نقد، بررسی و نظرات کتاب مجموعه داستان های صادق هدایت - صادق هدایت

واقعا صادق هدایت رو باید جزء بهترین نویسنده‌های کشور دونست. وقتی داستان‌ها رو میخونی باورت نمیشه که این ادم حدود یک قرن پیش این داستان‌ها رو نوشته؛ بعضیا از صادق هدایت ایراد میگیرن چون داستانهاش نا امیدکنندست ولی به عقیده من نقد حرفه‌ای این نیست که شما از یک نویسنده ایراد بگیرین چون عقایدش با شما متفاوته!! از نظر من ایشون یکی از نوابغ در ادبیات فارسیه.

عالی بود به نظر من شخصیت درونی این انسان یک چیز فوق العاده و بی‌نظیر بوده که لمس و درک وجودیت و افکارش و دیدش به زندگی کار هر کسی نیست سخته برای یک سری افراد عامه با طرز فکر پوچ درک و فهم نوشته هاشون... هر جمله از افکار این شخص که میخونیم تک تکشون پر از حس و واقعیت و حالات درونی هر شخصیه که یک سری از افراد خودشون رو مغزشون رو درگیرش میکنن که قاعدتا امکان داره تلخ بشه گهگاهی روزمرگی با علم بهش یک عده همدوست دارن از اون بعد زندگی رو‌نبینن با این تراژدی که مثلا زندگی تلخ و غمگین نشه امااااا همه این نوشته‌ها این دیدگاه‌های میخکوب کننده و هیجان اور نویسنده و استاد بی‌مثال صادق هدایت صداقت محض هستن...! در سالهای خیلی دور و گذشته حال و اینده... اینها مساعلیست که شخص زبده و با نگرش خاص و ذهن ناب مثل ایشون ۸۰ سال قبل به گیاه خواری که هنوز هم درکش جا نیفتاده کامل مشغول بوده به شکلی که حس میشه نویسنده در این زمان زندگی میکرده همین خواننده رو جذب میکنه هم چنین ایندگان مارو... باعث افتخاره واقعا همچنین نویسندگانی برای ایرانیان فارسی زبان با این فرهنگ و تمدن دیرینه و خفن 🙂👌💪👍 ایشون فوق العاده از زبان پارسی حمایت میکردند و عرب ستیز بودن این موضوع خود به تنهایی بیانگر همه چیز هست..!

هدایت روشنفکری بود که حقایق آن زمانه و روزگار رو بی‌کم و کاست و عریان به رشته تحریر درآورده بود حقایقی که اغلب به خاطر تعصبات دینی و عرفی همیشه در لفافه است و اگر از زبون یک ادم معمولی اینها بیان بشه مردم محکومش میکنند و سرنوشتش مشابه اسطورهایی میشه که به خاطر ناآگاهی مردم قربانی شدن، اما هدایت با شجاعت تمام در برابر جماعت سنتی آن روزگار، بدعت‌ها و خرافه ایستاد و صریح و بی‌پرده نوشت در واقع هدایت در میان نویسندگان زیادی که بودند و بخاطر فشارهای اجتماعی و عرف سکوت میکردند یا اصطلاحا تقیه میکردند افشاگری و ساختار شکنی کرد برای همین اکثرا اقشار خاص و عوام او رو نهیلیست و کافر میدونستن که ضرب المثلی هست که میگه عاقلان دانند، نویسنده محبوب من💝 روانش شاد 💐

هدایت اززمان خودش صدسال جلوتربوده فکر کنید یک‌قرن پیش، ازیک جامعه سنتی به غرب سفرکرده خب مشخصه که طرزفکروعقایدش تغییر می‌کنه ودقیقا هم تو همه داستان‌هاش انگاراز همین موضوع رنج می‌بره اینکه جامعه اون زمان قابلیت درک افکارش رونداشتن و جالبه که توی داستان‌هاش صریحا به جنگ با دین و مذهب نپرداخته فقط انگار این تقابل بین افکارسنتی و مدرنیته باعث یک دلسردی وناامیدی در زندگیش شده من فکر میکنم جایی که داشت شخصیت مهرداد روتوصیف میکرددرواقع شخصیت خودش روتوصیف کرده من نمی‌گم کل داستانهاش عیناً در موردشخصیت خودشه ولی طرزفکرش وچالش‌های هویتی که در طول زندگیش پیداکرده کاملا توی نوشته هاش حس میشه از زندگی لذت نمی‌برده چون دچار دوگانگی هویتی شده بود واگر جامعه اون زمان ایران در مقابل افکارش وداستانهاش جبهه گیری نمی‌کردن خب مسلما اواخر عمرش صراحتا به سمت خداناباوری و ستیز با عقاید دینی نمی‌رفت من خودم به شخصه نوع نوشتاری هدایت رودوست دارم چون قلم شیوا وفصیحی که داشته کمک می‌کنه خیلی راحت بتونی توذهن خودت فضاسازی کنی وباشخصیت‌های داستانش انس بگیری

