نقد، بررسی و نظرات کتاب چهره‌های درون بشکه - باربارا فریدمن

به نظر من این داستان یکم جنبه ترسناک داره زیرا آن ها از خساست زیاد حتی به تصویر خودشان که در آب و بشکه افتاده بود وحشت زده فکر کردند که دزد است یعنی آن ها انقدر احمق بودند که نفهمیدند که آن تصویر خودشان است شاید نویسنده خواسته فقط یک مثال بزند که بگوید خساست زیاد باعث می شود به خودتان ضرر برسانید بله در واقع آن ها با چنگ زدن به آب بشکه تمام آب را هدر دادند تصویر ناپدید شد و به خودشان ضرر زدند نادانی آن ها از نفهمیدن فقط یک مثال بود خوب است که انسان بخشنده باشد و اگر چیزی دارد با دیگران قسمت کند.

موضوع خوب ولی به صورت ابتدایی به رشته تحریر درآمده بود.
اون قسمتی که زن و مرد تصویر خود را در آب دیدن، ولی بازم هم نفهمیدن که تصویر خودشون به دلیل انعکاس در آب افتاده، خنده دار بود. در واقع شاید نویسنده می‌خواست بگه که اون قدر زن و مرد در پی ثروت اندوزی و جمع آوری وسایل و... بودن که حتی به خودشان هم شک می‌کردن که شاید دزد باشه، بس که در ترس و اضطراب از دست دادن اموال زندگی می‌کردن.

متاسفانه گروه سنی برای داستان مشخص نشده بود و داستان بچگانه بود. اما خب مفهوم آن خوب بود. این که خساست و طمع بسیار موجب از دست رفتن مال و داشته‌ها میشود. همانطور که زن و مرد قصه، آب ذخیره شده را به خیال پنهان شدن دزدی درون بشکه، بیرون ریخته و تباه کردند.

یعنی مرده و زنه وقتی نزدیک بشکه شدن، و تصویر هردو افتاد تو آب، آیا همدیگرو مگه ندیده بودن؟ چرا بش نگفت اینکه خودتی؟ گیریم که اون زمان آینه نبود. ولی مرده که زنه رو دیده! زنه که مرده رو دیده.. مسسسسخرس

و ادمهای که درون خود دزد‌های دارن
و چه ادمهایی که خسیس هستن و از زندگی لذت نمیبرن
و خود دزد مال خود میشن از بس بهش فکر میکنن که کسی مال شون رو نبره
کوتاه پر مفهوم

عالی بودهمه ما یه دزد درونی داریم که فقط در آینه‌ای به پاکی آب میتونیم اونو ببینیم و باید با دست‌های خودمون اونو از آینه ذهنمون پاک کنیم. واقعا تعابیر کاملی داشت

به نظرم نویسنده کمی غیر منطقی موضوعات داستان را به هم دیگر ربط داده بود و همین موضوع ذهن خواننده را درگیر کرده و دیگر رغبتی برای خواندن ادامه داستان ندارد.

به نظرم هر کسی نیازه گهگاهی خودش را در بشکه ببینه و به شناخت صحیح از خود برسه و این مفهوم با استادی تمام در این کتاب بیان شده است

هرکسی اختیارمالشو داره!یکی می‌ره آنتالیا باهاش یکی می‌ره حج یکی باهاش عیش ونوش می‌کنه یکی نذری می‌ده یکی هم دلش نمی‌خواد ببخشه!!! بی‌معنی بود

شاید به نظر مسخره بیاد ولی این یک نمونه‌ی خیلی ساده در مورد افراد خسیسه که خساست شده سبک زندگی و جزئی از وجودشون.

این کتاب برای رده سنی ۱۰ سال مناسب هست تا بتونن با خوندن کتاب به یه نتیجه‌ای برسند و درسی رو بیاموزند

خیلی خیلی زیبا نوشته شده و نکته های مهمی رو در باره خساست بیان کرده ممنون از کتابراه

زیادی بچگانه و ساده بود میتونست همین موضوع در قالب داستان بهتری به رشته تحریر در بیاره

جالب بود‌ای کاش از داشته هامون هم خودمون لذت ببریم هم به بقیه ببخشیم

جالب بود ولی زود تموم شد میشه از روش یه کارتون بامزه ساخت آموزندست

خوندمش چهره‌های رون شبببکه
خدا بهم سواد داد! فهمیدم چهره درون بششششکه

بنظرم داستان نسبتا جالبی امیدوارم شما هم خوشتون بیاد

ساده بود اما معنی و مفهوم خوبی داشت

فوقوالعاده زیبا و آموزنده بود، از کتابراه ممنونم

ای کاش اننسان‌ها قدر همدیگه رو میدونستند

حیف چقدر کم بود. نخوانده تمام شد

مزخرف بود. چی بود این؟

ساده اما بامفهوم.

جالب بود ولی‌ خیلی‌ کوتاه بود

جالب و اموزنده بود. ممنون

کوتاه و پرمفهوم
بود

چه داستان باورنکردنی‌ای بووووووود.....

چی بود این آخه.