نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی جنایت و مکافات - فئودور داستایوفسکی
4.7
1698 رای
مرتبسازی: پیشفرض
FARIBA AKBARI
۱۳۹۹/۱۱/۰۱
705
در مورد داستایفسکی شخص انتظار دارد با یک خدا روبرو شود ولی به یک انسان روبروست نیچه گفته داستایفسکی تنها کسی است که چیزی در روان شناسی به من اموخت و آندره ژید گفته انقدر که من از داستایفسکی روان از و شناسی اموختم هیچ جا نیاموختم انسان میتواند از حیوانات پست تر پایین تر و از فرشتهها بالاترباشد جایگاه انسان دائم در نوسان است و این درست ان چیزی است که دررمانهای داستایفسکی به چشم میخورد و درواقع این وضعیت بشر است بعنوان مثال در رمان جنایات و مکافات راسکول نیکوف چون عدالت خواه است از فرشته بالاتر است و به خاطر قاتل بودن از حیوانات پایین تر است داستایفسکی در ابتدای داستان هدف راسکول نیکوف و قاتل بودن او را نشان میدهد در حالیکه از نظر داستان نویسی کلاسیک خواننده نباید قاتل را در ابتدا بشناسد، نویسندگان کلاسیک سعی کردهاند از طریق گمنام نگه داشتن قاتل خواننده را تا اخر کتاب پیش ببرند ولی داستایفسکی در اینجا کاملا برعکس رفتار کرده و خواننده را واداشته با راسکول نیکوف همزاد پنداری کند او عمل قتل را به خواننده القا میکند حتی خواننده راسکول نیکوف را در قتل محق میداند جایی که راسکول نیکوف میگوید من یک زالو را از بین بردم خواننده با او همدردی میکند این یک نوع ساختار شکنی است که فقط از داستایفسکی برمیامد. هیچکس نمیتواند راسکول نیکوف را متهم به قتل کند فقط خواننده میدادند که او قاتل است پس چه کسی نمیدادند که قتل کار کیست؟ جامعه، جامعه نمیداند که قاتل کیست؟ نکته مهم جنایات و مکافات در این است که تا خود قاتل اعتراف نکند کسی نمیتواند او را متهم به قتل کند حتی بازرس ادله حقوقی ندارد داستایفسکی خواننده را طوری مجذوب کرده که یک چنین پیرزنی را باید کشت اما ناخواسته خواهر پیرزن نزول خور هم کشته میش
من تازه این کتاب را تمام کردم، این اولین کتابی بود که از داستایوفسکی گوش میدادم و همین یک کتاب کافی بود تا شیفته داستایوفسکی شوم. یک رمان بسیار زیبا با درون مایه فلسفی و روانکاوی است که نمیتوانید این رمان را بخوانید و ساده از آن بگذرید، خواه ناخواه شما را مجبور به قضاوت و درگیر شدن در بحثهای فلسفی میکند. جامعه، فقر، غم، استیصال، عشق، خیر، شر،. . . همه از مضامین فلسفی این کتاب هستندو البته لازم به ذکر است راوی بسیار عالی احساسات را به شما منتقل میکند که لذت کتاب را دو چندان میکند. پیشنهاد من این است که با صبر و حوصله این کتاب را پیش ببرید، یک دفترچه کنارش داشته باشید و تحلیلهای خودتان را از کتاب بنویسید یا با کسی صحبت کنید. به خودتان اجازه بدهید با این کتاب زندگی کنید چرا که شاهکار فوق العادهای است.
داستایوفسکی نابغه ادبیات روانشناسی است. خواننده گاه خود را در هیبت و گاه در تحقیر قهرمان داستان رودیون رومانوویچ راسکولنیکوف میبیند. او قهرمان داستان را طوری ساخته است که بی تفاوت و در عین حال دلسوز، گوشه گیر و در عین حال حساس، مغرور و در عین حال بیش از حد خود را سرزنش میکند.
فتنه و هیجان رمان در برهههایی بروز میکند که راسکولنیکف تحت نظارت و سوءظن شخصیتهای دیگر قرار دارد. آشفتگی و کشمکش درونی او، تضاد او با کنار آمدن با اخلاقیات اعمالش در مقابل تسلیم شدن به اعتقاداتش، در عین حال فرار از بازجویی زیانبار و دفاع ماهرانه از موضع خود، به نظر من نقطه برجسته رمان است.
از نظر اتفاقات، میتوان گفت که در کتاب خیلی کم اتفاق میافتد، یا اتفاق میافتد. اصل این شاهکار در کاوش در روان انسان، احساس اندوه، عذاب بی اندازه، نفرت از خود، غرور، و انبوهی از احساسات انسانی نهفته است. داستایوفسکی این احساسات را از طریق این شخصیتها به تصویر کشیده است
شفاف و واضح، با چنان تسلطی که گمان میکنم برای مدتی طولانی احساسات خاصی را با این شخصیتهای خاص مرتبط خواهم کرد.
مهم است که در حین مطالعه، پس زمینه رمان را در پس ذهن خود نگه دارید. این رمان به من این امتیاز را داد که به روسیه قرن نوزدهم، در محلههای فقیر نشین سنت پترزبورگ، در ذهن مردی بیگانه، در حال فکر و در عین حال باهوش منتقل شوم. اگر خودتان انزوا از همسالان خود را تجربه کنید یا تا حدی با احساسات متضاد دست و پنجه نرم کنید، خود را در کنار رودیون رومانوویچ خواهید دید.
فتنه و هیجان رمان در برهههایی بروز میکند که راسکولنیکف تحت نظارت و سوءظن شخصیتهای دیگر قرار دارد. آشفتگی و کشمکش درونی او، تضاد او با کنار آمدن با اخلاقیات اعمالش در مقابل تسلیم شدن به اعتقاداتش، در عین حال فرار از بازجویی زیانبار و دفاع ماهرانه از موضع خود، به نظر من نقطه برجسته رمان است.
از نظر اتفاقات، میتوان گفت که در کتاب خیلی کم اتفاق میافتد، یا اتفاق میافتد. اصل این شاهکار در کاوش در روان انسان، احساس اندوه، عذاب بی اندازه، نفرت از خود، غرور، و انبوهی از احساسات انسانی نهفته است. داستایوفسکی این احساسات را از طریق این شخصیتها به تصویر کشیده است
شفاف و واضح، با چنان تسلطی که گمان میکنم برای مدتی طولانی احساسات خاصی را با این شخصیتهای خاص مرتبط خواهم کرد.
مهم است که در حین مطالعه، پس زمینه رمان را در پس ذهن خود نگه دارید. این رمان به من این امتیاز را داد که به روسیه قرن نوزدهم، در محلههای فقیر نشین سنت پترزبورگ، در ذهن مردی بیگانه، در حال فکر و در عین حال باهوش منتقل شوم. اگر خودتان انزوا از همسالان خود را تجربه کنید یا تا حدی با احساسات متضاد دست و پنجه نرم کنید، خود را در کنار رودیون رومانوویچ خواهید دید.