صادق هدایت از نویسندگان پیشرو و همراه با جمالزاده، پدر داستان نویسی مدرن محسوب می‌شود. وی زمانی در حوزه نثر و زبان داستان و نحو، به سمت ساده و سرراست نویسی حرکت کرد که نمونه‌های قبلی، به استثنای جمالزاده یا اساسا زبان ساده‌ای نداشتند و یا اصلا داستان محسوب نمی‌شدند. کتاب حاضر از این منظر که گزیده‌ای از آثار هدایت را شامل می‌شود که مطالعه آن‌ها برای شناخت تبار داستان نویسی نو در قرن چهاردهم شمسی ضرورت دارد، اثر بسیار در خور توجه و مهمی است و می‌تواند کتاب و مرجع مناسبی برای نویسندگان تازه‌کار و پژوهشگران حوزه ادبیات معاصر (نثر) باشد. صادق هدایت یکی از جریان‌سازترین نویسندگان حوزه ادبیات داستانی پس از مشروطه است که به لحاظ زمانی با نویسندگانی مانند طالبوف و میرزا فتحعلی آخوندزاده حتی نیم قرن نیز فاصله ندارد اما به لحاظ تحولی که ایجاد کرده، فرسنگ‌ها جلوتر است و سنگ بنای نخستین ادبیات داستانی معاصر را بسیار محکم و ریشه‌دار گذاشته و همان نقشی را در زمینه پیشنهادهای مدرنبسم داستان ایفا کرده که نیما یوشیج در شعر معاصر بلکه حتی فراتر از او. چراکه نیما یوشیج در آثارش استحکام فرمی و روایی صادق هدایت را ندارد.

صادق هدایت دارای خلاقیت بالایی در نوشتن داستان کوتاه دارند و به نوعی با محمد علی جمالزاده از پیشگامان داستان نویسی به شیوه جدید در ایران هستند. تا قبل از دست به قلم بردن هدایت و جمالزاده بیشتر متون داستانی ایران پی رنگ قصه داشتند و اصلا داستان نبودند. در این مجموعه داستان نیز چند داستان کوتاه از هدایت گفته می‌شود. که تقریبا با توجه به شخصیت‌های داستانهای صادق هدایت از ابتدا گره در داستان را شاهد هستیم. آن هم گره‌های تقریبا دارای نقطه‌های کور و بیشتر تم‌های داستانهای صادق هدایت اجتماعی است. هدایت اگر بوف کور او را به نوعی بعنوان یک استثنا جدا کنیم تمام کارهای او در حوزه اجتماعی و مذهبی نوشته شده‌اند. ایشان به خوبی توانسته‌اند در داستانی با سوژه احتمالی مبحث مذهبی یا سوال مذهبی بگنجانند و در زمان کره گشایی به غیر از باز کردن گره اصلی داستان گره مذهبی را هم باز کرده و البته در خیلی داستانها مثل سگ ولگرد باز نکرده و به اختیار خواننده نهاده است. یادش همیشه در ادبیات ایران و حتی جهان مانا است

شخصیت درونی این انسان یک چیز فوق العاده و بی‌نظیر بوده که لمس و درک وجودیت و افکارش و دیدش به زندگی کار هر کسی نیست...
سخته برای یک سری افراد عامه با طرز فکر پوچ درک و فهم نوشته هاشون...
حقایق آن زمانه و روزگار رو بی‌کم و کاست و عریان به رشته تحریر درآورده بود...
حقایقی که اغلب به خاطر تعصبات دینی و عرفی همیشه در لفافه است و اگر از زبون یک ادم معمولی اینها بیان بشه مردم محکومش میکنند و سرنوشتش مشابه اسطورهایی میشه که به خاطر ناآگاهی مردم قربانی شدن، اما هدایت با شجاعت تمام در برابر جماعت سنتی آن روزگار، بدعت‌ها و خرافه ایستاد و صریح و بی‌پرده نوشت در واقع هدایت در میان نویسندگان زیادی که بودند و بخاطر فشارهای اجتماعی و عرف سکوت میکردند یا اصطلاحا تقیه میکردند افشاگری و ساختار شکنی کرد این بشر حدود هفتاد سال پیش عجب ذهن پیچیده و خلاقی داشته که خیلی از خرافات امروز رو به چالش کشیده...
کتاب‌های صادق هدایت رو پیشنهاد میکنم👌🏿✨

