نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی من از گورانیها میترسم - بلقیس سلیمانی
4.2
26 رای
مرتبسازی: پیشفرض
ستاره قادری
۱۴۰۱/۰۹/۲۱
00
داستان یه زن حدودا ۵۰سالس که موفق نشده از هیچ کدام از بحرانای زندگیش بسلامت عبور کنه. بحران نوجوانی.. بحران هویتیه اوایل ازدواجش.. بحران ۴۰سالگی و... بنظرم مردم گوران و تک تک افراد موجود در داستان از زاویه دید زنی افسرده و مضطرب داره روایت میشه.. یک ادم سالم درباره مسائل مختلف نظر روشن و مشخصی داره و فقط گاهی اوقات درباره بعضی مسائل ممکنه دچار اشفتگی بشه اما فرنگیس داستان مدام درون ملتهب و ناارامش رو به تصویر میکشه حتی برای جزعیترین مسائل. برخورد فرنگیس با رنگین نشان میده این شخصیت کلا ادم منفعلی بوده و هست و شخصیتهای منفعل ناهشیار خوبی ندارن. افسردگی فرنگیس ریشه در کودکی و گذشتههای دور داره.. زشت بودنش.. نداشتن خواستگار توی سن ازدواج.. جو دگم و بسته گوران و وجود اضطراب و ترسی که تو بچگی از مرگ والدینش داشته همگی باعث گرفتن اعتماد بنفس فرنگیس شده.. نقطه عطف ویرانی این شخصیت تنفر از سکس از همون روز اول ازدواجه.. مشکلی که بعد از سالها نتونسته حلش کنه. فرنگیس خانواده پرالتهابی داشته با پدر و مادری خودخواه با تفاوت فرهنگی بسیار.. برای خودخواهی همین بس که هنوز حاضر به بخشیدن پول به بچه هاشون نیستن. اما فرنگیس میخواد بخودش دروغ بگه و بگه والدینم عالی بودن و هستن ولی اینطور نیس.. در کل دلم برای فرنگیس سوخت..
داستان روایت از خانواده ۵ نفره یی بود که یکی افلیج یکی عقب مانده ذهنی دیگری فلج دیگری شکست خورده عاطفی وناامید. برادر زاده معتاد به مواد شیمیایی.. دوستانشان بیمار سرطانی و... این حجم از ناامیدی و یاس و بیماری رو خانم نویسنده در کنار هم گرداوری نموده اصلن جالب نیست و شنیدنش به دوستان توصبه نمیکنم. تشکر از خانم پاک ذات گوینده خوش صدا
سبک قلم نویسنده مثل آثار دیگر خوب بود ولی خود داستان و سیرش اصلا به اندازه دیگر آثار مثل پیاده یا بازی آخر بانو جذاب نبود حتی درونمایه فلسفیاش هم قوی نبود رویکردش به مرگ و میانسالی ضعیف بود، شخصیتها و سیر ماجراها بی مایه بودند. به نظرم جزو کارهای ضعیف نویسنده قرار میگیرد. اجرا و صدای گوینده مثل همیشه خوب بود.