«جنایت و مکافات» از داستایفسکی، فراتر از یک رمان جنایی، کاوشی عمیق در روان انسان و پیچیدگیهای اخلاق است. راسکولنیکف، شخصیت اصلی، با ایدئولوژیای پیچیده و مبهم، دست به قتل میزند و در این مسیر با وجدان خود و عواقب اعمالش دست و پنجه نرم میکند. داستان، نه تنها جنایت را روایت میکند، بلکه عذاب وجدان، پشیمانی و تلاش برای رستگاری را نیز به تصویر میکشد.
داستایفسکی با مهارت تمام، درونیات راسکولنیکف را به خواننده نشان میدهد؛ تردیدها، اضطرابها، و مبارزات درونی او بهطور دقیق و ظریف به تصویر کشیده شدهاند. این رمان، نه تنها جنبهی جنایی داستان را به تصویر میکشد، بلکه به بررسی مسائل فلسفی و اخلاقی نیز میپردازد: آیا هدفی مقدس میتواند وسیلهای نامقدس را توجیه کند؟ آیا انسان میتواند قانون را به دلخواه خود تفسیر کند؟ و سرانجام، آیا راه رستگاری وجود دارد؟
رمان، با استفاده از تکنیکهای روایی قدرتمند، خواننده را در گیر مبارزات درونی شخصیت اصلی میکند و او را به تفکر دربارهی مسئولیت فردی و عواقب اعمال وادار میسازد. «جنایت و مکافات»، بهعنوان یکی از شاهکارهای ادبیات جهان، خواننده را سالها پس از مطالعه نیز به تفکر وادار میکند و تأثیر عمیقی بر او میگذارد. این رمان نه تنها یک داستان جنایی است، بلکه یک سفر درونی به عمق روان انسان و مبارزهی او با وجدان خود است.
داستایفسکی با مهارت تمام، درونیات راسکولنیکف را به خواننده نشان میدهد؛ تردیدها، اضطرابها، و مبارزات درونی او بهطور دقیق و ظریف به تصویر کشیده شدهاند. این رمان، نه تنها جنبهی جنایی داستان را به تصویر میکشد، بلکه به بررسی مسائل فلسفی و اخلاقی نیز میپردازد: آیا هدفی مقدس میتواند وسیلهای نامقدس را توجیه کند؟ آیا انسان میتواند قانون را به دلخواه خود تفسیر کند؟ و سرانجام، آیا راه رستگاری وجود دارد؟
رمان، با استفاده از تکنیکهای روایی قدرتمند، خواننده را در گیر مبارزات درونی شخصیت اصلی میکند و او را به تفکر دربارهی مسئولیت فردی و عواقب اعمال وادار میسازد. «جنایت و مکافات»، بهعنوان یکی از شاهکارهای ادبیات جهان، خواننده را سالها پس از مطالعه نیز به تفکر وادار میکند و تأثیر عمیقی بر او میگذارد. این رمان نه تنها یک داستان جنایی است، بلکه یک سفر درونی به عمق روان انسان و مبارزهی او با وجدان خود است.
درباره نویسنده شهیر این داستان که نیاز به تعریف نیست، چنان چیره دستانه وقایع را به تصویر کشیده و گفتگوها را تنظیم کرده که در برخی لحظات مخاطب میخکوب به مشاهده سیر وقایع مینشیند، مثل مواجهه راسکولنیکف با پرفری. اما در سوی دیگر انصافا باید دست مریزاد گفت به جناب سلطان زاده که با صدای گرم و هنرمندی زایدالوصف بعد دیگری در این اثر ایجاد کردهاند و بر عمق تاثیر آن افزودهاند. و البته باید ترجمه شاهکار (مرحوم) رستگار را ستود که به گمانم اگر داستایوفسکی به فارسی رمان را نوشته بود به این سلیسی و جذابی از کار در نمیآمد. در پایان دوست دارم تشکر کنم از دوست خوش ذوقی که آهنگهای ابتدا و انتهای هر بخش را تنظیم کرده بودند. چه زیبا و چه مرتبط با جریان داستان انتخاب شده بود. میشود گفت که اگر داستان هر بخش را به نوایی تبدیل کنیم به واقع همان آهنگی میشود که برای آن بخش قرار گرفته است. کار خوب همیشه مجموعهای است از جزییات خوب و درست، و در این کار همه ارکان بی نظیراند و فوق العاده.
با سلام و خسته نباشی خدمت راویان و ناشران و خوانندگان عزیز، خیلی کوچیک تر از اینم که بخوام راجب این کتاب نظر بدم ولی حسی که داستایفسکی قصد داره با این رمان طولانی در مخاطب ایجاد کنه، در واقع درک عادتها و طرز رفتار و زندگی مردمی است که به هرز رفته اند؛ مردمی بشدت غرق در فساد و تنبلی و هرزگی و وقت کشی که بجای تلاش در هنگام سختیها، بر طبق یک عادت به الکل و یا تفکرات فاسد پناه میاورند که در نهایت موجب نابودی خودشان و اطرافیان میشود. در جامعهی کتاب جنایت و مکافات، جوانان، اعم از نوع تحصیل کرده و یا کارگران روزمزد عامی و بیسواد، در حال تلف کردن زندگی خودهستند و نوعی تنبلی نفرت آور وجودشان را فراگرفته است. مردم این جامعه بشدت از خداوند دور شدهاند و همانطور که خودش توصیف میکند، گویا شیطان به قلب تنهایی هایشان نفوذ کرده و بر تفکر آنها مسلط شده است. نمیدونم چرا ولی این کتاب آدم یاد چیزهایی که آدم در پوسته شهر خودش میبینه میندازه
هنوز کتاب تموم نشده ولی مینویسم نظرمو.... دوست داشتماین کتابو با صدای رضا عمرانی گوش کنم ولی حیف نشد. البته ارمان سلطان زاده هم سنگ تمام گذاشته و اگه اشتباه نکنم بجای هفت هشت نفر بطور متفاوت حرف زده....
اوایل داستان مثل تمام اثار کلاسیک کمی خسته کننده بنظر میرسه ولی تماما در اینده ازون مطالب استفاده میشه. اگه اهل اثار داستایفسکی نیستید سراغش نرید اگه دوست دارید درک کنید و رنج بکشیداین کتابو بخونید.
این کتاب بنوعی اون تقسیم بندی اجتماعی خوب و بد رو بهم میزنه و نشون میده که یک قاتل و یا یک روسپی میتونن شریفترین نوع بشر باشند. و من هم معتقدم که اینچنین هست تنها به یک دلیل... "رنج بشر" واین رنج بشر هست که اون رو شایسته تعظیم کردن میکنه. کتاب پر است از شخصیتهای موجهی که کردارشون هرچند بی قانونی ندارد اما بوی گند افکار و خودخواهی و حق بجانب بودنشان به مشام میرسد.
در عوض شخصیتهایی مثل قاتل و روسپی چقدر میتوانند زلال و شفاف باشند.
در جایی از کتاب صحبت از نوابغ صحبت میکنه و میگه از هر چند میلیون نفر شاید یکنفر صاحب رای و نظر مستقل باشد و نظر منم همینه... یا در اون مکالمه زیبای روسپی (سونیا) و قاتل (راسکولنیکوف) که چقدر زیبا از بحثهای فلسفی و بخشی از انجیل یاد میکنه.