نظر من اینه:
هرکسی دیدگاه خودشو نسبت به زندگی داره, دیدگاه هدایت خیلی دردناکه حالا نمیدونم این دیدگاهی که به قلم اورده تحت تاثیر افسردگی یا سختی زندگی یا پوچی یا هرچی بوده... ولی اینکه درک متفاوتی از زندگی نسبت به مردم اون زمان داشت فک نکنم بر کسی پوشیده باشه و این تفاوت و درک نشدنه که باعث میشه مسیر زندگیت تلخ بشه و دست به خودکشی بزنی و ادمای یه قرن بعدو به فکر واداری. (دارم سعی میکنم از دیدگاه نویسنده نگاه کنم, شماها به خودتون نگیرین, هرکسی مسیر زندگیش منحصر به خودشه)
باور اینکه هدایت س. گ. ل. ل رو یه قرن قبل نوشته خیلی برام سخت بود, قوه تخیلش بشدت قوی بوده بطوریکه حتی تو 2020 هم نمیتونم این حجم از تخیلو هندل کنم.
و اینکه از خواننده‌ها میخوام که ظرفیت و سلیقه خودشونو بشناسن و چیزای معروف و بدون توجه به تاثیرش دنبال نکنن. ◑ˍ◑

سلام من خودم از طرفدارای استاد صادق هدایت هستم. عین واقعیت یک مقدار طرز فکر استاد صادق هدایت برام سخته کسی که عاشق حیوانات بوده واز حیوانات حمایت میکرده چطور از یک قومی متنفر یا بدش میومده... یعنی ارزش حیوانات بیشتر از اون قوم بوده؟
من فک میکنم استاد صادق هدایت اگر در این دوره زندگی میکرد با این تفکرات حتما یک روانپزشک لازم بودن این موضوع رو تو حالات روحی کتابهاشون و اقدام ب خود کشی ک کردند نشون میده البته تنها ایشون نبوده ک خود کشی کرده فک کنم قدیم مد بوده نویسنده‌ها خودکشی میکردن😂، حالا ب دور از شوخی ایشون نویسنده قابلی بوده. حرفم تمومه ولی یک چیزی ک ذهن منو مشغول کرده لطفا هرکی نظرمو خوند دوست داشت جواب بده. بنظرتون این کار نویسنده‌ها از روی شلوغیه ذهنشون نبوده یا از روی هوش زیادی ک داشتن نسبت ب بقیه مردم جامعه و شاید یک جوری توی ذهنشون زجر میکشیدن از دست مردم

قلم صادق هدایت بی‌نظیره.... بارها داستان هاش رو خوندم... واقعا تا عمق روح ادمی نفوذ می‌کنه... بخصوص داش آکل رو خیلی دوست دارم... پیشنهاد می‌کنم حتمااا بخونید

آقای صادق هدایت نویسنده‌ی بسیار چیره دستی بودند و حیف که زندگی کوتاهی داشتند به نظر من داستان‌های ایشون شاهکار ادبیات فارسی هست و کمتر کسی پیدا میشه که جرئت کنه به نقد این داستان‌ها بپردازه! همچنین این مجموعه داستان‌هایی که از ایشون آورده شده گویای اوضاع جامعه‌ی کنونی ماست درسته که ایشون خیلی وقت پیش داستان هاشون رو به قلم تحریر درآوردند اما گویی ایشون وضعیت این دوره رو نقل کردنو همچنین درسته که گفته میشه ایشون افسرده بودند و خودکشی کردن اما بنظر من ایشون افسرده نبودن فقط با تمام افراد جامعه متفاوت بودند و درک بسیار عمیقی نسبت به بقیه داشتندو همین باعث شده احساس کنند هیچ فردی نمیتونه هم ترازشون باشه یا در اصل بهتره بگم درکشون کنه و پایان تمام داستان هاشون مرگه! و این از نظر من بسیار جذابه....

وقتی مردم عادی کتاب میخونن نباید انتظار داشت مثل منتقدین باسواد و تحلیل گرای با تجربه نظر بدن. به عنوان یه خواننده عادی و کم سواد باید گفت صادق هدایت با اینکهاز کلمات و جمله بندی‌های رایج زمان خودش اسفتاده کرده که الان معنی خیلی هاشو نو نمیدونیم و به شخصه هر بار سراغ لغت نامه دهخدا رفتم ولی بهزم میشه داستان رو قشنگ تصویر سازی کرد و درکش کرد. موضوعات کتاب‌ها و داستان‌ها هم مثل هر چیز دیگه‌ای کاملا سلیقه ایه یکی طنز دوس داره یکی پیتزا یکی هم داستان‌های هدایت به هیچکدوم نمیشه خرده گرقت که چرا ساختن و پختن و نوشتن اگه این سبک رو دوس ندارین جمال زاده بخونین😍

