نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی روح گریان من - کیم هیون هی
4.8
263 رای
مرتبسازی: پیشفرض
میخوام اسپویلش کنم. اولاً رویکرد و مدل کره شمالی خیلی برام عجیب بود، اینکه رهبرشون رو مثل یک خدا میپرستیدن، از همون کودکی پدر و مادر و مدرسه توی گوششون شعرهایی راجع به عظمت رهبرشون میگفتن، این دختر هم عضو حزبشون کردن و مجبور شد چندین سال بدون دیدن خانوادش سخت ترین آموزش های نظامی رو ببینه، البته که راضی بود چون فکر میکرد بهترین موقعیت و کار ممکنه براش، به هرحال دچار شستشوی مغزی بوده. بعدش هم توی ۲۵ سالگیش توی سال ۱۹۸۷ بهش یه ماموریت میدن که با کمک یکنفر یه بمب رو توی هواپیمایی که به سمت سئول میرفت قرار بده تا باعث بشن کره جنوبی کشور ناامنی دیده بشه و المپیک در اون سال اونجا برگزار نشه. و درنهایت تو بحرین دستگیرشون میکنن و لو میرن. همکارش سیانور میخوره و میمیره اما دختره با وجود خوردن سیانور زنده میمونه. میفرستنش کره جنوبی (اینجاش خیلی عجیبه، احتمالا نویسنده ی کتاب که خود کیم هیون هی (بمب گذاره) به دلایلی مجبور شده اینجوری بنویسه. که بعد از بردنش به کره جنوبی هیچ زور و فشاری بهش نیاوردن برای بازجویی و حتی بردنش سئول و چرخوندنش تو شهر و این حرفا و کلی بهش حال دادن، اونم یه جاسوسی که بمب گذاشته و ۱۱۵ نفر رو علناً کشته. و درآخر هم رئیس جمهوره کره جنوبی عفوش کرده و گفته که بخاطر شستشوی مغزی که به این دختر داده شده اینکار و کرده. بعد از اون هم کلی کنفرانس و سخنرانی کرده بخاطر اتحاد کره جنوبی و شمالی، خانوادشم گویا تو همون کره شمالی توی اردوگاه اجباری کار میکنن.
دورود فراوان به دوستان گروه آوانامه.
و خسته نباشید به خانم شیما درخشش که با صدای زیبا و دل نشین خود شنید این اثر زیبا را دوچندان کرده بودند.
کتاب روح گریان من نشانگر استبداد سمتگری کمونیست بر ملتش است.
خانم (کیم هیون هی) به خوبی یک کشور کمنیست زده را نشان میدهد که چگونه از بچهای خورد سال هم سوء استفاده میکنن.
چگونه شستشوی مغزی میدهند تا به اهداف کثیف خود برسند
چگونه مردم را گرسنه و نا آگاه نگه میدارن تا بر آنها حکومت کنن.
و چگونه دختران و پسران پاک کشور خود را شستشوی مغزی میدهند که جاسوس یا آدم کش شوند
من بسیار سپاسگزارم از کتابراه که این کتاب راه در اختیارم گذاشت چون من اطلاعاتم در باره کره شمالی بسیار کم بود ولی با مطالعه این اثر زیبا متوجه خیلی چیزهای جالبی شدم
و از دوستان دعوت میکنم به این اثر زیبا گوش جان بسپارند.
با سپاس فراوان
و خسته نباشید به خانم شیما درخشش که با صدای زیبا و دل نشین خود شنید این اثر زیبا را دوچندان کرده بودند.
کتاب روح گریان من نشانگر استبداد سمتگری کمونیست بر ملتش است.
خانم (کیم هیون هی) به خوبی یک کشور کمنیست زده را نشان میدهد که چگونه از بچهای خورد سال هم سوء استفاده میکنن.
چگونه شستشوی مغزی میدهند تا به اهداف کثیف خود برسند
چگونه مردم را گرسنه و نا آگاه نگه میدارن تا بر آنها حکومت کنن.
