نقد، بررسی و نظرات کتاب صوتی میکروسکوپ - واسیلی شوکشین
3.5
110 رای
مرتبسازی: پیشفرض
داستان محتوای بسیار جالبی داشت. مردی به نام آندره بخش زیادی از درآمد خود را به خاطر اشتیاقی که به داشتن میکروسکوپ دارد صرف خرید آن میکند اما برای اینکه از جانب همسر خود مواخذه نشود میگوید آن پول را گم کرده است. چندی بعد میکروسکوپش را به خانه میآورد اما باز هم دروغی دیگر سر هم کرده و میگوید به دلیل بازده کاری بالا در محل کار میکروسکوپ را به او هدیه دادهاند.
موضوعات متنوعی در همین داستان کوتاه و جذاب گنجانده شده است. اولین موضوع علاقه بخش عامه جامعه به علم و مسائل علمی میباشد. دومین موضوع این بود که فرد دانش اندکی دارد اما علی رغم آن دانش اندک خود نظریه پردازی و تحلیل های زیادی میکند که غالباً اشتباه هستند مثل آنجایی که تصور میکرد سلولهای درون خون هم میکروب هستند و باعث بیماری و مرگ انسانها میشوند. این نشان میدهد که دانش اندک میتواند بسیار مخرب باشد و باعث ایجاد توهم دانایی در فرد شود که هر حرف و فکری که به ذهنش میرسد را درست بپندارد!!!
سومین موضوعی که توجه مرا جلب کرد این بود که آندره معتقد بود دانشمندان حقایق را از افراد جامعه پنهان میکنند تا مبادا شورشی رخ دهد و برای مثال به مردم نگفتهاند که خون انسانها پر از میکروب است!
این مقوله در عصر حاضر هم به شدت فراگیر است و تحت عنوان توهم توطئه شناخته میشود. توهم اینکه تمام دانشمندان و دولتها پیرامون علم و موضوعات علمی به مردم دروغ میگویند! (حتی الان و در پاندمی کرونا جمعیت زیادی معتقد بودند واکسن ابزاری برای کنترل یا حتی نابودی نسل بشر است! 😑)
واسیلی شوکشین به رندی و شیوهای طنز این مسائل مهم در جوامع را به رشته تحریر درآورده است.
کتاب با زبانی روان و ساده ترجمه شده بود و کار گویندگان هم واقعاً خوب بود.
موضوعات متنوعی در همین داستان کوتاه و جذاب گنجانده شده است. اولین موضوع علاقه بخش عامه جامعه به علم و مسائل علمی میباشد. دومین موضوع این بود که فرد دانش اندکی دارد اما علی رغم آن دانش اندک خود نظریه پردازی و تحلیل های زیادی میکند که غالباً اشتباه هستند مثل آنجایی که تصور میکرد سلولهای درون خون هم میکروب هستند و باعث بیماری و مرگ انسانها میشوند. این نشان میدهد که دانش اندک میتواند بسیار مخرب باشد و باعث ایجاد توهم دانایی در فرد شود که هر حرف و فکری که به ذهنش میرسد را درست بپندارد!!!
سومین موضوعی که توجه مرا جلب کرد این بود که آندره معتقد بود دانشمندان حقایق را از افراد جامعه پنهان میکنند تا مبادا شورشی رخ دهد و برای مثال به مردم نگفتهاند که خون انسانها پر از میکروب است!
این مقوله در عصر حاضر هم به شدت فراگیر است و تحت عنوان توهم توطئه شناخته میشود. توهم اینکه تمام دانشمندان و دولتها پیرامون علم و موضوعات علمی به مردم دروغ میگویند! (حتی الان و در پاندمی کرونا جمعیت زیادی معتقد بودند واکسن ابزاری برای کنترل یا حتی نابودی نسل بشر است! 😑)
واسیلی شوکشین به رندی و شیوهای طنز این مسائل مهم در جوامع را به رشته تحریر درآورده است.
کتاب با زبانی روان و ساده ترجمه شده بود و کار گویندگان هم واقعاً خوب بود.
کتاب صوتی میکروسکوپ داستانی زیبا و جالب است که واسیلی شوکشین آن را نوشته است. داستان دربارهی مردی است که شوق زیادی به دانستن دارد و روزی به همسرش میگوید مقداری از پولش را گم کرده است و زنش خیلی ناراحت میشود و بعد از چند روز مرد با میکروسکوپی به خانه میآید و به همسرش میگوید آن را از طرف محل کارش به او هدیه دادهاند و همسرش خوشحال نمیشود و میگوید کاش یک جارو برقی میدادند تا با آن خانه را تمیز میکردند ولی مرد و پسرش از داشتن میکروسکوپ خیلی خوشحال هستند و آب و آب باران و... را زیر میکروسکوپ نگاه میکنند از دیدن میکروبهای زیاد در آنها خیلی شگفت زده میشوند تا اینکه روزی همکار مرد به خانه آنها میآید و زن متوجه میشود که مرد با پول خودش میکروسکوپ را خریده و پولش را گم نکرده است. داستان جالبی بود و از شنیدن آن لذت بردم.