واقعا نمیشه کامل نظر نوشت درمورد این کتاب و میتوان یک کتاب باهمین حجم در موردش نوشت که اون هم کار هر کسی نیست.
اوایل داستان مثل تمام اثار کلاسیک کمی خسته کننده بنظر میرسه ولی تماما در اینده ازون مطالب استفاده میشه. اگه اهل اثار داستایفسکی نیستید سراغش نرید اگه دوست دارید درک کنید و رنج بکشیداین کتابو بخونید.
این کتاب بنوعی اون تقسیم بندی اجتماعی خوب و بد رو بهم میزنه و نشون میده که یک قاتل و یا یک روسپی میتونن شریفترین نوع بشر باشند. و من هم معتقدم که اینچنین هست تنها به یک دلیل... "رنج بشر" واین رنج بشر هست که اون رو شایسته تعظیم کردن میکنه. کتاب پر است از شخصیتهای موجهی که کردارشون هرچند بی قانونی ندارد اما بوی گند افکار و خودخواهی و حق بجانب بودنشان به مشام میرسد.
در عوض شخصیتهایی مثل قاتل و روسپی چقدر میتوانند زلال و شفاف باشند.
در جایی از کتاب صحبت از نوابغ صحبت میکنه و میگه از هر چند میلیون نفر شاید یکنفر صاحب رای و نظر مستقل باشد و نظر منم همینه... یا در اون مکالمه زیبای روسپی (سونیا) و قاتل (راسکولنیکوف) که چقدر زیبا از بحثهای فلسفی و بخشی از انجیل یاد میکنه.
واقعا نمیشه کامل نظر نوشت درمورد این کتاب و میتوان یک کتاب باهمین حجم در موردش نوشت که اون هم کار هر کسی نیست.
هرچند این داستان به برادران کارامازوف شباهتهای بسیاری داره اما بدون شک خاصترین اثر داستایوفسکیه روسه. راسکانیلکف در ابتدای داستان صرفا بخاطر انگیزههای مجهولی که ذهنش رو به شدت مشغول کرده و خود ما هم گاها نه به این شدت اما تحت عنوانهایی همچون بیگانه بودن خودمان با جامعهی انسانی یا طبیعی و یا حتی با خودمان با اونا مواجه میشیم مرتکب قتل میشه. تحلیل رو شروع میکنه اما قهرمان داستان سردرگم تر میشه دلیلش هم اینه که الان علاوه بر اذمای بیرون با خودش هم در حال جنگه وجدانش ارامش نداره با اخلاق انسانیش اختلاف نظر داره و همهی اینها بن بسته تا زمانی که عشق سوفیا از راه میرسه عشقی که مد نظر داستایوفسکیه محبت خداست سوفیا دختری هستش که تن فروشی میکنه اونم صرفا بخاطر منافعش اما تن فروشی که ما گاها به احساس و انسانیتشون شک داریم کلید خروج راسکانیکلف از هزارتوی فکرشه. محبت راسکانیلکف رو هدایت میکنه و سرانجام یک اتفاق خوب و یک اتفاق بد در کنار هم راه رو برای انتخاب خیر و شر فراهم میکنه و در نهایت قهرمان داستان رستگاری رو انتخاب میکنه
سلام و عرض ادب
خدمت تمام دوستان کتابراه
من چند سال پیش این کتاب را از کتاب خونه گرفتم برام خیلی کسل کننده بود نصفه خواندم ولی دوباره ترغیب شدم با توجه به تعریف دوستان راغب شدم دوباره بخوانم ولی ایندفعه بصورت صوتی. صدای گوینده و گویندگی وی عالیه واقعا با صدای ایشان داستان شنیدنی تر میشه. بنظر من هر کتابی برای خواننده. بصورت سلیقهای میباشد شاید از نظر من خوب باشه از نظر بعضی از دوستان کسل کننده باشه. من کتابهای صوتی را حین رانندگی به گوش میکنم و از خانه تا محل کار اینقدر برایم جالب است در مواقعی دوست ندارم به مقصد برسم ترافیک اصلا اذیت کننده نبود و این ایدهای بود از نویسنده کتاب اثر مرکب هاردی. کسانی که علاقه مند هستند که کتاب بخونن ولی وقت نمیکنند حتما کتاب صوتی گوش کنندبشرطی که خودرو داشته باشند.
یاعلی التماس دعا
خدمت تمام دوستان کتابراه
من چند سال پیش این کتاب را از کتاب خونه گرفتم برام خیلی کسل کننده بود نصفه خواندم ولی دوباره ترغیب شدم با توجه به تعریف دوستان راغب شدم دوباره بخوانم ولی ایندفعه بصورت صوتی. صدای گوینده و گویندگی وی عالیه واقعا با صدای ایشان داستان شنیدنی تر میشه. بنظر من هر کتابی برای خواننده. بصورت سلیقهای میباشد شاید از نظر من خوب باشه از نظر بعضی از دوستان کسل کننده باشه. من کتابهای صوتی را حین رانندگی به گوش میکنم و از خانه تا محل کار اینقدر برایم جالب است در مواقعی دوست ندارم به مقصد برسم ترافیک اصلا اذیت کننده نبود و این ایدهای بود از نویسنده کتاب اثر مرکب هاردی. کسانی که علاقه مند هستند که کتاب بخونن ولی وقت نمیکنند حتما کتاب صوتی گوش کنندبشرطی که خودرو داشته باشند.
یاعلی التماس دعا
این اولین اثری بود که از داستایوفسکی خوندم و اونقدر شیفتش شدم که حتما همهی کتاباشو خواهم خوند.
جوری که نویسنده شخصیت سازی میکنه و میتونی با همهی شخصیتها همزادی پنداری کنی درکشون کنی
جوری که روی خوب و بد شخصیت هارو نشون میده مثلا اول بدی یک نفر رو در موضوعی نشون میده و کمی بعد کمکش به بقیه رو نشونت میده که حتی گفتههای شخصیتها هم یک جملش جوریه که کاملا منطقیه و در جمله بعدیش افراط اون در یک موضوع رو نشون میده
و نحوهای که همهی افراد داستان شخصیت متفاوتی داشتن و تو کاملا تو داستان غرق میشدی و به دقت گوش میکردی که بدونی افراد چه تفکرات متفاوتی دارن
داستایوسکی توی شخصیت سازی معرکس که این تبحرش توی روانشناسی رو کاملا نشون میده.
بین اونایی که نگاه کردم این بهترین ترجمه از کتاب جنایات و مکافات بود.
و ممنونم از راوی کتاب واقعا عالی بود.
جوری که نویسنده شخصیت سازی میکنه و میتونی با همهی شخصیتها همزادی پنداری کنی درکشون کنی
جوری که روی خوب و بد شخصیت هارو نشون میده مثلا اول بدی یک نفر رو در موضوعی نشون میده و کمی بعد کمکش به بقیه رو نشونت میده که حتی گفتههای شخصیتها هم یک جملش جوریه که کاملا منطقیه و در جمله بعدیش افراط اون در یک موضوع رو نشون میده
و نحوهای که همهی افراد داستان شخصیت متفاوتی داشتن و تو کاملا تو داستان غرق میشدی و به دقت گوش میکردی که بدونی افراد چه تفکرات متفاوتی دارن
داستایوسکی توی شخصیت سازی معرکس که این تبحرش توی روانشناسی رو کاملا نشون میده.