و چگونه دختران و پسران پاک کشور خود را شستشوی مغزی میدهند که جاسوس یا آدم کش شوند
من بسیار سپاسگزارم از کتابراه که این کتاب راه در اختیارم گذاشت چون من اطلاعاتم در باره کره شمالی بسیار کم بود ولی با مطالعه این اثر زیبا متوجه خیلی چیزهای جالبی شدم
و از دوستان دعوت میکنم به این اثر زیبا گوش جان بسپارند.
با سپاس فراوان
با سلام و احترام
باز هم یکی دیگر از کتابهایی که من عاشق مطالعه آنها هستم فرار یکنفر از جکومت استبدادی کره شمالی متن عالی، داستان عالی، ترجمه عالی، صدای گوینده هم جذابین آن را صدچندان کرده. در این سری کتابها خیلی کتابهای دیگر هم ترجمه شده که متاسفانه هنوز صوتی نشدهاند امید هرچه زودتر آنها هم با خوانش به این صورت راهی بازار گردد که واقعا عالی است. صدای زیبای شیما درخشش واقعا داستان را جذاب تر کرده است.
داستان زنی که در کره شمالی برای جاسوسی آموزش داده میشود ولی کارش به جایی میرسد که اصلا باور پذیر نیست ولی داستان عالی شیوا و جذاب است.
باز هم یکی دیگر از کتابهایی که من عاشق مطالعه آنها هستم فرار یکنفر از جکومت استبدادی کره شمالی متن عالی، داستان عالی، ترجمه عالی، صدای گوینده هم جذابین آن را صدچندان کرده. در این سری کتابها خیلی کتابهای دیگر هم ترجمه شده که متاسفانه هنوز صوتی نشدهاند امید هرچه زودتر آنها هم با خوانش به این صورت راهی بازار گردد که واقعا عالی است. صدای زیبای شیما درخشش واقعا داستان را جذاب تر کرده است.
داستان زنی که در کره شمالی برای جاسوسی آموزش داده میشود ولی کارش به جایی میرسد که اصلا باور پذیر نیست ولی داستان عالی شیوا و جذاب است.
روایت رمان خیلی خوب بود ولی مطالب ضد و نقیض زیادی در داستان هست.
اصلا دیدگاه و تفکرات این شخص ثبات نداره. معلوم نیست به رهبرش تعصب داره یا نه. بارها ماموریت خارج رفته ولی توی کره جنوبی انگار اولین باره از کشور خارج شده. فوری هم با دو تا حرف اعتراف میکنه. مدام سوتی میده. در حالیکه سالهای سال آموزش دیده. بعد اعتراف هم مدام میبرن بهش خوش میگذرونن.
قسمتها اولش جذابیت بیشتری داشت ولی قسمتهای پایانی بخاطر همین تعارضها بنظرم جذابیت کمتری داره.
اصلا دیدگاه و تفکرات این شخص ثبات نداره. معلوم نیست به رهبرش تعصب داره یا نه. بارها ماموریت خارج رفته ولی توی کره جنوبی انگار اولین باره از کشور خارج شده. فوری هم با دو تا حرف اعتراف میکنه. مدام سوتی میده. در حالیکه سالهای سال آموزش دیده. بعد اعتراف هم مدام میبرن بهش خوش میگذرونن.
قسمتها اولش جذابیت بیشتری داشت ولی قسمتهای پایانی بخاطر همین تعارضها بنظرم جذابیت کمتری داره.
تمامی کتابهایی که با موضوع کره شمالی خواندم هیجان و اشتیاق رو در من زنده کردن تا کتابهای بیشتری با این موضوع پیدا کنم و بخوانم. این کتاب چهارمین تجربه من در این موضوع بود و احساساتی نظیر خشم، نفرت و استرس رو در من ایجاد کرد. هم اینکه با وجودی که شخصیت اصلی ترحم برانگیز بود ولی نتونستم باهاش همزادپنداری کنم و جنایتی که مرتکب شده را نادیده بگیرم. ممکنه دلیلش این باشه که داستان کتاب نتونسته به خوبی شرایطی که شخصیت اصلی در آن رشد کرده رو برام توصیف کنه.
