هر دو طرف باشه نه اینکه فقط خیانت مردان را توجیه کنیم... در کل کتاب ازرش خواندن دارد

داستان عاشقانه مرد متاهل میانسال با بیوه‌ای جوان... مرد در زندگی روزمره‌اش با همسرش عشقی نمیبیند و دلباخته بانوی بیوه‌ای میشود. داستان با فراز ونشیبهای جالبی همراه است، دوستان این کتاب هدیه نوروز نودونه کتابراه بود. متاسفانه دوستان اینجا فقط اومدن از کتابراه تشکر میکنند، اما اینجا بهتره در مورد کتاب نظر بدین تا کسی که میخواد کتاب رو بخره و بخونه راهنمایی بشه. سپاس از کتابراه....

خیلی عاشقانه لطیف و در نهایت غم انگیزی بود. ممنونم از کتابراه عزیز بخاطر رایگان کردن این کتاب. صداگذاری هم بسیار عالی بود. برخلاف نظر ویلیام بنظر من مرگ اوا تاثیری توی روند داستان نمیتونست داشته باشه. راجر و میویس هرگز نمیتونستن با اون خط فکری راجر با هم ازدواج کنن. برای ازدواج اونا که در حقیقت یک عشق ممنوع بود باید یه زندگی از هم می‌پاشید و راجر شهامت از هم پاشاندن زندگی مشترکش با اوا رو نداشت.

رمان بدى نبود اما خب خیلى هم عالى نبود. بعضى جاها توصیفات اغراق امیز یا خیلى بیش از حد طولانى داشت و حوصله ادم رو سر میبرد اما در کل نثر خوبى داشت صدا پیشه نقش میویس خیلى بد اجرا میکرد واقعا احساس داستان رو از بینمیبرد داستان هم اموزنده بود اما بنظرم بیشتر از اینکه عشق رو نشون بده حماقت و خیانت راجر رو نشون میداد واقعا ادم عجیبى بود با یک عالمه کمبود روحى که با میویس میخواست جبران کنه

گویندگان بسیار عالی اجرا کردند اما رمان جوری بود که در پایان از وقتی که براش گذاشتم پشیمان شدم یه بازی پر اغراق و غیر قابل لمس جنونی مضحک و بسیار غیر واقعی رمان‌های زیادی خوندم و شنیدم اما این رمان قطعا یکی از اونهایی بود که اصلا و ابدا دوسش نداشتم و لحظه به لحظه ش بیشتر و بیشتر من رو مجاب می‌کرد که چقدر مضحک خیانت رو چه شیوا و عشق رو چقدر جنون آمیز به مخاطب تزریق می‌کرد

در ابتدای داستان تصور کردم شاید این ماجرا شبیه به خیلی داستان‌های معمولی عاشقانه است. اما هر چه داستان جلوتر رفت هیجان انگیز تر شد به طوریکه نمی‌شد از آن دست کشید. اجرای بسیار زیبای هنرمندان هم در ارتباط و اتصال مخاطب با داستان تاثیر بسیار زیادی داشت.
فقط گاهی و در قسمت‌هایی احساس می‌کردم صدای راجر و میویز در یک محیط نیست. با اینکه هر دو اجرا زیبا بود اما گاهی این احساس برایم ایجاد می‌شد.

عجب داستانی، عجب پایان جذاب و در عین حال دردناکی، اواسط داستان آدم حس میکنه راجر انسان خودخواهی هست ولی در پایان این حقیقت رو خوب درک میکنیم که عشق راجر به عنوان یک مرد واقعا عمیق و خاص بوده، و قسمت ناراحت کننده ش مرگ اوا هست، زنی که کل داستان اون رو بی تفاوت نشون داد ولی در آخر او هم نشون داد که به نوبه خودش عاشق بوده، چه بازی‌ها که این عشق بر سر آدم‌ها نمیاره...

داستان خیلی قشنگی بود و احساسات رو گویندگان عزیز به خوبی منتقل میکردند... اما چیزی که قابل توجه بود سوالهایی بود که آدم رو به فکر فرو میبرد اینکه این داستان یک عشق عمیق بود یا یک خیانت؟ اینهمه از خود گذشتگی نیاز بود؟ فداکاری بزرگ دالتون ستودنی بود یا بی توجهیش به خانواده‌اش ناراحت کننده و سرزنش وار... اما مجموما داستان عاشقانه‌ای زیبا بود با عشقی متفاوت👍🏻❤

با تشکر از ماه آوا که صحنه‌ها رو به این خوبی پرداختن و اجرای خوب گوینده‌ها و کتابراه.
باورم نمیشه این داستان رو تا آخر دنبال کردم 😐
مردی که به زن و دختر خود پشت می‌کنه و خیانت! اونوقت عاشق زن دیگه‌ای میشه و براش فداکاری می‌کنه!!! در مخیله‌م نمیگنجه اینکه به همچین آدمی بگن عاشق!
و اینکه خانمی که جای میویس حرف میزنه خیلی رو اعصابه! بریده بریده حرف میزنه!