بین اونایی که نگاه کردم این بهترین ترجمه از کتاب جنایات و مکافات بود.
و ممنونم از راوی کتاب واقعا عالی بود.
شاهکار!
قلم جناب داستایوفسکی و تسلط ایشون به موضوعات ادبیات و حقوق کاملا هوویداست.
همچنین جا داره به قرائت جناب سلطانزاده اشاره کنم که لذت مطالعه رو برام چندین پله بالا بردن.
با این همه بعنوان نویسندهای جسور قصد دارم انتقادم رو در کنار تمجیداتم ارائه کنم.
توی این اثر پر از اصطلاحات و کلمات فاخر ادیبانه ست و این گاهی به عقیده من ضعفه! چون بعضی مواقع از دهن شخصیتهایی الفاظ شسته و رفته بیان میشد که اصلا به گونه، طبقه اجتماعی و یا ابعاد دیگه شخصیتشون نمیخورد! به طور خلاصه در زمینه دیالوگ نویسی و گونه نویسی انگار همه داستایوفسکی هستن! تآکید میکنم فقط از نظر لحنو گویش. اما جا داره این احتمالم مدنظر قرار داد که شاید این نقص بخاطر نوع ترجمه اثر بوجود اومده که در این صورت این نقد به مترجم وارده.
در هر حال خوشحالم از دقایقی که برای این کتاب هزینه کردم.
قلم جناب داستایوفسکی و تسلط ایشون به موضوعات ادبیات و حقوق کاملا هوویداست.
همچنین جا داره به قرائت جناب سلطانزاده اشاره کنم که لذت مطالعه رو برام چندین پله بالا بردن.
با این همه بعنوان نویسندهای جسور قصد دارم انتقادم رو در کنار تمجیداتم ارائه کنم.
توی این اثر پر از اصطلاحات و کلمات فاخر ادیبانه ست و این گاهی به عقیده من ضعفه! چون بعضی مواقع از دهن شخصیتهایی الفاظ شسته و رفته بیان میشد که اصلا به گونه، طبقه اجتماعی و یا ابعاد دیگه شخصیتشون نمیخورد! به طور خلاصه در زمینه دیالوگ نویسی و گونه نویسی انگار همه داستایوفسکی هستن! تآکید میکنم فقط از نظر لحنو گویش. اما جا داره این احتمالم مدنظر قرار داد که شاید این نقص بخاطر نوع ترجمه اثر بوجود اومده که در این صورت این نقد به مترجم وارده.
در هر حال خوشحالم از دقایقی که برای این کتاب هزینه کردم.
کتاب جالبی بود. بخوبی اهمیت محیط و تاثیرات مخرب مشکلات روانی حتی ساده رو روی زندگی آدما نشون داد. فرصتی میداد تا احساسات لحظه به لحظه قبل و حین و بعد ارتکاب جنایت رو تجربه کرد. البته کتابش برای من خیلی سنگین بود و تا حالا این سبکی نخونده بودم و اگر بخاطر راوی فوق العاده حرفهای نبود طاقت نمیاوردم تا آخر تمومش کنم چون جزییات رمان بعضی جاها خیلی زیاد میشد ولی صدای آقای سلطان زاده خیلی با شخصیتها مخصوصا شخصیت اصلی جور بود و حالت صداشون و موسیقی متن بعضی جاها انقدر هماهنگ بود که احساسات آدم جریحه دار میشد.
برای من رمانش جوری بود که احساس میکردم دارم به ماجرای زندگی کسایی گوش میدم که حالا خیلی بهشون اهمیت میدم ولی گاهی نمیتونم دلیل مشکلاتشونو بفهمم یا از احساسات واقعیشون سردربیارم.
برای من رمانش جوری بود که احساس میکردم دارم به ماجرای زندگی کسایی گوش میدم که حالا خیلی بهشون اهمیت میدم ولی گاهی نمیتونم دلیل مشکلاتشونو بفهمم یا از احساسات واقعیشون سردربیارم.
این کتابو باید خوند داستایوفسکی معرکست با این کتاب باهاش آشنا شدم. به نظرم داستان اصلی هرچقدر غمناک هر قسمتش پیامی داره و این کتاب رو میشه دو دید در نظز گرفته داستانی شبیه به کیفیته یک فیلم و دیالوگهایی پر بار از انسانیت و معنوی. انسانی که به شناخت خویش رسیده باشه کمتر دنباله تغیر آدمها و جامعست و کمتر منتقد میشه به جریان زندگی. و کافیست از بیرون به جای دیگران هم به خودمون نگاه کنیم و دریابیم همه چیز از درون ماستاین نگاه کلی منه و البته کهنا خوداگاهم دید وسیع تری دریافت کرده که توی سطر جا نمیشه. فقط دقت داشته باشید میزان همزاد پنداری با شخصیتها انقدر بالاست که ممکنه تو نا خداگاهتون و روزمرتون تاثیر داشته باشه. کمی تو دوره ابن کتاب به خودتون آگاه تر باشید
بسیار بسیار عالی بود هم از بابت نویسنده و هم راوی. من کتاب صوتی و متنی زیاد شندیم و خوندم ولی این تنها کتابی بود که چندین بار با دقت کلمه به کلمه گوش دادم. انگار که اولین بارم است. بسیار با تبحر حتی جزئیات داستان را نویسنده بیان کرده همینطور راوی به قدری عالی روایت کرده که شنونده واقعا لذت میبره. فقط اوایل و چند قسمت اول نوسانات صدا خیلی بود. ولی بعد از چند قسمت اون نوسانات صدا از بین رفت. مثلا یهو یکی از شخصیتهای داستان ولوم صداش بسیار بالا میرفت و اون یکی بلافاشله با صدای اروم. تعادل نداشت. ولی بعد از چند قسمت این مشکل حل شد. از همینجا به آقای راوی آرمان تبریک میگم بسیار عالی هستید و من همیشه کتابهایی که ایشون روایت میکنن رو میگیرم. ممنون
داستان اجتماعی-عقیدتی و جذاب
ترجمهی بینظیر و معرکه
و صدای آقای سلطان زاده که نمیدونم چطور گرما، گیرایی و دلچسبیش رو توصیف کنم.
همه و همه از این کتاب یه شاهکار خلق کردن.
واقعا خوشحالم که بخشی از زمانم رو برای گوش دادن به این شاهکار صرف کردم.
سپاس بسیاااار از آقای سلطان زادهی عزیز و کتابراه دوست داشتنی: )
(اینجور داستانهای عمیق و ریشه دار، فکر آدمی رو پرورش میدن و افقهای تازهای به روی اندیشهی انسان باز میکنن.. با اینحال بهتره کسایی که علاقهای به تحلیل مسائل اجتماعی و کشمکشهای روحی ندارن سراغ این کتاب نرن)
ترجمهی بینظیر و معرکه
و صدای آقای سلطان زاده که نمیدونم چطور گرما، گیرایی و دلچسبیش رو توصیف کنم.