با سلام و ادب، راوی محترم بسیار بر جذابیت داستان افزودهاند. بنده اخیرا دو رمان دیگر درباره فرار مردم سخت کوش، با اخلاق و ستم کشیده کره شمالی خوانده ام. دوست داشتم به وضعیت فعلی زندگی شخصیت اصلی داستان هم پرداخته شود که احتمالا بدلیل خطای سنگینی که مرتکب شده و دلایل امنیتی بوده است. با اینحال کم توقعی، نجابت و سخت کوشی مردم این خطه میتواند برایمان الگو باشد و انشالله از یوغ حاکمان ستمکار رهایی یابند در آیندهای بسیار نزدیک.
این کامنت ممکنه یه ذره اسپویل کنه
در کل کتابیه که پیشنهاد میکنم خوشتون میاد
ببینید از دیدگاه کره شمالی این داستان و این شخص هیچ ارتباطی با این کشور نداشته و شاید از اول جنوبی بوده... اما خب نکته بسیار عجیب این داستان بعد از دستگیری توسط کره جنوبی اونو میبردن بیرون میگشت تو خیابان رابطه خوبی داشتن میلردنش تفریح خب این واقعا عجیب و غیر قابل باوره...
در کل کتابیه که پیشنهاد میکنم خوشتون میاد
ببینید از دیدگاه کره شمالی این داستان و این شخص هیچ ارتباطی با این کشور نداشته و شاید از اول جنوبی بوده... اما خب نکته بسیار عجیب این داستان بعد از دستگیری توسط کره جنوبی اونو میبردن بیرون میگشت تو خیابان رابطه خوبی داشتن میلردنش تفریح خب این واقعا عجیب و غیر قابل باوره...
عالی بود، وقتی از زمانی که چشمت به دنیا باز میشه یسری چیزا رو ملکهی ذهنت میکنن دیگه حق انتخابی برات نمیمونه و شاید یه زمانی تو سن بالا بفهمی که همهی اون حرفا اشتباه بوده، شاید اگر این دختر سفر نمیکرد و خودش همه چیز رو نمیدید هیچوقت به اشتباه خودش پی نمیبرد، چقدر دردناک میتونه باشه سرنوشت آدمهایی که توی اینجور کشورها زندگی میکنن.
این کتاب به لحاظ نوع داستان بسیار جذاب و باکششی توامان همواره مخاطب را به دنبال خود میکشد و از سرزمینی سخن گفته میشود که حس کنجکاوی همه را برمی انگیزاند تا از حال و هوای کشوری که هیچ ارتباطی با دیگران ندارد بیشتر بدانند. از ساختار سخت و سردی که برهمه جا و همه کس اشراف کامل دارد چگونه آنها این زندگی را پذیرفته حتی به آن افتخار هم میکنند
راجع به زندگی مردم کره شمالی اطلاعات مفیدی میده. راوی فوق العاده بود و باعث جذابیت بیشتر کتاب شد. فقط آخرش همانطور که دوستان هم اشاره کردن، کمی رنگ و بوی سیاسی داره و انگار به میل سیاست مداران کره جنوبی نوشته شده انگار اغراق شده. به طور کل کتاب جالب و هیجان انگیزی بود و برای من که از زندگی مردم کره شمالی خبر نداشتم مفید واقع شد.
کتاب روح گریان من از لحاظ کلی بیشتر به رمانهای شبه بیوگرافی شبیه میشود و به نظرم خیلی قابلیت استناد رسمی نداشته و در آن وقایع و رویدادها به صورت رمان تلقی خواهند شد. ترجمه و گویش بسیار مناسب بوده و داستان خواننده را با خود همراه میکند در کل برای دوستانی که دنبال رمانهای شبه بیوگرافی میگردند مناسب به نظر میرسد.
روح گریان من، مدتها که اسم این کتاب به گوش من رسیده بود. زمانی که فهمیدم راجب یک دختری از کره شمالی است احساس کنجکاوی من خیلی بیشتر و بیشتر شد سریع سرچ کردمدیدم در کتابراه نسخه صوتیاش هم هست خیلی سریع کتاب را خرید کردم صدای شیما درخشش هم فوق العاده به زیبایی این کتاب افزایش داده تشکر از برنامهی کتابراه
نمیدانم کتاب به واقع تحت نفوذ سیاسى و ایدئولوژیک کره جنوبى نوشته شده یا نه؟!! اما داراى فضاى بسیار ملموس و حس همزادپندارى بى نظیر (حتى با توجه به زن بودن راوى داستان) در شنونده ایجاد میکند تمام طول داستان با جزئیات و دقیق ذکر شده اما پایان کار کاملا رنگ و بوى سیاسى دارد.