از نظر صدا گذاری و فضاسازی از کلامی نافذ استفاده شده و روند کلی داستان به نسبت در آدم کشش مورد نیاز را به وجود میاره و نکاتی را که نویسنده قصد گوشزد کردن دارد به خوبی القاء میشود اما همانطور که در بالا ذکر کردم روند داستان میتونست جذاب تر باشه و پایان پر پیچ و خم تر و پیچیده تری را دنبال کنه؛ نه به الزام پایانی فرح انگیز تر یا غم انگیزتر اما به شکلی منسجم تر با روند کلی داستان

کتاب ضعیف نیست و صوتش هم خوب، اما اگر میخواید ذره ذره انهدام یک زندگی مشترک رو برای خودتون داشته باشین به خوندنش ادامه بدین!

یک آدم مریض میتونه توی سن بالا هنوز به دنبال نیازهای جوانیش باشه
یک فصل خوندنش کافی بود برام، تا از خودم بابت وقتی که گذاشتم بدم بیاد و به نظرات هم کمتر اهمیت بدم که گمراه کنندست!
برای آدم‌هایی که میخان زندگی درستی داشته باشن اصلا پیشنهاد نمیشه

با سپاس فراوان از کتابراه و عوامل صداگذاری این کتاب کمتر کتابی پیدا می‌شه که اینهمه کشش برای خوندنش داشته باشی عشق در یه لحظه اتفاق می‌افته و این دام سن و سال نمی‌شناسه و میتونه نهایت محبت در انسان باشه که با فداکاری و ایثار برای معشوق تموم میشه واین حس در انسانهای با قلب صاف و صادق رخ می‌دهد و این حس و حال تورو به سمت معشوق اصلی که همانا خداوند است هدایت میکند

گویندگی از هر لحاظ عالی بود و واقعا حس داستان رو القا میکرد
ولی قسمت منفی نظرم مربوط به خود داستانه که خیانت رو خیلی قشنگ جلوه داد. هر فردی میتونه از زندگیش راضی نباشه ولی اصلا قشنگ نیست که خودتو با خونواده فعلیت موجه جلوه بدی و یواشکی کاری که بخوای بکنی
راجر یک دهم توجه به میویس رو نسبت به اوا نداشت پس نمیشد از اوا انتظار خیلی بیشتر از اینام داشت.

اولا بسیار ممنون بابت رایگان بودن کتاب‌های صوتی. کیفیت کتاب و گویندگی و نمایش بسیار عالی بود. داستان اما روایت شهوت یک مرد به زنی همسن و سال دخترش است که هیچ برداشت عاشقانه‌ای از آن نکردم. کما اینکه خیانت مرد به همسر و دخترش در داستان به کلی نادیده گرفته شد و شخصیت مرد داستان مدام به دنبال توجیه این خیانت در جای جای داستان بود

نمیدونم به نظرم مشکل اساسی همه رمان‌های عاشقانست. همش تو ظاهر و خوشگلی و خوش اندامی گیر کردن. عاشق یه آدم خوشگل و خوش اندام و خوش صدا شدن هنر نیست‌ای کاش دلایل بیشتری برای این همه فداکاری وجود داشت‌ای کاش شخصیت زن داستان طوری توصیف میشد که شخصیت مرد بیشتر از احمق، قهرمان جلوه کنه.

تشکر از کتابراه همچنین از خانم هاشمی مدیر محترم کتابراه تو این ایام کتابهای صوتی رایگان یکی از راههای بسیار خوب پرکردن اوقات فراقت و بالا بردن سطح معلومات هست و البته پایانش خیلی غم انگیز بود عشقی که به فرجام نرسید و مبهم بودن سرنوشت معشوقه راجر دالتون در پایان داستان از جمله نقاط ضعف این اثر بود که خیلی توی ذوق خواننده میزنه

این کتاب نمایش عشق نبود، نمایش یک مرد با کلی خلع بود که همه به زور وادار کردناش و حرف نزدنهاش و همه اتفاق‌ها باعث زجر و کشتن روانه اون معشوق جوانه بیچاره شد. این دختر فقط"قند آمیخته به خون" نصیبش شد... این عشقه؟!

کتاب خیلی احساسی و رمانتیک نویسنده خیلی خوب فضا و حتی احساسات شخصیتهای داستان توصیف کرده طوری که شنوده هم حس می‌کنه وقتی سنم کم بود خودکتاب داشتم ولی هیچ وقت نخوندمش اون موقع فکر نمی‌کردم جذاب باشه ولی الان بعد سالها گوش کردم رمان لطیفه به دوستانی که از کتابهای عاشقانه خوششون میاد گوش کننمخصوصا اینکه نمایشنامه‌ای و جذابیتش و دوچندان کرده