در جواب سوالات مطرح شده در قسمت "معرفی کتاب" باید گفت که بله! همانطور که متن جواب خود را داده است کتابهای هدایت با گزندگی بینظیری آگاهی بخش است، اما در پاسخ سوال دوم، باز هم باید گفت بله هدایت از رنج مخاطبان خود میکاهد، آن جا که عملکرد "خنزر پنزر" فروشهای تاریخی را به همگان نشان میدهد و کارکرد آنان را در زندگی امروز ما برهنه مینماید، آنان که این زنهار را دریابند و از مقابل ویترین و بساط آن‌ها راه خود گیرند و آن‌ها را با جنس پوسیده شان تنها گذراند، هم خود و هم نسلهای بعد از خود را از رنج رهانیده‌اند.....
او این بازیابی راه و اصلاح را به هر قیمتی مفید میداند حتی مرگ.

از شما به خاطر قرار دادن کتابهای ارزشمند جلال ال احمد و صادق هدایت خیلی سپاسگزارم. کتاب داستان‌های هدایت واقعا زیبا هستش. من تا به حال از این دو نویسنده هیچ اثری را نخوانده بودم و فقط شنیده بودم که مثلا در داستانها و اثار هدایت عنصر پوچی و نا امیدی وجود داره که البته به نظرم اثار هدایت از عیار واقعا بالایی برخوردار هستش که شاید حتی برای متخصصین هم درکش کمی پیچیدگی داشته باشه چون به نظر من خلاقیت وجدان گرا مستلزم نوع خاصی از زندگی هستش که هدایت گویا گیاهخوار بوده و این پایبندی به اصول در سرتاسر کارهاش حس میشه. تخیل ناب، خلاقیت بی‌انتها و در عین حال واقیعت کاملا قابل لمس.

سلام
این نکته بس که که دکتر شریعتی گفتند روزگاری میرسد که بی دین‌ها را روشنفکر می‌نامند گویی زمان دکترهم چنین افرادی بودند
اینکه اینقدر از پوچی حرف زد؛ دوبار خودکشی کرد
و خدا را قبول نداشت و انکار کرد چیز غیرقابل چشم پوشی نیست پس چنین فرد پوچی نمیتواند
رشته افکار مارا ببافد و ما با خواندن کتابش افکارمان پوچ شود۰
ما در ادبیات غنی مان شعراو نویسندگان والامقام بسیاری داریم؛
و چندان صادق هدایت در برابر این اساتید شماری نیستند
اساتیدی که هم زیبا زیستند و هم سرانجامی زیبا داشتند ۰
ایشان هنوز با خودشون درگیر بودند چه برسه کتاب بنویسند
در ضمن اینکه آدمی از دین متنفر باشد و خدا را انکار کند خیلی قشنگ که نیست بلکه خیلی زشته و گیاه خواری هم نشانه روشنفکری نیست
روشنفکری در شعور و آگاهی هست نه طرز غذا خوردن؛
و ایشان با گیاه خواری به کجا رسیدند!!!!!!!
در ثانی اینکه فردی عاشق وشیفته ملتی باشد و متنفر ملتی دیگر خیلی زشته و دور از شعوره
در هر ملتی افراد آن را می‌سازند و ممکنه این افراد بعضی هایشان با فضیلت اخلاقی بی نظیر و بعضی
با رذیلت اخلاقی باشند در این جامعه نوین خیلی زشته فردی که روی ملتی مارک و برچسب می‌زند را ما تکریم کنیم و هی روشنفکر خطابش کنیم۰
التماس تفکر

سلام دوستان عزیز صادق هدایت بدون شک بزرگترین نویسنده ایرانی است واز تفکر زمان خودش سالها جلوتر بود هرکس که کتاب هاشو خونده باشه متوجه این موضوع میشه من بیشتر کتابها شو چاپ قدیم دارم اما دوست داشتم که تو کتابخونه مجازی هم داشته باشم نگارش عالی وبیان شیوا از خصوصیات کتاب‌های صادق هدایته البته سبک هدایت خیلی نزدیک به کافکا هست داستانهای لذت بخش والبته انتقادی که تفکر وفلسفه خاصی پشت این داستانها وجود دارد من این مجموعه داستان رو به هر ایرانی پیشنهاد میدم والبته سایر کتابهای هدایت رو مرسی