پیشنهاد میکنم از دست ندید
پیشنهاد میکنم از دست ندید
فوق العاده بود هم سیر داستان هم گویندگی. اینکه توی کره شمالی واقعا روی زندگی آینده شخصی خودت هم حق انتخاب نداری و هرچیزی که برات در نظرگرفته بشه باید انجام شه واقعا دردناکه. رفتار مامورهای کره جنوبی با این جاسوس کره شمالی و دلیل بخشودگی از طرف ریس جمهور کره جنوبی هم قابل تامل بود.
داستان گیرایی داشت و خوانش خوب بود. جذابترین جنبه این کتاب بنظرم این بود که یک خودزندگینامه اس از یک فرد متولد شده در کره شمالی! که دنیا رو از دید اون به نمایش میکشه. با این حال انتهای داستان حدس میزنم کمی اغراق شده و بخاطر موقعیت نویسنده همچین چیزی بعید نیست. در کل ارزش خوندن داره
کتاب صورتی روح گریان من داستان زندگی یک دختر هست که بعلت هوش زیاد از خانواده جدا و تبدیل به یک جاسوس همه فن حریف میشود که بیشتر کارش در خارج کره میباشد و در سقوط هواپیمای کره جنوبی هم دخالت دارد که بعد از طی ماجراهای زیادی..... این کتاب با صدای دلنشین اقای رضایی فوق العاده بود. ممنون
داستان زندگی دختری از طبقهی نسبتا مرفه کره شمالی هست که در دانشگاه زبان ژاپنی میخونه و برای شغل افسر ویژه جاسوسی شدن انتخاب میشه تا تعلیمات نظامی رو ببینه و همزمان زبان چینی رو هم یاد میگیره. در آخرین ماموریت، مکلف میشه با یکی از افسران ویژه پیر و بازنشسته نقش پدر و دختر رو با پاسپورتهای جعلی، بازی کنه و نهایتا قبل از المپیک ۱۹۸۸، همزمان با جنگ ایران و عراق، هواپیمایی شامل ۱۱۵ نفر از ساکنین کره جنوبی که اغلب از طبقه کارگر بودند و بعد از ماهها کار کردن به خانه برمیگشتند، منفجر کنه.
دستور به صورت فوق محرمانه، به او ابلاغ میشه، امکان رد درخواست رو نداشته و در صورت سرباز زدن از این دستور، در داخل یا خارج از کشورش، سرنوشت خودش و خانوادهاش به سمت اردوگاههای کار اجباری و مرگ میره. به او قول میدن چنانچه این ماموریت رو با موفقیت پشت سر بگذاره، برای همیشه بازنشسته میشه و میتونه پیش خانوادهاش برگرده تا زندگی معمولی داشته باشه و بتونه تشکیل خانواده بده.
از اونجایی که سالهای پیاپی تحت تعلیم بوده و اجازهی دیدن خانوادهاش رو به ندرت پس از گذر چند سال پیدا میکرده و حتی از ماهیت شغل، آموزشها، مسافرتهای خارجی و... اجازه صحبت با خانوادهاش رو نداشته، سال به سال بیتابی پدر و مادرش بیشتر میشه و وقتی برادرش رو در اثر بیماری از دست میده، آرزویی به جز برگشت پیش خانوادهاش نداشته و چنین ماموریتی رو نقطهی رهایی و بازگشت پیش خانوادهاش تجسم میکنه. از طرفی دیگه فکر میکرده اگر هواپیما منفجر بشه و المپیک در کره جنوبی برگزار نشه، دو کره دوباره با هم متحد میشن و با این کار به کشورش و همه مردم کره خدمت میکنه!
هواپیما منفجر میشه و عاقبت در فرودگاه بحرین دستگیر میشه.