همه و همه از این کتاب یه شاهکار خلق کردن.
واقعا خوشحالم که بخشی از زمانم رو برای گوش دادن به این شاهکار صرف کردم.
سپاس بسیاااار از آقای سلطان زادهی عزیز و کتابراه دوست داشتنی: )
(اینجور داستانهای عمیق و ریشه دار، فکر آدمی رو پرورش میدن و افقهای تازهای به روی اندیشهی انسان باز میکنن.. با اینحال بهتره کسایی که علاقهای به تحلیل مسائل اجتماعی و کشمکشهای روحی ندارن سراغ این کتاب نرن)
درود بر روح پاک دایستایوفسکی و درود بر استاد سلطان نازنین بااون صدای مخملی و درود بر کتابراه که با آرشیو عالی، پخشکنندهی حرفهای در محیط اندروید و ویندوز و تخفیفات مناسب، بستری فراهم کرد تا این شاهکارادبیات جهان را گوش بدیم.
راجع به محتوا هم برجستگی قلم دایستایوفسکی پرداختن فوق العاده به جزئیات داستان بود طوری که به راحتی خودمو در میان داستان فرض میکردم وبارها خوابش رادیدم.
درسی هم که از کل کتاب گرفتم تایید جنایت کاربودن کسانی درتاریخ هست که خودرا پیشوایان بلقوهی بشریت میدانند.
رفیق هم فقط و فقط رازومیخین😅
ضمناً پس از کتاب جز از کل این برترین کتابی بود که در زندگی خوانده ام.
راجع به محتوا هم برجستگی قلم دایستایوفسکی پرداختن فوق العاده به جزئیات داستان بود طوری که به راحتی خودمو در میان داستان فرض میکردم وبارها خوابش رادیدم.
درسی هم که از کل کتاب گرفتم تایید جنایت کاربودن کسانی درتاریخ هست که خودرا پیشوایان بلقوهی بشریت میدانند.
رفیق هم فقط و فقط رازومیخین😅
ضمناً پس از کتاب جز از کل این برترین کتابی بود که در زندگی خوانده ام.
واقعا اینهمه تعریف برازندهی این کتاب بود وقتی شروع کردم فکر میکردم کتاب جنایی باشه ولی هر چی بیشتر جلو رفتم با شنیدن جنبههای دیگهی کتاب مثل فلسفه روانشناسی و عشق خیلی بیشتر شگفت زده شدم و میشه گفت جز ده کتاب برتری که خوندم.
کتاب بسیار قابل فهم و ملموس و زیبا بیان شده اونقدر که حالات شخصیت اصلی رو میشه کاملا درک کرد و با اون حالت کلافگی و سرگشتگی رو در خودت احساس میکنی.
به همه کتابخوانها پیشنهاد میکنم حتما این کتابو بخونن چون برای هر نوع سلیقه کتاب دوستها مناسبه و فکر میکنم همه مخصوصا کسانی که به موضوعات روانشناسی و فلسفی و جنایی علاقه دارند با خوندن این کتاب خیلی لذت ببرن.
کتاب بسیار قابل فهم و ملموس و زیبا بیان شده اونقدر که حالات شخصیت اصلی رو میشه کاملا درک کرد و با اون حالت کلافگی و سرگشتگی رو در خودت احساس میکنی.
به همه کتابخوانها پیشنهاد میکنم حتما این کتابو بخونن چون برای هر نوع سلیقه کتاب دوستها مناسبه و فکر میکنم همه مخصوصا کسانی که به موضوعات روانشناسی و فلسفی و جنایی علاقه دارند با خوندن این کتاب خیلی لذت ببرن.
«آن وقت بود که فهمیدم قدرت و شوکت فقط نصیب کسی میشود که دست از آستین در بیاورد و تصاحبش کند
اینجا دیگر فقط یک چیز مهم است:
جرئت خطر کردن، آن وقت بود که برای اولین بار در عمرم به چیزی رسیدم که قبل از من هیچ کس فکرش را نکرده بود.»
داستایوفسکی نابغهای بیبدیل که از تاریکی به نور و از نور به تاریکی میرسد، حقیقتی که واقعیتی محض و غیرقابل انکاراست و زنده باد و پیروزی از آن کسانیست که این را فهم کنند،
راجع به داستایوفسکی و آثارش که نظر دادن بیهودست تنها میتوان گفت بخوانید، بشنوید و ببلعید برای انسانی والا شدن..!
زنده باد کتابراه و تمام تیم بی نظیر اجرا کننده.
اینجا دیگر فقط یک چیز مهم است:
جرئت خطر کردن، آن وقت بود که برای اولین بار در عمرم به چیزی رسیدم که قبل از من هیچ کس فکرش را نکرده بود.»
داستایوفسکی نابغهای بیبدیل که از تاریکی به نور و از نور به تاریکی میرسد، حقیقتی که واقعیتی محض و غیرقابل انکاراست و زنده باد و پیروزی از آن کسانیست که این را فهم کنند،
راجع به داستایوفسکی و آثارش که نظر دادن بیهودست تنها میتوان گفت بخوانید، بشنوید و ببلعید برای انسانی والا شدن..!
زنده باد کتابراه و تمام تیم بی نظیر اجرا کننده.
داستان فضای کلی تاریک و غمباری داره ولی در عین حال بعضی قسمت هاش هم طنز جالبی داره گفتگوهای جالب بین کاراکترهای داستان فضاسازی و توصیفات دقیق و عالی نویسنده گویندگی عالی راوی داستان از نقاط قوت کتابه. کتاب موضوعات جالبی رو در قالب گفتگوی بین کاراکترا بیان میکنه توصیفات نویسنده از وضعیت کاراکترها به قدری خوبه که باعث همزاد پنداری مخاطب با شخصیتها میشه به خصوص شخصیت اصلی رمان که شخصیت جالبی داره اجرای خوب راوی هم تاثیر گذاری و زیبایی کتاب رو بیشتر کردهارزش گوش کردن داره و شنیدنش براتون یه تجربهی عالی و خاطره انگیز میشه
به نظرم دلیل معروف شدن این کتاب این نظریه هست که میگه همه پیشوایان بشری از عهد دقیانوس تاکنون جنایتکار و خلاف کار بودند چون حاضر بودند که برای برانداختن آداب و رسوم سابق و برپا کردن آیین جدید خونها بریزند... فکر میکنم این کتاب در این خصوص کنایهای هم به رهبران دینی زده و اونها رو بر همین اساس جنایت کار میدونه... به نظرم کتاب فضای تاریک و کسل کنندهای داشت به جای این کتاب، کتاب سه شنبهها با موری با صدای آقای سلطان زاده و کتاب جراح دیوانه که رایگان هم هست رو پیشنهاد میدم. همینطور کتاب وقتی نیچه گریست هم با صدای آقای سلطان زاده، کتاب خیلی بهتری هست.