اگر دنبال کتاب خوب میگردی داستان های کوتاه پر معنی ودلنشین میخوای این کتاب بهترین هستش. تمام داستان ها با زبان عامیانه و بدون کوچکترین حاشیه و توضیح اضافی با باری از اطلاعات عمومی مفید. وقتی نوشته های هدایت رو میخونید تازه معنای نویسنده خوب رو درک میکنید. اینقدر ساده روان و واقعی مینویسه که نمتونی از داستان دل بکنی وبعد متعجب میشی در زمانی که اینترنت وگوگل نبوده چطور هدایت این همه اطلاعات درباره همه چیژ وهمه جا و قوم وملل مختلف داشته!! داستان ها همگی جذاب و واقعی اند از دست ندید که خیلی حیف میشه

والا من یه رمان خونم، از همون رمانهایی ک بعضی فضلا، بازاری و چیپ میدونن
ولی هرکتاب خوب دیگه‌ای رو میخونم و لذت میبرم. بواسطه همسرم با آثار جناب هدایت آشنا شدم.
سواد بالاو تخصصی ندارم ولی من ک چیز ناامید کننده‌ای توی داستانهاشون ندیدم.
توصیفات و بیان حالات عااالی. داستان‌هایی ملموس و عینی
جوری ک آدم همش حس میکنه، یه جادیدم یا قبلا شنیدم.
خیلی هم عبرت آموزن اتفاقا.

ممنونم ک همچین فرصت خوبی برامون فراهم کردین و خداقوت

این بشر حدود هفتاد سال پیش عجب ذهن پیچیده و خلاقی داشته که خیلی از خرافات امروز رو به چالش کشیده

سلامتان، درودتان، / تلاشتان را ارج مینهم به مهر، از خوانش اندیشه والائی که به کلام نشسته محزوز گشتم که هدایت بود، مردی که خود نیز با او الفتی نداشتم و حال که قلم بر صحیفه دوار گشته و جوهر کلام با دست بلاهت برزمین ریخته، شرمگین از اینکه هدایت را نفهمیدمی و اینک غروری که در دیدگان خشکیده، او را به مهر خواندم، شنیدم، و پس ان اشک بود که زنگار سالیان از غرور مانده بر سینه را شست،، امین به شما میگویم و، شما را ستودم به جهت همتتان،، 🌹🌿🌹

صادق خان هدایت که در دروان نوجوانی کتاب بوف کور را خوندم ازش و واقعا روی من تاثیر گذاشت
اینجا که ثبت نام کردم باورم نمیشد با کتابی از صادق هدایت روبرو بشم اونم رایگان
اینکتاب را اگرچه سالها پیش خوندم اما دوستداشتم اولین کتابی که از کتابراه میگیریم هم همین باشه
اگر اهل داستان هستید قطعا داستانهای صادق را از دست ندید
نثر جذاب تمثیلهای بی نظیرو زیبا و در برخی موارد زبان تیز و تند شاخصه‌های داستانهای صادق هستند
به نظر من بخونید

من صادق هدایت رو به عنوان یک نویسنده می‌شناختم و هیچ دیدگاهی نسبت به او نداشتم ولی وقتی داستان‌های او را خواندم فهمیدم که او حتما در زندگیش شکست عشقی خورده و انتقامش را با این داستان‌هایش گرفته در داستان هایش چندین چیز موج می‌زند انتقام از زن‌ها، انتقام از عقاید بزرگتر‌ها و عقاید دینی که در داستان‌هایش به عنوان عقاید پوسیده نام برده و آنرا مسخره می‌کند و در آخر نا امیدی از زندگی که نهایت داستان‌هایش خودکشی و..... است. درست است که او نویسنده بزرگی است ولی سراسر داستانش از عقده‌های او باز می‌گوید.

صادق هدایت از نظر بنده شاید در یک قرن بعد فهمیده شود و ارزش واقعی کتابهای ایشون نمود پیدا کنه، در زمان فعلی همین که اقشار کوتاه فکر، درگیر خرافات و به قولی همان رجاله‌ها و لکاته‌ها و پرورش دهنده این نوع طرز تفکرهای پوسیده رو قلقلک میده و درون پوچ، بی‌هویت و کریه اونها رو عریان میکنه، کافیه

این اولین کتابی هست که از صادق هدایت خوندم و شناختی از ایشون نداشتم ولی از داستان‌هایی که نوشته فهمیدم که ادم متفاوتی بوده. داستان‌ها به شدت مسخره هستن و در واقع حقیقت زندگی ما هم به این شدت مسخره هست. ثادق هدایت داستان ننوشته بلکه واقعیت‌ها رو هر چند مسخره و تلخ به قلم اورده. زندگی ما هم دقیقا همین چیزهایی هست که ایشون نوشته. اگر کسی دنبال انید و پایان خوب هست می‌تونه قصه بخونه، تو واقعیت همه چیز مسخره و تلخ هستن و نباید توقع پایان خوب داشت.