با تشکر از کتابراه عزیز و کانون فرهنگی چوک
با تشکر از کتابراه عزیز و کانون فرهنگی چوک
داستان مردیست که به همسر خود میگوید مبلغی پول گم کرده و سپس سر و کلهاش با یک میکروسکوپ پیدا میشود که میگوید به دلیل افزایش بازده کاری به او جایزه دادهاند. متاسفانه آن مرد به خاطر اطلاعات ناقصی که داشت، هر چه با میکروسکوپ میبیند میکروب و آلاینده میپندارد و تصاویر میکروسکوپی را به غلط تفسیر میکند. در نهایت، دروغ مرد لو میرود و همسرش میفهمد با وجود مشکلات و کمبودهایی که داشتهاند، مرد پول زیادی را صرف خرید میکروسکوپ کرده که حتی نمیتواند از آن درست استفاده کند. نویسنده ضربهی اصلی را در پایان داستان وارد میکند و خواننده را با واقعیت تنها رها میکند که به نظرم شوک بهجایی بود و نشانگر قدرت نویسنده است.
داستان راجب کارگری هست که به دروغ به همسرش میگه پولی که برای رفع نیاز مایحتاج داشتند گم شده و با پول میکرسکوپی میخره که آرامش رو ازش میگیره. نتیجه گیری ازین داستان این میتونه باشه که وقتی علم در مورد یک چیزی نداریم داشتنش بیشتر ازار دهنده میشه تا لذت و اینکه با دروغ به هیجا نمیرسیم. این کارگر با خرید میکروسکوپ دنیای پیرامونش رو پر از میکروب میبینه و بقیه زندگیش رو در نگرانی سپری میکنه
آرزوی یک پدر حق برآورده شدن ندارد.
پدر بودن مسئولیتی بی پایان است.
آرزوهایی که اگر برآورده نشوند تمام عمر حسرتشان باقی میماند.
و پدری که یک بار آرزوی خودش را در اولویت می گذارد اما چون حقی برایش قائل نیستند مجبور است خلاف واقع بگوید و رسوا شدن او، سرزنش و اندوهی همیشگی برای برآورده شدن یک باره آرزویش به همراه دارد.
پدر بودن مسئولیتی بی پایان است.
آرزوهایی که اگر برآورده نشوند تمام عمر حسرتشان باقی میماند.
و پدری که یک بار آرزوی خودش را در اولویت می گذارد اما چون حقی برایش قائل نیستند مجبور است خلاف واقع بگوید و رسوا شدن او، سرزنش و اندوهی همیشگی برای برآورده شدن یک باره آرزویش به همراه دارد.
اتفاقا کتاب بسیار کوتاه و جالبی بود که مسایل خیلی زیادی رو به صورت رگباری توی ذهن خوانده میکرد!
داستان با دروغ گفتن مرد داستان به همسرش شروع میشه و میگه پول زیادی گم کرده، و بعد میره یه میکروسکوپ با همون پول میخره، و دورغ دیگه اینکه به خانومش میگه از سر کار بهش مدیرش هدیه داده که خانومش بهش گیر نده، در حالیکه خونه جاروبرقی ندارن، اون چرا میکروسکوپ خریده!
درکل شخص اول داستان آدمی با اطلاعات معمولی و از قشر معمولیه که میخواد نشون بده علم و دانش رو دوست داره و شوق کشف کردن و دیدن داره! دریغ از لینکه باید به شهود برسه و مطالب درستی رو توی ذهنش بپذیره و یا به فرزندانش آموزش بده.
باورهای غلط جامعهی ما در دنیای علم رو به خوبی نشون داده! اونجایی که میگه دانشمندا به ما همه چی رو نمیگن!! اونجایی که سلولهای توی خون رو هم میکروب میبینه و به غلط ترس توی جون خودش، همسرش، و فرزندانش مینداره و به میکروبها فحش میده! دقیقا مثل چیپستهایی که با واکسن قراربود بره توی بدن ما، تا با اون ما رو رصد کنن و یا اطلاعات منونایپ ژنتیکی ما رو بردارن!!!!!
و در نهایت هم که خانومش میفهمه که دروغ گفته! ☘️