قشنگترین توضیحی که راجب این کتاب میشه داد اینه که نویسنده با جزئیات بسیار زیادی وصف حال و احساسات شخصیتهای کتاب رو شرح میده و گوینده هم با بهترین حالات روحی صداهای کاراکتر هارو ادا میکنه تا ضرهای ترجمه و گویش کتاب رو خدشه دار نکنه و تا عمق داستان شما رو همراهی کنه، داستانی که بسیار غمگینه و استرس زا... میتونه شمارو با تمام تفکراتتون تنها بذاره.
به قول یکی از دوستان حتما به مود خودتون توجه کنید چون ممکنه شمارو به شدت افسرده کنه پس در بهترین حالت روحی این کتاب رو گوش بدید متشکرم از همه عزیزانی که برای نشر این کتاب صوتی زحمتی کشیدند.
به قول یکی از دوستان حتما به مود خودتون توجه کنید چون ممکنه شمارو به شدت افسرده کنه پس در بهترین حالت روحی این کتاب رو گوش بدید متشکرم از همه عزیزانی که برای نشر این کتاب صوتی زحمتی کشیدند.
نویسنده در این کتاب به بحث درباره مساله آزادی انتخاب میپردازد، انتخابی که در این مورد به یک مرد تحمیل شده است. هدف کتاب این است که پیامدهای آزادی انتخاب افسار گسیخته در یک جامعه را به نمایش گذاشته و همچنین، نیرویی برای مهار این آزادی انتخاب پیدا کند. این مساله از طریق قهرمانی مطرح میشود که آسیبهای روحی بر روی زندگیاش سایه انداختهاند. او در آخر به گناهش اعتراف میکند، گناهی که از نظر او با هدف جلب رضایت جامعه و حل مشکلات مالی خودش صورت گرفته است...
صدا گذاری و ترجمه هم بسیار عالیست، با سپاس فراوان🙏
صدا گذاری و ترجمه هم بسیار عالیست، با سپاس فراوان🙏
جناب آقای گوینده مثل همیشه عالی و شگفت انگیز بودند. این کتاب را به کسانیکه علاقه به داستانهای خیلی بلند و فلسفی ندارند اصلا پیشنهاد نمیکنم و اینکه داستان در مجادله با خیر و شر حرکت میکند. میتوانی عاشق باشی، خَیر باشی، دانشجو باشی، جوان باشی و... قاتل هم باشی منزوی و ژولیده هم باشی و.... در کل هیچ چیز شرط چیز دیگری نیست. رودیا به نظر من مشخصه یک انسان واقعی بودانسانی که نقاب نداشت و همه حالات یک انسان از زیبا و زشت را به نمایش گذاشت و در آخر امید و انگیزهای که همه چیز است برای نجات....
کلا ادبیات روسیه از جنایت و مکافات براداران کارامازوف و ابله داستایوفسکی گرفته تا انا کارنینا و رستاخیز تولستوی ادبیات قرن ۱۸ روسیه به نوعی ناب و دست نخورده و درعین حال ویران کننده است و دقیقا ما ایرانیها بخاطر شرایط امروز جامعه باهاش همزاد پنداری میکنیم جنایت و مکافات یک رمان حیرت انگیز یست که خط به خط این کتاب حالتی از درون سر به گریبان برده ایست که راه میرود و راه میرود و تا از ورای احساس پوچی پست. کم کم سرنخ خود را پیدا میکند و ارام ارام به خودش میرسد و ذهن
قوی بود ولی بدونید کتاب پر از جزئیات و مکالمات طولانی هست از ابله کمتر البته اما اگر به این سبک نوشته علاقه ندارین یکم حوصلتون سر میره اما همزمان مشتاقانه دوست دارین به آخر کتاب برسین. برای اثار داستایوفسکی بهتره از همین کتاب شروع کنین چون اینجا مکالمات حداکثر بین ۳ تا ۴ نفر صورت می گیره اما تو کتابی مثل ابله جمعی ۵تا ۱۰ نفره بینشون بحث صورت میگیره روند داستان هاش کند هست و پر جزئیات اما یک بار باید بخونید یا گوش بدین نگذریم از خوانش بینظیر جناب سلطان زاده
در حال مطالعه این شاهکار مدام با خودم میگفتم ادبیات جهان تا چه حد زیادی مدیون این نویسنده بزرگ هست. خاک روسیه چی داره که این همه نابغه نویسندگی از چخوف و شولوخوف گرفته تا داستایفسکی و تولستوی و... رو پرورش داده. پردازش شخصیت قهرمان کتاب و واگویههای اون به همراه نحوه خاص روایت به گونه حرفهای هست که خواننده همراه با اون دچار همون سرگیجهها و رخوت میشه و لحظه به لحظه حالات اون رو حس میکنه. واژه بی نظیر لایق این اثر هست. با تشکر از گویندگی عالی آقای سلطان زاده.
بعد از خواندن کتابش چند سال پیش دوباره تصمیم گرفتم کتاب صوتیش رو هم گوش بدم چون این اثر رو باید چند بار مطالعه کرد. یک اثر جاودانه که در ژانر خود بی رغیب است و هر بار که این کتاب رو مطالعه میکنی تازگی دارد. چقدر شفاف فضای تاریک شهر را با قلم به تصویر کشیده است. بعضی اوقات حس میکنم نویسنده همهی این تصویر سازیهای داخل کتاب را درلحظه میدیده و مکتوب میکرده. راوی بسیار زیبا و بدون کوچکترین اشتباه ب زیباترین شکل داستان رو روایت میکنه. هر کتاب خوانی باید این کتاب را مطالعه کند.
پولمو انداختم بیرون تا چند فصل گوش کردم کلن به درد کسی میخوره که میخاد خودشو و زندگیشو به باد بده هر کس بخاد این کتاب گوش کنه کلن ادمی هس که میخاد خودکوشی کنه اخرین فصل رو هم گوش کردم که طرف خودشو تسلیم پلیس میکنه... زندگی خودمن کلن اینطورگذشته تو یه خانواده معتاد بزرگ شدم پدرم معتاد بوداونقدرشکنجه شدم تا بزرگ شدم والان 35 سالمه چندین سال فقط تلاش کردم که افکارم شبیح پدرم نشود ومن سالم زندگی کنم وسالم هک زندگی کردم حالا با شنیدن اینجور کتاب بیمارگونهای زهنم مریض کرد خوب شد کلن گوش نکردم من راه زندگیمو خیلی وقته با چیزایی مثبت کتابایه مثبت و زندگی مثبت پر کردم این کتاب کلن سم هس برایه کسی که میخاد موفق بشه
قطعا تمام ادیان الهی و اخلاق انسانی حکم میکنند که قتل انسان گناه بزرگی است. لیکن نگاه نویسنده در آن قسمت از کتاب که به قتل و کشتارهای متعدد و دسته جمعی برخی از افراد در طول تاریخ اشاره دارد و نه تنها ایشان در ضمیر مردم نکوهش نشده و گناهکار نیستند بلکه از ایشان ستایش میشود و مجسمه هایشان ساخته میشود، بسیار برایم قابل تامل است.
تامل بر اینکه چه چیزی میتواند این گناه را به ثواب تبدیل کند؟
قطعا پاسخ حق است که در مقابل باطل قرار گرفته.