خیلی از مردم هستن ک مرگ رو نقطه نا امیدی میدونن با اینکه انگار نمیدونن ک ته زندگی هر کس مرگ قراره ک اتفاق بیوفته!این همون نقطه‌ای از اثاره استاد هدایت هست ک خیلی از مردم اونو نا امیدی میخونن. اگر هر کتابی قرار به این باشه طبق معنویات معنوی نوشته بشه اون جامعه هیچ وقت گسترش پیدا نمیکنه و محدوده تفکر و فرهنگ تنگ میشه. این اشخاص مثل استاد هدایت بودن ک به مردم مفهوم واقع بینی رو نشون دادن، البته اگه متوجه بشن

در بی‌ نظیر بودن آثار صادق هدایت نباید شک کرد. با این که حدود یک قرن پیش زندگی می‌کرده ولی عقایدش همچنان نو و تازه هست. این کتاب حاوی مجموعه آثار صادق هدایت هست که کنار هم گردآوری کرده‌اند. البته هر داستان زیر مجموعه‌ی مجموعه داستان‌های جدا گانه هست ولی در اینجا هم آورده شده. به نظرم بهتر بود در گرد آوری ذکر میشد که هر داستان زیر مجموعه کدام کتاب هنرمند است تا در چینش سنخیتی وجود داشته باشد.

صادق هدایت دست به قلم قوی داشته، با خوندن سه قطر خون به وجد اومدم. چه زیبا زمان و مکان رو مدیریت میکنه. و با کلمات بازی میکنه، راوی چون عاشق رخساره بود تمام صفات خوب سیاوش و عباس رو به خودش میده و تمام صفات بد خودش رو به عباس و سیاوش میده، ودر نهایت نمیتونه عشق بین رخساره و سیاوش رو ببینه سیاوش رو میکشه. کشته شدن سیاوش به گربه نر و ماده ربط داده. این یک داستان نبود یک شاهکار فوق العاده خاص بود.

روان آدمو به شورش و اضطراب میکشه، حتما تجربه‌های تلخی داشتن، که این شده حاصل نوشته هاشون، خدا رحمتشون کنه، من از انتشاراتی‌ها و اونایی که مجوز چاپ کتاب رو میدن تعجب می‌کنم، کاش کسایی که کتاب میخونن خودشون با خوندن کتاب‌ها‌ی دیگه با نویسنده‌های دیگه به خودشون لطف بزرگی بکنن تا متوجه ارزش وقت و تاثیراتی که هرچند کوچک با خوندن یه کتاب رو ذهن و افعال آدم میتونه بزاره باشن، ‌شایدم این کتاب سلیقه بعضی‌ها باشه، خدا همتونو حفظ کنه از شر افکار منفی و پر آشوب، عاقبت همه به خیر، خصوصا نویسنده خدا مغفرت حاصلشون کنه

از کوزه همان برون تراود که در اوست... به هر حال نوشتن ذهن آدما رو مرتب تر میکنه وقتی می‌نویسی و از روی نوشته هات می‌خونی، تازه می‌فهمی که چه جاهایی در عقاید خودت هم تناقض هست. آقایان هدایت و آل احمد در دوره‌ای زندگی می‌کردند که زبان‌ها رو مهر کرده بودند، دل‌ها رو مهرو موم و پهنه کاغذ به نظر جای خوبی برای رها شدن از سنگینی خرافات و ظلم هاست.

عالیییییییییییییییی خیلی خوشحالم که برنامه فوق العاده‌ای پیداکردم که هم میتونم سرگرم باشم و هم یاد بگیرم و زندگیمو به بهترین گونه تغییر دهم و هم بچه داری و تربیت کردن یاد بگیرم و هم رابطه زناشوییم که همش جنگ دعوا بود رو درست کنم من هنوز کتابی رو نخوندم چون تازه نصبش کردم ولی امیدوارم بتونم موفق بشم وشماهم نصبش کنین مطمئن باشین که نتیجه فوق العاده‌ای میگیرین

بدون تردید صادق هدایت یکی از زیباترین قلم ها را در اثر معاصرداشته خصوصا در تصویر سازی از موقعیت ها اینقد جزیات بادقت خاصی بیان شده والبته باذوق نویسنده ک خواننده خیلی راحت میتونه با داستان همزاد پنداری کنه. نوع روانشناختی شخصیت ها و به چالش کشیدن فرهنگ غالب برجامعه و نوع نگرش ایشان به خرافات های عامه پسند آن زمان برای من بسیار تامل برانگیز ودلنشین جلوه کرد تشکر از کتابراه🙏