و اما حق چیست؟ چگونه تشخیص داده شود؟
ما یا آنها
تامل بر اینکه چه چیزی میتواند این گناه را به ثواب تبدیل کند؟
قطعا پاسخ حق است که در مقابل باطل قرار گرفته.
و اما حق چیست؟ چگونه تشخیص داده شود؟
ما یا آنها
روایت و صدای گوینده بی نظیر بود. چون کتاب قطوری خیلی مهم این قضیه که با راوی ارتباط برقرار کنید
در مورد خود داستان هم باید بگم، خیلی خوبه. من خودم این حالتو تجربه کردم. گاهی وقتا که میوفتم تو دوره افسردگی اینجوری میشم که مدام نشخوار فکری دارم. ثانیهها کش میاد. برای همین با شخصیت اصلی داستان خیلی خوب تونستم همزاد پنداری کنم که چطوری هر لحظه از درون در حال جنگ و مبارزه است و نمیتونه خود واقعیشو پیدا کنه
آخر داستانم که عالی تموم شد
ممنون از کتابراه❤
در مورد خود داستان هم باید بگم، خیلی خوبه. من خودم این حالتو تجربه کردم. گاهی وقتا که میوفتم تو دوره افسردگی اینجوری میشم که مدام نشخوار فکری دارم. ثانیهها کش میاد. برای همین با شخصیت اصلی داستان خیلی خوب تونستم همزاد پنداری کنم که چطوری هر لحظه از درون در حال جنگ و مبارزه است و نمیتونه خود واقعیشو پیدا کنه
آخر داستانم که عالی تموم شد
ممنون از کتابراه❤
قلم داستایوفسکی و نظرات و عقایدش که در خلال گفتگوی بین شخصیتها اتفاق میفته برای شخص من همیشه جالب و در خور تامل بوده وهست، علاوه بر اون ادبیات روسیه هم برای علاقه مندانش بسیار تاثیر گذار وزیباست. قطعا دوستداران ادبیات کلاسیک از شنیدن این اثر لذت خواهند برد، در نهایت موردی که بر همه این موارد اضافه میشه خوانش بی نظیر و استادانه گوینده ست که به زیبایی یک اثر تصویری تمام حس و حال کتاب رو با صدا به شنونده منتقل میکنه. همه و همه بسیار عالی بودند.
بسیار کتاب جذابی بود. حقیقتا شاهکار ادبی است. توصیف داستایوفسکی از فقر فرهنگی و مالی حاکم بر جامعه و علم و هوش طبقات بالا دستی واقعا جذاب بود. برای اولین بار در یک داستان قاتل مشخص بود ولی از همان ابتدا سوال ایجاد میشود که چرا؟ چه چیزی انسانی نیکوکار و صادق را وادار به جنایت میکند و به این ترتیب بی صبرانه تا پایان داستان پیش میروی و درکمال ناباوری میبینی آنقدرها هم عجیب نیست... صدای گوینده هم به جذابیت داستان میافزود. با تشکر
کتاب قشنگی بود داستان زیبایی داشت داستانی درباره پسری که به دلیل نامعلومی یک پیرزن رباخوار و خواهرشو میکشه و بعد دچار عذاب وجدان سختی میشه و طوری میشه که کارش به جنون و هزیان گویی میرسه این آدم یک آدم بی دین بوده به هیچی اعتقادی نداشته و با خودش فکر میکرد میتونه با کشتن یک آدم به ظاهر کثیف و برداشتن پولش میتونه به آدمهای خوبه دیگه کمک کنه ولی متاسفانه بعد از کشتن این افراد دچار عذاب وجدان سختی میشه و ادامه داستان رو بخونین خودتون
شاهکار بی نظیر داستایوفسکی مثل بیشتر اثرهای دیگرش یک دوره کامل روانشناسی رو ارایه میده. داستان پر هست از گفتگوهای درونی تک تک شخصیتها با خودشون و جزییات صحبتها و حالات و رفتارشون و نقطه عطفهایی که باعث دگرگونی زندگیها به سمت مثبت یا منفی میشه و رهن خواننده رو تا روزها درگیر میکنه. برای کسانی که علاقه مند به این مقولهها هستند واقعا میتونه جذاب و آموزنده باشه. اجرای آقای سلطان زاده واقعا زیبایی این اثر رو دوچندان کرده.
با تشکر از کتاراه برای این اثر ارزشمند. در اینکه کتاب یکی از شاهکارهای ادبیات هست شکی نیست. ولی نکته اینجاست که فضای کتاب تاریک و یاس آور هست یعنی ممکنه به مزاق خیلیها خوش نیاد در عین حال روح انسان رو به چالش میکشه. نکته دیگه اینکه گاها سبک محاوره ایی و کلاسیک در دیالوگها خیلی با هم ادغام شده یعنی بعضی جاها یک جمله بین محاوره و ادبیات کلاسیک و رسمی در چرخشه نه کاملا به سمت محاوره میره نه رسمی. در کل کتابیه که باید خونده بشه.
به نظر من تا اینجا، بین کتابهایی که از داستایوسکی خوندم بهترین و گیراترین کتابش بود.
صدای گرم آقای سلطان زاده و تغییر صدای هنرمندانه ایشون به جذابیت کتاب اضافه شده بود و باعث شد من این مدت شنونده یک شاهکار باشم.
کتاب داستانی قوی و روانشناسی زیادی داره و برای هرکسی میتونه مفید باشه.
ممنونم از کتابراه و آقای سلطان زاده عزیز که باعث خلق همچین لحظاتی شدن و آدم رو به خوندن و شنیدن کتابهای بیشتر ترغیب میکنن.
صدای گرم آقای سلطان زاده و تغییر صدای هنرمندانه ایشون به جذابیت کتاب اضافه شده بود و باعث شد من این مدت شنونده یک شاهکار باشم.
کتاب داستانی قوی و روانشناسی زیادی داره و برای هرکسی میتونه مفید باشه.
ممنونم از کتابراه و آقای سلطان زاده عزیز که باعث خلق همچین لحظاتی شدن و آدم رو به خوندن و شنیدن کتابهای بیشتر ترغیب میکنن.
با سلام کتاب صوتی جنایت و مکافات که توسط فئدور داستایفسکی نویسنده معروف روسی که خیلی هامون با کتابش هاش اشنایی داریم، در ژانر جنایی و پلیسی نوشته شده است.
این داستان درباره مرد جوانی است که به خاطر تنگ دستی، صاحب خانه خود را به قتل میرساند ودرصدد مخفی کردن قتل اوست وباتشویشی که در وجودش هست، دست وپنجه گرم میکند وماجرایی برایش پیش میاید، روایت میشه. در بخش اول این داستان ترس و اضطراب راحس میکنیم.
این داستان درباره مرد جوانی است که به خاطر تنگ دستی، صاحب خانه خود را به قتل میرساند ودرصدد مخفی کردن قتل اوست وباتشویشی که در وجودش هست، دست وپنجه گرم میکند وماجرایی برایش پیش میاید، روایت میشه. در بخش اول این داستان ترس و اضطراب راحس میکنیم.