هدایت قلم قدرتمندی داره اما حقیقتا نوجوانی ام رو با خوندن کتاب های این شخص شاید بدل به برزخی اندوهناک کردم، اما به لطف کسانی چون مولانا، سعدی، عطار، چخوف، اگزوپری و حتی جک لندن و... تونستم نوجوانی ام رو از دست اندوه و پوچی نجات بدم اما چیزی که عجیبه اینه که هنوزم مشتاقم کتاب های هدایت رو دوباره بخونم احساس میکنم با سی و پنج سال دیگر تحت تاثیر عقاید نهیلیستی هدایت قرار نگیرم

قلم فوق العاده وبی نظیرى داشته و بنظرم ماندگار ى آثارش وصف جزئیات دقیق وعمیق از شرایط تلخ زمان پیرامونش بوده که اون رو به خلقیات و منش آدمی تعمیم داده و همه (در این داستانها) به پوچى و ناکامى عشق منتهى میشه که احتمالا منشأ آن میتونه شکستهاى عشقی و تجربیات تلخ زندگیهاى پیرامونش باشه. بهر حال داستانهاى تأثیر گذارى است که اگر بدبینى به زندگی رو القا کنه میتونه خطرناک باشه.

درست است که پایان همه قصه‌های «هدایت» تلخ است، اما قلم او پایان تلخ را هم شیرین مینگارد. شیرین تر از همه، قصه داش آکل... روایت عشقی که فدای جوانمردی میشود و پس از مرگ عاشق هم، نمیمیرد. گویی عاشق در کالبد موجودی دیگر عشقش را به معشوق ابراز میکند... معشوقی که او هم در خلوت خود، رنج سالیان را به دوش کشیده است... تلخ اما شیرین، به روایت «صادق هدایت»...

اگر بپذیریم که هر آدم، خصوصیات منحصر به فردی داره که منشا اون تفاوت‌های فیزیولوژی و بیولوژی افراد هست و اگه باور کنیم سیستم بیولوژی هر فرد هم دائما در حال تغییر هست پس کار چندان دشواری نیست به همه عقاید احترام بگذاریم. البته تنها خط قرمز باید عدم تعدی به حقوق دیگران و پرهیز از آزار بقیه افراد باشه.
اگه چنین شد، دنیای بهتری خواهیم داشت

باسلام.
مجموعه داستان‌های صادق هدایت جزء بهترین داستان‌های ادبیات معاصر فارسی ایران است.
داستان‌های که میتوان با گوشت و پوست درک کرد.
دستان‌های که اشاره به غریبه‌ترین و ناگفته‌ترین بخش‌های ذهن انسان دارد.
همزاد پنداری عجیبی را میتوان در این مجموعه یافت.
حتما خواندن این مجموعه را به عزیزان کتاب دوست پیشنهاد میکنم.

در زندگی دردهایی هست که مثل خوره و به آرامی روح را در انزوا میخورد و میتراشد... فقط یک نابغه مثل هدایت میتونه یه شاهکار به نام بوف کور تالیف کنه و هر بار که میخونیش بازم برات تازگی داره تا حالا بیشتر از سی بار خوندمش و هنوز نتونستم ازش سیر بشم...

سلام به نظرم صادق هدایت یکی از آدم‌های جالبی هست که آدم میتونه به ندرت ببینه احساس میکنم روح و فکر و خلاقیت ایشون برای زمانی که زندگی می‌کرده خیلی فراتر بوده برای همینه که تو آثار و زندگیش نا امیدی و خودکشی بوده حتی الان هم درک افکارشون سخته به خاطر همین باورش سخته تو اون زمان یه همچین آثاری بنویسن ولی در کل قابل تحسین هستند

الکی انقدر صادق هدایت رو برای خودتون گنده نکنید و تا اسطوره بودن بالا نبریدش چون به نظرم کسایی هستند که بی‌نهایت بهتر از هدایت هستند و حقشون ضایع میشه اگه بخوایم اونارو با هدایت تو یه سطح بدونیم و اینکه ذهن هدایت مسموم بوده و اگه کسی که ظرفیت نداشته باشه و باورهاش به تار مویی بند باشه با خوندن این کتابها تحت تاثیر قرار میگیره و حتی ممکنه دست به خودکشی بزنه در ضمن نفهمیدن خزعبلات صادق هدایت به این معنا نیست که ما بی‌سوادیم یا اون قلمش خوبه

همه داستانهای اگزیستانسیالیسمی عالین مانند داستانهای صادق کافکا سارتر کامو البته کامو سبکش با اگزیستانسیالیستها فرق داره ولی بسیار شبیهه
نود درصد آثار هدایت فوق العاده ست برای دوستانی که از بوف کور سر در نیاوردن هم توصیه دارم کتاب داستان یک روح رو مطالعه بفرمایند نوشته دکتر سیروس شمیسا که جمله به جمله بوف کور رو تفسیر کرده

نگاه هدایت به جامعه و دنیای اطرافش یک نگاه واقع گرایانه با کمی چاشنی مبالغه است. اما اگر به عمق افکارِ شخصیت‌های داستانش نفوذ کنیم بعضی از این ویژگی‌ها رو حتی به صورت خیلی کمرنگ درون خودمون مشاهده میکنیم. نکته بعدی نگاه ژرف و آینده نگر هدایت توی داستان س. گ. ل. ل هست که اتفاقات امروزی رو به چه زیبایی پیش بینی کرده. روحشون شاد

بعضی‌ها انسان به دنیا میان و بعضی‌ها اسطوره و یه عده با حرف هاشون اسطوره میشن... از صادق هدایت بیشتر نمیتونم بگم...

من خوندم تموم شد... مخصوصا اون قصه سگ ولگرد که نشون میده ما اصلا به حقوق حیوانات احترام قایل نیستیم ولی خارجیها قایل هستند... دین اسلام هم میگه به حیوانات مثل انسان احترام قایل بشید.... همه این داستانها فرهنگ سنتی ایران رو نشون میده کهبرخلاف تصور مملو از دزدی و خیانت و اذیت دیگران هست و در داستانهای هدایت منعکس شده اند

این کتاب که مجموعه داستانی بود در کل بد نبود ولی آخر داستان اکثرا مردن بود و نا امیدی جلوتر که میرفتم قبول کرده بودم که آدم بدبخت قصه یا حتی قهرمان داستان آخرش راحت میتونه مرگ باشه و واقعا هم بود آبجی خانم مرد آکل داش مرد سگ مرد فقط آخرشون مردن بود. به نظرم این همه حس منفی و اتفاق بد و تمرکز روی بیچارگی چیز خوبی نیست.

یکی دوتا از داستانهای این کتاب رو قبلا خونده بودم. نمیدونم چرا ولی انگار اثار صادق هدایت همشون یجوری حس افسردگی و پوچی دارن. اما قلم زیبایی دارن و نوشته هاشون خیلی خوبه همزمان که کتاب رو میخونی به راحتی کوچکترین جزئیات داستان توی ذهنت تجسم میشه و میبینیش. خوندن داستانهای این کتاب رو بهتون پیشنهاد میکنم.

درباره صادق هدایت فقط اهل فن باید بنویسند، اما چون نوشته‌اش را خوندم نظر شخصی‌ام را مینویسم، بنظرِ من این نویسنده چنان واقعیت را لخت و عور جلوه میده که احساس می‌کنی این نوشته هارو قبلاً تجربه کرده‌ای و کاملاً واقعی هستند، تمامی احساسات و نظرات و افکار و حتی رفتارها قابل لمس آن، البته واقعیاتی در رد سیاهِ سیاه.

صادق هدایت با استادی هر چه تمام، حال و هوا و فضا و رفتارهای گزنده‌ای را توصیف می‌کند (که انگار مثل مه یا غبار هنوز هم در هوا هست). تک تک اثر‌ها، مفاهیم عمیق و دردناکی در خود دارند.
چطور میشود یک جامعه و یا دنیا را از این دردها رهایی داد؟ یک جواب برایش دارم. خواندن و خواندن و خواندن...... آگاهی، آگاهی و آگاهی.....

ایشون یکی از نوابغ کشورمون در رشته نویسندگی بود که اکثر آثارش تو نومیدی غوطه ور بود. انگار امروز کتابش رو نوشت در حالی که یه قرن پیش می زیست. اگه صادق هدایت و کتاب هاش رو دوست داری و این کتاب رو خوندی یا میخوای شروع به خوندن کنی و از نظرت نظرم مفید بود با انگشتای گرم و مهربونت 👍 رو بفشار.

نوشته‌های این نویسنده بزرگ انسان رو جذب خوندن میکنه و فکر رو به چالش میکشه. همزمان که داستان رو میخونی به عمق حرف ها هم فکر میکنی و در زندگی خودت میسنجی. همان حرف هایی که همیشه از دلت و مغزت میگذره. حرفایی برات ثابت شده هست. در داستان ها پوچی و پستی دنیا رو حس میکنی که همیشه در زندگی خودمون هم میبینیم.

خوبه میشه با این کتاب هم همسو شد شاید ولی باید عمیق خونده بشه زمانیکه این کتاب رو برا اولین بار در 15 سالگی خوندم خیلی از ش خوشم اومد ولی الان خیلی میشه ازش نکته‌هایی برا همه مراحل زندگی استفاده کرد داستان هاش خیلی جذاب ودلنشین هستش منو به اون زمانی برد که نو جوان بودم‌ی حس ناب و پاک