مضمون کتاب جنایت و مکافات، قتل و تاثیر آن بر قاتل است، داستایوفسکی در این کتاب به دنبال راز ذات آدمی و تاثیر جامعه بر ذات افراد است، همچنین وی در این کتاب با ظرافت خاصی به وضعیت آن زمان روسیه پرداخته است. ماهیت شخصیت مختلف داستان را به طور ماهرانهای وصف مینماید. داستان سرشار از هیجان و انباشته از افکار و اندیشه است. گوش فرادادن به این داستان با صدای گرم و اجرای هنرمندانه وی به شدت توصیه میگردد.
روای بی نظیر و صداسازیهای عالی،
کتاب در ابتدا کسل کننده، بعد به دلیل توصیفات دقیق نویسنده از پریشانی روح یک جنایتکار بعد از ارتکاب جنایت آزار دهنده و چند فصل آخر داستایوسکی داستان رو به نقطهی اوج جذابیتش میرسونه.
فضای کتاب غمزده ست و ژانر کتاب جنایی و انتقادی.
شخصیتهای اصلی داستان خاکستری هستند برای همین ملموس هستند.
دوست دارم دوباره این کتاب رو بخونم؟ نه چون خیلی تلخ و نارحت کننده ست.
کتاب در ابتدا کسل کننده، بعد به دلیل توصیفات دقیق نویسنده از پریشانی روح یک جنایتکار بعد از ارتکاب جنایت آزار دهنده و چند فصل آخر داستایوسکی داستان رو به نقطهی اوج جذابیتش میرسونه.
فضای کتاب غمزده ست و ژانر کتاب جنایی و انتقادی.
شخصیتهای اصلی داستان خاکستری هستند برای همین ملموس هستند.
دوست دارم دوباره این کتاب رو بخونم؟ نه چون خیلی تلخ و نارحت کننده ست.
واقعا برام قابل باور نیست! چجوری صدای شخصیتها انقدر خوب و متفاوت و توسط یک نفر داره اجرا میشه؟! واقعا راوی این کتاب صوتی، یک هنرمند است و دست مریزاد دارد. دربارهی داستان هم نیاز به گفتن نیست ولی از جهت تلخ و تاریک بودن قصه پیشنهاد میکنم اگر مود خوبی ندارید فعلا سراغش نرید.
شاهکاری بینظیر از داستایوفسکی
به غایت زیبا واثر بخش
داستایوفسکی هنرمند روانشناسی بود که درون انسان را میکاوید
در این اثر، قهرمان داستان، خودش هم قاضی هست، هم متهم، هم وکیل مدافع و هم به خوش حق میدهد هم خودش را متهم میکند، هم خودش را قضاوت میکند،
داستایفسکی، تمام زوایای روح قهرمان را میکاود وبه زیبایی تمام توصیف میکند
این اثر بینظیر را از دست ندید دوستان
به غایت زیبا واثر بخش
داستایوفسکی هنرمند روانشناسی بود که درون انسان را میکاوید
در این اثر، قهرمان داستان، خودش هم قاضی هست، هم متهم، هم وکیل مدافع و هم به خوش حق میدهد هم خودش را متهم میکند، هم خودش را قضاوت میکند،
داستایفسکی، تمام زوایای روح قهرمان را میکاود وبه زیبایی تمام توصیف میکند
این اثر بینظیر را از دست ندید دوستان
باعرض خسته نباشیدبه عوامل کتابراه،
بنظرمن این کتاب تااواسطش خیلی کسل کننده وبیحال بود ولی بعدش به نسبت داستانوماجرای کتاب جون گرفت ودچارهیجان شد این کتاب خیلی بامضامین فلسفی وروانشناسی آمیخته شده وکلا درمورد معضلات جامعه اون دوره مثل فقر وبیکاری ومشکلات اجتماعی وشناختی مردم صحبت میکنه، درکل کتاب خوبیه خوندش مفیده فایده هست، البته به افرادیکه کم حوصله هستن پیشنهادنمیکنم بخونن، من 4ستاره دادم بهش🌺
بنظرمن این کتاب تااواسطش خیلی کسل کننده وبیحال بود ولی بعدش به نسبت داستانوماجرای کتاب جون گرفت ودچارهیجان شد این کتاب خیلی بامضامین فلسفی وروانشناسی آمیخته شده وکلا درمورد معضلات جامعه اون دوره مثل فقر وبیکاری ومشکلات اجتماعی وشناختی مردم صحبت میکنه، درکل کتاب خوبیه خوندش مفیده فایده هست، البته به افرادیکه کم حوصله هستن پیشنهادنمیکنم بخونن، من 4ستاره دادم بهش🌺
من تا فصل ۵- بخش دوم گوش, کردم.
داشت من را شبیه شخصیتهای داستان میکرد, تزریق غم و اندوه مضاعف در روح و روان خواننده!
کتابی بسیار تلخ که اگر خوشی زیرِ دلتان زده است گوش کنید تا قدرِ داشتههای خود را بدانید! ولی به چه قیمت! گرفته شدنِ اندک حالِ خوشِتان!
این کتاب مصداقِ بارزِ لشگر کشیِ غم و اندوه به تک تک سلول هایِ تن و روانِ خواننده است!
اگر غم لشگر انگیزد که خونِ عاشقان ریزد
من و ساقی بهم سازیم و بنیادَش براندازیم
داشت من را شبیه شخصیتهای داستان میکرد, تزریق غم و اندوه مضاعف در روح و روان خواننده!
کتابی بسیار تلخ که اگر خوشی زیرِ دلتان زده است گوش کنید تا قدرِ داشتههای خود را بدانید! ولی به چه قیمت! گرفته شدنِ اندک حالِ خوشِتان!
این کتاب مصداقِ بارزِ لشگر کشیِ غم و اندوه به تک تک سلول هایِ تن و روانِ خواننده است!
اگر غم لشگر انگیزد که خونِ عاشقان ریزد
من و ساقی بهم سازیم و بنیادَش براندازیم
پیشنهاد میدم این کتاب رو قبل از کتاب ابله بخونید بهتره به نظر میرسه که شخصیت اصلی داستان همون پرنس هست که از سوئیس بر میگرده و اون فراز و نشیب های روانی رو پشت سر گذاشته و دلبسته خانم بدنامی میشه که بسیار شبیه به شخصیت خانم در همین داستان هست، همچین بلوغ فکری که در قهرمان داستان ابله هست می تونه ناشی از پشت سر گذاشتن همچین تجربه وحشتناکی باشه که راسکولنیکوف سپری کرده
درود بی پایان …. شاهکار ادبیات جهان که نیاز به توصیف بنده ندارد، فوق العاده بود … صدای گرم و دلنشین راوی هم که هوش از سرمان برد…. فقط میماند انتخاب کتاب بعدی من، که توقعم از نویسنده و راوی قطعا بالا رفته و نمیتوانم به راحتی کتاب بعدی را انتخاب کنم مگر در همین استاندارد … از کتابراه برای ارائه چنین اثرات زیبایی سپاسگزارم 🌹🌹🌹🌹🦋🦋🦋🦋🦋